آرامگاه کوروش بزرگ: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌شده][نسخهٔ بررسی‌شده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Gharouni (بحث | مشارکت‌ها)
جز 1 ویرایش SINAGROUPS3 (بحث) خنثی‌سازی شد. (توینکل)
جز جایگزینی پیوند مرده، + ماژول ابرابزار با استفاده از AWB
خط ۳:
{{جعبه اطلاعات جای‌های تاریخی ایران
| نام = آرامگاه کوروش بزرگ
| عرض‌جغرافیایی = 30.193889۳۰٫۱۹۳۸۸۹
| طول‌جغرافیایی = 53.167222۵۳٫۱۶۷۲۲۲
| تصویر = CyrustheGreatTomb 22057.jpg
| اندازه تصویر = 250
| عنوان تصویر =
| استان = [[استان فارس|فارس]]
| شهرستان = [[شهرستان پاسارگاد|پاسارگاد]]
| بخش = [[بخش هخامنش|هخامنش]]
| نام‌های دیگر =
| نام‌های قدیمی = مسجد مادر سلیمان ،سلیمان، مشهد مادر سلیمان، مشهد ام نبی
| نوع بنا = ساختمان هرمی شکل از جنس [[سنگ آهک]]
| سال‌های مرمت = بار اول در سال ۱۳۵۰ خورشیدی و بار دوم بین سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۷ خورشیدی
| کاربری = آرامگاه
| کاربری کنونی =
| دیرینگی = ساخته شده قبل از سال ۵۲۹ پیش از میلاد مسیح
| شماره ثبت = ۱۹
خط ۲۲:
| دوره ساخت اثر = [[هخامنشیان|هخامنشی]]
| بانی اثر = [[کوروش بزرگ]]
| مالک اثر =
| مالک فعلی اثر = [[سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری]]
| شماره ثبت یونسکو = ۱۱۰۶
| تاریخ ثبت یونسکو = ۲۰۰۴
| امکان بازدید =
| شماره تلفن = +۹۸(۰)۷۲۹۷۲۸۲۴۵۲ {{رچ}}<ref>[http://www.pasargad.ir/ertebat%20ba%20ma/index.htm مجموعه میراث جهانی پاسارگاد - ارتباط با ما]</ref>
| وبگاه = www.pasargad.ir
| پایین =
}}
'''آرامگاه کوروش بزرگ''' که مقبره کوروش دوم هخامنشی ملقب به ''[[کوروش بزرگ]]'' یا ''[[کوروش کبیر]]'' است، بنایی بی‌پیرایه ولی با معماری منحصربه‌فرد، در فاصله حدود یک کیلومتری جنوب غربی کاخ‌های [[پاسارگاد]] است.<ref name= cais>آرامگاه کوروش بزرگ، کانون پژوهشهای ایران باستان</ref> این بنا از همه سوی [[دشت مرغاب]] پیداست، به‌ویژه اگر از سمت جنوب غربی از راه باستانی گذر کنیم و از [[تنگه بلاغی]] وارد دشت شویم، نخستین چیزی که جلب توجه می‌کند آرامگاه کوروش است.<ref>شهبازی ۳۵–۵۰</ref> این اثر در سال ۲۰۰۴ میلادی به عنوان زیر مجموعه [[پاسارگاد]] تحت شماره ۱۱۰۶ در [[میراث جهانی یونسکو]] ثبت شده‌است.<ref>[http://whc.unesco.org/en/list/1106 Unesco World Heritage - Official Website]</ref>
خط ۴۲:
[[پرونده:Tomb of Cyrus the great Herzfeld 1905-1928 -Scanned by Smithsonian Institute.JPG|بندانگشتی|270px|طرح آرامگاه کوروش بزرگ از نمای بالا، اثر [[ارنست هرتسفلد]]. هرتسفلد این طرح را بین سال‌های ۱۹۰۵ و ۱۹۲۸ (به احتمال زیاد ۱۹۰۵) کشیده‌است. در این نما سقف آرامگاه برش خورده‌است و قسمت شیروانی مانند و فضای خالی زیر آن برداشته شده‌اند تا اتاقک آرامگاه دیده شود. به دیوارهای ضخیم اتاقک توجه کنید که حدود ۱٫۵ متر ضخامت دارند. ابعاد داخلی اتاق ۳٫۱۷ متر طول، ۲٫۱۱ عرض و ۲٫۱۱ متر ارتفاع است. همچنین رویش گیاهان در سنگ‌های خارجی آرامگاه قابل توجه‌است که باعث تخریب سنگ‌ها نیز شده بود.]]
[[پرونده:The perimeter of the Tomb of Cyrus the Great Herzfeld 1905-1928 -Scanned by Smithsonian Institute.jpg|بندانگشتی|270px|طرح محوطه آرامگاه کوروش بزرگ از نمای بالا، اثر [[ارنست هرتسفلد]]. به ستون‌ها و دیوارها توجه کنید که در زمان بازدید هرتسفلد در محوطه آرامگاه وجود داشتند. دیوارها احتمالاً به [[مسجد پاسارگاد]] تعلق داشته‌اند.<ref>شهبازی ۱۱۵</ref>]]
آرامگاه کوروش در گوشه جنوبی محوطه‌ای جا دارد که زمانی بوستان شاهی [[پاسارگاد]] بوده‌است و از [[سنگ آهک|سنگ‌های آهکی]] سفیدی که به زردی متمایل است و احتمالاً از معدن [[سیوند]] تأمین شده‌است، بنا شده‌است. ساختمان آرامگاه دو هزار و پانصد سال در برابر عوامل مخرب طبیعی و غیرطبیعی پایداری کرده‌است و هنوز در دشت پاسارگاد پابرجاست. قاعده یا زیربنای اصلی آن سکویی است سنگی که طرح آن یک مربع مستطیل به طول ۱۳٫۳۵ متر و عرض ۱۲٫۳۰ متر می‌سازد. این ساختمان از دو قسمت کاملاً متمایز تشکیل شده‌است؛ یک سکوی سنگی شش پله‌ای، و یک اتاق با سقف شیروانی بر فراز پله ششم.<ref>شهبازی ۳۹-۴۲۳۹–۴۲</ref>
 
