رساله الهی سیاسی (اسپینوزا): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Fatranslator (بحث | مشارکت‌ها)
LetsDoItBot (بحث | مشارکت‌ها)
تمیزکاری، + ویرایش با ماژول ابرابزار با استفاده از AWB
خط ۱:
[[پرونده:Spinoza Tractatus Theologico-Politicus.jpg|بندانگشتی|Tractatus Theologico-Politicus، رساله الهی سیاسی]]
[[پرونده:Spinoza.jpg|بندانگشتی|[[باروخ اسپینوزا]]]]
''' رساله الهی سیاسی''' یا'''رساله الهیات و سیاست'''(به انگلیسی:Theologico-Political Treatise، به لاتین:Tractatus Theologico-Politicus)کتابی از [[اسپینوزا]] در زمینه [[فلسفه سیاسی]] و [[الهیات]] است که در ۱۶۶۵ در وربورگ نوشته شد و در سال ۱۶۷۰ بدون نام منتشر شد (به دلیل ترس از محتوا). موضوع کتاب نقادی [[کتاب مقدس]] (به طور کلی الهیات) و سیاست است و بسیار جنجال برانگیزجنجال‌برانگیز بوده وهست. جزو [[کتاب‌های ممنوعه]] ی زمان خود بودولی رسماً چهار سال بعد ممنوع شد. رساله الهی سیاسی، اثری بسیار مهم و تاثیرتأثیر گذار بر [[روشنفکر]]ان بعد خود بود. برای انشار آن خوانندگان صفحهٔ اول آن را که دارای عنوان آن بود عوض می‌کردند و به جای آن عنوانی طبی یا تاریخی بر آن می‌گذاشتند تا شناسایی نشود. کتاب‌های زیادی در رد آن نوشته شده است.<ref>مقدمه اخلاق به قلم محسن جهانگیری، چاپ 1390، مرکز نشر دانشگاهی</ref>
 
== بخش الهیات کتاب ==
 
از مطالب ترجمه شده این بخش کتاب:
 
سطر ۱۲ ⟵ ۱۱:
او در مقابل این پرسش که یهودیان قوم برگزیده خداوند هستند، می‌گوید:این اعتقاد بی معناست. هرکس با خواندن صادقانه قوانین موسی متوجه می‌شود خداوند فقط با انتخاب سرزمینی کوچک که در آن در صلح و صفا زندگی کنند به آنان عنایت داشته‌اند.
 
او در مقابل این پرسش که متون مقدس کلام خداند هستند، می‌نویسد:کتاب مقدس صرفاً شامل حقیقت روحانی-یعنی تمربن عدالت و نیکوکاری-است، نه حقایق زمینیونیز اصرار می‌کنند همه کسانی که قوانین دنیوی را (مثلاً در جایی او قوانین سخت گیرانه استنتاج شده حکومتی یا اجتماعی یهودیت از تورات را زیر سوالسؤال می‌برد و می‌گوید این‌ها استعاره هستند) در کتاب مقدس پیدا می‌کنند یادر اشتباه‌اند یاخودخواه.<ref>مسئله اسپینوزا نوشته اروین د. یالوم، ترجمه حسین کاظمی، چاپ اول، ص198</ref>مثلاً او رفتار خیلی‌ها سعی می‌کنند قوانی علمی را از کتاب مقدس پیدا کنند که در اسلام هم این مسئله وجود دارند را اشتباه میداندمی‌داند. انشتین نیز به عنوان کسی که بارها در مقابل این تفسیر هاب علمی-دینی قرار گرفته می‌گوید:متن علمی نهایی استنتاج شده در نهایت به همه چیز شباهت دارد غیر از کتاب مقدسی که از آن استنتاج شده! در اصل این هاجهت داری شده‌اند.)
 
