حزب توده ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ویرایش‌های 37.148.20.40 (بحث) با فرض حسن نیت خنثی‌سازی شد: منبع. (T)
ابرابزار
خط ۳۴:
این حزب به عنوان وارث [[سوسیال‌دموکراسی]] عهد [[مشروطه]] و [[حزب کمونیست ایران (دهه ۱۹۲۰)]] در [[۱۰ مهر]] سال [[۱۳۲۰]]<ref>{{یادکرد وب|عنوان=اعلامیهٔ کمیتهٔ مرکزی حزب توده ایران، به مناسبتِ هفتاد و سومین سالگرد تأسیس حزب تودهٔ ایران|وب‌گاه=حزب توده ایران|تاریخ=2014-09-22|سال=2014|پیوند=http://www.tudehpartyiran.org/اعلامیه‌ها/2644-2014-09-22-23-52-59|کد زبان=fa|پیوند بایگانی =http://web.archive.org/web/20140925130620/http://www.tudehpartyiran.org/اعلامیه‌ها/2644-2014-09-22-23-52-59 |تاریخ بایگانی =2014-09-25 |تاریخ بازبینی=2014-09-25}}</ref> در [[تهران]] تأسیس شد. بنیان‌گذاران آن عده‌ای ([[۵۳ نفر]]) از روشنفکران و فعالان چپ‌گرا و ملی‌گرای [[ایران]] نظیر: [[سلیمان‌میرزا اسکندری]]، [[ایرج اسکندری]]، [[بزرگ علوی]]، [[انور خامه‌ای]]، [[احسان طبری]]، [[خلیل ملکی]]، [[فریدون کشاورز]]، [[عبدالحسین نوشین]] و [[رضا رادمنش]] بودند که اغلب در دوره [[رضا شاه]] تحت تعقیب یا در زندان بودند.
 
حزب توده ایران در دهه ۱۳۲۰ به یکی از بازیگران اصلی ستارهسپهر سیاسی ایران تبدیل شده بود، پس از [[کودتای ۲۸ مرداد]] و افشای [[سازمان افسری]]، حزب با سرکوب گسترده‌ای از سوی حکومت روبرو شد و صدها افسر [[ارتش ایران]] به دلیل عضویت در این حزب به اعدام، زندان و تبعید محکوم شدند. حزب که از سال ۱۳۲۷ غیرقانونی اعلام شده بود، به فعالیت مخفی خود ادامه داد و بخشی از رهبران و کادرها هم کشور را ترک کردند.
 
حزب توده ایران در [[انقلاب ۱۳۵۷]] شرکت کرد و با وجود حمایت همه‌جانبه از [[انقلاب ایران]] به علت مخالفت با ادامه [[جنگ ایران و عراق]] (پس از آزادی خرمشهر)، در سال ۱۳۶۲ به بهانه توطئه برای کودتا به جاسوسی متهم شده{{مدرک}} و بسیاری از رهبران و کادرها و اعضای آن نیز به اعدام و زندان و تبعید محکوم شدند. بعد از سرکوب سنگین در سال‌های [[دهه ۱۳۶۰]] حزب از فعالیت سیاسی علنی و قانونی در ایران بازماند. بخشی از رهبران و کادرها و اعضای حزب در خارج از کشور و به طور مشخص در اروپا مستقر شدند و فعالیت سیاسی حزب را ادامه می‌دهند.
خط ۸۷:
کامیابی حزب توده در بین افسران ارتش، مسئله‌ای شگفت‌انگیز بود، چرا که ارتشیان به عنوان پایه سلطنت، منزلت بالایی داشته و ایدئولوژی سلطنت‌طلبی و کمونیسم ستیزی در بین آنان تبلیغ می‌شد و نیز ارتباط با هرگونه حزب سیاسی، مجازاتهای سنگینی را می‌توانست برای آنان به همراه داشته باشد. سازمان نظامی حزب توده که در بدو تشکیل، توسط سرهنگ [[عزت‌الله سیامک]] و یک سروان پیشین ارتش به نام [[خسرو روزبه]] رهبری می‌شد، در سال ۱۳۲۹ با کمتر از ۱۰۰ عضو کار خود را آغاز کرد و در سال ۱۳۳۳، تعداد اعضای آن به بیش از ۵۰۰ تن رسید. پس از کشف سازمان نظامی به سال ۱۳۳۳، ۴۶۶ پرسنل آن در طی سه سال محاکمه شدند که شامل ۲۲ سرهنگ، ۶۹ سرگرد، ۱۰۰ سروان، ۱۹۳ ستوان، ۱۹ گروهبان و ۶۳ دانشجوی افسری می‌شدند.<ref>آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ص ۴۱۳، ۴۱۴ و ۴۱۵</ref>
 
