راهنما:ورود به سامانه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز ویرایش Farnaz jafarzadegan (بحث) به آخرین تغییری که علی اصغر تیموری انجام داده بود و...
خط ۱:
برای این که از امکانات بیشتری در ویکی‌پدیا بهره‌مند باشید، باید با نام کاربری و کلمهٔ عبور خود به سامانهٔ ویکی‌پدیا وارد شوید. (اگر نمی‌دانید فایدهٔ برخورداری از حساب کاربری در ویکی‌پدیا چیست، به صفحهٔ [[ویکی‌پدیا:چرا حساب درست کنیم؟]] مراجعه کنید) توجه داشته باشید که بدون ورود به سامانهٔ ویکی‌پدیا می‌توانید صفحات آن را بخوانید و حتی ویرایش کنید، با این وجود ورود به سامانهٔ ویکی‌پدیا امکانات بیشتری در اختیار شما می‌گذارد، و در مجموع توصیهٔ ویکی‌پدیا این است که برای خود حساب کاربری بسازید.
 
فرناز جعفرزادگان متولد شیراز از کودکی و به صورت جدی تر از سال 1376 سرودن شعر را ابتدا با شعر کلاسیک (غزل دوبیتی مثنوی و... ) آغاز نموده و در سال 1386 چند شعر از ایشان در مجموعه شعر زنان فارس و سال 1391 چند غزل ایشان در کتاب غزلسرایان فارس به کوشش صدرا ذوالریاستین به چاپ رسید و در فروردین 1392 کتاب شعر ثانیه های گیج مجموعه شعرهای کوتاه ایشان که حاصل شعرهای دهه ی 80 می باشد توسط نشر لیان به چاپ رسید و چاپ دوم وسوم این مجموعه در سالهای 94 و 95 نیز منتشرشده است از ایشان کتاب دیگری به نام (آدم از کدام فصل به زمین افتاد ) در فرودین ماه 1395 توسط نشر شانی به چاپ رسیده است .چند شعر از ایشان در کتاب سحر به کوشش سیروس رومی و همچنین در کتاب دو زبانه ( زیر درخت سیب ) به کو شش پرویز حسینی در سال 1396 به چاپ رسیده است و همچنین چند شعر از ایشان به زبان کردی توسط خالد بایزیدی و به زبان انگلیسی توسط بونا الخاص و به زبان اسپانیایی و به زبان آذری توسط یعقوب نامی ترجمه گردیده است
 
1
نزدیکی 
نزدِ  یکی...
یکی نزدِ
نزدیکی
تو نزدیک می شوی
یکی نزدیک تر 
نزدیک هم 
گاهی بعید می شود
تا از تو دور بمانم
 
2
 
صداها 
از صد گذشتند 
من از سدها
و تاریخ گریست 
برای سده ای 
که دیگر
رع
نایی ندارد
برای دیدار با خورشید
 
3
 
 در این گرگ و میش 
مدام 
دام می چینند 
گرگم به هوا را 
دیگر هوایی نیست
مدار راست
داری ست
بر
گردن روزها
 
4
 
دادگاه
داد می زند
داد
در دادو بیداد
از اتاقی که راه راه فکر می کند
و راهرویی 
که به هزار راه می رسد 
کدام میز
کدام صندلی
کدام راه
کدام داد
کدام ...
 
5
 
واژه ای جهان را قِل می داد
واژه ای که چهار قل را
با لهجه ی خاک می خواند
قل
قل
قل اعوذ برب النار
قل اعوذ برب الدار
واژه ای 
که جهنم را
به آتش کشید
6
 
از چشم های خیابانی 
تا خواهش های یک گل و دست فروش
تا اتفاق هایی 
که بکر بود و ....
راستی 
کدام خیابان 
مریم را به بیت المقدس می رساند
دیگر درختی نیست 
تا آرامشی را سبز 
و یک گل را 
به هزاران مریم پیوند دهد
مریم گل می دهد
اما هیچ گل مریمی
مقدس نیست
 
7
 
 
یادت باشد
پرنده هم که باشیم
یک روز
آسمان
تمام می شود
 
8
 
دست هایش را
در عقربه ها می ریزد و
روی شانه ام مکث می پاشد
کرکسی
که هر روز
برای خاک غذا می برد
 
 
9
 
ویترین ها
مانکن ها
خیابان را فریاد می زنند
حتی 
عروسک ها هم خسته اند 
ازرفت
از نخ نما شدنِ آمد
 
 
 
10
 
 
 
زخم خیابان
همیشه 
بردوش عابری ست
که عریانی درخت 
و پرواز کلاغ را
می داند
    
11
 
یادت باشد
پرنده هم که باشیم
یک روز
آسمان
تمام می شود
 
12
 
رسیدن
عبور نمی خواهد
هرچه راه برویم
مدام
دور می شویم
 
 
#فرناز_جعفرزادگان
 
== ورود به سامانه ==