۵۷۷٬۴۵۰
ویرایش
Ariobarzan (بحث | مشارکتها) جز (ویرایش 5.161.76.115 (بحث) به آخرین تغییری که مهرنگار انجام داده بود واگردانده شد) |
جز (ربات ردهٔ همسنگ (۳۰) +تمیز (۱۴.۹ core): + رده:آسیا در ۶۲۲ (میلادی)) |
||
[[پرونده:Al aqsa moschee 2.jpg|بندانگشتی|راست|270px|[[مسجدالاقصی]]: مکانی که مسلمانان معتقدند معراج محمد از آنجا شروع شدهاست.]]
در عربستان افراد زیادی به قصد [[تجارت]] و یا به جا آوردن [[حج]] در کعبه به مکه سفر میکردند. محمد از این موقعیت استفاده کرد و بختش را برای یافتن خانهای جدید برای خود و پیروانش آزمود. پس از چندین مذاکره ناموفق، در صحبت با تعدادی از اهالی یثرب (که بعدها مدینه خوانده شد) امیدی یافت.<ref name="EoI-Muhammad">[[آلفورد ولش]]، ''محمد''، [[دانشنامه اسلام]]</ref> جمعیت عرب یثرب بدین جهت که گروهی از یهودیان در آن شهر زندگی میکردند، با یکتاپرستی تا حدی آشنا بودند.<ref name="EoI-Muhammad"
به گفته [[ابن اسحاق]] پیمان عقبه اول بین محمد و دوازده تن از اهل یثرب که بسیاری از آنان از «بنی النجار» اقوام مادری محمد بودند، منعقد شد. ابن اسحاق در ادامه بیان میکند که در آن زمان محمد اجازه [[جنگ]] از سوی خداوند نیافته بود و با شروطی موسوم به «بیعةالنساء» با ایشان بیعت کرد و از قول برخی از انصار اینگونه نقل میکند که «ما با رسولالله بیعت کردیم بر شیوه بیعت زنان، تا به خداوند چیزی را شریک نگردانیم، [[دزدی]] نکنیم، [[زنا]] نکنیم، فرزندانمان را نکشیم، بهتان نزنیم و به طور آشکار گناه نکنیم. اگر [[وفا]] کردیم [[بهشت]] پاداش است و اگرنه، تصمیم با خداوند است: اگر خواست میبخشد و اگر خواست مجازات میکند».<ref name="سیره۵۲"
به گفته ابن اسحاق محمد قبل از بیعت عقبه اول اجازه جنگ از سوی خداوند نیافته بود؛ او و مسلمانان به دعوت بسوی خداوند و صبر در برابر اذیت و آزار قریش و دشمنان فرمان داشتند. اما هنگامی که قریش همچنان به شدت و زیادهروی در آزار و اذیت و ظلم به مسلمانان ادامه داد، آنگاه آیات ۳۹ تا ۴۱ [[سوره حج]] اولین آیاتی است که به مسلمانان اجازه میداد تا با کسانی که به ایشان ظلم میکنند و از خانههایشان بیرون میکنند، بجنگند.
پیامبر پس از پیمان اول [[مصعب بن عمیر]] را به یثرب فرستاد تا برای آنها قرآن بخواند و اسلام را بیاموزد. او اولین [[نماز جمعه]] را در یثرب خواند و بسیاری از جمله [[سعد بن معاذ]] توسط او اسلام آوردند.<ref name="سیره۵۲">سیرةالنبویه، ابن هشام؛ ج ۲، ص ۷۲–۵۲</ref> بدین ترتیب در مدینه افرادی، تقریباً از تمامی قبایل، به آیین اسلام گرویدند تا آنجا که در سال بعد ۷۵ مسلمان از مدینه جهت حج و ملاقات محمد به مکه آمدند. آنها او را به صورت مخفیانه و در شب ملاقات کرده و با او پیمانی بستند که به «[[پیمان دوم عقبه]]»، یا «پیمان جنگ» شهرت یافت.<ref>Watt (1974) p. ۸۳</ref>
در پیمان عقبه دوم محمد پس از دعوت به اسلام، بیعتش با فرستادگان یثرب را مشروط به این کرد که آنان همانطور که از زنان و فرزندانشان حمایت کنند، از او نیز پشتیبانی به عمل آورند. آنچه محمد به آنان گفت این بود: «خون من خون شماست، حرمت من حرمت شما. از شمایم و شما نیز از من هستید. با هرکه بجنگید میجنگم و با آنکه دوستی کنید، در صلح خواهم بود.» به همین دلیل بیعت دوم به «بیعة الحرب» مشهور گردید. در این بیعت هفتاد و سه مرد و دو زن حضور داشتند که دوازده تن از آنان از بزرگان مدینه بودند، نه تن از بزرگان خزرج و سه تن از بزرگان خاندان اوس.<ref name="سیره۵۲"
=== هجرت به مدینه ===
یک هیئت که شامل دوازده تن از بزرگان خاندانهای مهم مدینه بودند، از محمد دعوت نمودند تا به عنوان یک غریبه بیطرف، به داوری بین اهالی شهر مدینه بپردازد.<ref name="Cambridge39"
بر اساس روایات اسلامی، قریش از خروج مسلمانان از مکه آگاه شده و برای قتل محمد نقشهای را به اجرا گذاشتند. محمد به کمک [[علی بن ابیطالب]]، کسانی که مراقبش بودند را گمراه نموده و مخفیانه به همراه [[ابوبکر]] از شهر خارج شد.<ref>Moojan Momen (1987), p. ۵</ref> بدینسان در سال ۶۲۲ میلادی (برابر با سال سیزدهم پس از شروع دعوت خود) محمد به مدینه، که یک واحه زراعتی بزرگ بود، هجرت نمود و همراهان وی که با او از مکه به مدینه مهاجرت کردند به ''[[مهاجرین]]'' شهرت یافتند.<ref name="EoI-Muhammad"
<!--جان محمد بسیار در خطر بود و هجرت در شبی رخ داد که مشرکان مکه قصد کشتنش را داشتند. خانهٔ پیامبر به شدت مراقبت میشد لذا علی به جای پیامبر در بسترش خوابید تا او بتواند از مکه خارج شود. پیامبر در راه [[ابوبکر]] را دید و او را با خود همراه کرد.
{{اسلام-خرد}}
[[رده:آسیا در ۶۲۲ (میلادی)]]
[[رده:اصطلاحات اسلامی]]
[[رده:تاریخ اسلام]]
|