ارتفاع کلی بنا اندکی بیش از ۱۱ متر است. سکوی اول — که پلهٔ اول را تشکیل می‌دهد — ۱۶۵ سانتیمتر ارتفاع دارد، اما حدود ۶۰ سانتیمتر آن در اصل نتراشیده و پنهان بوده‌است، یعنی این هم مانند پلکان دوم و سوم دقیقاً ۱۰۵ سانتیمتر ارتفاع داشته‌است. پلکان چهارم و پنجم و ششم هر یک ۵۷٫۵ سانتیمتر ارتفاع دارند. پهنای سکوها نیم متر است و سطح سکوی ششمین که قاعده اتاق آرامگاه را تشکیل می‌دهد، حدود ۶٫۴۰ متر در ۵٫۳۵ متر است.<ref>{{پک|Zournatzi|1993|ک=CYRUS v. The Tomb of Cyrus|ص=522-524}}</ref>
 
اتاق آرامگاه دارای ۳٫۱۷ متر طول، ۲٫۱۱ متر عرض و ۲٫۱۱ متر ارتفاع است. دیوارش ستبر است و تا ۱٫۵ متر ضخامت دارد و از چهار ردیف سنگ نیک تراشیده، درست شده‌است. ردیف‌های اول و دوم بلندتر از ردیف سوم و چهارم‌اند و در ضلع شمال غربی ظاهراً دری دو لنگه که کشویی باز می‌شد، وجود می‌داشت که اینک از بین رفته‌است. مدخل کنونی ۷۸ سانتی‌متر پهنا و ۱۴۰ سانتی‌متر بلندی دارد و آستانه آن نیز عمیق است. در هر یک از دو گوشه آستانهٔ کوچک، یک فرورفتگی برای پاشنه درها درست کرده‌اند و شیارهایی افقی به عمق ۱۶ سانتیمتر در یک سمت و ده سانتی مترسانتی‌متر در سمتی دیگر، تا دو لنگه در هنگام بازشدن در آن‌ها راه یابند و جای گیرند.<ref>شهبازی ۳۹-۴۲۳۹–۴۲</ref>
 
در پیشانی اتاق آرامگاه یعنی در مثلث بالای درگاه، یک گل بسیار آراسته نقش کرده بودند که امروز تنها نیمی از آن، آن هم به صورت بسیار ضعیف باقی‌مانده‌است. مسافری اروپایی به نام [[یوهان آلبرشت فون ماندلسلو]] در سال ۱۶۳۸ میلادی این گل را دیده‌است و تصویر آن را نیز در نقشی که از آرامگاه کوروش کشیده‌است، آورده‌است ولی تا مدت‌ها این نقش از یاد رفته بود و یا به صورت دیگری تعبیر می‌شد تا آنکه [[دیوید استروناخ]] در سال ۱۹۶۴ میلادی آن را بازیافت و توصیف و تفسیر نمود. گل مورد بحث ۱۲ پر اصلی می‌داشت که خارج از محوطهٔ آن ۲۴ پر دیگر و بیرون از اینها ۲۴ پر نوک‌دار دیگر آورده بودند.<ref>Stronach, "circular symbol", ''Iran''.</ref> این نقش به تصویر [[خورشید]] می‌ماند و با توجه به اینکه ایرانیان نام کوروش را با خورشید تطابق داده بودند، این گل خورشیدی نماد و مظهر شخص کوروش و نمودار مقام روحانی او نزد ایرانیان بوده‌است.<ref>شهبازی ۳۹-۴۲۳۹–۴۲</ref>
 
سقف آرامگاه از درون صاف و ساده‌است ولی از بیرون شیروانی شکل است و شیب دو طرفهٔ ان به شکل عدد هشت است. این سقف از دو سنگ گران پیکر ساخته شده‌است که بر روی آن یک سنگ هرمی به قاعدهٔ ۶٫۲۵ متر در ۳ متر و به کلفتی نیم متر قرار گرفته‌است و بر روی آن، سنگ بالای سقف جای می‌داشت، که اکنون موجود نیست. گمان می‌رود که طبق سنت [[هخامنشی]]، برای سبک شدن و بهتر جابه‌جا کردن سنگ‌های گران، داخل سقف را گود کرده‌اند.<ref>شهبازی ۳۹-۴۲۳۹–۴۲</ref> [[فرصت‌الدوله شیرازی]] به وجود فضای خالی میان سقف درون و سقف شیب‌بامی بیرون پی برده‌بود و آن را محل دفن مرده دانسته بود:<ref>فرصت شیرازی، ''آثار عجم''، ۲۲۹</ref>
{{گفتاورد بزرگ}}
سقف آن [آرامگاه] از طرف بیرون شیب بامی است ولی از درون مسطح است. لهذا از پشت این سقف مسطح اندرون تا زیر مقعر سقف بیرون مجوف [=خالی] است به شکل [[مثلث]] و آن جا محل دفن مرده بوده و در زمان‌های گذشته پشت بام را سوراخ کرده و سنگ هایشسنگ‌هایش را شکسته‌اند. بعضی از اهالی که از آنجا بالا رفته، آن دخمه را دیده‌اند، مذکور بودند که در آن تابوت از سنگ نهاده‌اند و مرده در آن تابوت بوده. اکنون جسد هبا منثور <!--لطفاً متن اصلی بررسی شود--> است [مثل غبار پراکنده است].
{{پایان گفتاورد بزرگ}}
 
