هو شی مین: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
ویکی پیوند
بخش بندی و ویرایش
خط ۴۸:
([[۱۹۶۹ (میلادی)|۱۹۶۹]] - [[۱۸۹۰ (میلادی)|۱۸۹۰]]) انقلابی [[ویتنام|ویتنامی]] که رهبر [[کمونیست]] این کشور از [[۱۹۴۵ (میلادی)|۱۹۴۵]] تا [[۱۹۶۹ (میلادی)|۱۹۶۹]] و اولین [[رئیس‌جمهور]] [[جمهوری دموکراتیک ویتنام]] بود.
 
== زندگی‌نامهزندگي نامه ==
'''هوشی‌مین''' با نام اصلی '''نگوین تات تان''' در ۱۹ مهٔ [[۱۸۹۰]] برابر با ۲۹ اردیبهشت ۱۲۲۹، در قصبه هوانگ ترو در نزدیکی لنگ سن به دنیا آمد. او سومین فرزند خانوادهٔ خود بود. از همان عنفوان جوانی بحث‌های پدرش با رفقای وطن پرستش، و ستم گری‌های استعمارگران فرانسوی، او را لبریز از عشق به میهن و مردمش کرد. هوشی مین از پانزده سالگی همکاری زیرزمینی با مبارزین جوان دانشگاه‌ها را آغاز کرد. پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی (۱۹۰۵–۱۹۱۰) و شکست جنبش‌های وطن پرستانه ـ که نتیجه دوری از اهداف سیاسی انقلاب ویتنام، یعنی کوتاه کردن دست استعمارگران فرانسوی و کسب استقلال ملی و از بین بردن روابط ارباب و رعیتی و پخش زمین به دهقانان، این وسیع‌ترین نیروهای انقلابی خلق ویتنام بود- برای تدریس در [[ایالت فان تیت]] عازم [[سایگون]] شد، پس از مدتی زندگی در این شهر، هوشی مین که تمایلش به آرمان‌های آزادی و حقوق مدنی و دموکراسی و علوم جدید و تکنولوژی زیاد بود، به عنوان کمک آشپز در یک کشتی فرانسوی رهسپار [[اروپا]] شد و از آنجا به [[آفریقا]] و [[ایالات متحده آمریکا|آمریکا]] رفت.
 
در این مدت باغبانی، پیشخدمتی، عکاسی و غیره کرد تا زندگی را بگذراند و در همین ایام بی عدالتی سرمایه‌داری را از نزدیک شاهد شد و خود لمس کرد. سفرهای او به کشورهای مستعمراتی آفریقا، ستم سرمایه‌داری را به او نشان داد و وی را به این نتیجه رساند که سرمایه داری همه جا بی رحم و غیرانسانی است و همه جا طبقه کارگر و مردم زحمتکش تحت فشار و [[بهره‌کشی|استثمار]] وحشیانه قرار دارند. در سال ۱۹۱۸، پس از پایان جنگ اول جهانی و پیروزی انقلاب در روسیه، او عریضه‌ای شامل ۸ ماده، تحت عنوان «حقوق ملل» به کنفرانسی که از کشورهای سرمایه داری پیروز برای تقسیم بازارهای دنیا در ورسای گرد هم آمده بودند، ارسال داشت و در آن خواستار شد که فرانسه حقوق مردم ویتنام را برای آزادی و دمکراسی و مساوات و حق تعیین سرنوشت به رسمیت بشناسد. گرچه این عریضه همانند بمبی افکار عمومی فرانسه و دیگر مستعمرات این کشور را لرزاند ولی هوشی‌مین ـ پس از آن که کنفرانس عریضه او را بی جواب گذاشت، این تجربه را بدست آورد که اظهارات [[امپریالیسم|امپریالیست‌ها]] راجع به آزادی و [[دموکراسی|دمکراسی]] و [[حقوق بشر]] تنها کلمات شیرینی بودند که برای گول زدن مردم تحت ستم از آن‌ها استفاده می‌شد.
 
