جاکومو پوچینی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Rezabot (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹:
جاکومو پوچینی در روز ۲۲ دسامبر ۱۸۵۸ در لوکا در [[توسکانی]] ایتالیا زاده شد. خانواده و خویشانش کم و بیش همه در کار موسیقی بودند. اگر چه دایی‌اش او را در این کار بی‌استعداد می‌دانست، اما پوچینی در همان دوران نوجوانی در سن ۱۴ سالگی موفق شد به [[ارگ (ساز)|اُرگ‌نواز]] کلیسای محل بدل شود. او در ۳۱ سالگی نخستین اپرایش «ادگار» را به سفارش سرشناس‌ترین بنگاه انتشارات آثار موسیقی، ریکردی نوشت که گرچه موفق نبود، ولی او را برای همیشه با این بُنگاه همکار و همراه ساخت. پوچینی ۳۵ سال داشت که با اپرای [[مانون لسکو]] ناگهان شهرت بین‌المللی پیدا کرد.
 
[[پرونده:PucciniTosca.jpg|بندانگشتی|پوستر ''[[اپرای توسکا]]'']]
محبوبیت پوچینی در ایران را باید در بهره‌گیری او از درونمایه‌های شرقی در اپراهایش جست. در اینجا می‌توان به دو نمونه اشاره کرد: یکی اپرای «مادام باترفلای» یا «پروانه» که پوچینی آن را از روی متن نویسندهٔ آمریکایی، [[لوتر لانگ]]، ساخت. این اپرا در سال ۱۹۰۴ به روی صحنه آمد. موضوع این اثر، عشق بدفرجام دختر ژاپنی چوچوسان یعنی پروانه به یک افسر آمریکایی و رویارویی دو فرهنگ و سنت دور از یکدیگر است. در آن زمان [[گرامافون]] به تازگی به بازار آمده بود و پوچینی که جّداً می‌خواست حالت و روحیهٔ ژاپنی را در اپرایش پدیدآورد، با شنیدن چند صفحهٔ موسیقی ژاپنی توانست این خواست را به خوبی به انجام رساند و به آهنگ اپرا حالتی از موسیقی [[خاور دور]] بدهد. این حالت در آخرین اپرای او [[توراندخت]] هم آشکارا حس می‌شود. هرچند این اپرا ناتمام مانده بود، اما توسط فرانکو آلفانو، آهنگساز ایتالیایی، تکمیل شد و بعد از درگذشت پوچینی در سال ۱۹۲۴، برایش ارج و احترام بیشتری به بار آورد. اپرای «توراندخت»، سرگذشت شاهزاده‌خانمی ترک به همین نام است که یکی از بستگانش را [[تاتارها]] کشته‌اند و او از این رو می‌خواهد که از همهٔ مردان انتقام بگیرد، اما هنگامی که قرار است نامی را فاش کند تا خَلَف را که دل به او باخته، بکشند، به جای بردن آن نام می‌گوید: «نام او عشق است» بدین ترتیب اپرا با فریاد شادی مردم و ازدواج شاهزاده و خلف پایان می‌یابد.