مجلس بریتانیا: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
4nn1l2 (بحث | مشارکت‌ها)
←‏تاریخچه: حذف پیوند تاریخ‌ها
4nn1l2 (بحث | مشارکت‌ها)
حذف پیوند تاریخ‌ها
خط ۸۷:
 
=== مجلس عوام ===
[[پرونده:Lionel de Rothschild HOC.jpg|چپ|بندانگشتی|250px|[[مجلس عوام]] در سال [[۱۸۵۸ (میلادی)|۱۸۵۸ میلادی]]]]
پس از برگزاری انتخابات سراسری، مجلس عوام با ۶۵۰ نماینده منتخب تشکیل جلسه می‌دهد. تقریباً تمامی این ۶۵۰ نفر نمایندگان احزاب سیاسی گوناگون هستند و هر یک حوزه انتخابیه خاصی را نمایندگی می‌کنند. وظیفه مجلس عوام به بحث گذاشتن سیاست‌ها و قوانین کشور است. به علت تقسیم‌بندی سیاسی در داخل بریتانیای کبیر و همچنین عضویت این کشور در [[اتحادیه اروپا]]، بررسی برخی از سیاست‌ها و قوانین به مجالس محلی در [[اسکاتلند]]، [[ویلز]] و [[ایرلند شمالی]] واگذار می‌گردد، و برخی از قوانین هم در [[پارلمان اروپا]] بررسی و تصویب می‌گردد.<ref name=bbcp2parls/>
 
خط ۹۶:
 
==== دولت بریتانیا ====
[[پرونده:Houseofcommons1851.jpg|چپ|بندانگشتی|250px|تالار [[مجلس عوام]] در سال [[۱۸۵۱ (میلادی)|۱۸۵۱ میلادی]]. این تالار در [[جنگ جهانی دوم]] هدف بمباران هواپیماهای آلمانی قرار گرفت و دچار خسارت شدید شد.]]
در دموکراسی پارلمانی [[بریتانیا]]، نهادهای [[قوه مجریه|اجرایی]] و [[قوه مقننه|قانون‌گذاری]] ارتباط تنگاتنگ و مستقیم با هم دارند. حزبی که بیش از نیمی از کرسی‌های [[مجلس عوام]] را به دست آورد، دولت را تشکیل می‌دهد و اداره کشور را در دست می‌گیرد. معمولاً رهبر این حزب پست «نخست‌وزیری» را به عهده می‌گیرد و از میان نمایندگان منتخب افرادی را برای پست‌های کلیدی در وزارتخانه‌های مختلف منصوب می‌کند. روی‌هم‌رفته حدود یکصد نفر از نمایندگان توسط نخست‌وزیر برای احراز پست وزارت انتخاب می‌شوند. بنابر آنچه شرح داده شد، نتیجه انتخابات [[مجلس عوام]]، هم تعیین‌کنندهٔ نهاد قانون‌گذاری [[بریتانیا]] است و هم تعیین‌کنندهٔ نهادهای اجرایی [[بریتانیا]].<ref name=bbcpelect/>
 
خط ۲۴۵:
 
=== مراحل بررسی لوایح ===
هر لایحه می‌بایست مراحل مختلفی را در هر مجلس بگذراند. نخستین مرحله که نام آن [[خواندن اولیه]] است، فقط جنبه تشریفات دارد. در مرحله [[خواندن دوم]] اصول عمومی لایحه مورد بحث قرار می‌گیرند و مجلس می‌تواند آنرا از طریق رای عدم حرکت مرحله و اینکه «لایحه برای دومین بار خوانده شده است» رد کند. شکست لوایح دولتی بسیار نادر است، آخرین مورد آن در سال [[۲۰۰۵ (میلادی)|۲۰۰۵]] اتفاق افتاد.
 