== پس از جنگ جهاني اول ==
در سال ۱۹۱۸، پس از پایان [[جنگ جهانی اول|جنگ اول جهانی]] و پیروزی [[انقلاب روسیه|انقلاب در روسیه]]، او عریضه‌ای شامل ۸ ماده، تحت عنوان «حقوق ملل» به کنفرانسی که از کشورهای سرمایه داری پیروز برای تقسیم بازارهای دنیا در ورسای گرد هم آمده بودند، ارسال داشت و در آن خواستار شد که فرانسه حقوق مردم ویتنام را برای آزادی و دمکراسی و مساوات و حق تعیین سرنوشت به رسمیت بشناسد. گرچه این عریضه همانند بمبی افکار عمومی فرانسه و دیگر مستعمرات این کشور را لرزاند ولی هوشی‌مین ـ پس از آن که کنفرانس عریضه او را بی جواب گذاشت، این تجربه را بدست آورد که اظهارات [[امپریالیسم|امپریالیست‌ها]] راجع به آزادی و [[دموکراسی|دمکراسی]] و [[حقوق بشر]] تنها کلمات شیرینی بودند که برای گول زدن مردم تحت ستم از آن‌ها استفاده می‌شد.
 
== تاثير از انقلاب اكتبر ==
[[پرونده:Nguyen Aïn Nuä'C (Ho-Chi-Minh), délégué indochinois, Congrès communiste de Marseille, 1921, Meurisse, BNF Gallica.jpg|بندانگشتی|راست|190px|۱۹۲۱]]
پس از [[انقلاب اکتبر]] در روسیه، پس از خواندن تزهای [[ولادیمیر لنین|لنین]] دربارهٔ مسئله ملی و استعماری، هوشی مین چنان تحت تأثیر قرار گرفت که تنها در اتاقش قدم می‌زد و با صدای بلند، چنان‌که گویی توده‌ها را مورد خطاب قرار می‌دهد، می‌گفت: «هموطنان ستم‌کش! اینست آنچه ما بدان احتیاج داریم. اینست راه ما به رهایی». سپس در سال ۱۹۲۰، در کنگره [[حزب سوسیالیست (فرانسه)|حزب سوسیالیست فرانسه]] در شهر [[تور (فرانسه)]] شرکت جست و به همراه بهترین مارکسیست‌های فرانسوی، [[حزب کمونیست فرانسه]] را بنیانگذاری کرد. به این ترتیب هوشی‌مین یکی از نخستین اعضای حزب کمونیست فرانسه و اولین ویتنامی کمونیست نیز بود. هوشی مین با کمک حزب کمونیست فرانسه و همراه تعدادی از وطن دوستان دیگر مستعمرات فرانسه، «اتحادیه بین مستعمرات» را تشکیل داد و خود به عنوان عضو کمیته مرکزی و عضو دایم این کمیته انتخاب گردید. او با نشر «[[روزنامه لوپاریا]]» و تهیه مقالات و اعلامیه‌ها (مانند «استعمار فرانسه در مقابل دادگاه») به مبارزه خود علیه استعمار ادامه می‌داد.
 
در سوگ مرگ لنین (۱۹۲۴) هوشی‌مین چنین نوشت:{{گفتاورد|«ما عمیقاً از فقدان غیرقابل جبران [[لنین]] متاسفیم و همراه با همه مردم دنیا در غم خواهران و براداران خود شریک هستیم. مع‌هذا ما معتقدیم [[کمینترن]] و بخش‌های آن در کشورهای مستعمره رهنمودها و توصیه‌های او را دنبال خواهد کرد. لنین زمانی که زنده بود، پدر ما، معلم ما، رفیق ما و راهنمای ما بود و حال ستاره راهنمایی است که راه انقلاب سوسیالیستی را به ما نشان می‌دهد».}} او در پرتو تزهای لنینی چنین اضافه می‌کرد: «سرنوشت دنیای پرولتری به مقیاس وسیعی به مستعمرات، که غذا و نیروی قدرت‌های امپریالیستی را تهیه می‌کنند، وابسته است. اگر ما بخواهیم امپریالیسم را شکست بدهیم، باید از قطع منافع آن در مستعمرات آغاز کنیم.»
 
