نعمتالله مکری جیحونآبادی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
LetsDoItBot (بحث | مشارکتها) تمیزکاری، + ویرایش با ماژول ابرابزار با استفاده از AWB |
||
خط ۴:
اجداد حاج نعمتالله از خوانین ایلاتی کرد، موسوم به جَلد بودند که اولین نشانههای آنها را میتوان در قرن هشتم هجری بازیافت. خاندان حاج نعمت مسلمانهای سنی بودند، اما بخشی از آنها جدا شدند و مذهب شیعه را برگزیدند و بعد از آن گروهی از آنها به مسلک [[اهل حق]] پیوست. یکی از عرفای بزرگ اهل حق به نام آقا عباس مقارن با سلطنت [[محمد شاه قاجار]] در [[جیحونآباد]]، روستایی در غرب ایران از توابع [[شهرستان صحنه]] در [[استان کرمانشاه]]، سکنا گزید. در بین پیروان آقا عباس یکی از سرسپردگان اهل حق از طایفه جلد، به نام بیان بگ ثانی، از خاندان حاج نعمتالله بود.<ref name="ژان دورینگ، روح نغمات ص ۲۲">[[ژان دورینگ]]، [[روح نغمات]] ص ۲۲</ref>
نعمتالله در [[جیحونآباد]] متولد شد، او را از اینرو نعمتالله نامیدند، زیرا زمان تولدش مصادف بود با پایان قحطی سختی که در سالهای ۱۲۴۹ – ۱۲۵۰ شمسی مرگ و میر فراوانی را باعث شده بود.<ref name="وبگاه حاج نعمتالله جیحونآبادی">[http://www.hadjnemat.com/ وبگاه حاج نعمتالله جیحونآبادی]</ref> نعمتالله هشت سالی بیش نداشت که پدر خود میرزا بهرام را از دست داد و در حدود سه سال بعد مادرش بیبی خان نیز از دنیا رفت. میرزا غلامعلی عموی حاج نعمتالله که از خوانین معتبر آن ناحیه بود، کفالت نعمتالله، برادر و خواهرش را به عهده گرفت.<ref name="لیلی انور، ملکجان نعمتی ص ۲۵">[[لیلی انور]]، ملکجان نعمتی ص ۲۵</ref>
خانوادهٔ حاج نعمتالله از خرده مالکین و جزو محترمین آن منطقه محسوب میشدند. همگی آنها اهل معرفت و دانش بودند. به همین سبب نعمتالله توانست مانند پدر و عمویش تحصیل کند و به کار اداری اشتغال یابد. در دوران جوانی به راهنمایی عمو و با تکیه بر بضاعت و دانش ادبی، چندی منشی دیوانخانهٔ حکومتی کرمانشاه شد، اما بعد از مدتی آنجا را ترک گفت و سرپرستی امور املاک عمو را بر عهده گرفت.<ref>[[ژان دورینگ]]، [[روح نغمات]]</ref>
حاج
== تحولی درونی ==
خط ۱۵:
در کتاب شاهنامه حقیقت به طور کامل شرح میدهد که بعد از این تجربهٔ معنوی حتی همسرش را آزاد گذاشت که او را ترک کند، زیرا نمیخواست روش تازهٔ زندگیاش را بر او تحمیل کند، و او را از زندگی مرفه پیشین محروم کند. اما همسرش سکینه خانم ترجیح داد که در کنار حاج نعمتالله باقی بماند و در مسیر تازهٔ زندگانی او را همراهی و حمایت کند و در ریاضات و گوشهگیری از دنیا با او شریک شود.<ref>ملکجان نعمتی، [[لیلی انور]] ص ۲۶</ref>
حاجنعمتالله در ۹ اسفند ۱۲۹۸ در گذشت. جسد او در تکیهٔ جیحونآباد در کنار مزار یارعلی، کوچکترین فرزندش، به خاک سپرده شد.<ref name="وبگاه حاج نعمتالله جیحونآبادی" />
== مسلک اهل حق در دوران حاج نعمتالله ==
مسلک اهل حق، به سبب نقل سینه به سینهٔ کلامهای بزرگان این مرام، همچنین استفاده از ادبیات استعاری، در طول زمان دچار تغییراتی شده بود و این از آن جهت بود که اکثر پیروان این مرام مراسم آئینیِ خود را «اسرار الهی» میپنداشتند و آن را از غیر اهل حق پنهان میکردند و همین سبب شد گروهی از یارسان و برخی از [[شرق شناسان]]، مرام اهل حق را با مرامهای دیگر از جمله [[علیاللهی]]، [[نصیری]]،