مهمترین موفقیت حزب توده در سازماندهی کارگران، به ویژه در [[خوزستان]] بود.<ref>آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ص ۳۶۰ و ۳۷۲</ref> در سال ۱۹۴۵ به گزارش انگلیسی‌ها، «[[شورای متحده مرکزی کارگران و زحمتکشان]]» حزب توده، ۳۳ اتحادیه وابسته در کشور و بیش از ۲۷۵٬۰۰۰ عضو داشت که ۷۵ درصد کل نیروی کار صنعتی کشور را شامل شده و حضور در اکثر ۳۴۶ کارخانه صنعتی مدرن کشور به شمار می‌رفت.<ref>از بین ۲۷۵٬۰۰۰ عضو، ۴۵٬۰۰۰ کارگر صنعت نفت، ۴۵٬۰۰۰ کارگر ساختمانی، ۴۰٬۰۰۰ کارگر نساجی، ۲۰٬۰۰۰ کارگر راه‌آهن، ۲۰٬۰۰۰ فرشباف، ۱۲٬۰۰۰ کارگر آبجوسازی و صنایع غذایی، ۱۱٬۰۰۰ کارگر بنادر، ۸٬۰۰۰ معدنچی، ۶٬۰۰۰ راننده کامیون و همچنین چندین هزار تن کارگران سایر خرفه‌ها بودند. (نقل از آبراهامیان، ''ایران بین دو انقلاب''، ص ۴۳۴ و ''ایران معاصر''، انتشارات دانشگاه کمبریج، صفحه ۱۰۹)</ref> شورای متحده، قدرت خود را در اردیبهشت ۱۳۲۵ در [[روز کارگر]]، با سازماندهی یک راهپیمایی بزرگ ۸۰٬۰۰۰ نفری در [[آبادان]] نشان داد و به دعوت حزب و این شورا، در ۲۲ تیرماه بیش از ۶۵٬۰۰۰ کارگر خوزستانی به یکی از بزرگترین اعتصابات صنعتی در ایران و خاورمیانه دست زدند. سفارت انگلیس ضمن خاطرنشان ساختن اینکه اتحادیه‌های کارگری حزب توده کنترل امور و اداره کامل منطقه صنعتی خوزستان، پالایشگاه‌ها و لوله‌های نفتی را در اختیار دارند، نوشت «[[شرکت نفت ایران و انگلیس]] چاره دیگری جز پذیرش خواستهای صنفی کارگران ندارد.»<ref name="Abrahamian, Modern Iran, p۱۱۰" /><ref>آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ص ۳۷۲، ۳۷۳ و ۴۴۷</ref> حزب توده به دنبال این موفقیتها بر دولت [[احمد قوام]] فشار آورد تا نخستین [[قانون کار]] پیشرفته در خاورمیانه را در دستور کار خویش قرار دهد. در این قانون، تعیین حداقل دستمزد بر اساس قیمت محلی مواد غذایی، منع کار کودکان، محدود شدن زمان کار روزانه به هشت ساعت، لزوم پرداخت حقوق برای روزهای جمعه و شش روز تعطیل سالانه، از جمله روز کارگر و اجازه دادن به اتحادیه‌ها در داشتن سازمان و تشکیلات و مذاکره با کارفرمایان وعده داده شده بود.<ref name="Abrahamian, Modern Iran, p۱۱۰" /><ref>آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ص ۴۳۵ و ۴۳۶</ref>
 