خط ۶۷:
چند دهه پیش از وایسباخ، [[رابرت کر پورتر|کِر پورتر]] که در سال ۱۸۱۸ میلادی از آرامگاه دیدن کرده بود، دیده‌های خود را از وضعیت ستونها چنین بیان کرده‌است:<ref>Ker Porter, ''Travels'', vol 1, 499</ref>
{{گفتاورد بزرگ}}
یک منطقه وسیع که محدوده آن به وسیلهٔ پایه ۲۴ ستونِ گِرد، مشخص شده است، ساختمان [آرامگاه] را به مانند یک مربع در میان گرفته است. قطر هر ستون ۳ پا و ۳ اینچ [تقریباًّ ۹۹ سانتیمتر] است. هر ضلع مربع توسط ۶ ستون کامل می‌شود که فاصله هر ستون از ستون کناریش ۱۴ پا [تقریباً ۴،۲۷۴٬۲۷ متر] است. ۱۷ ستون هنوز ایستاده هستند، ولی دور و برشان انباشته از آشغال است، و خام‌دستانه توسط دیواری گِلی به هم وصل شده‌اند.
{{پایان گفتاورد بزرگ}}
دربارهٔ منشأ سبک معماریِ بنا نظرات متفاوتی ابراز شده‌است. طیف این نظرات گسترده‌است و شامل منشأ یونانی آسیای صغیر، میانرودی، مصری، عیلامی و ایرانی اصیل می‌شود. <!--نیازمند گسترش--> [[بهرام فره‌وشی]] در مورد پوشش [[خرپشته]]‌ای روی آرامگاه کوروش نوشته‌است که گورهای [[آریایی|آریائیانی]] که نخستین بار به [[تپه سیلک|سیلک]] آمده‌اند نیز به همین ترتیب پوشانده شده‌است و این می‌رساند که هنوز نخستین پادشاهان هخامنشی آرامگاه‌های خود را بنابر رسم قدیم و به طوری که در نواحی باران خیز شمال ایران‌زمین معمول بوده می‌ساختند.<ref>فره‌وشی، ''ایرانویج''، ۷۳.</ref>
خط ۷۶:
{{نقل قول|ای انسان. من کوروش پسر کمبوجیه هستم، که شاهنشاهی پارس را بنیاد کردم و شاه (کل) آسیا بودم. پس به این آرامگاه بر من رشک مبر.}}
 
این نوشته با اختلاف بسیار کمی توسط استرابون و پلوتارک نیز نقل شده‌است.<ref>Strabo ''Geography'' 15.3.7; Plutarch, ''Lives'': Alexander.LXIX. متن استرابون چنین است: ὦ ἄνθρωπε, ἐγὼ Κῦρός εἰμι, ὁ τήν ἀρχὴν τοῖς Πέρσαις κτησάμενος καὶ τῆς Ἀσίας βασιλεύς· μὴ οὖν φθονήσῃς μοι τοῦ μνήματος. ترجمهٔ فارسی‌اش چنین می‌شود: «ای انسان. من کوروشم که این شاهنشاهی بنیاد کردم پارسیان را و شاه آسیا بودم. پس به این آرامگاه بر من رشک مبر.» متن پلوتارک چنین است: Ὦ ἄνθρωπε, ὅστις εἶ καὶ ὅθεν ἥκεις, ὅτι μὲν γὰρ ἥξεις, οἶδα, ἐγὼ Κῦροσ εἰμὶ ὁ Πέρσαισ κτησάμενοσ τὴν ἀρχήν. μὴ οὖν τῆς ὀλίγης μοι ταύτης γῆς φθονήσῃς ἣ τοὐμὸν σῶμα περικαλύπτει. ترجمهٔ فارسی‌اش چنین می‌شود: «ای انسان، هر که هستی و هر گاه که آیی، که دانم خواهی آمد، من کوروشم که پارسیان را این شاهنشاهی بنیاد کردم. پس به این اندک خاک که تنم را پوشانیده‌است بر من رشک مبر.» <!--پلوتارک می نویسدمی‌نویسد که اسکندر مقدونی دو قرن پس از مرگ کوروش این نوشته را خوانده و شدیداً تحت تاثیرتأثیر آن قرار گرفته‌است. Arthur Milton Young, Echoes of two cultures, p. 7--></ref> اگرچه تحقیقات جدید درستی وجود چنین نوشته‌ای در آرامگاه کوروش را زیر سؤال برده‌است اما ساختار ساده و بدون تزئین بنا مضمون همین نوشته را منتقل می‌کند.<ref>John Boardman, The Cambridge ancient history, Volume 14, 46</ref>
</ref> اگرچه تحقیقات جدید درستی وجود چنین نوشته‌ای در آرامگاه کوروش را زیر سؤال برده‌است اما ساختار ساده و بدون تزئین بنا مضمون همین نوشته را منتقل می‌کند.<ref>John Boardman, The Cambridge ancient history, Volume 14, 46</ref>
 
[[داندامایف]] معتقد است که جملهٔ «بر من رشک مبر» به‌وضوح دلالت دارد بر اینکه کتیبهٔ مزبور از آرامگاه کوروش اخذ نشده‌است، بلکه مولود افکار و خیالات واهی و بی‌اساس یونانیان است. به گفتهٔ وی در هیچ‌یک از کتیبه‌های هخامنشیان نظیر چنین مطلبی دیده نمی‌شود ولی از طرف دیگر «رشک می‌برم» غالباً بر سنگ آرامگاه‌های یونانی دیده می‌شود. وانگهی به نظر داندامایف اصلاً این عبارات مخالف تصور پارسیان قرن ششم (پیش از میلاد) دربارهٔ ناپایداری و عدم ثبات عظمت و بزرگی زمین است، در حالیکه مولفانمؤلفان یونانی برای این مطلب اهمیت خاصی قائل‌اند.<ref>{{پک|داندامایف|۱۳۸۶|ک=ایران در دوران نخستین پادشاهان هخامنشی|ص=53و54}}</ref>
 
