ریشههای تأسیس پارلمان انگلستان به دوران [[انگلوساکسون]]ها بازمیگردد. [[ویلیام اول انگلستان|ویلیام نرماندی]] در سال ۱۰۶۶]] اقدام به ایجاد یک [[فئودالیسم|سیستم فئودالی]] نمود که در آن، پیش از تصویب یک قانون از نظرات شخصیتهای صاحب نفوذ و کلیسا اطلاع حاصل میگردید. در سال ۱۲۱۵]] ذینفعان حاکم [[جان انگلستان|پرنس جان]] را وادار کردند تا «[[منشور کبیر]]» ([[مگنا کارتا]]) را بپذیرد. بر طبق این منشور، شاه نمیتوانست بطور خودسرانه اقدام به خراجبندی و اخذ مالیات کند (به استثناء مالیاتهای فئودالی که از قبل نیز وصول میگشتند) و میبایست پیش از هر اقدامی، ابتدا نظر مساعد شورای سلطنتی را کسب میکرد. این شورا بعدها به تدریج بشکل پارلمان درآمد.
در سال ۱۲۶۵]]،۱۲۶۵، [[سایمون دو مانتفورد، کنت ششم لستر]] نخستین انتخابات پارلمانی را برگزار کرد. در این انتخابات، حق رای در برای تمام حوزههای انتخاباتی در کشور یکسان بود و حتی برای زمیندارانی که سالیانه مبلغ ۴۰ [[شلینگ پوند|شیلینگ]] بابت اجاره زمینهایشان میپرداختند نیز حق رای درنظر گرفته شده بود. میزان حق رای در قصباتی که دارای نماینده در پارلمان بودند. همین ساختار شکلدهندهٔ «الگوی پارلمانی» بود که در سال ۱۲۹۵]] توسط [[ادوارد اول انگلستان|ادوارد اول]] مورد پذیرش قرار گرفت. در زمان سلطنت [[ادوارد سوم انگلستان|ادوارد سوم]] پارلمان به دو مجلس مجزا تقسیم گردید: اولی شامل اشراف و مقامات عالی مذهبی و دیگری شامل شوالیهها و شهروندان میگردید. وضع قوانین و یا هر نوع مالیات، بدون جلب نظر هر دو مجلس و در عین حال پادشاه بتصویب نمیرسید.
هنگامیکه [[الیزابت اول انگلستان|الیزابت اول]] انگلستان در سال ۱۶۰۳]] بدون وارث مشخص درگذشت [[جیمز اول انگلستان|جیمز ششم]] [[پادشاه اسکاتلند]] به عنوان پادشاه انگلستان از سوی پارلمان این کشور انتخاب شد و هر دو کشور تحت لوای سلطنت او درآمدند ولی هر کدام پارلمان خود را حفظ نمودند. پس از آنکه [[چارلز اول انگلستان|چارلز یکم]]، جانشین جیمز، [[جنگهای سه پادشاهی]] را به راه انداخت، با مخالفت پارلمان انگلستان مواجه گردید و ادامه این مخالفتهای منجر به [[جنگ داخلی انگلستان]] شد. چارلز در سال ۱۶۴۹]] اعدام شد و مجلس لردها در زمان حکومت [[الیور کرامول]] منسوخ گردیده و مجلس عوام به کنترل کرامول درآمد. پس از مرگ کرامول، نهضت [[تجدید سلطنت انگلستان در سال [[۱۶۶۰ (میلادی)|۱۶۶۰ پادشاهی و مجلس لردها را احیاء نمود.
از ترس جایگزینی [[کلیسای کاتولیک]]، [[انقلاب ۱۶۸۸ انگلستان]] به عزل [[جیمز دوم انگلستان]] (جیمز هفتم اسکاتلند) بنفع حکومت مشترک [[مری دوم انگلستان|مری دوم]] و [[ویلیام سوم انگلستان|ویلیام سوم]] انجامید، کسانی که توافقشان بر سر [[اعلامیه حقوق بشر انگلستان]] آغازی بر استقرار دوره [[پادشاهی مشروطه]] گردید ولی در عین حال برتری پادشاه به قوت خود باقی بود. برای سومین بار، پارلمان سنتی که توسط پادشاه احضار نمیشد، برای تعیین جانشین لازم گردید.