او مقدمه را با یک اخطار به پایان می‌رساند:من از بسیای از افراد می‌خواهم کتاب مرا نخوانند:توده [[بی سواد]] و خرافاتی که فکر می‌کنند که عقل چیزی جز بازیچه الهیات نیست، از این کتاب چیزی نمی‌فهمند. درواقع شاید ایمانشان آشفته گردد.<ref>مسئله اسپینوزا نوشته اروین د. یالوم، ترجمه حسین کاظمی، چاپ اول، ص199</ref>(با این حساب اونیز مانند گالیه، علم را سکولار می‌کنند.)
این کتاب که شهرت جهانی دارد تا کنون کامل به فارسی ترجمه نشده است. (با توجه به محتوا تعجبی هم ندارد!)
 
== در مورد سیاست و حکومت ==
هدف نهایی حکومت نه تسلط بر مردم باید باشد نه محدود ساختن آنان از راه ترس و وحشت؛ و نه وادار کردن آنان به اطاعت، بلکه باید هدف آن آزاد ساختن مردم از ترس باشد تا بتوانند در بیشترین امنیت ممکن زندگی کنند. به عبارت دیگر، باید حق طبیعی [[انسان]] به زنده بودن مورد حمایت قرار داد تا با اطمینان کامل و بدون اینکه بر خود یا بر همسایه خودزیان وارد سازند زندگی کنند. هدف نهایی حکومت این نیست که انسان را از موجودی صاحب خرد و اندیشه به چهارپایی لایعقل (بدون فکر) یا عرو سک [[خیمه شب بازی]] مبدل کند، بلکه باید آن‌ها را چنان آماده سازد که روح و جسمشان را در امنیت تمام بپرورند و عقل خود را به کار ببندند و نگذارند که قدرت مردم در راه کینه جویی و خشم و فریب مصرف شود و نه معروض رشک و ستم واقع شود. در واقع غرض و هدف اصلی حکومت همانا آزادی است.<ref>اشناییآشنایی با اسپونوزا(spinoza in 90 minutes) ترجمه شهرام حمزه‌ای نویسنده:پل استراترن (از استادان ریاضی یکی از دانشگاه بریتانیا)، چاپ علامه حلی، چاپ1389 ص68</ref>
 
هدف نهایی حکومت نه تسلط بر مردم باید باشد نه محدود ساختن آنان از راه ترس و وحشت؛ و نه وادار کردن آنان به اطاعت، بلکه باید هدف آن آزاد ساختن مردم از ترس باشد تا بتوانند در بیشترین امنیت ممکن زندگی کنند. به عبارت دیگر، باید حق طبیعی [[انسان]] به زنده بودن مورد حمایت قرار داد تا با اطمینان کامل و بدون اینکه بر خود یا بر همسایه خودزیان وارد سازند زندگی کنند. هدف نهایی حکومت این نیست که انسان را از موجودی صاحب خرد و اندیشه به چهارپایی لایعقل (بدون فکر) یا عرو سک [[خیمه شب بازی]] مبدل کند، بلکه باید آن‌ها را چنان آماده سازد که روح و جسمشان را در امنیت تمام بپرورند و عقل خود را به کار ببندند و نگذارند که قدرت مردم در راه کینه جویی و خشم و فریب مصرف شود و نه معروض رشک و ستم واقع شود. در واقع غرض و هدف اصلی حکومت همانا آزادی است.<ref>اشنایی با اسپونوزا(spinoza in 90 minutes) ترجمه شهرام حمزه‌ای نویسنده:پل استراترن (از استادان ریاضی یکی از دانشگاه بریتانیا)، چاپ علامه حلی، چاپ1389 ص68</ref>
''
در یک حکومت آزاد، هرکسی آزاد است، آن چهآنچه می‌خواهد بیندیشد، و آن چهآنچه می‌اندیشد، بر زبان آورد.
 
