آنارشیسم: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ویرایش 5.126.47.173 (بحث) به آخرین تغییری که Wikimostafa انجام داده بود واگردانده شد
Fatemibot (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۳:
 
[[پرونده:Anarchy-flag.GIF|300px|نماد عمومی آنارشی بر روی پرچم آن|thumb]]
'''اقتدارگریزی'''،<ref>واژه‌های مصوب [[فرهنگستان زبان و ادب پارسی]]، دفتر نخست تا چهارم، ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۵</ref> '''سروری‌ستیزی''' یا '''آنارشیسم''' {{انگلیسی|Anarchism}} در زبان سیاسی به معنای نظامی اجتماعی و سیاسی بدون [[دولت]]، یا به طور کلی جامعه‌ای فاقد هرگونه [[ساختار طبقاتی]] یا [[حکومت|حکومتی]]ی است. آنارشیسم، برخلاف باور عمومی، خواهان «هرج و مرج» و [[جامعه|جامعهٔ]] «بدون [[نظم (منطق)|نظم]]» نیست، بلکه [[همکاری داوطلبانه]] را درست می‌داند که بهترین شکل آن ایجاد گروه‌های خودمختار است. طبق این عقیده، نظام اقتصادی نیز در جامعه‌ای آزاد و بدون اجبارِ یک قدرتِ سازمان‌یافته بهتر خواهد شد و گروه‌های داوطلب می‌توانند بهتر از دولت‌های کنونی از پس وظایف آن برآیند. آنارشیست‌ها به طور کلی با حاکمیت هرگونه [[دولت]] مخالفند و [[دموکراسی]] را نیز [[استبداد اکثریت]] می‌دانند (که معایبش کمتر از استبداد [[سلطنت|سلطنتی]]ی است).<ref name=ashoori />
 
آنارشیسم شامل مخالفت با [[اقتدار]] یا هر گونه سازمان با ساختارهای طبقاتی در هر رابطه انسانی است و به سیستم دولت محدود نمی‌شود و به عنوان یک تئوری بی‌تعصب، آنارشیسم تساوی در بسیاری از جریان‌های فکری را خواهان است.<ref name="iaf-ifa.org">{{cite web |url=http://www.iaf-ifa.org/principles/english.html |title=IAF principles |publisher=[[International of Anarchist Federations]] |archiveurl=http://web.archive.org/web/20120105095946/http://www.iaf-ifa.org/principles/english.html |archivedate=5 January 2012 |deadurl=yes |quote=The IAF – IFA fights for: the abolition of all forms of authority whether economical, political, social, religious, cultural or sexual.}}</ref><ref>"My use of the word hierarchy in the subtitle of this work is meant to be provocative. There is a strong theoretical need to contrast hierarchy with the more widespread use of the words class and State; careless use of these terms can produce a dangerous simplification of social reality. To use the words hierarchy, class, and State interchangeably, as many social theorists do, is insidious and obscurantist. This practice, in the name of a "classless" or "libertarian" society, could easily conceal the existence of hierarchical relationships and a hierarchical sensibility, both of which-even in the absence of economic exploitation or political coercion-would serve to perpetuate unfreedom." [[Murray Bookchin]]. ''The Ecology of Freedom: the emergence and dissolution of Hierarchy. CHESHIRE BOOKS
خط ۱۲:
اصطلاح آنارشیسم متشکل شده از کلمه آنارشی و پسوند ایسم است. آنارشی مشتق از واژه یونانی anarkos به معنای بدون کسی که قانون تعیین کند و Anarchia به معنای عدم حکومت است.<ref>[http://www.etymonline.com/index.php?term=anarchism&allowed_in_frame=0 Anarchism], [[واژه‌نامه برخط ریشه‌شناسی|Online etymology dictionary]].</ref> اولین استفاده شناخته شده از کلمه آنارشیسم در سال ۱۵۳۹ میلادی بود. بسیاری از انقلابیون در اوایل قرن نوزدهم اصول آنارشیستی نسل جدید را داشتند مانند [[ویلیام گادوین]] و [[ویلهلم وایتلینگ]] اما آنها از واژه آنارشیسم یا آنارشیست در توضیح عقاید خود استفاده نکردند.<ref>{{cite book |title=The Anarchists |last=Joll |first=James |year=1964 |publisher=Harvard University Press |isbn=0-674-03642-5 |pages=27–37}}</ref> [[پیر ژوزف پرودون]] اولین فیلسوف سیاسی ای بود که خود را آنارشیست نامید. این تولد رسمی آنارشیسم در اواسط قرن نوزدهم در فرانسه بود.<ref>{{cite book |title=A Short History of Anarchism |last=Nettlau |first=Max |authorlink=Max Nettlau |year=1996 |publisher=Freedom Press |isbn=0-900384-89-1 |page=162}}</ref> طرفداری از آزادی فردی گاه به معادلی برای آنارشیسم استفاده می‌شد.<ref>"At the end of the century in France, Sebastien Faure took up a word used in 1858 by one Joseph Dejacque to make it the title of a journal, Le Libertaire. Today the terms "anarchist" and "libertarian" have become interchangeable." [http://www.theanarchistlibrary.org/HTML/Daniel_Guerin__Anarchism__From_Theory_to_Practice.html#toc2 ''Anarchism: From Theory to Practice''] [[Daniel Guérin]]</ref> و تقریباً منحصراً در سال ۱۹۵۰ میلادی در آمریکا مورد استفاده قرار گرفت.<ref>Russell, Dean. [http://www.boogieonline.com/revolution/politics/name.html ''Who is a Libertarian?''], [[بنیاد آموزش اقتصادی]]، "Ideas on Liberty," May 1955.</ref>
 
