نظریه سامانه‌ها: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
افزودن {{ادغام از}} (توینکل)
خط ۱۳:
کاربردهای مختلف مفاهیم بنیادی در رشته های مختلف توسط برتالانفی(von Bertalanffy) شناسایی شد و به ان عبارت نظریه عمومی سامانه‌ها اطلاق شد.
مفاهیم بنیادی نظریه سامانه ها چندان دچار تغییر نشده است و معمولا شامل موارد زیر است:
* درک موقعیت به صورت کل نگرانه(holistically) به جای تقلیل کرایانه(reductionistically) به مثابه مجموعه وسیعی از اجزای در تعامل درون یک محیط
* به رسمیت شناختن این قضیه که روابط یا تعاملات میان اجزا از خود اجزا در تعیین رفتار یک سامانه مهمتر هستند.
* به رسمیت شناختن سلسله مراتب سامانه ها و ایده اینکه ویژگی ها در سطوح مختلف ظاهر می شوند و علیت متقابل(mutual causality) در درون و میان سطوح برقرار است.
* پذیرش اینکه در سامانه های انسانی، افراد بر اساس مقاصد و عقلانیت های مختلف عمل خواهند کرد.
 
• به رسمیت شناختن سلسله مراتب سامانه ها و ایده اینکه ویژگی ها در سطوح مختلف ظاهر می شوند و علیت متقابل(mutual causality) در درون و میان سطوح برقرار است.
• پذیرش اینکه در سامانه های انسانی، افراد بر اساس مقاصد و عقلانیت های مختلف عمل خواهند کرد.
==سایبرنتیک==
مفهوم مدرن [[سایبرنتیک]] به مثابه یک رشته توسط [[نوربرت وینر|وینر]](Wiener)، مک کلوچ(McCulloch) و اشبی پایه گذاری شد و معمولا به مثابه مطالعه علمی و مدل سازی ریاضی برای تنظیم مقررات و کنترل هرگونه سامانه ای اطلاق می شد. سایبرنتیک جریان اطلاعات درون یک سامانه و طریفه استفاده از اطلاعات در سامانه به منظور نترل سامانه را مورد مطالعه قرار می دهد.استافورد بیر(Stafford Beer) در کاربردی سازی نظریه سایبرنتیک در مدیریت نقش زیادی داشته است.