استرابون متن کتیبهٔ دیگری در آرامگاه کوروش را به نقل از اُنِسیکْریت آورده‌است: «اینجا آرامگاه من کوروش شاهنشاه است».<ref>Strabo ''Geography'' 15.3.7. نسخهٔ یونانی چنین است: «ἐνθάδ´ ἐγὼ κεῖμαι Κῦρος βασιλεὺς βασιλήων».</ref>. در روایت انسیکریت این کتیبه به دو زبان فارسی [باستان] و یونانی ولی هر دو به خط فارسی آمده بود. داندامایف مضمون و اسلوب این کتیبه را که خالی از نظرات فلسفی یونانیان است به آنِ کتیبه‌های سایر پادشاهان هخامنشی نزدیک می‌داند.می‌داند؛ ولی در وجودش — بدان نحو که توصیف شده‌است — تردید می‌کند. چه به عقیدهٔ وی به خط میخی نمی‌توان زبان یونانی را نوشت. به علاوه، او انسیکریت را با توجه به روایت‌هایش از عجایب هند، نظیر داستان اسب آبی و مارهایی به طول ۴ متر، راوی موثقی نمی‌داند.<ref>{{پک|داندامایف|۱۳۸۶|ک=ایران در دوران نخستین پادشاهان هخامنشی|ص=54-55}}</ref> داندامایف در نهایت نتیجه می‌گیرد که از آنجایی که اغلب مؤلفان یونانی دربارهٔ کتیبه‌های منقوش بر روی مقبره کوروش مطالبی نگاشته‌اند، بر روی آرامگاه کوروش در پاسارگاد در واقع کتیبه‌هایی وجود داشته است؛ ولی این کتیبه‌ها اولاً مضمونشان نوع دیگری بوده است و در ثانی امکان دارد که آنها در زمان کوروش تهیه نشده باشند، بلکه بعد از مرگ وی در دوران شاهنشاهی داریوش تدوین یافته باشند، زیرا معمولاً کتیبه‌های سنگ‌های آرامگاه پس از مرگ تنظیم می‌گردد.<ref>{{پک|داندامایف|۱۳۸۶|ک=ایران در دوران نخستین پادشاهان هخامنشی|ص=55}}</ref>
 
== سرگذشت آرامگاه ==
سطر ۸۷ ⟵ ۸۶:
[[پرونده:cyrus forsat.png|بندانگشتی|270px|نقاشی‌ای از آرامگاه کوروش بزرگ اثر [[فرصت شیرازی]] (۱۲۷۱ – ۱۳۳۹ق). به پایه‌های ستون‌ها توجه شود.]]
[[پرونده:KyrosCeremonies.jpg|بندانگشتی|270px|[[محمدرضا شاه پهلوی]] در کنار آرامگاه کوروش بزرگ در جریان برگزاری [[جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران]].]]
آرامگاه کوروش بزرگ که به احتمال زیاد پیش از [[مرگ کوروش بزرگ|مرگ وی]] و به فرمان خودش ساخته شده‌استشده‌است،<ref>شهبازی ۳۰</ref>، در همه دوره [[هخامنشی]] مقدس به شمار می‌رفت و به خوبی از آن نگهداری می‌کردند. به گفتهٔ [[آریان (مورخ)|آریان]]، در زمان شاهنشاهی [[کمبوجیه دوم|کمبوجیه]]، [[مغ]]انی که وظیفه نگهداری از آرامگاه کوروش بزرگ را داشتند، سهمیه‌ای به شرح یک [[گوسپند]] و مقدار معینی [[شراب]] و خوراکی در روز و یک [[اسب]] در ماه جهت قربانی کردن برای کوروش بزرگ، از شاهنشاه دریافت می‌کردند.<ref>Pierre Briant, ''From Cyrus to Alexander'', 95</ref> در حمله [[اسکندر مقدونی]] یکی از [[مقدونیه باستان|مقدونی‌ها]] در این آرامگاه را شکسته و اشیا آن را تاراج کرده و کالبد را گزند رسانده بود.<ref>شهبازی ۱۲۱؛ تابلوی سازمان میراث فرهنگی در پاسارگاد</ref> اسکندر دستور داد آرامگاه کوروش را مرمت کنند. هکل و یاردلی با اشاره به مرمت آرامگاه و نقل قولی از [[پلوتارک]] مبنی بر مجازات عاملان تعارض به آرامگاه مینویسندمی‌نویسند که هدف اسکندر از این کار علاقه شخصی او به کوروش و حرکتی خیراندیشانه/سیاسی بود تا بتواند خود را جانشین مشروع کوروش و هخامنشیان معرفی کند.<ref>Waldemar Heckel, John Yardley, ''Alexander the Great: historical texts in translation'', 187</ref> از وضعیت آرامگاه در دوره‌های [[اشکانی]] و [[ساسانی]] اطلاع چندانی در دست نیست.
 
در دوره [[اسلام]]ی تعبیر اصلی بنا دیگر مشخص نبود و از سوی دیگر مردم هم ساخت بناهای با عظمت سنگی را خارج از قوه بشریت می‌دانستند و به [[سلیمان]] که طبق عقاید اسلامی، [[دیو]]ان را برای کارهای دشوار در خدمت داشته است، نسبت می‌دادند. به‌همین جهت آرامگاه کوروش بزرگ را هم از بناهای سلیمان می‌شمردند و آن‌راآن را به مادر او منسوب می‌کردند و «''مشهد مادر سلیمان''» می‌خواندند. در دوران [[اتابکان فارس]] به دست ''سعد بن زنگی'' در سال ۶۲۰ یا ۶۲۱ق با استفاده از ستون‌ها و سنگ‌های کاخ‌های پاسارگاد، [[مسجد جامع]]ی در پیرامون آرامگاه ساخته و [[محراب مسجد|محرابی]] نیز بر سنگ درون اتاق آرامگاه حجاری شد. در سال ۱۳۵۰ خورشیدی به هنگام جشن‌های دوهزار و پانصد ساله سنگ‌ها به کاخ‌ها منتقل شدند.<ref>شهبازی ۱۲۱؛ تابلوی سازمان میراث فرهنگی در پاسارگاد</ref>
 
{{اصلی|مسجد پاسارگاد}}
سطر ۹۹ ⟵ ۹۸:
دو سده و اندی پس از آن حمدالله مستوفی در ''[[نزهةالقلوب]]'' همین مطلب را که از ابن بلخی گرفته‌است — و خود بدین موضوع به تلویح اشاره کرده‌است — ذیل همان مرغزار کالان آورده‌است.<ref>مستوفی، «ذکر مواضع برّ و بحر مملکت فارس»، ''نزهةالقلوب''، ۱۹۴</ref>
 
