طی سه مرحله در اصلاحات ارضی، دهقانان صاحب [[نسق]]، تبدیل به خرده مالک شدند. شیوه عقب مانده تولید کشاورزی ادامه یافت و '''خوشنشین''' ها که بیش از ۲۵ درصد جمعیت روستایی بودند، همچنان بدون زمین باقی ماندند. از سوی دیگر شرکتهای تعاونی نتوانستند سرمایه تولیدی در اختیار دهقانی که حداکثر دارای چند هکتار زمین شده بود، بگذارند. دهقانان قادر نبودند با خشکسالی، آفت و بحران های تولیدی مقابله کنند. سلفخرها، میداندارها، کسبه شهری و صاحبان وسایل نقلیه از همان نخست، استثمار این دهقانان خرده مالک را شروع کردند و
پشت سر آن ها [[بانکبانک]] ها، این واسطههای [[سرمایهداری]]، وارد روستا شدند. اقساط زمین، آببها، از دست دادن درآمدهای فرعی مانند دامداری و صنایع دستی و خانگی، پرداخت بهای گزاف مصنوعات صنعتی، گسترش مصرف در همه زمینهها و نهایتا سیاست دولت در پایین نگهداشتن قیمت [[محصولات کشاورزی]] و وارد کردن مواد غذایی و توزیع آن ها با قیمت حمایت شده سوبسید([[یارانه]])، بهای عمدهفروشی غلات و دیگر محصولات را مصنوعا پایین نگاه داشت. همه و همه حاصل رنج دهقانان صاحب زمین شده را از دست آنها بیرون آورد و به فقر و فاقه افزوده شد و امکان معاش از راه کشاورزی برای آنها سخت شد. این [[دهقان]] به راحتی آماده است برای پایان دادن به همهی این مشکلات، زمین خود را واگذار کند. بسیاری از دهقانان، قانونی و غیرقانونی زمین خود را به بهای ناچیز فروختند و به صورت '''خوشنشین''' راهی شهر شدند. <ref>http://www.mirdamad.org/images/quarter/14958607129.pdf</ref>