بدنبال مرحله خواندن دوم، لایحه به کمیته فرستاده می‌شود. این کمیته در مجلس اعیان، «کمیته کل مجلس» یا «کمیته عالی» است. هر یک از این کمیته‌ها شامل کل اعضای مجلس هستند؛ فعالیت کمیته دوم تحت روش‌های خاص و تنها جهت لوایح غیر مناقشه‌ای می‌باشد. در مجلس عوام، لایحه معمولاً در کمیته قائم طرح می‌گردد که شامل ۱۶ تا ۵۰ نفر عضو است ولی ''کمیته کل مجلس'' جهت درگیر موارد قانونگذاری مهم می‌شود. احتمال استفاده از دیگر کمیته‌ها، از جمله کمیته‌های انتخابی، نیز وجود دارد ولی بسیار نادر اتفاق می‌افتد. هر کمیته بند به بند یک لایحه را مورد بررسی قرار داده و سپس اصلاحات مورد توصیه خود را به کل مجلس، جایی که دقت بیشتری روی آن اعمال می‌کنند، ارسال می‌نماید. بهرحال، «کانگرو» (دستور جاری ۳۱) به رئیس مجلس قدرت انتخاب اصلاحات جهت مباحثه را می‌دهد. این امکان بصورت متداول تحت دستور جاری ۸۹ و توسط مدیر کمیته از طرف دولت و بجهت محدودسازی مباحثات کمیته، مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد.
خط ۲۵۷:
 
=== مرحله پایانی ===
آخرین مرحله هر لایحه اخذ [[تاییدیه سلطنتی]] است. پادشاه توانایی بالقوه اعطای تاییدیه سلطنتی (تبدیل لایحه به قانون) یا نگه داشتن آن (وتوی لایحه) را دارا است. امروزه، پادشاه یا ملکه همیشه لوایح را تأیید می‌نماید و برای این کار از عبارت «خواست ملکه آن است» در زبان ([[انگلو-نورمن‌ها|نورمن فرانسوی]]: ''La reyne le veult'') استفاده می‌کند. آخرین امتناع از اعطای تاییدیه در سال [[۱۷۰۸ (میلادی)|۱۷۰۸]] زمانی روی داد که [[آن بریتانیای کبیر|ملکه آن]] تأیید خود را بر لایحه «ایجاد شبه نظامیان در اسکاتلند» بحالت معلق نگاه داشت.
 
بنابر این هر لایحه قبل از تبدیل به قانون، توافق هر سه جزء پارلمان را کسب می‌کند، به استثناء مواردی که رای مجلس اعیان بر اساس [[قوانین پارلمان]] رد شود. کلماتی از قبیل «قانونی شدن توسط اعلیحضرت ملکه [پادشاه]، با توصیه و تأیید لردهای روحانی و غیر روحانی، و مجلس عوام در صحن جلسه پارلمان و با ریاست همان، از قرار زیر:- «یا زمانیکه مرجعیت مجلس لردها با استفاده از قوانین پارلمان رد می‌شوند، کلماتی از قبیل «قانونی شدن توسط اعلیحضرت ملکه [پادشاه]، با توصیه و تأیید مجلس عوام در صحن مجلس و به مقتضی مفاد قوانین ۱۹۱۱ و ۱۹۴۹ و با ریاست همان، از قرار زیر:-» در آغاز هر دوره قانونی مجلس شنیده می‌شود. این کلمات بعنوان [[فرمول تصویب]] شناخته می‌شوند.
 