[[یان استرایس]] جهانگرد هلندی که در قرن هفدهم میلادی (۱۶۷۲م ~ ۱۰۸۲ق) از پاسارگاد بازدید کرده‌است، از ''مشهد مادر سلیمان'' به عنوان زیارتگاه نام می‌برد و می‌گوید که مخصوص زنان می‌بود و «مومنه‌هایی...مومنه‌هایی… سه بار قبر را به پیشانی می‌ساییدند و همان تعداد بار می‌بوسیدند، ذکر کوتاهی زیر لب می‌گفتند...می‌گفتند… و می‌رفتند.»<ref>John Struys, "Third Voyage, ch. XXXIII", ''Voyages'', 331</ref><!--اگر اصل هلندی‌اش یافت شود بهتر است-->
 
نخستین شخصی که دریافت ''مشهد مادر سلیمان'' همان آرامگاه کوروش بزرگ است که نویسندگان اروپای باستان از آن نام برده‌اند، [[رابرت کرپورتر]] جهانگرد و دیپلمات انگلیسی بود که در سال ۱۸۱۸ میلادی (~ ۱۲۳۳ق) از پاسارگاد دیدن کرده بود.<ref>شهبازی ۱۲۳</ref> البته [[جیمز موریه|موریه]] <!--و [[اوزلی]] هر یک جداگانه--> در سال ۱۸۰۹ (~ ۱۲۲۳ق) این احتمال را پیش کشیده بودند که بنای مذکور آرامگاه کوروش باشد. لیک خود آن را رد کرده بود.<ref>Morier,''[First] Journey'', 151–152</ref> [[جرج کرزن]]، کر پورتر را نخستین انگلیسی‌ای دانسته‌است که بنای کوروش را باز شناخت و احتمال داده‌است که نخستین بازشناسنده [[گئورگ فریدریش گروتفند|گروتفند]] آلمانی بوده باشد.<ref>Curzon, ''Persia'', Vol 2, 78</ref> گروتفند پس از بررسی سفرنامه موریه احتمال قوی داد که [[دشت مرغاب]] همان پاسارگاد است و بعد از بازدید از محل با مقایسه مشخصات محل با حقایق تاریخی و گزارش‌های تاریخ‌نگاران باستانی، به این موضوع و اینکه بنایی که بین افراد محلی به ''مشهد مادر سلیمان'' شهرت پیدا کرده‌است، همان آرامگاه کوروش بزرگ بنیان‌گذار شاهنشاهی هخامنشیان است، یقین پیدا کرد.<ref>On Pasargadae and the Tomb of Cyrus; by G.F.Grotefend; Translated by Heeren</ref> [[پاسکال کوست]] نیز در تصویری که از این آرامگاه در سال ۱۸۴۰ منتشر کرده، آن را آرامگاه منتسب به کورش نامیده است. با این حال در دههٔ پایانی قرن نوزدهم هنوز یکی‌بودن بنا و آرامگاه کوروش نزد بسیاری از دانشوران اروپایی مقبول نبود. برخی مخالفان محل پاسارگارد را جایی جز مرغاب می‌دانستند؛ مثلاً دارابگرد. بسیاری از مخالفان صاحب قبر را مؤنث می‌دانستند؛ البته نه مادر سلیمان پیغمبر یهود بلکه مثلاً بانویی هخامنشی.<ref>برای دانستن چکیدهٔ دلایل موافقان و مخالفان رجوع کنید به Curzon, ''Persia'', vol 2, 82-90. استدلال‌های کرزن در تأیید یکی‌بودن بنا و آرامگاه کوروش، از جمله استدلال له یکی بودن جای مرغاب و پاسارگاد، خواندنی‌است.</ref> [[فرانتس هاینریش وایسباخ|وایسباخ]] آرامگاه کوروش بزرگ را نه بنای مورد بحث در این نوشتار، بلکه بنایی موسوم به ''زندان سلیمان'' در پاسارگاد می‌دانستمی‌دانست،<ref>Weißbach, {{گیومه باز|de}}Das Grab des Cyrus{{گیومه بسته|de}}.</ref>، که البته با یافته‌های باستان‌شناسی امروز احتمال فراوان می‌رود که آرامگاه [[کمبوجیه دوم|کمبوجیه]] باشد. در ویراست ۱۰ دانشنامهٔ بریتانیکا (۱۹۰۲م) نوشته شده‌است: «آرامگاه مرغاب نمی‌تواند از آنِ کوروش باشد، چنان‌که غالباً گمان می‌رود.» و محل پاسارگاد نزدیک دارابگرد دانسته شده‌است.<ref>''Encyclopaedia Britannica'', 10th ed. , s.v. "Cyrus the Elder (Cyrus the Great).".</ref> لیک در ویراست ۱۱ همان دانشنامه (۱۹۱۱م) دیگر محل پاسارگاد مرغاب دانسته شده‌است و آرامگاهْ از آنِ کوروش.<ref>''Encyclopaedia Britannica'', 11th ed. , s.v. "Pasargadae."</ref>
 
در همان دوران و پیش از فرارسیدن قرن ۲۰ میلادی، [[فرصت الدوله شیرازی]] در کتاب [[آثار عجم]]، در زیر نگاره‌ای که خود از آرامگاه کوروش بزرگ نقاشی کرده است، نوشته‌است:<ref>فرصت شیرازی، ''آثار عجم''، ۲۳۰</ref>
{{گفتاورد بزرگ}}
یکی از مورخین می‌گوید چون برخی [[جمشید]] را [[سلیمان]] میدانندمی‌دانند شاید مادرش در آنجا مدفون باشد لهذا باین اسم خوانده شده اما در یکی از تواریخ اروپا مرقومست که سلیمان ابی جعفر برادر [[هارون الرشید]] شهر پسارگیدی را تحویل داشته وقتی از جانب خلیفه به حکومت آنجا رفته، مادرش که همراه بوده در آن سرزمین درگذشته و بخاک مدفون آمده از آنوقت معروف به قبر مادر سلیمان گردیده و بطول زمان گمان نموده‌اند سلیمان نبی است پس مشهد ام‌النبی نیز گفته‌اند و الله اعلم. این بلوک از شهرهای بزرگ ایران و اولین بناست که نهاده شده...شده…
{{پایان گفتاورد بزرگ}}
 
حسن حسینی فسایی در ''فارس‌نامهٔ ناصری'' (۱۳۱۰ق ~ ۱۸۹۳م) نظری مشابه مطرح می‌کند. با این تفصیل که چون عجم جمشید و سلیمان را یکی می‌دانسته‌اند قبر مادر جمشید را قبر مادر سلیمان خوانده‌اند.<ref>حسینی فسایی، ''فارس‌نامهٔ ناصری: گفتار دویم''، ۱۵۵۸.</ref> با آنکه هم فرصت‌الدولهٔ شیرازی و هم میرزا حسن حسینی فسایی با شاهان هخامنشی آشنا بوده‌اند، این بنا را متعلق به کسی از این شاهان ندانسته‌اند.
 