از اندیشمندان برجستهٔ آنارشیست دیگر می‌توان از [[ماکس اشتیرنر]]، [[لئو تولستوی]]، [[میخائیل باکونین]]، [[پطر کروپوتکین]]، [[الیزه رکلوز]]،<ref name=ashoori /> [[ماری بوخین]]، [[اما گلدمن]]، [[نوام چامسکی]]، هربرت رید، [[هوارد زین]] و اخیراً متفکران آزادی‌طلب و محافظه‌کاری با گرایش آنارشیستی مانند [[هانس هرمان هوپ]] و [[موری روثبارد]] نام برد.
 
آنارشیست‌ها در فلسفهٔ «بگذار انجام دهند» (Laissez faire) با هم اشتراک نظر دارند؛ اما در تئوری به دسته‌های [[آنارشیسم تحول‌خواه]]، [[آنارشیسم کمونیست]]، و [[آنارشیسم فردگرا]] (فردگرا) تقسیم می‌شوند.<ref name=ashoori />
 
برای مثال [[پرودون]] یک آنارشیست فردگرا بود و آنارشیسم به شکل یک جنبش اجتماعی با کتاب «مالکیت چیست» او آغاز شد. پرودون با [[مالکیت]] مخالف نبود بلکه نحوه اکتساب و بهره‌برداری از آن را نیازمند اصلاح می‌دانست.<ref name=ashoori />
 
آنارشیسم از نظر روش‌های اجرایی به دو دسته آنارشیسم انقلابی و آنارشیسم مسالمت‌جو تقسیم می‌شود. آنارشیست‌های ''رادیکال'' (انقلابی) طرفدار [[ترور]]، [[اعتصاب]] و برانداختن ناگهانی تشکیلات [[دولت]] هستند. در [[سده ۱۹ (میلادی)|سده ۱۹]] آنها سیاست‌مداران و پادشاهان بسیاری را ترور کردند. ''آنارشیست‌های مسالمت‌جو'' مانند [[لئو تولستوی]]، طرفدار [[عدم خشونت]] هستند. [[آنارشیست‌های ایرانی]] بیشتر از آنارشیست‌های چپ و رادیکال به شمار می‌آیند و با این که از «آنارشیست‌های مسالمت‌جو» نبوده و در روش‌های اجرایی از هیچ تلاشی برای اعتصاب همگانی، نابود کردن تجهیزات پلیس و از کار انداختن ماشین سرکوب (دولت) روی گردان نیستند، برخلاف بسیاری از آنارکوکمونیست‌های رادیکال، به هیچ روی شیوه‌هایی مانند «ترور» و «کشتار» را برنمی‌تابند و با شناسنامه [[آنارشیسم ایرانی]] مبارزه می‌کنند.<ref name=ashoori>{{یادکرد|فصل=|کتاب=فرهنگ سیاسی|نویسنده = [[داریوش آشوری]]|ترجمه=|ناشر =انتشارات مروارید|چاپ=چاپ پنجم|شهر=تهران|کوشش=|ویرایش= |صفحه=صص. ۳۰–۳۲|سال=۱۳۵۱|شابک=}}</ref>
خط ۳۳:
 
=== آنارشیسم سندیکاگرا ===
آنارشیسم سندیکاگرا رستگاری را در نزاع اقتصادی و نه نزاع سیاسی طبقهٔ کارگر می‌جوید. پیروان آن با تشکیل اتحادیهٔ کارگری و سندیکاها قصد نزاع با ساختار قدرت را دارند. از نظر ایشان سرانجام با یکی انقلاب بنیادهای حکومت فعلی فرو می‌ریزد و نظم اقتصادی نوِ اجتماع بر پایهٔ سندیکاها شکل می‌گیرد.<ref name="ReferenceA" />
اکنون در برخی از کشورهای [[اروپا|اروپایی]]یی<ref>آشوری ۳۲–۳۳</ref> و [[آمریکای جنوبی]] به شکل جنبش وسیع توده‌ای درآمده‌است.<ref>S. Fanny Simon, "Anarchism and Anarcho-Syndicalism in South America"</ref>
{{بخش-خرد}}
 