== عملکرد قضایی ==
پارلمان علاوه بر عملکردهای قانونگذاری، چندین عملکرد قضایی نیز دارد. حضور ملکه در پارلمان باعث بوجود آمدن عالی‌ترین دادگاه کشور بمنظور رسیدگی به اکثر موارد می‌گردد؛ ولی [[شورای عالی پادشاهی متحد|شورای عالی]] صلاحیت قضایی در برخی موارد (بعنوان مثال، استیناف از دادگاه‌های منسوب به کلیسا) دارا است. صلاحیت قضایی پارلمان ریشه در آداب باستانی تسلیم دادخواست به مجالس بمنظور تظلم‌خواهی و اجرای عدالت دارد. مجلس عوام در سال [[۱۳۹۹ (میلادی)|۱۳۹۹ میلادی]] رسیدگی به دادخواست‌ها را بمنظور تثبیت قضاوت در دادگاه‌های پایین‌تر، متوقف نموده و بصورت کاربردی، مجلس اعیان را به عنوان آخرین ملجا تظلم‌خواهی مطرح نمود. در دوران معاصر، [[عملکرد قضایی مجلس اعیان]] نه در داخل این مجلس و بلکه توسط گروهی از «لردهای رسیدگی کننده به استیناف‌های عادی» انجام می‌گردد (برطبق [[قانون قضایی استینافی سال ۱۸۷۶]] شان اشرافی موروثی به قضات اعطاء شد) و بوسیله «لردهای رسیدگی‌کننده به استیناف» (سایر اشرافِ دارای تجربه قضاوت) انجام گردید. لردهای رسیدگی‌کننده به استیناف‌های عادی و لردهای رسیدگی کننده به استیناف (یا «لردهای طبقه پایین‌تر») از اعضای مجلس لردها هستند ولی بطور عادی در خصوص مسائل سیاسی رای صادر ننموده و نظر نمی‌دهند.
 
در اواخر [[قرن نوزدهم]] قوانین اجازه بوجود آمدن «لردهای اسکاتلندی رسیدگی کننده به استیناف‌های عادی» را صادر و به رسیدگی به مسائل جنایی در مجلس لردها پایان دادند تا [[دیوان عالی قضایی پادشاهی متحد|دیوان عالی قضایی]] بعنوان عالی‌ترین مرجع رسیدگی کننده به امور جنایی در [[اسکاتلند]] مشخص گردد. امروزه کمیته قانونگذاری مجلس لردها معمولاً حداقل از دو قاضی اسکاتلندی استفاده می‌کند تا از وجود تجارب [[قوانین اسکاتلند]] در رسیدگی به استیاف‌های اسکاتلندی در موارد مدنی در [[جلسه دادگاه]] بهره ببرند.
 
دیگر موارد قضایی نیز بصورت تاریخی توسط مجلس لردها انجام می‌پذیرفته‌اند. تا سال [[۱۹۴۸]] این مجلس بعنوان سازمان رسمی رسیدگی کننده به [[بزهکاری|بزهکاران]] یا [[خیانت ملی|خیانت سطح بالای کشوری]] انجام وظیفه می‌نمود؛ در حال حاضر، جنایتکاران توسط قضات عادی محاکمه می‌شوند. هنگامیکه مجلس عوام اقدام به صدور حکم [[احضار بدادگاه|وارد نمودن اتهام]] می‌کند، محاکمه در مجلس لردها برگزار می‌گردد. البته امروزه موارد احضار بدادگاه بندرت اتفاق می‌افتد؛ آخرین مورد این احضارات به سال [[۱۸۰۶ (میلادی)|۱۸۰۶ میلادی]] بر می‌گردد. از سال [[۲۰۰۶ (میلادی)|۲۰۰۶]] شماری از نمایندگان تلاش‌هایی را در راستای احیای این سنت انجام دادند، این افراد بیانیه‌ای را در خصوص احضار نخست‌وزیر بدادگاه امضا نمودند، که البته موفقیت آن محل تأمل است.
 
== ارتباطات با دولت ==
دولت بریتانیا موظف به پاسخگویی به مجلس عوام است؛ ولی بهرحال نه نخست‌وزیر و نه اعضای دولت توسط مجلس عوام انتخاب نمی‌گردند. در عوض، ملکه فردی را که به احتمال زیاد موفق به کسب اکثریت مجلس است جهت تشکیل دولت، فرا می‌خواند. این شخص بصورت عادی رهبر فراکسیون اکثریت مجلس است. از جهت اینکه این افراد در برابر دادگاه پایین پاسخگو باشند، نخست‌وزیر و کابینه عضو مجلس عوام نیز هستند. آخرین نخست وزیری که عضویت مجلس لردها را دارا بود [[آلک داگلاس–هوم|آلک داگلاس–هوم، چهاردهمین کنت هوم]] بود که در سال [[۱۹۶۳ (میلادی)|۱۹۶۳]] به نخست‌وزیری رسید. او جهت نشان دادن وفاداری خود به سنتی که طبق آن او را در برابر مجلس طبقه پایین مسئول می‌دانست، اشرافیت خود را انکار و انتخابات مجلس عوام را چند روز قبل از رسیدن به مقام نخست وزیری، تدارک نمود.
 