== پيروزي انقلاب ويتنام ==
پیروزی انقلاب اوت ۱۹۴۵ در ویتنام، این دید انقلابی هوشی‌مین را کاملاً به اثبات رسانید؛ ولی این پیروزی به آسانی بدست نیامد. هوشی‌مین با دید روشنی که از هدف‌ها و نیروهای انقلابی داشت، نشان داد که دشمن اصلی خلق ویتنام امپریالیسم و عوامل داخلی آن‌ها یعنی [[ارباب‌رعیتی|فئودال‌ها]] هستند. او ایمان راسخی به [[سوسیالیسم علمی]] و به شکست ناپذیر بودن نیروی انقلابی توده‌های زحمتکش داشت.
 
[[پرونده:Giap-Ho.jpg|بندانگشتی|190px|۱۹۴۵]]
سطر ۶۶ ⟵ ۷۱:
او همواره این جملات لنین را یادآوری می‌کرد: «بدون یک تئوری انقلابی هرگز یک جنبش انقلابی وجود نخواهد داشت. . . و فقط یک حزب که با تئوری پیشاهنگ رهبری می‌شود، می‌تواند نقش خود را به عنوان مبارز پیشاهنگ ایفا نماید.» او می‌دانست که انقلاب امر مشترک توده هاست و نه اقدام عده‌ای قلیل. انقلابیون باید آگاه باشند که کارگران و دهقانان نیروی اساسی انقلابند. او همچنین تأکید می‌کرد که انقلاب ویتنام بخشی از انقلاب جهانی است که خط مشی کمونیسم بین‌المللی را دنبال کرده‌است. هوشی‌مین افکار انقلابی [[مارکسیتی]] ـ [[لنینیستی]] را به وسیله هفته نامه جوانان و «جاده انقلاب» ترویج می‌کرد؛ ولی اختلافات سه سازمان کمونیستی ویتنامی ـ «حزب کمونیست هندوچین»، «حزب کمونیست آنام» و «فدراسیون کمونیست هندوچین» ـ که با وجود کار مداوم و بسیج توده‌ها، کار تبلیغاتی یکدیگر را بسختی مورد انتقاد قرار می‌دادند، روز به روز شدیدتر می‌شد. سرانجام هوشی‌مین، به عنوان نماینده کمینترن، توانست در فوریه ۱۹۳۰ در کولون (نزدیک هنگ کنگ) کنگره وحدت را منعقد سازد. در این کنگره، که تحت ریاست او صورت گرفت، سه سازمان کمونیستی در یکدیگر ادغام و به سازمان واحدی بنام «[[حزب کمونیست ویتنام]]» تبدیل شدند. طرح برنامه و استراتژی و اساسنامه حزبی که بوسیله هوشی‌مین تهیه شده بود، در آنجا به تصویب رسید.
 
در پرتو رهنمودهای حزب کمونیست ویتنام، که خط مشی درستی را انتخاب کرده بود، ویتنام توانست در مقابل طوفان‌های سختی که در انتظارش بود، همانند صخره‌ای مقاومت کند. هوشی مین بارها تأیید کرده بود که نخست حزب باید مستحکم گردد. چه بسیار اعضا حزب که در جنبش انقلابی ساخته شده بودند؛ ولی فرصت برای مطالعه منظم تئوری [[مارکسیسم]] ـ [[لنینیسم]] و راه و خط مشی حزب و سیاست‌های آن را نداشتند. او از سویی به اعضا یادآوری می‌کرد که در جنبش کارگری فعالیت کنند و به عضوگیری بین [[پرولتاریا]] بپردازند از سوی دیگر پیشنهاد کرد که کمیته مرکزی حزب باید کمیته‌های مسئول جهت تبلیغ و تعلیم اعضای حزب تشکیل دهد و دوره‌های کوتاه جهت آموختن برنامه سیاسی و اساسنامه حزب و تربیت کادرها برپا کند. او شعار حزب را با خواست‌های عمده خلق ویتنام مانند استقلال ملی و آزادی‌های دموکراتیک و بهتر شدن شرایط زندگی و حق شرکت حزب در فعالیت‌های قانونی تلفیق کرد. او تأکید می‌کرد که: «برای رسیدن به هدف‌های فوق باید کوشش کرد تا جبهه دمکراتیک ملی وسیعی تشکیل گردد. این جبهه نه تنها باید مردم هندوچین را . . . نه تنها مردم زحمتکش را، بلکه هم چنین وابستگان به بورژوازی ملی را نیز دربرداشته باشد.» در پرتو رهبری صحیح هوشی‌مین و کمیته مرکزی حزب، جنبش مبارزاتی توده‌ها برای آزادی‌های دمکراتیک و بهبود شرایط زندگی میلیون‌ها مردم را به خود جلب کرد و وجدان سیاسی آنان را بیدار ساخت.