علی‌رغم موفقیت حزب در جذب کارگران شهری و طبقه متوسط حقوق بگیر، این سازمان در جذب طبقه متوسط مرفه یا مالک و خرده‌بورژوازی بازار، از جمله تجار کوچک، مغازه‌داران، بازرگانان، صاحبان کارگاه‌ها، صنعتگران مستقل و علما و روحانیون رده پایین، به رغم تلاشش، ناموفق بود.<ref>آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ص ۴۵۷</ref> چنان‌که بازاریان در رده‌های بالاتر حزب حضور نداشتند، در رده‌های میانی حضور کمتر و در رده‌های پایینی پراکنده بودند. ناکامی حزب در میان این طبقه از جامعه را می‌توان با تضادهای اقتصادی بین کارگران و کارفرمایان و از سویی با اختلافات ایدئولوژیک بین [[اسلام]] روحانیت و رادیکالیسم غیر مذهبی مورد نظر حزب مارکسیست توده، مورد تبیین قرار داد.<ref>آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ص ۴۵۷، ۴۵۸</ref> گرچه این حزب، اسلام را در کل «نیروی عظیمی برای آزادی بشر» و «پیشگام مساوات سوسیالیستی» می‌دانست و رهبران مذهبی را به عنوان «قهرمانان اصلی انقلاب مشروطه» می‌ستود و تأکید داشت که اکثریت اعضای حزب، مسلمان و یا مسلمان زاده‌اند، به غیر از دو روحانی برجسته، عمده روحانیون نسبت به حزب توده بی‌اعتماد بودند. زیرا نه تنها مرام مارکسیستی داشت بلکه روشنفکران ضد روحانیت چون صادق هدایت را جذب و از [[سکولاریسم]] (دین زدایی)، حقوق برابر برای مسلمانان و غیر مسلمانان، [[حق رای زنان]]، ایجاد مدارس مختلط و [[کشف حجاب]]، پشتیبانی می‌کرد.<ref>آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ص ۴۵۹ و ۴۶۰</ref>
 
حزب توده، برای جذب توده‌های روستایی و دهقانان بسیار تلاش کرد. به‌طوری‌که در شعبه‌ها، مجلات و روزنامه‌های حزب، اغلب از برنامه‌های کشاورزی بحث می‌شد و کادرهای شهری حزب برای جذب روستاییان و برانگیختن آنان علیه زمین‌داران، به روستاها می‌رفتند، با اینحال حزب، در جذب این قشر از جامعه نیز ناکام ماند و تنها در مناطق روستایی گیلان و مازندران و یا روستاهای نزدیک شهرهای بزرگ هوادار داشت.<ref>آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ص ۴۶۴ و ۴۶۵</ref> دلیل این ناکامی را می‌توان در ساختار اجتماعی جمعیت روستایی ایران و تفاوت آن با کشورهایی که در آن شورشهای دهقانی گسترده‌ای در آنها به وقوع پیوسته‌است، جست. در حالیکه اهالی روستاهای ایران را اغلب زارعان سهم بر، کارگران بی‌زمین و افراد قبیله‌ای تشکیل می‌دادند، جمعیت روستایی کشورهای شاهد شورشهای دهقانی را طبقه مهم دهقانان «متوسط» زارع تشکیل می‌داد که صاحب زمین بودند. طبق برآورد دو جامعه‌شناس ایرانی، تنها ۵ درصد زمینهای زراعی ایران به دهقانان تعلق داشت. دهقانان فقیر، چه نسق دار وچه خوش‌نشین، از لحاظ اقتصادی و اجتماعی تحت سلطه زمیندار و نمایندگانش –کدخدای روستا و مباشر- قرار داشتند و در نتیجه این وابستگی چنان بود که نمی‌توانستند نظم موجود را به مبارزه طلبیده و سر به شورش بردارند.<ref>آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ص ۴۶۷ و ۴۶۸</ref>
 
=== در میان اقلیتهای مذهبی ===
حزب توده به دلیل مخالفت با قوانین شرعی اسلامی که حقوق بیشتری برای مسلمانان نسبت به سایر ادیان قائل بود در بین اقلیتهای مذهبی پرطرفدار بود. علی‌الخصوص یهودیان ایران دارای دید بسیار مثبتی نسبت به حزب توده بودند و این حزب به صورت مشخص با یهودستیزی اسلامی که در بین مردم ایران رایج بود مخالفت میکردمی‌کرد. حزب توده تنها حزبی در بین حزبهای ایران بود که با آغوش باز از یهودیان استقبال میکردمی‌کرد. همچنین بسیاری از یهودیان ایران جنبش بلشویک در شوروی را جنبشی یهودی میدانستندمی‌دانستند زیرا درصد زیادی از سران حزب بلشویک در روسیه یهودی زاده بودند. در درون کمیته مرکزی حزب توده یک نفر یهودی و در اداره نشریات آن ده نفر نویسنده طراز اول یهودی وجود داشتند. در حوزه هایحوزه‌های دانش آموزی، دانشجویی و حتی کارگری حزب توده بسیاری یهودیان شرکت فعال داشتند. بسیاری از رهبران کنونی و گذشته جامعه یهودیان ایران از اعضای حزب توده بوده اندبوده‌اند.<ref>تروعا یهودیان ایرانی در تاریخ معاصر – جلد اول، هما سرشار، انتشارات مرکز تاریخ شفاهی یهودیان ایرانی، 1996 ،1996، صفحه 75- 85.</ref>
 
