مردوک از ریشه سومری [[اوتو]] خدای آفتاب گرفته شده و به معنای گوساله کوچک اوتو (امر اوت) میباشد. در فرهنگ بابلی این نام مروتوک نوشته شده که از زبان سومری برگردانده شده است و بابلیها اورا به امروتوک یا مردوک تغییر نام دادهاند این نام در اصل سومری امراوتو یعنی گوساله شیرخوار اوتوامده است<ref>Helmer Ringgren, (1974) Religions of The Ancient Near East, Translated by John Sturdy, The Westminster Press, p. 66.</ref>
میان دو اصطلاح مردوخ و مردوک به نظر میرسد مردوخ صحیحتر باشد که از دو بخش مر-دوخ تشکیل یافته است. بخش دوم را ممکن است به دُخ که در زبان فارسی معاصر بشکل دُخت محفوظ ماندهاست. به معنی شکل و قیافه است و دختر هم از این عنصر اقتباس شده است. بخش اوّل اصطلاح '''مر''' را به عناوین متعدد در تاریخ سراغ داریم به صورت [[مهر (ایزد)|مهر]] هم ممکن است تعبیر گردد؛ ولی مهر، به شکل دقیق در زمان [[فریدون]] در شاهنامه توصیف شدهاست:
{{شعر}}
{{ب|به فرمود تا آتش افروختند|همه عنبر و زعفران سوختند}}
{{ب|پرستیدن '''[[مهرگان]]''' دین اوست|تنآسانی و خودرن آیین اوست}}
{{ب|اگر یادگار است از او ماه '''مهر'''|بکوش به رنج ایچ منمای چهر<ref>[[شاهنامه]] نسخه مسکو. جلد یکم. روزگار [[فریدون]]، ص ۱۸</ref>}}