=== آنارشیسم فردگرا ===
بنیاد نظری [[آنارشیسم فردگرا]] را در آثار [[ماکس اشتیرنر]] آلمانی و [[بنیامین تاکر]] آمریکایی می‌توان پیدا کرد. اشتیرنر در کتاب ''[[او و هر آنچه از اوست|او و هرآنچه از اوست]]''<ref>''Der Einzige und sein Eigentum''</ref> (چاپ نخست ۱۸۴۴) عقایدش را تشریح کرده‌است. به اعتقاد وی انسان حق دارد هر آنچه می‌خواهد انجام دهد؛ و هر چه آزادی وی را سلب کند نابود باید گردد. اشتیرنر نه تنها با قانون و مالکیت خصوصی سر مخالفت می‌دارد بلکه با مفاهیم خدا و کشور و خانواده و عشق هم بنای ناسازگاری می‌گذارد. منتها مخالفت وی با این مفاهیم به معنی فتوا به نابودی آنها نیست. بلکه از نظر وی، انسان در صورت رضایت خاطر، هر گاه بخواهد، می‌تواند به این مفاهیم تن دهد، ولی سرسپردگی به این مفاهیم وظیفهٔ شخص نیست.<ref name="ReferenceA" /> نظریات تاکر را با نام آنارشیسم فلسفی نیز می‌شناسند و آن را سهم آمریکاییان در تاریخ نظریهٔ آنارشیسم قلمداد می‌کنند. معمولاً میان آنارشیسم فلسفی یا آنارشیسم فردگرا و آنارشیسم کمونیست یا توده‌گرایی تقابل می‌افکنند. از جمله تفاوت‌هایی که بیان می‌دارند تشویق به خشونت در دومی بر خلاف اولی‌است. این تقابل افکنی مخالفانی هم می‌دارد.<ref>William O. Reichert, "Toward a New Understanding of Anarchism"</ref> تاکر در نظریه‌پردازی‌های خویش از ''دارایی چیست؟'' پرودون اثر پذیرفت. او با هرگونه اعمال قدرت از سوی دولت مخالف بود و آن را غیراخلاقی می‌دانست. تاکر و پیروانش با چهار انحصار اصلی‌ای که آبشخورشان وجود دولت می‌بود به مخالفت پرداختند: زمین، پول، دادوستد و حقوق پدیدآورندگان. نابودی این انحصارات را مایهٔ از میان رفتن فقر می‌دانستند. با قدرت گرفتن سندیکاها و سایر پیکره‌های اجتماعی در ایالات متحده آنارشیسم فردگرا افول کرد.<ref>Victor S. Yarros, "Philosophical Anarchism: Its Rise, Decline" and Eclipse</ref>
 
=== آنارشیسم دینی ===
خط ۵۲:
 
=== آنارشیسم و لیبرالیسم ===
در آنارشیسم همچون لیبرالیسم بر آزادی (فردی و سیاسی)، شادمانی و کامیابی فرد تأکید می‌رود. در لیبرالیسم کلید نیل به مقصود دخالت حداقلی دولت در امور مردمان است. این دخالت تنها از روی ضرورت باید بودن و غرض از آن جلوگیری از اخلال در سیر طبیعی و رفتار «دست نامرئی» است. اما در آنارشیسم حکومت به یکبارگی نفی می‌شود و همین دخالت کمینه هم برتافته نمی‌شود.<ref name="ReferenceA" />
 
=== آنارشیسم و سوسیالیسم ===
رابطهٔ آنارشیسم و سوسیالیسم پیچیده‌تر از رابطهٔ آنارشیسم و لیبرالیسم است تا آنجا که برخی نویسندگان منکر خویشاوندی میان این دو نحله شده‌اند. این امر برخاسته از آن است که در نگاه نخست در سوسیالیسم تکیه بر حقوق اجتماع در مقابل فرد است در حالی که در آنارشیسم سخن از حقوق فرد در مقابل اجتماع است. با این حال در نهایت به نظر می‌آید که نسخه‌پیچی‌های آنارشیست‌ها (خصوصاً نوع کمونیست) کم شباهت با نسخه‌پیچی‌های سوسیالیست‌ها نیست. آنارشیست‌ها چون سوسیالیست‌ها با مالکیت شخصی مخالفند. هر دو برای ساختن جامعه‌ای می‌کوشند که در آن هر کس در حد توانایی‌های خویش در خوشبختی اجتماع بکوشد و تا آنجا که نیاز می‌دارد از خدمات اجتماع بهره‌مند شود.<ref name="ReferenceA" />
 
== آنارشیسم در ایران ==
خط ۹۱:
{{فلسفه اجتماعی و سیاسی}}
{{جهان‌بینی}}
 
[[رده:آنارشیسم]]
[[رده:سوسیالیسم لیبرترین]]
[[رده:ضد فاشیسم]]
[[رده:فرهنگ سیاسی]]