== انشعاب‌ها ==
در سال [[۱۳۲۵]] خورشیدی و در اوج سیاست‌های [[فرقه دمکرات آذربایجان]] و دخالت‌های [[ارتش سرخ]] که در آن زمان در [[ایران]] مستقر بود، دولت وقت [[اتحاد جماهیر شوروی]] [[کافتارادزه]] را برای جلب نظر دولت ایران در زمینه «انعقاد قرارداد امتیاز نفت شمال ایران» به آن کشور فرستاد. حزب توده ایران تظاهراتی را در پشتیبانی از سیاست اتحاد شوروی برگزار کرد. در چنین اوضاع و احوالی بود که [[احسان طبری]] با نوشتن مقاله‌ای، این موضوع را مطرح کرد که: «اگر دولت ایران برای [[شرکت نفت ایران و انگلیس]] در جنوب ایران امتیازی قائل است، به یقین درست خواهد بود که برای همسایه شمالی -شوروی- هم در شمال کشور چنین امتیازی را در نظر بگیرد و این کار، حفظ موازنه منفی است». این سیاست هم‌سازی و هم‌راهی با سیاست شوروی که نفی منافع و مصالح ملی ایران را هدف قرار داده بود، عده‌ای از کادرهای برجسته حزب توده را به عصیان واداشت و در نتیجه انشعاب اول حزب شکل گرفت.<ref>[http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2012/02/120204_l44_tudeh_khanbaba_tehrani.shtml انشعاب‌های حزب توده]، بی‌بی‌سی فارسی</ref>
سطر ۱۴۳ ⟵ ۱۴۵:
صلاحیت رهبران حزب توده ایران مانند [[کیانوری]] و [[محمد علی عمویی]] و تعدادی دیگر برای انتخابات مجلس اول تأیید شد و این در حالی بود که ایدئولوژی حزب توده از سوی حکومت جدید به [[کفر]] تعبیر می‌شد.
 
[[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]] در خاطرات خود چندین بار به ملاقات با کیانوری و محمد علی عمویی در منزل شخصی خود اشاره می‌کند<ref>علی اکبر هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران (کارنامه و خاطرات ۱۳۶۰)، دفتر نشر فرهنگ معاصر اسلامی، چاپ چهارم ۱۳۷۸، صص ۱۰۸، ۲۲۶، ۲۷۴ </ref>
 
حزب توده تلاش گسترده‌ای را برای تجهیز نیرو در جامعه آغاز کرد و با موفقیت رو به رو شد. حزب توده که فعالیت خود در جامعه را پس از ۲۵ سال سرکوب رژیم شاه آغاز می‌کرد، با وجود شمار کم کادرها توانست هزاران نفر را در صفوف خود منسجم کند. انتشار ده‌ها نشریه و انبوهی از کتب، فضای جامعه را دگرگون کرد و تأثیرات مهمی را بر جای گذاشت و نسل نوینی را تربیت کرد.
سطر ۱۴۹ ⟵ ۱۵۱:
جا افتادن شعارهایی همچون اجرای اصلاحات ارضی، ملی کردن تجارت خارجی، و همچنین بسیاری از دیگر شعارها، ثمره کار معنوی حزب توده در آغاز انقلاب است.
 
حزب توده در عرصه سازمان‌دهی کارگران توانست فعالیت‌های چشمگیری را انجام دهد. ایجاد سندیکاها و اتحادیه‌های کارگری و آشنایی کارگران با حقوقشان تا آنجا جلو رفت که در دهه ۱۳۶۰، با وجود تلاش‌های وزیر کار وقت، [[احمد توکلی]] و حمایت [[خمینی|سید روح اللهروح‌الله خمینی]]، جمهوری اسلامی نتوانست [[قانون کار]] خود را به کارگران تحمیل کند.
 