در سال‌های آغازین قرن بیستم هنوز عامهٔ مردم ایران آرامگاه را مشهد مادر سلیمان می‌دانستند. مؤمنات به زیارتش می‌رفتند و حاجت می‌طلبیدند. [[الیوت کروشی ویلیامز]] دولتمرد انگلیسی که در اوایل قرن بیستم به ایران سفر کرده بود در سفرنامه‌ای که نوشته‌است (۱۹۰۷م) با لحن خاص انگلیسیان می‌گوید: «به نظر می‌آید ایرانی افسانه را به تاریخ و خرافات را به هر دو ترجیح می‌دهد. از این رو امروز آرامگاه کوروش در سرزمین خودش با نام 'تخت مادر سلیمان' شناخته می‌شود». وی پس از انتقاداتی که شامل بی‌اعتنایی ایرانیان به تاریخ و بی‌اطلاعی ایشان از آن می‌شود می‌گوید: «چنین است که آرامگاه کوروش به‌طرزی مبهم نصیب 'مادر سلیمان' می‌شود و قوّت‌های فراطبیعی به این موجود الوهی که گمان می‌رود در قبر خفته‌است نسبت داده می‌شود.» مسافر انگلیسی در ادامه شرح می‌دهد که دختران و مخدرات که مشکلات عشقی یا کمبودهای عاطفی و جز آن می‌دارند پیشکش‌هایی که شامل قوطی‌های حلبی می‌شود به درون آرامگاه می‌آورند و به ریسمانی که در گوشهٔ اندرونی بسته شده‌است می‌آویزند. ویلیامز با نظر به کیفیت نازل هدایا نتیجه می‌گیرد که اعتقاد زوار یا غایت مطلوبشان ارزش چندانی نمی‌دارد. او مشاهداتش از این نمونهٔ «بی‌اعتنایی طنزآمیز زمان به خواسته‌های مردان بزرگ» را چنین به پایان می‌برد: «کتیبه‌ها از بین رفته‌است و آرامگاه، که از صاحبان اصلی‌اش باز گرفتهبازگرفته شده‌است، به مزاری برای پیشکش‌های دونِ مردمی نادان به موجودی موهوم، فرو کاسته شده‌است. چون در انبوه دخیل‌های بسته‌شده و حلبی‌جات نگریستم با خود اندیشیدم که آیا کوروش خبر دارد و آیا اهمیت می‌دهد؟»<ref>E Crawshay Williams, ''Across Persia'', 231–232</ref>
 
اروپاییان قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، همواره با احترام از مقبره یاد کرده‌اند، مثلاً [[پرسی سایکس]] مورخ و [[ژنرال]] [[پادشاهی متحده|انگلیسی]] در مورد آن گفته است:<ref>P. M. Sykes, ''A History of Persia'' Vol 1, 191</ref>
{{نقل قول|من دوبار از این آرامگاه بازدید کرده‌ام.کرده‌ام؛ و هر بار احساس کرده‌ام که دیدن اصلِ مقبرهٔ کوروش «شاه جهان، شاه بزرگ» چه افتخار بزرگی برایم بوده‌است. وانگهی شک دارم که هیچ بنایی باشد که به‌لحاظ اهمیت تاریخی برای ما آریایی‌ها، از آرامگاه بنیان‌گذار شاهنشاهی ایران، که ۲۴۴۰ سال پیش در اینجا دفن شده‌است، در گذرددرگذرد.}}
 
در سال ۱۳۵۰ خورشیدی به مناسبت ۲۵۰۰امین سالگرد شاهنشاهی ایران، [[جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران|جشنهای مفصلی]] برگزار شد که مراسم گشایش آن با سخنرانی [[محمدرضا شاه پهلوی]] در برابر آرامگاه کوروش بزرگ شکل گرفت. وی در این سخنرانی دربارهٔ کوروش و آرامگاهش چنین گفت:<ref>سخنرانی محمدرضا شاه پهلوی در مراسم گشایش جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران - بیستم مهر ۱۳۵۰ خورشیدی در مقابل آرامگاه کورش بزرگ</ref>
سطر ۱۲۱ ⟵ ۱۲۰:
 
== بازسازی آرامگاه ==
این آرامگاه دو بار، یکی در سال ۱۳۵۰ خورشیدی و بار دوم بین سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۷ خورشیدی مرمت و بازسازی شده است. بار اول عملیات مرمت به سرپرستی [[علی سامی]] (رئیس وقت مؤسسه باستانشناسی تخت جمشید) انجام شد و از ملات سیمان نیز جهت بازسازی بام آرامگاه استفاده شده بود.<ref>[http://www.aariaboom.com/content/view/114/198/ آریا بوم: مرمت آرامگاه کورش بزرگ با حضور ده استادکار آغاز شد.]</ref> بازسازی‌های انجام گرفته در سال ۱۳۵۰ بیشتر به منظور آماده‌سازی آرامگاه کوروش جهت برگزاری [[جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران]] بود.<ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.ichto.ir/Default.aspx?tabid=1052| عنوان =پورتال سازمان میراث فرهنگی - پایگاه میراث جهانی پاسارگاد| تاریخ بازدید = ۰۱ آوریل ۲۰۱۱| نویسنده =| نشانی نویسنده =| نویسندگان دیگر =| تاریخ =| سال =| ماه =| قالب =| اثر =| ناشر = سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری| صفحه =| زبان = فارسی| نقل قول =|پیوند بایگانی= http://www.webcitation.org/67QsYwRfD |تاریخ بایگانی= ۰۵ مه ۲۰۱۲}}</ref>
 
