هووخشتره: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسیشده] | [نسخهٔ بررسینشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
با فرض حسن نیت ویرایش 2.177.191.179 (بحث) خنثیسازی شد. (T) |
Ostad.Qadimi (بحث | مشارکتها) برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۵۰:
== ریشهشناسی ==
نام هووخشتره در [[زبان فارسی باستان|فارسی باستان]] به صورت '''هووَخْشَتَرَه''' ({{میخی هخ|U}}{{میخی هخ|VA}}{{میخی هخ|XA}}{{میخی هخ|SHA}}{{میخی هخ|TA}}{{میخی هخ|RA}})<ref group="پ"><sup>h</sup>Uvaxšatara-</ref> آمدهاست.<ref>{{پک|Skjærvø|2005|ک=An Introduction to Old Persian |ص=25}}</ref> در [[زبان اکدی|اکدی]] به شیوههای ''<sup>m</sup>Ú-ak-sa-tar'', ''<sup>m</sup>Uk-sa-tar'' و ''<sup>m</sup>Ú-ma-ku-iš-tar'' ثبت شده و در [[زبان عیلامی|عیلامی]] به صورتهای ''Ma-ki-iš-tur-ri'' و ''Ma-ak-iš-tar-ra'' (که در آن -m- به صورت -w- خوانده میشود) آمدهاست. این نام در زبان [[زبان فریگی|فریگی باستان]] به شکل ''Ksuwaksaros'' خوانده میشدهاست.<ref>{{پک|Diakonoff|۱۹۹۴|ک=CYAXARES|زبان=en}}</ref> [[ریشهشناسی|ریشهٔ]] این واژه مبهم است.<ref>{{پک|Diakonoff|۱۹۹۴|ک=CYAXARES|زبان=en}}</ref>
در پارسی باستان واژه "هو" به چم "خوب" است و واژه "خشتره" یا "خشثره" به چم "شهر، شهربان و شهریار"؛ بنابراین در کل "هوخشتره" به چم "شهریار خوب" است. برخی دیگر آن را برگرفته از فعل [[زبان نیاایرانی|نیاایرانی]] {{عبارت چپچین|*''Haxš''}} به معنی «نشانهگرفتن» میدانند و هووخشتره را «خوشنشانه»، یعنی کسی که میتواند خوب نشانهگیری کند، معنا کردهاند.<ref>{{پک|Cheung|2007|ک=Etymological Iranian Verb|ص=170}}</ref> در سنگنوشتهٔ بابلی نبوپلسر، در هنگام سقوط آشور به هووخشتره تحت نام «مو-ما-کیشتار شار اومان-مان-دا» اشاره شدهاست. احتمالاً در این سنگنوشته هر جا از «شاه اومان-مان-دا» (لفظ قدیمی [[زبان اکدی]] برای نامیدن مردمان شمالی) یا «شاه ماد» نام بردهشده، مقصود هووخشتره است. مترادف بودن این دو لقب توسط [[فرانسوا تورو-دانگن]]، در مورد نامهای در مورد شرکت مادیها در بابل هنگام محاصرهٔ کران ([[حرّان]] امروزه) کمی بعد از سقوط نینوا در سال ۶۱۲ پیش از میلاد، نشان دادهشدهاست.<ref>{{پک|Diakonoff|۱۹۹۴|ک=CYAXARES|زبان=en}}</ref>
|