مبارزه کارگران حتی پس از یورش جمهوری اسلامی به حزب توده و دستگیری شماری از رهبران جنبش کارگری ادامه یافت و با پس گرفتن قانون کار و بیرون انداختن توکلی از وزارت کار به سر انجام رسید.
سطر ۱۵۵ ⟵ ۱۵۷:
[[خامنه‌ای|سیدعلی خامنه‌ای]] می‌گوید:
 
«در یک برهه از زمان و در همان اوایل انقلاب همه چیز در تیول حزب توده بود...بود… چنین حالتی را من و هر کسی در اوایل انقلاب حس می‌کرد که توده‌ای‌ها و جریان چپ، به خصوص حزب توده بر همه چیز مسلط بودند و اصلاً حرکت انقلاب را می‌خواستند منحرف کنند...کنند…».<ref>نامه مردم، شماره ۴۰۲، ۴ خرداد ماه ۱۳۷۲</ref>{{مدرک|منبع مستقل}}
 
حزب توده، در سال‌های پس از انقلاب، تلاش همه‌جانبه‌ای را برای اتحاد نیروهای سیاسی و ایجاد [[جبهه متحد خلق]] سازماندهی کرد. حزب توده معتقد بود که می‌توان با شرکت خمینی و هوادارانش و همچنین [[سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران]] و [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] و [[حزب دموکرات کردستان]] جبهه واحد خلق را برای تعمیق دستاوردهای انقلاب پایه‌ریزی کند که این امر محقق نشد.{{مدرک}}
سطر ۱۷۱ ⟵ ۱۷۳:
در اواخر سال ۱۳۶۲، ۱۰۱ تن از متهمان در یک دادگاه ویژه نظامی در محلی نامعلوم که قاضی آن [[محمد ری‌شهری]] بود حضور یافتند. در میان متهمان چند فرد شاخص وجود داشت: دریادار [[بهرام افضلی]] فرمانده فاتح [[نیروی دریایی ایران]]، سرهنگ [[هوشنگ عطاریان]] فرمانده فاتح جبهه غرب و دیرتر دستیار ویژه وزارت دفاع، سرهنگ [[بیژن کبیری]] فرمانده یگان‌های کماندویی ویژه (کلاه سبزها) و فرمانده فاتح عملیات جنوب و شکستن محاصره آبادان در [[جنگ ایران و عراق]]، سرهنگ [[حسن آذرفر]] استاد دانشکده افسری، سرهنگ [[رحیم شمس]]، سرهنگ [[سیف‌الله غیاثوند|سیف‌الله غیاث‌وند]] و سرهنگ [[ابوالقاسم افرایی]]. با وجود تدارکات بسیار، پیشبرد محاکمه به خوبی برنامه‌های ندامت علنی پیشین نبود و برخی متهمان اعترافات امضا شده خود را پس گرفته و دیگران نیز آ نرا بسیار تعدیل کرده بودند. برخی حتی توانستند خبر بازداشت همسر و یا فرزندانشان را در لابلای جریان دادگاه به گوش عموم برسانند. افضلی اتهام جاسوسی را رد کرد و گفت که پس از دستگیری از وجود چنین فعالیتهایی خبردار شد است. وی که همچون دیگر متهمان وکیل نداشت، از قاضی خواست تا وظیفه دفاع از او را به این دلیل که خود اشرافی بر مقولات حقوقی ندارد، به عهده بگیرد.<ref>آبراهامیان، اعترافات شکنجه شدگان، ص۳۱۰–۳۱۲</ref>
 