=== زنداني انگليسي ها ===
از ژوئن ۱۹۳۱ تا بهار سال ۱۹۳۳ به زندان انگلیسی‌ها افتاد. کمی پیش از آغاز جنگ دوم جهانی، حزب کمونیست ویتنام به کار زیر زمینی پرداخته بود. هوشی‌مین در سال ۱۹۳۹

=== حمله [[ژاپن]] به [[ویتنام]] را پیش بینی کرده بود.===
هوشی‌مین در سال ۱۹۳۹ حمله [[ژاپن]] به [[ویتنام]] را پیش بینی کرده بود. این حمله در اوت ۱۹۴۰ صورت گرفت. استعمارگران فرانسه ویتنام را دو دستی به ژاپنی‌ها تقدیم کردند. کمیته مرکزی حزب در نوامبر ۱۹۴۰ در هفتمین پلنوم خود مشخص کرد که امپریالیست‌های فرانسه و فاشیست‌های ژاپن دو دشمن مستقیم ویتنام هستند و وظیفه آمادگی برای قیام مسلحانه برای کسب قدرت را در پیش نهاد.
 
=== هشتمین پلنوم کمیته مرکزی ===
این حمله در اوت ۱۹۴۰ صورت گرفت. استعمارگران فرانسه ویتنام را دو دستی به ژاپنی‌ها تقدیم کردند. کمیته مرکزی حزب در نوامبر ۱۹۴۰ در هفتمین پلنوم خود مشخص کرد که امپریالیست‌های فرانسه و فاشیست‌های ژاپن دو دشمن مستقیم ویتنام هستند و وظیفه آمادگی برای قیام مسلحانه برای کسب قدرت را در پیش نهاد. هشتمین پلنوم کمیته مرکزی (مه ۱۹۴۱) به ریاست هوشی‌مین، به منظور گردآوری بخش‌های مهم و وسیع مردم و برای جلب همه نیروهای انقلابی، تصمیم به تأسیس «[[ویت نام دک لپ دونگ مین]]» (جامعه استقلال ویتنام) یا به اختصار «ویت مین» را گرفت. پلنوم تصمیم گرفت که بسیج توده‌ها در مبارزه انقلابی بنام ویت مین باشد ولی خصلت پیشاهنگی حزب نه تنها باید نگه داشته شود، بلکه همچنان که جبهه وسعت می‌یابد، نقش حزب باید مستحکم و تقویت گردد. از سال ۱۹۴۱ به بعد، هوشی‌مین دستورالعمل‌هایی را برای تدارک قیام مسلحانه و بدست گرفتن قدرت صادر کرد، که مهمترین آنها در اسناد «جنگ چریکی»، «تجربه چریکی چین»، «هنر نظامی سون چو» و «چگونه باید کادرهای نظامی را تعلیم داد» منعکس است. او در اوت ۱۹۴۲ برای نخستین بار با انتخاب نام هوشی‌مین به چین رفت، ولی هنگام عبور از مرز توسط مقامات محلی [[چیانگ کای‌شک]] دستگیر شد و برای بار دوم به زندان افتاد. هوشی مین در شرایط فوق‌العاده بد زندان خیلی رنج کشید. او در یکی از اشعار خود در زندان بنام «خاطرات زندان» چنین می‌گوید: «سرسخت و بردبار هیپگاه حتی یک اینچ عقب ننشستم گرچه جسماً در عذابم، روحیه‌ام تزلزل ناپذیر است . . .»
 
