ویلیام همیلتون (الهیدان) درباره نظرگاه نیچه اینگونه مینویسد که:
<blockquote>آلتایزر (Altizer) در حل مسئله مرگ خدا، زبان عرفانی را به زبان اخلاقی ترجیح میدهد. و آنچنان که خود تشریح میکند، مسیر کار را از کفرآمیز به قدسی طراحی کرده است. هر چند ترکیب [[سورن کییرکگور|کییرکگور]] (Kierkegaard) و [[میرچا الیاده|الیاده]] (Eliade) توسط آلتایزر خوانش مضطرب و مغلقی را عرضه میکند، اما موضع او در پایان به نسبت سادهتر است. در اینجا خلاصهای از اهمّ دیدگاههای او را بیان میکنیم: اگر [[الهیات]] هماکنون میبایست شیوه [[پرسش و پاسخ]] را بپذیرد، به تبع آن، میبایستی معنی تامّ آری گفتن و نه گفتن را نیز بیاموزد؛ باید احتمال یک آری را که میتواند یک نه بشود یا یک نه را که میتواند آری بشود، درک کند. کوتاه سخن آنکه باید به یک پرسش و پاسخ با ضریب احتمال پنجاه-پنجاه نظر داشته باشد. . بگذارید الهیات شاد باشد از آنکه ایمان بار دیگر "رسوایی" به بار آورده است. نه فقط یک رسوایی اخلاقی و توهینی به غرور و پرهیزگاری انسان، بلکه بسیار عمیقتر از آن، رسوایی وجودی؛ چرا که یک ایمان آخرتشناسانه در تضادی آشکار با عمیقترین واقعیتی که آن را با عنوان [[تاریخ]] و [[کیهان]] میشناسیم، قرار دارد. از طریق بازگشت جاودانه نیچه میتوانیم آن آزادسازیآزادسازیِ وجدآمیز را که با نابود کردن [[ماوراءالطبیعه]] حاصل میشود، درک کنیم. ... با توجه به تصویری که نیچه از [[مسیح]] ارایه می دهد، الهیات میبایست از قدرت یک ایمان آخرتشناسانه که میتواند مومن را از آنچه توسط ادراک معاصر به عنوان واقعیت گریزناپذیر تاریخ شناخته میشود، آزاد سازد. اما این آزادسازی در نهایت میبایست به وسیله تصدیق به مرحله عمل در آید.<ref>[http://www.religion-online.org/showchapter.asp?title=537&C=587 The Death of God Theologies Today by William Hamilton]</ref></blockquote>