هنگامی که [[شکیم]]، [[دینه]] دختر یعقوب را مورد [[تجاوز جنسی]] قرار داد؛ [['''شمعون]]''' از مردم آن شهر انتقام سختی گرفت. در ادبیات یهودی، شمعون مردی نترس و پرخاشگر دانسته میشود، که به ویژه نسبت به [[یوسف]] حسادت میورزید. بر اساس [[هاگادا]]، شمعون که کمترین محبوبیت را نزد [[یعقوب]] داشت، نخستین کسی بود که پیشنهاد قتل یوسف را داد و سرانجام با پیشنهاد [[یهودا]] مبنی بر به چاه افکندن او موافقت کرد. هنگامی که برادران یوسف، برای خرید گندم و غله به [[مصر]] آمدند، یوسف از آنها خواست که به مصر برگشته و [[بنیامین]] را نیز با خود بیاورند. در میان برادران، یوسف شمعون را گروگان گرفت تا مطمئن شود که برادران برمیگردند. بر اساس کتاب [[میدراش یاشر]]، شمعون نمیخواست که گروگان گرفته شود، بنابراین یوسف هفتادتن از سپاه مصری [[فرعون]] را فرستاد که شمعون را بگیرند؛ اما شمعون همه آنها را زمین زد. آنگاه یوسف، منسه را به نزد شمعون فرستاد، [[منسه]] او را گرفت و شکست داد و شمعون فریاد زد که این ضربه از سوی کسی از اسرائیلیان است و مصریان چنین قدرتی ندارند. شمعون هفتاد و پنج سال پس از یعقوب مرد و پسرانش به مصر رفتند. در زمان مرگ شمعون، سه سال از مرگ [[رئوبن]] میگذشت.