جنگ نخست بالکان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
گسترش مقاله
گسترش مقاله
خط ۸:
 
=پیش زمینه=
تنش بین کشورهای بالکان بر سر آرمان‌ها و توسعه طلبی هایشان در رابطه با مناطق تحت کنترل امپراتوری عثمانی در اروپا از جمله روملیا (مشخصا روملیای شرقی)، تراکیه و مقدونیه با دخالت قدرت‌های غربی به جهت حفظ شرایط موجود و حفاظت از اکثریت مسیحی آن‌هاآن در اواسط قرن نوزدهم فروکش کرده بود. تا سال ۱۸۶۷ استقلال صربستان و مونتنگرو تأمین شد که قرارداد ۱۸۷۸ برلین نیز بر آن صحه گذاشت. انقلاب جولای ۱۹۰۸ ترکان جوان که سلطان را مجبور به برقراری دوباره قانون اساسی معلق امپراتوری کرد، پرسش در توانایی حاکمیت عثمانی را دوباره احیا کرد.
 
تمایل صربستان در سلطه بر بوسنی و هرزگووین با بحران در این منطقه و ضمیمه شدن آن به خاک امپراتوری اتریش در اکتبر ۱۹۰۸ از بین رفته بود. به همین جهت صرب‌ها نظر توسعه طلبانه خود را رو به جنوب برگرداندند. پس از الحاق بوسنی به اتریش ترکان جوان تلاش کردند مسلمانان آن را وادار به مهاجرت به امپراتوری عثمانی کنند. کسانی که این پیشنهاد را پذیرفتند توسط دولت عثمانی در نواحی شمالی مقدونیه که در آن زمان از جمعیت مسلمان اندکی برخوردار بود، سکنا داده شدند. این تجربه برای امپراتوری عثمانی فاجعه بار بود چرا که این مهاجران با مسلمانان حاضر در آلبانی متحد شدند. این افراد حتی در قیام‌های قبل و در جریان انقلاب بهار ۱۹۱۲ مردم آلبانی مشارکت کردند.
 
در ماه می ۱۹۱۲ انقلابیون حمیدی آلبانیایی که خواهان بازگشت سلطان عبدالحمید دوم به قدرت بودند، توانستند ترکان جوان را از شهر اسکوپیه بیرون برانند و رو به جنوب تا مناستیر (بیتولا امروزی) پیش بروند. این اقدامات ترکان جوان را در ژوئن ۱۹۱۲ مجبور به پذیرش خودمختاری بخشبخش‌های بزرگی از منطقه کرد. صربستان که با تسلیح انقلابیون حمیدی و آلبانیایی‌های کاتولیک به آن‌ها کمک می‌کرد، از این شورش به عنوان بهانه‌ای برای آغاز جنگ استفاده کرد. میان صربستان، مونتنگرو، یونان و بغارستان سخنانی از حملات احتمالی علیه مواضع امپراتوری عثمانی پیش از آغاز انقلاب در آلبانی در جریان بود. یک توافق رسمی بین صربستان و مونتنگرو در هفتم مارس به امضا رسید. هجدهم اکتبر پتر اول، پادشاه وقت صربستان با صدور بیانیه‌ای خطاب به مردم صرب حمایت نظامی خود از آلبانیایی‌ها را اعلام کرد.
 
برای یافتن متحد صربستان به دنبال انعقاد یک قرارداد با بلغارستان برآمد. در توافقی که به دست آمد، بلغارستان می‌توانست در صورت پیروزی بر امپراتوری عثمانی بر نیمی از مقدونیه مسلط شود. از طرفی بلغارستان نیز توسعه مناطق تحت کنترل صربستان تا شمال کوه‌های شار (از جمله کوزوو) را پذیرفت. مناطق حاثل «مناطق مورد اختلاف» نامیده شد تا پس از کسب موفقیت در برابر عثمانی، تزار روسیه در مورد آن‌ها داوری کند. در جریان جنگ مسلم شد که آلبانیایی‌ها به صرب‌ها به عنوان آزادی بخش نگاه نمی‌کنند و صرب‌ها نیز به پیمان دوستی خود با آن‌ها وفادار نیستند.
 
پس از کودتای موفقیت آمیز برای اتحاد با روملیای شرقی، بلغارستان رؤیای اتحاد ملی خود را محقق شده یافت. به همین جهت ترتیب ایجاد یک ارتش بزرگ را داد و خود را «پروس بالکان» نامید. اما بلغارستان به هیچ وجه نمی‌توانست به تنهایی در یک جنگ مقابل امپراتوری عثمانی به پیروزی برسد.
 
در یونان افسران ارتش در شورش کودتای پادگان گودی در آگوست ۱۹۰۹ موفق شده بودند دولت ترقی خواه الفتریوس ونیزلوس را به قدرت برسانند که امیدوار بودند مسئله جزیره کریت در دریای مدیترانه را به نفع یونان پیش ببرد. آن‌ها همچنین قصد جبران شکست سال ۱۸۹۷ مقابل امپراتوری عثمانی را داشتند. به همین جهت تحت نظارت مستشاران فرانسوی یک سازماندهی مجدد اضطراری برای ارتش یونان آغاز شد اما با آغاز جنگ در بالکان نیمه تمام ماند. در مذاکرات پیوستن یونان به اتحادیه بالکان بر خلاف توافق بر سر مقدونیه با صربستان، بلغارستان با دادن تعهد در توزیع دستاوردهای ارضی حاصل از جتگ مخالفت کرد. سیاست دیپلماتیک بلغارستان به این صورت بود که صربستان را مجبور به پذیرش موافقت نامه‌ای کند که دسترسی آن به مقدونیه را محدود نماید؛ درحالیکه حتی راضی به چنین توافقی با یونان نیز نبود. بلغارستان می‌پنداشت قادر خواهد بود به کمک ارتش پیش از یونان بخش بزرگی از مقدونیه از جمله بندر سالونیکا را به کنترل خود درآورد.
 
== جستارهای وابسته ==