من قبول دارم که فرمانروا حق دارد به خشونت آمیزترین وجهی حکم براند و به هر خرده دلیلی، شهروندان را به دست مرگ بسپارد، امّا کسی نمی‌تواند مدعی شود که این کار وی مطلوب عقل سلیم است، مطلوب نیست از این رو که چیزهایی از این دست بدون به خطر انداختن جدی خود او انجام پذیر نیست، و از این رو حتی می توانمی‌توان '''قدرت مطلق او را در دست زدن و عمل به این کارها منکر شد و به تبع آن، حق او را'''، زیرا که [روشن است] حقوق فرمانروا محدود به قدرت اوست. از آنجا که هیچکسهیچ‌کس نمی‌تواند از آزادی اندیشیدن و احساس خود دست بکشد، بلکه بر اساس حق طبیعی سلب ناپذیرش، ارباب اندیشه‌های خود است، این نتیجه به دست می آیدمی‌آید که، اندیشه انسان‌ها را، که سخت متنوع است و بسا که در مغایرت با همدیگر، نمی تواننمی‌توان بدون پی‌آمدهای فاجعه بار، به جبر وادار کرد که فقط (و یک‌زبان) در سازگاری با فرمان‌های قدرت حاکم سخن بگویند. حتی اگر از تودۀتودهٔ مردم سخن نگوییم، مجرّب ترینمجرّب‌ترین کسان هم، خاموشی را تاب نمی‌آورند. این از نقطه ضعف‌های مشترک انسانی است که اندیشه‌های‌شان را با دیگران در میان نهند. حتاحتی آن جایی که خاموشی و رازداری ضرورت دارد. '''از این رو، هر جا که فرد از بیان آزاد و آموزاندن اندیشه‌هایش منع شود، حکومت از خشونت‌ورزترین حکومت‌ها خواهد بود و آنجا که افراد از این آزادی بهره‌مند باشند حکومت معتدل است. با این حال، انکار نمی‌توان کرد که اقتدار حاکم ممکن است از سخن‌ها همان قدر آسیب ببیند که از کردارها، با آنکه آزادی مورد بحث را نمی‌بایست به کل از تابعان (رعایا) دریغ کرد، ولی واگذاری نامحدود آن نیز زیان‌بار خواهد بود، از این رو اکنون بایستی بررسید، چنین آزادی را تا به چه حد می‌توان و باید داد بدون اینکه آرامش کشور برهم خورد و یا قدرت فرمانروایان به خطر افتد.''' همان طورهمان‌طور که در ابتدای باب ١٦۱۶ گفته ام، این، هدف اصلی من است. اینکه مقرر سازند، همگان یکسان سخن بگویند، اصلاً ناشدنی است، زیرا '''فرمانروایان هرقدر بیشتر بکوشند که آزادی بیان را محدود کنند با ایستادگی سرسختانه‌تری روبه رو خواهند شد، در واقع نه با ایستادگی از سوی مال‌پرستان آزمند و چاپلوسان و دیگر سست‌عنصران خردباخته‌ای که می‌پندارند بالاترین شادکامی‌ها، انباشتن شکم‌هاشان وحظّ بردن از شمردن پول کیسه‌هاشان است، بلکه ایستادگی از سوی آنانی که از راه آموزش خوب، خصلت نیکو و فضیلت به آزادی بیشتر رسیده‌اند.'''<ref>https://tavaana.org/fa/library/آزادی-اندیشه-و-آزادی-گفتار-در-یک-حکومت-آزاد-فصل-۲۰-از-رساله-سیاسی-الهی-اسپینوزا</ref>
 
رساله الهی سیاسی فصل ۲۰
 
با توجه به محتوا حتی بخش سیاست که متعادل تر از بخش الهیات هست هم در داخل ایران به فارسی ترجمه نشده و فقط بخش‌هایی از آن توسط برخی احزاب [[آزادی خواهآزادی‌خواه]] [[اپوزیسیون]] آن هم فقط قسمتی محدود از آن را ترجمه کرده‌اند که در پیوند به بیرون می‌توانید مشاهده کنید.
 
==جستار هایجستارهای وابسته ==
* [[اسپینوزا]]
* [[فلسفه غربی]]
 
== پیوند به بیرون ==
 
https://tavaana.org/fa/library/آزادی-اندیشه-و-آزادی-گفتار-در-یک-حکومت-آزاد-فصل-۲۰-از-رساله-سیاسی-الهی-اسپینوزا