این آرامگاه دو بار، یکی در سال ۱۳۵۰ خورشیدی و بار دوم بین سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۷ خورشیدی مرمت و بازسازی شده است. بار اول عملیات مرمت به سرپرستی [[علی سامی]] (رئیس وقت مؤسسه باستانشناسی تخت جمشید) انجام شد و از ملات سیمان نیز جهت بازسازی بام آرامگاه استفاده شده بود.<ref>[http://www.aariaboom.com/content/view/114/198/ آریا بوم: مرمت آرامگاه کورش بزرگ با حضور ده استادکار آغاز شد.]</ref> بازسازی‌های انجام گرفته در سال ۱۳۵۰ بیشتر به منظور آماده‌سازی آرامگاه کوروش جهت برگزاری [[جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران]] بود.<ref>
{{یادکرد وب| نشانی = http://www.ichto.ir/Default.aspx?tabid=1052| عنوان =پورتال سازمان میراث فرهنگی - پایگاه میراث جهانی پاسارگاد| تاریخ بازدید = ۰۱ آوریل ۲۰۱۱| نویسنده =| نشانی نویسنده =| نویسندگان دیگر =| تاریخ =| سال =| ماه =| قالب =| اثر =| ناشر = سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری| صفحه =| زبان = فارسی| نقل قول =|پیوند بایگانی= http://www.webcitation.org/67QsYwRfD |تاریخ بایگانی= ۰۵ مه ۲۰۱۲}}</ref>
 
در بار دوم به گزارش خبرگزاری مهر، عده‌ای از کارشناسان میراث فرهنگی ادعا نموده‌اند که در جریان بازسازی سقف آرامگاه آسیب جدی دیده است. به ادعای یکی از این کارشناسان، مرمتگر این بنا مرمتگری را به طور تجربی آموخته است و در این زمینه تحصیلات علمی و دانشگاهی ندارد و پس از رفتن گروه متخصص ایتالیایی از [[تخت جمشید]] مسئولیت مرمت آرامگاه کوروش را بر عهده گرفته است. این کارشناس مدعی شده است که این مرمتگر در طول مرمت اشتباهاتی انجام داده که بیشترین آن مربوط به تخریب سقف آرامگاه است.
یکی دیگر از کارشناسان سازمان میراث فرهنگی نیز به خبرنگار مهر گفته است:<ref>{{یادکرد وب
| نشانی = http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=784485
| عنوان = کارشناسان: سقف مقبره تخریب شده است/ میراث فرهنگی: تکذیب می کنیممی‌کنیم
| تاریخ بازدید = ۰۱ آوریل ۲۰۱۱
| نویسنده =
سطر ۱۴۵ ⟵ ۱۴۲:
 
{{گفتاورد بزرگ}}
اگر عملیات مرمت سقف آرامگاه بر اساس شیوه‌های درست علمی صورت می گرفتمی‌گرفت باید دست کم این امر ۲ سال دیگر به پایان می رسیدمی‌رسید. این در حالی است که این امر یکماهه انجام شده و قسمتهایی از سنگ تاریخی مقبره با قدمت ۲۵۰۰ سال برداشته شده و سنگی جدید جایگزین آن شده است و این موضوع برای یک اثر تاریخی حکم مرگ را دارد.
{{پایان گفتاورد بزرگ}}
[[کاوه فرخ]] نیز در برنامه میزگردی که توسط [[صدای آمریکا (بخش فارسی)|تلویزیون بخش فارسی صدای آمریکا]] در تاریخ ۲۹ دسامبر ۲۰۰۸ با حضور حسن راهساز، سرپرست تیم مرمت آرامگاه کوروش بزرگبزرگ،<ref>[http://www.chn.ir/news/?section=2&id=34310 خبرگزاری مبراث فرهنگی - مرحله آزمایشی نصب سنگ‌های جدید در آرامگاه کوروش آغاز شد.]</ref>، برگزار شده بود، مدعی شد که عملیات مرمت طبق اصول باستان‌شناسی انجام نشده است و این عملیات به آرامگاه صدمه رسانده است. وی خواستار شد که جهت روشن شدن موضوع تیمی از باستان‌شناسان مطرح ایرانی و خارجی مانند [[دیوید استروناخ]]، [[ریچارد فرای]] و دیگران از آرامگاه بازدید کارشناسی کنند، که مورد مخالفت راهساز ''به دلایل امنیتی'' قرار گرفت.<ref>[http://www.kavehfarrokh.com/articles/endangered-archaeological-sites/pasargarade-are-there-dangers-to-the-cyrus-tomb/ Pasargardae: Are there dangers to the Tomb of Cyrus the Great?]</ref>
 
این در حالیست که دکتر محمد حسین طالبیان مدیر بنیاد پژوهشی پارسه پاسارگاد در این باره مدعی شده است که عملیات مرمت این اثر تاریخی با مسئولیت یکی از اساتید و کارشناسان مرمت سنگ برجسته کشور و همکاری مرمتگران بومی شهرستان پاسارگاد فارس صورت گرفته و گزارش آن را نیز به یونسکو ارسال کرده‌ایم و اگر مشکلی در امر مرمت وجود داشت به طور حتم یونسکو این موضوع را به ما اعلام می کرد،می‌کرد، اما چنین نشده است.
شهرام رهبر، تدوینگر طرح مرمت آرامگاه کوروش در بارهدرباره دلیل شروع بازسازی آرامگاه در سال ۱۳۸۰ می‌گوید: دراواخر سال ۷۹ و اوایل سال ۸۰ نفوذ آب به سطوح دیواره و جاری شدن آن از سقف مشاهده شده است که به همین منظور در سال ۸۰ داربست فلزی چندمنظوره‌ای برای زیر پاقراردادن با امکان باربری برپا شد. به گفتهٔ وی، در نیمه دوم سال ۸۰ مطالعات مربوط به حفاظت و مرمت آرامگاه آغاز شده است که شکسته و فاسدشدن ملات‌های سیمانی، رویش درختچه‌ها، وجود ریشه‌های درخت [[انجیر]] وحشی، جابه‌جایی بلوک‌های سنگی و وجود درزهای باز از جمله مهم‌ترین مشکلات بام آرامگاه اعلام شده‌اند.<ref>[http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100954692540 جام جم آنلاین:بازسازی آرامگاه کوروش غیر اصولیغیراصولی است.]؛ [http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100896724599 جام جم آنلاین: آرامگاه کوروش در ذهن مردم فرو ریخت]؛{{یادکرد وب
| نشانی = http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=784485
| عنوان = کارشناسان: سقف مقبره تخریب شده است/ میراث فرهنگی: تکذیب می کنیممی‌کنیم
| تاریخ بازدید = ۰۱ آوریل ۲۰۱۱
| نویسنده =
سطر ۱۶۷ ⟵ ۱۶۴:
| نقل قول =
| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/67QsaJggv | تاریخ بایگانی = ۰۵ مه ۲۰۱۲}}</ref>
 