=== زنداني شدن در چين ===
او در اوت ۱۹۴۲ برای نخستین بار با انتخاب نام هوشی‌مین به چین رفت، ولی هنگام عبور از مرز توسط مقامات محلی [[چیانگ کای‌شک]] دستگیر شد و برای بار دوم به زندان افتاد. هوشی مین در شرایط فوق‌العاده بد زندان خیلی رنج کشید. او در یکی از اشعار خود در زندان بنام «خاطرات زندان» چنین می‌گوید: «سرسخت و بردبار هیپگاه حتی یک اینچ عقب ننشستم گرچه جسماً در عذابم، روحیه‌ام تزلزل ناپذیر است . . .»
 
=== بيانيه استقلال و رياست جمهوري ===
این حمله در اوت ۱۹۴۰ صورت گرفت. استعمارگران فرانسه ویتنام را دو دستی به ژاپنی‌ها تقدیم کردند. کمیته مرکزی حزب در نوامبر ۱۹۴۰ در هفتمین پلنوم خود مشخص کرد که امپریالیست‌های فرانسه و فاشیست‌های ژاپن دو دشمن مستقیم ویتنام هستند و وظیفه آمادگی برای قیام مسلحانه برای کسب قدرت را در پیش نهاد. هشتمین پلنوم کمیته مرکزی (مه ۱۹۴۱) به ریاست هوشی‌مین، به منظور گردآوری بخش‌های مهم و وسیع مردم و برای جلب همه نیروهای انقلابی، تصمیم به تأسیس «[[ویت نام دک لپ دونگ مین]]» (جامعه استقلال ویتنام) یا به اختصار «ویت مین» را گرفت. پلنوم تصمیم گرفت که بسیج توده‌ها در مبارزه انقلابی بنام ویت مین باشد ولی خصلت پیشاهنگی حزب نه تنها باید نگه داشته شود، بلکه همچنان که جبهه وسعت می‌یابد، نقش حزب باید مستحکم و تقویت گردد. از سال ۱۹۴۱ به بعد، هوشی‌مین دستورالعمل‌هایی را برای تدارک قیام مسلحانه و بدست گرفتن قدرت صادر کرد، که مهمترین آنها در اسناد «جنگ چریکی»، «تجربه چریکی چین»، «هنر نظامی سون چو» و «چگونه باید کادرهای نظامی را تعلیم داد» منعکس است. او در اوت ۱۹۴۲ برای نخستین بار با انتخاب نام هوشی‌مین به چین رفت، ولی هنگام عبور از مرز توسط مقامات محلی [[چیانگ کای‌شک]] دستگیر شد و برای بار دوم به زندان افتاد. هوشی مین در شرایط فوق‌العاده بد زندان خیلی رنج کشید. او در یکی از اشعار خود در زندان بنام «خاطرات زندان» چنین می‌گوید: «سرسخت و بردبار هیپگاه حتی یک اینچ عقب ننشستم گرچه جسماً در عذابم، روحیه‌ام تزلزل ناپذیر است . . .»
با تشکیل کنفرانس ملی حزب در روز ۱۵ اوت ۱۹۴۵ و تصمیم یک قیام عمومی، پایه حکومت موقت جمهوری دمکراتیک ویتنام گذاشته شد؛ و بالاخره در ۲ سپتامبر ۱۹۴۵ در میدان بادین هوشی‌مین از طرف دولت بیانیه تاریخی استقلال را قرائت کرد. این بیانیه جوهر کارهای پیشین هوشی‌مین و ورقه زرینی در تاریخ مبارزات سرسخت و مستمر خلق ویتنام بود. در روز ۲ مارس ۱۹۴۶، در نخستین نشست مجلس ملی، هوشی‌مین به عنوان ریاست جمهوری دمکراتیک ویتنام انتخاب گشت. در ۹ نوامبر همان سال، نخستین اساسنامه جمهوری دمکراتیک ویتنام تصویب شد. هوشی‌مین روز ۴ سپتامبر ۱۹۴۶ طی قرارداد موقتی با حکومت فرانسه، فرصت کافی به نیروهای ویتنامی برای تدارک مقاومت خلقی را داد. در ۱۹ دسامبر جنگ سراسری در تمام ویتنام درگرفت. هوشی‌مین طی فراخوانی، روز ۲۰ دسامبر ۱۹۴۶، خلق ویتنام را برای مقاومت ملی علیه استعمارگران فرانسوی دعوت کرد. در طول این جنگ عظیم، هوشی‌مین ده‌ها نامه به مسئولین حزب نوشت و طی کتابی به نام «[[بگذار ما سبک کارمان را بهبود دهیم]]»، سخن خود را با کادرها و اعضای حزب ادامه داد. وی به کادرها آموخت که وطن دوستی اصیل را با انترناسیونالیسم پرولتری، در هم آمیزد.
 