دولت‌ها به تسلط بر عملکرد قانونگذاری پارلمان تمایل داشته و اینکار را از طریق اکثریت موافق خود در مجلس عوام و گاهی اوقات با استفاده از قدرت قیمومیت خود در تعیین افراد موافق در میان لردها، به انجام می‌رسانند. در عمل، دولت‌ها قدرت به تصویب رسانیدن مفاد قانونی (قابل قبول) مورد نظر خود در مجلس عوام را دارا هستند، مگر آنکه مخالفتی اساسی در میان نمایندگان حزب حاکم در پارلمان وجود داشته باشد. البته حتی در این موارد نیز احتمال شکست یک لایحه غیر محتمل است، اگرچه نمایندگان مخالف در این موارد قدرت گرفتن امتیازاتی از دولت را دارند. در سال ۱۹۷۶، [[لرد هیل شام]] در نوشتار دانشگاهی با نام «[[دیکتاتوری گزینشی]]» نام جدیدی را برای این رفتار برگزید که امروزه از آن زیاد استفاده می‌شود.
خط ۲۸۱:
زمانی که مجلس اعتماد مجلس عوام را از دست بدهد، نخست‌وزیر یا می‌بایست کناره‌گیری کند و یا انحلال مجلس و برگزاری انتخابات عمومی جدید را پیگیر باشد. هنگامیکه نخست‌وزیر از حفظ رای اکثریت درمانده گشته و در خواست انحلال مجلس را بدهد، پادشاه بصورت تئوریک قدرت رد این درخواست را دارد که باعث اجبار نخست‌وزیر به استعفا و دادن فرصت به [[رهبر مخالفان]] جهت درخواست شکل‌گیری دولت جدید خواهد شد. البته از این قدرت در مواقع بسیار نادر استفاده شده‌است. وضعیت‌هایی که در آن مجوز چنان امتناعی از سوی پادشاه وجود دارد بعنوان [[اصول لاسلز]] شناخته می‌شود. این وضعیت‌ها و اصول صرفاً عرف‌های غیررسمی هستند؛ اگرچه خیلی بعید است ولی امکان امتناع بدون دلیل پادشاه با هر گونه انحلال نیز متصور است.
 
در عمل، موشکافی مجلس عوام در فعالیت‌های دولت بسیار ضعیف است. نظر به استفاده از سیستم انتخاباتی [[اولین-اخرین-مقام]] در انتخابات کشور، حزب حاکم از اکثریت قاطع مجلس عوام برخوردار است؛ بنابراین نیاز اندکی به مصالحه با دیگر احزاب وجود دارد. احزاب مدرن سیاسی بریتانیا چنان آرایش تنگاتنگی دارند که فضای کوچکی را برای عمل آزادانه به نمایندگان شان می‌دهند. در بسیاری از موارد، امکان اخراج نمایندگان به دلیل رای خود بر خلاف نظر رهبران حزب، از حزب مربوطه وجود دارد. در طول [[قرن بیستم]] دولت سه بار اعتماد مجلس را از دست داد-دوبار در سال [[۱۹۲۴]] و یکبار در سال [[۱۹۷۹]].
 
== پادشاهی ==
خط ۲۸۸:
نظرات متفاوت زیادی در خصوص سلطه پارلمان داده شده‌است. به نظر [[ویلیام بلاک استون|سر ویلیام بلاک استون]] که از اعضای هیئت منصفه می‌باشد، «مجلس دارای سلطه و نظارت غیرقابل کنترل بر وضع، تأیید، بزرگ نمائی، جلو گیری از، لغو، بازگردانی، احیاء و تفسیر قوانین داشته و با در نظر آوردن کلیه نام گذاری‌ها، امور روحانی یا غیر روحانی، مدنی، نظامی، دریائی یا جنائی ... بطور خلاصه مجلس توان انجام هر کاری که از نظر طبیعی غیرممکن نباشد را دارا می‌باشد.»
 