دادگاه، احکام نابرابری صادر کرد چنان که،چنان‌که، ۱۰ نفر به مرگ، ۶ تن به حبس ابد، ۱۲ نفر به حبس‌های پانزده تا سی سال، ۱۹ نفر به زندان‌های هشت تا چهارده سال، ۸ تن تا هفت سال، ۳۰ تن تا پنج سال و ۱۳ تن تا کمتر از پنج سال محکوم شدند. گروهی از محکومین از جمله شاخه نظامی حزب مانند دریادار افضلی، سرهنگ عطاریان، کبیری و آذرفر، در بهمن ۱۳۶۳ اعدام شدند و ۱۹ تن، شامل دو نفر که دوران محکومیتشان به سر آمده بود، به همراه دیگر اعدامیان جمعی [[اعدام زندانیان سیاسی (تابستان ۱۳۶۷)|کشتار سال ۱۳۶۷]]، اعدام شدند. عباس حجری، منوچهر بهزادی، محمدعلی رصدی، محمد پورهرمزان، مهدی کیهان، انوشیروان ابراهیمی، فرج‌الله میزانی، آصف رزم‌دیده و [[حسین جودت]] از این گروه بودند.<ref>آبراهامیان، اعترافات شکنجه شدگان، ص۳۱۴</ref><ref>آبراهامیان، اعترافات شکنجه شدگان، ص۳۰۸</ref> کیانوری و عمویی برای یک دهه در حبس ماندند و پس از رهایی از زندان خاطرات خود را بدون ذکر تجربه آخر (زندان جمهوری اسلامی) به رشته تحریر درآوردند. خاطرات کیانوری، با نظارت حکومت بر محتوای آن به چاپ رسید. افراد دیگر چون شلتوکی و آوانسیان در زندان درگذشتند. [[مهدی پرتوی]] مورد عفو قرار گرفت، [[احسان طبری]] نیز که اعترافات آن مبنی بر نفی مارکسیسم و مسلمان شدن وی از تلویزیون پخش شده بود، پس از گذران چندین سال به دور از خانواده خود و در انزوای کامل در زندان، در سال ۱۳۶۸ درگذشت. اما مطبوعات دولتی تا پیش از مرگ وی، این شبهه را در خوانندگان ایجاد کردند که او در حال به سر بردن در خانه خود و ترتیب دادن مصاحبه‌های مطبوعاتی است.<ref>آبراهامیان، اعترافات شکنجه شدگان، ص۳۱۷–۳۱۹</ref>
 
در سال ۱۳۶۸ و پس از پایان اعدام‌های دسته جمعی سال قبل، حکومت به مسئول کمیسیون ویژه وقت [[سازمان ملل متحد]] «گالیندو پُل» (Galindo Pohl) اجازه داد تا از زندان اوین دیدن کند.<ref>آبراهامیان، اعترافات شکنجه شدگان، ص۳۴۱–۳۴۲</ref> در این دیدار، کیانوری از سلولش، در مورد چگونگی شکنجه خود و همسرش [[مریم فیروز]] برای اخذ اعترافات نادرست و فرمایشی، با گالیندو پل سخن به میان آورده و بازوی شکسته خود را برای اثبات آن به او نشان داد. پُل در گزارش خود همچنین دربارهدربارهٔ مریم فیروز نوشت که به دلیل مورد ضرب و شتم قرار گرفتن در چند سال پیش، در شنیدن، خوردن غذا و نشستن مشکل داشته‌است.<ref>آبراهامیان، اعترافات شکنجه شدگان، ص۳۴۴</ref>
 
[[هاشمی رفسنجانی]] از چهره‌های سرشناس حکومت اسلامی در هنگام سرکوبی، بعدها در مصاحبه‌ای با [[روزنامه همشهری]] عنوان نمود که برخورد با حزب توده و اعدام اعضای حزب توده بهتر بود که انجام نمی‌شد. وی در این مصاحبه می‌گوید: «اگر آن کار را نمی‌کردیم، بهتر بود. ما حزب توده را زیر نظر داشتیم. من برای این حرف که آنها به فکر کودتا بودند، دلیلی پیدا نکردم.<ref>[http://www.hamshahrionline.ir/News/?id=5072 از روز اول مطمئن بودم نمی‌بازیم (گفتگو با هاشمی رفسنجانی)] در وب‌گاه [[روزنامه همشهری]]</ref>
سطر ۱۸۹ ⟵ ۱۹۱:
* کنگره ششم حزب توده ایران، در سال ۱۳۹۱
 
در حال حاضر نیز حزب تودهٔ ایران به فعالیت ادامه می‌دهد و نشریهٔ «نامهٔ مردم» ناشر نظرات حزب است. صدر حزب [[علی خاوری]] است.<ref name="راه توده" />
 
== دبیر اول حزب توده ایران ==