=== نماهایی از بازسازی آرامگاه - ماه مه ۲۰۰۶ ===
{{وسط‌چین}}
سطر ۱۸۴ ⟵ ۱۸۲:
 
<gallery>
پرونده:Gur-e Dokhtar.png|[[گور دختر]]، ساخته شده در سال 600۶۰۰ قبل از میلاد
پرونده:Photo_Aug_09,_1_25_50_PM.png|[[آرامگاه فردوسی]]، ساخته شده در 1313۱۳۱۳ خورشیدی
</gallery>
 
سطر ۲۱۳ ⟵ ۲۱۱:
 
== پانویس ==
{{پانویس|اندازه=ریز|عرض=30em}}
{{پانویس|۲}}
 
سطر ۲۱۹ ⟵ ۲۱۶:
* {{یادکرد|نویسنده=ابن بلخی|کتاب=فارس‌نامه|کوشش=به سعی و اهتمام گای لیسترانج و رینولد الن نیکلسون|ناشر=مطبعهٔ دارالفنون|شهر=کمبریج|سال=۱۹۲۱م}}
* {{یادکرد|کتاب=فارس‌نامه ناصری|نویسنده=حسینی فسائی، حسن|کوشش=تصحیح و تحشیه منصور رستگار فسائی|ناشر=امیرکبیر|چاپ=دوم|سال=۱۳۷۸}}
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =داندامایف | نام =محمد | پیوند نویسنده =محمد داندامایف | عنوان =ایران در دوران نخستین پادشاهان هخامنشی | ترجمه =روحی ارباب| جلد = | سال =۱۳۸۶ | ناشر =انتشارات علمی و فرهنگی |مکان =تهران | شابک =۹۷۸-۹۶۴-۴۴۵-۳۳۴-۲}}
* {{یادکرد|فصل= |کتاب=راهنمای جامع پاسارگاد|ناشر= بنیاد فارس شناسی شیراز|چاپ= سوم |شهر= شیراز|کوشش= |ویرایش= |سال= ۱۳۸۸|شابک= 964-90380-4-2 |نویسنده=[[علی‌رضا شاپور شهبازی|شهبازی، علی‌رضا شاپور]]}}
* {{یادکرد|نویسنده=فرصت‌الدوله شیرازی|کتاب=آثار عجم|کوشش=به کوشش علی دهباشی|چاپ=|شهر=تهران|ناشر=|سال=۱۳۶۲}}
* {{یادکرد|کتاب=ایرانویج |نویسنده=فره‌وشی، بهرام|ناشر=مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران |چاپ= |شهر= تهران|سال= ۱۳۶۸ |صفحه= |شابک=}}
* {{یادکرد|نویسنده=مستوفی، حمدالله|کتاب=نزهةالقلوب (بخش نخست مقاله سوم) |کوشش=به کوشش محمد دبیر سیاقی|ناشر=حدیث امروز|چاپ=اول|سال=۱۳۸۱|شهر=قزوین|شابک= 964-7536-17-8}}
{{چپ‌چین}}
* {{یادکرد|نویسنده=Arriani, Flavii|کتاب=Anabasis Alexandri|کوشش=Edidit A. G. Groos|سال=1907|شهر=Lipsiae|ناشر=Typis B. G. Teubneri|زبان=en}}
* {{یادکرد|نویسنده=Arrian|کتاب=The Anabasis of Alexander|کوشش=Literally Translated with Commentary by E. J. Chinnock|شهر=London|سال=1884|زبان=en}}
* {{یادکرد|نویسنده=Boardman, John|کتاب=[http://books.google.com/books?id=nNDpPqeDjo0C&printsec=frontcover&source=gbs_ge_summary_r&cad=0#v=onepage&q&f=false The Cambridge ancient history]|ناشر=Cambridge University Press|شابک= 978-0-521-22804-6|سال=1988|زبان=en}}
سطر ۲۴۹ ⟵ ۲۴۶:
* {{یادکرد|نویسنده=Sykes, P. M|کتاب=A History of Persia (2 volumes)|شهر=London|ناشر=MACMILLAN AND CO|سال=1915|زبان=en}}
* {{یادکرد|نویسنده=Weissbach, F. H|مقاله=[http://menadoc.bibliothek.uni-halle.de/dmg/periodical/pageview/40972 Das Grab des Cyrus und die Inschriften von Murghāb]|ژورنال=Zeitschriften der Deutschen Morgenländischen Gesellschaft|دوره=Bd. 48|سال=1894|صفحه=653–665|زبان=de}}
* {{یادکرد دانشنامه | نام خانوادگی =Zournatzi | نام =Antigoni | پیوند نویسنده = | مقاله =CYRUS v. The Tomb of Cyrus | دانشنامه =Encyclopædia Iranica | ویرایش = | جلد=6 | سال =1993 | ناشر =Bibliotheca Persica Press | مکان =New York | شابک =| صفحه =522-524 | نشانی =http://www.iranicaonline.org/articles/cyrus-v-tomb | تاریخ بازبینی =2012-06-30| زبان=en}}
{{پایان چپ‌چین}}