۷۳٬۶۱۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(ابرابزار) |
||
{{شیوهنامه|وپ:دوری|وپ:اجتناب}}
واژهای نیست که استفاده از آن در یک مقاله ویکیپدیا همواره ممنوع باشد، اما بعضی واژگان ممکن است نمایشی ستیزهگر یا گنگ عرضه کنند. اگر چنین واژگانی، بد استفاده شوند، معانی متفاوتی از
== واژگانی که جهتگیری میدهند ==
جملههای زیر نمونههایی از الفاظ طفره آمیزند که غالباً در ویکیپدیا یافت میشوند:
* «برخی مردم میگویند..»
* «اعتقاد عمومی بر این است
* «پیشنهاد / دیده شده است که
* «بعضیها
* «اکثر مردم
* «منتقدان/متخصصان
* «برخی تاریخنویسان استدلال میکنند
* «از نظر بسیاری
* «
* «
* «بنا به
* «دانشمندان/محققان/دانشگاهیان
* «غالب دانشمندان/محققان/
==== مشکلهای دیگر ====
* '''حشو''' الفاظ طفرهآمیز حشوآمیزند. بیآنکه اطلاعاتی به جمله اضافه کنند آن را دراز میکنند.
* '''پیچیدهگویی''' الفاظ طفرهآمیز، برای انتقال نکته، نیاز به نوعی پیچیدهگویی دارند، مثلاً جملهٔ «مربع چهار ضلع دارد.» جملهای ساده است ولی جملهٔ «نظر عموم بر چهارضلعی بودن مربع است» موجب پیچیدگی بیمورد واقعیت میشود.
* '''برخی/بسیاری/اکثر/همه/اندکی'''. به کار بردن الفاظ طفرهآمیزی چون ''برخی
* '''تکرار''': تکرار جملهٔ «ظن عموم بر این است که فلانی فلان کار را کرده است.» در یک بند آن را مصنوع میکند.
[[عبارات جهتدار|برچسبهای دارای بار ارزشی]] مانند فرقه خواندن یک سازمان، نژادپرست، تروریست، یا مبارز آزادی خواندن یک فرد یا منحرف خواندن یک عمل جنسی میتواند نظرات ستیزه آمیز برانگیزد و مادامی که به طور گسترده توسط منابع معتبر برای توصیف موضوع مورد استفاده قرار نگرفته باشد (که در آن صورت به طور درخط نسبت داده میشود) باید از آن دوری کرد. از اسطوره به مفهوم غیررسمی دوری کنید و برای هر کاربرد رسمی این لفظ به طور دانشورانه زمینه سازی کنید.
پیشوند شبه- القا میکند که چیزی غلط یا جعلی ست که
=== مترادفهای
{{میانبر|وپ:ادعا|وپ:گفت}}
{{Quote box
|source =
}}
''گفت''، ''بیان کرد''، ''خواند''، ''نوشت''، ''نظر داد''، و ''بنا بر'' تقریباً همواره بیطرف و درست اند. هنگام استفاده از [[عبارات جهتدار]]تر باید بسیار مراقب بود.
مثلاً، این که نوشته شود فردی چیزی را '' روشن کرد''
نوشتن این که کسی ''اصرار کرد''، ''ذکر کرد''، ''مشاهده کرد''، ''بر این باور است''، یا ''گمان کرد'' ممکن است به میزان مراقب بودن، مصمم بودن، یا دسترسی به شواهد اشاره کند، آن همزمانی که چنان چیزهای تأییدپذیر نباشند.
== اصطلاحات فاقد دقت ==
=== حسن تعبیر ===
{{Quote box
|width = 70%
|border = 2px
|fontsize = 85%
|qalign = right
|quote = ''کلمههایی که باید مراقب شان بود:'' '''... فوقت کرد، جانش را داد، به آسایش ابدی رسید، عشقبازی کرد، تلفات جانبی، زندگی با سرطان، ...'''
|salign = center
|source =
}}
واژه ''
اگر شخصی دچار مصیبتی است، یا در رنج است، همین را به تنهایی بگویید؛ زن ''زندگی کردن با آن'' نرمکنندهای درازگویانه است. هنجارها برای اصطلاحات در خصوص معلولیتها و معلولین ممکن است فرق کند. هدف بیان واضح و مستقیم بدون ایجاد رنجش نالازم است. فرض نکنید زبان ساده نامناسب است.
نوواژهها اصطلاحاتی هستند که اخیراً یا در محیطهای خاصی رایج شدهاند که منحصر بدانها باقی ماندهاند. در بیشتر موارد، آنها در فرهنگهای لفات عمومی ظاهر نمیشوند، گرچه ممکن است به طور معمول درون جوامع یا مشاغل خاصی به کار بروند. از این واژگان باید دوری گزید زیرا تعاریف آنها ناپایدار است و بسیاریشان باقی نمیمانند. هنگامی که استفاده از یک نوواژه برای توصیف تحولات جدید در یک زمینه خاص لازم باشد معنی آن باید با منابع معتبر پشتیبانی شود.
ساختن کلمات ترکیبی جدید با پیشوندها و پسوندهایی همچون ''پیش، پسا، غیر، شبه یا ضد'' میتواند به ایجاز و اختصار مطلب کمک کند اما باید مطمئن باشید که محصول آن اصطلاحی
=== احتمال دارد ===
=== «به نظر میرسد»، «احساس میشود» ===
== اغلاط لغوی ==
=== میباشد غلط میباشد
{{میانبر|وپ:میباشد}}
بعضی از فضلا معتقدند که در نوشتههای معتبر فارسی هرگز ''میباشد'' بهجای ''است'' بهکار نرفته و بنابراین استعمال آن غلط است. به دو دلیل بهتر است از استعمالِ ''میباشد'' بهجای ''است'' پرهیز کرد.
نخست اینکه ''میباشد'' و دیگر صیغههای ''باشیدن'' در گفتار عادی مردم رایج نیست و البته زبانِ نوشتار — خاصه در مواردی که با مصطلحات علمی و فنی و مفاهیم تخیلی و استعاری سروکار ندارد — هرچه به زبان روزمره نزدیکتر باشد بهتر است (حتی میتوان گفت که یکی از وظایفِ اهل قلم این است که فاصلهٔ میان زبان گفتار و زبان نوشتار را تا جایی که لطمه به دقایق و ظرایفِ اندیشه نزند کمتر کنند).
دودیگر اینکه ''میباشد'' بهعنوان فعل اِسنادی هیچ فرقی با ''است'' ندارد و بنابراین نیازی نیست که جانشین آن شود، مگر برای پرهیز از تکرار؛ ولی تکرار فعل را لزوماً نباید از عیوب نگارش دانست (ر. ک: مدخل تکرار فعل از منبع مذکور).
بااینهمه، گرچه موارد استعمالِ ''میباشد'' بهنسبتِ ''است'' بسیار اندک است، ولی بزرگان شعر و نثر فارسی گاهگاه آن را بهجای این بهکار بردهاند:
|