نظر متفاوتی از سوی [[توماس کوپر، بارون اول کوپر کالروس|لرد کوپر کالروس]] قاضی اسکاتلندی ارائه شده‌است. هنگامیکه در سال [[۱۹۵۳]] او قضاوت پرونده [[مک کورمیک و لرد ادوکیت]] در [[جلسه دادگاه|لرد رئیس جلسه دادگاه]] را برعهده داشت، اظهار نمود که «اصل سلطه نامحدود پارلمان مشخصا اصلی انگلیسی بوده و مشابه آن در قانون اساسی اسکاتلند وجود ندارد.» او اینگونه ادامه داد «نظر به اینکه [[قانون اتحاد سال ۱۷۰۷|قانونگذاری متحد]] مجالس اسکاتلند و انگلستان را منحل و آنها را با پارلمانی جدید جایگزین ساخته‌است، برای من درک این مسئله مشکل است که چرا پارلمان جدید بریتانیای کبیر کلیه خصوصیات عجیب و غریب پارلمان انگلیس را به ارث برده ولیکن هیچ چیز از خصوصیات اسکاتلندی مورد اشاره قرار نگرفته باشد.» در هر صورت، او نظر جامعی در خصوص موضوع صحبت ارائه ننمود. بنابر این، به‌نظر می‌رسد که موضوع سلطه پارلمان هنوز لاینحل باقی مانده‌است. پارلمان نیز در خصوص تعیین و تبیین حق سلطه و نظارت خود، قانون خاصی را تصویب ننموده‌است.
 
قدرت پارلمان اغلب با قوانین مصوب خود آن برخورد دارد. قوانین تصویب شده در سال‌های ۱۹۲۱ و ۱۹۲۵ به کلیسای اسکاتلند استقلال کامل در امورات روحانی اعطاء نمود. در سال‌های اخیر، قدرت پارلمان به دلیل عضویت در [[اتحادیه اروپا]] که قدرت تصویب قوانین لازم‌الاجرا در کشورهای عضو را دارد، کاهش یافت. در [[پرونده فکتور تیم]]، [[دادگاه عدالت اروپا]] نظر داد که دادگاه‌های انگلستان قدرت مضمحل ساختن قوانین مغایر صادره از سوی اتحادیه اروپا را دارا می‌باشند. پارلمان نیز اقدام به ایجاد مجالس قانونگذاری با قدرت قانون گذاری تفویض شده در [[اسکاتلند]]، [[ولز]] و [[ایرلند شمالی]] نمود. البته پارلمان هنوز در مناطقی که مسئولیت قانون گذاری تفویض شده دارند، قدرت خاص خود را دارد، ولی معمولاً اجازه این مجالس را در موارد اقدام مستقیم، اخذ می‌نماید. به همین شکل، مجلس قدرت تصویب آئین‌نامه‌ها را به وزیران دربار و قدرت اجرائی نمودن مصوبات مذهبی را به [[شورای عمومی کلیسا]]ی انگلستان داده‌است. (اقدامات شورای عمومی کلیسا و در برخی موارد [[دستورالعمل‌های مدون]] وزرا می‌بایست قبل از تبدیل به قانون، توسط هر دو مجلس تأیید گردند) در هر یک از موارد یادشده، امور نظارتی بوسیله قانون پارلمان تفویض گشته و به همین صورت نیز پس گرفته می‌شوند. بعنوان مثال، این کلاً در حدود اختیارات پارلمان است که حکومت‌های تفویضی به اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی را لغو نموده و یا حکم به خروج از اتحادیه اروپا نماید. بهرحال، خصوصاً در مورد خروج از اتحادیه اروپا، هزینه‌های مربوطه مانع از تصویب چنین قانونی می‌گردد.