حاج نعمتالله که مبنای تعلیماتش اصولی بود که [[سلطان اسحاق]] آشکار بیان کرده بود، تلاش کرد تا آیین صحیح اهل حق را حفظ کند. او نسبت به انشعاباتی که سبب جدایی اهل حق شده بود بسیار حساس بود. حاج نعمتالله در تعلیماتش تأکید سخت بر امساک، صداقت و عبادتهای جمعی مینمود. او به جمعآوری آیین اهل حق همت گماشت و در این میان نظریات خود را نیز
== تعلیمات ==
حاج نعمتالله بعد از تحول روحی خود به کلی از تمامی وابستگیهای دنیایی چشم پوشی کرد. او این روش را به درویشهایش هم انتقال داد. تأکید او همواره بر چشمپوشی از مال و منال و لذات دنیا بود و از آنها میخواست که به روح خود بپردازند. او زندگیاش را با چلههای روزهٔ ریاضتی، گاه عبادات دستجمعی و غالب اوقات عبادات خصوصی و مراقبه، تعلیمات معنوی، زیارت و خدمت به خلقِ مداوم، بر اساس چهار رکن اساسیِ مرام اهل حق؛ پاکی، راستی، نیستی و ردآ سپری میکرد.<ref>برهانالحق، نورعلی الهی</ref> از دیدگاه حاج نعمتالله روح به این دنیا میآید تا برای زندگی ابدیاش در آن دنیا خود را آماده کند. توشه روح در عالم دبگر خدمت به خلق و کار نیکو در این دنیاست که با آن سرنوشت ابدیاش تعیین میشود. حاج نعمتالله با چنین بینشی عمدهٔ درآمد املاکش را در اختیار نیازمندان گذاشت. او به نیکی و خدمت به دیگران به هر شکل و صورتی، توجهی خاص داشت و میگفت: «مستمندان را باید دریافت، مشتاقان را باید یاری داد، و باید دعا برای رستگاری نوع انسان کرد. بر حقیقت باید گواهی داد، و جویندگان حقیقت را باید راهنمایی کرد.» او مدارا در مورد دین را وظیفهٔ خود میدانست.<ref name="وبگاه حاج نعمتالله جیحونآبادی" />
== تألیفات ==
حاج نعمتالله حدود ۲۰ اثر به زبان کردی و فارسی، نظم و نثر تألیف کردهاست. در حال حاضر تنها شاهنامه حقیقت یا [[حقالحقایق]] که به زبان فارسی است در سال ۱۳۴۵ توسط انجمن فرهنگی فرانسه به همت [[هانری کربن]] خاورشناس و اسلامشناس فرانسوی منتشر شدهاست.<ref>[[دانشنامهٔ ایرانیکا|دانشنامهٔ ایرانیکاممبرادو]]، حاج[[نعمتالله جیحونآبادی]]</ref> او در این کتاب شرح تاریخ ادیان و احوال انبیا و اولیا را از دیدگاه عرفانی خاص خود شرح دادهاست. علاوه بر این کتاب شامل پند و نصیحت و مناجات میباشد. شاهنامه حقیقت مشتمل بر ۱۵۰۴۲ بیت و پنج جزو است. حاج
== آثار منتشر نشده ==
فرقانالاخبار از آثار حاج نعمتالله به نثر فارسی است. از نظر [[ولادیمیر مینورسکی]]، این کتاب از منابع بسیار مهم و دست اول برای شناخت مرام اهل حق میباشد. مینورسکی در دههٔ چهل شمسی در صدد چاپ و انتشار آن برآمد. اما این کتاب تاکنون منتشر نشدهاست.<ref name="ReferenceA">[[دانشنامهٔ ایرانیکا]]، ممبرادو، حاج [[نعمتالله جیحونآبادی]]</ref>
نگارش فرقانالاخبار در سال ۱۲۸۸ به اتمام رسید. این کتاب دارای چهار فصل است: فصل اول، مقدمات و اعلام رسالت مؤلف. فصل دوم، خلقت عالم و آدم، و گردش مظهرات. فصل سوم، شرح حال مؤلف، و فصل چهارم، احکام و اوامر و نواهی اهلحق.<ref name="وبگاه حاج نعمتالله جیحونآبادی" />
دیگر تألیفات حاج نعمتالله عبارتند از: ۱- کوچ تاریخ (نظم کردی)، ۲- مختصر از کوچ تاریخ (نظم کردی) ۳- گلشن داد (
حاج
تألیفاتش شامل مناجات، پیشگوییها، شرح احوال و شرح اصول دین، شرح سنن و احکام متداول در میان اهل حق، دستورات سلوک عرفانی و شرح حال و تاریخ بزرگان دین و از همه مهمتر پندیات و نصایح عرفانی است.<ref name="وبگاه حاج نعمتالله جیحونآبادی" />
== منابع ==
{{ویکیگفتاورد}}
{{پانویس|۲}}
== پیوند به بیرون ==
* [http://www.hadjnemat.com/ وبگاه حاج نعمتالله جیحونآبادی]
[[رده:استادان معنوی]]
|