== مقاومت ملی علیه استعمارگران فرانسوی ==
با تشکیل کنفرانس ملی حزب در روز ۱۵ اوت ۱۹۴۵ و تصمیم یک قیام عمومی، پایه حکومت موقت جمهوری دمکراتیک ویتنام گذاشته شد؛ و بالاخره در ۲ سپتامبر ۱۹۴۵ در میدان بادین هوشی‌مین از طرف دولت بیانیه تاریخی استقلال را قرائت کرد. این بیانیه جوهر کارهای پیشین هوشی‌مین و ورقه زرینی در تاریخ مبارزات سرسخت و مستمر خلق ویتنام بود. در روز ۲ مارس ۱۹۴۶، در نخستین نشست مجلس ملی، هوشی‌مین به عنوان ریاست جمهوری دمکراتیک ویتنام انتخاب گشت. در ۹ نوامبر همان سال، نخستین اساسنامه جمهوری دمکراتیک ویتنام تصویب شد. هوشی‌مین روز ۴ سپتامبر ۱۹۴۶ طی قرارداد موقتی با حکومت فرانسه، فرصت کافی به نیروهای ویتنامی برای تدارک مقاومت خلقی را داد. در ۱۹ دسامبر جنگ سراسری در تمام ویتنام درگرفت. هوشی‌مین طی فراخوانی، روز ۲۰ دسامبر ۱۹۴۶، خلق ویتنام را برای مقاومت ملی علیه استعمارگران فرانسوی دعوت کرد. در طول این جنگ عظیم، هوشی‌مین ده‌ها نامه به مسئولین حزب نوشت و طی کتابی به نام «[[بگذار ما سبک کارمان را بهبود دهیم]]»، سخن خود را با کادرها و اعضای حزب ادامه داد. وی به کادرها آموخت که وطن دوستی اصیل را با انترناسیونالیسم پرولتری، در هم آمیزد.
هوشی‌مین روز ۴ سپتامبر ۱۹۴۶ طی قرارداد موقتی با حکومت فرانسه، فرصت کافی به نیروهای ویتنامی برای تدارک مقاومت خلقی را داد. در ۱۹ دسامبر جنگ سراسری در تمام ویتنام درگرفت. هوشی‌مین طی فراخوانی، روز ۲۰ دسامبر ۱۹۴۶، خلق ویتنام را برای مقاومت ملی علیه استعمارگران فرانسوی دعوت کرد. در طول این جنگ عظیم، هوشی‌مین ده‌ها نامه به مسئولین حزب نوشت و طی کتابی به نام «[[بگذار ما سبک کارمان را بهبود دهیم]]»، سخن خود را با کادرها و اعضای حزب ادامه داد. وی به کادرها آموخت که وطن دوستی اصیل را با انترناسیونالیسم پرولتری، در هم آمیزد.
 
هوشی‌مین دیگر کشورهای جهان را در ژانویه ۱۹۵۰ برای به رسمیت شناختن جمهوری دمکراتیک ویتنام دعوت کرد. این دعوت وسیله اتحاد جماهیر شوروی و دیگر کشورهای سوسیالیستی و دمکراتیک بزودی جامه عمل پوشید. در دومین کنگره حزب (ژانویه ۱۹۵۱) هوشی‌مین خاطر نشان ساخت که: «کنگره، کنگره مقاومت است و وظیفه اش به پیروزی رساندن کامل مقاومت.» وی در جمع‌بندی تجربه سیاست «اتحاد ملی وسیع» این شعار معروف خود را مطرح ساخت: اتحاد، اتحاد، اتحادی وسیع موفقیت، موفقیت، موفقیتی عظیم.