جنگ ایران و عثمانی (۱۷۳۵–۱۷۳۰): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۱۸:
[[پرونده:Flag of the Ottoman Empire (1453-1844).svg|22px|border]] [[احمد پاشا]] (پاشای عراق){{سخ}}[[پرونده:Flag of the Ottoman Empire (1453-1844).svg|22px|border]] [[توپال عثمان پاشا]]{{KIA}}
{{سخ}}[[پرونده:Flag of the Ottoman Empire (1453-1844).svg|22px|border]] [[عبدالله پاشا کوپریلی زاده]] (پاشای مصر){{KIA}}{{سخ}}[[پرونده:Flag of the Ottoman Empire (1453-1844).svg|22px|border]] [[سرخای خان لزگی]]|قوای۱=|قوای۲=|خسارات۱=|خسارات۲=|خسارات۳=|یادداشت=}}
در بین سال‌های ۱۷۳۰ تا ۱۷۳۵ برابر با ۱۱۰۸ تا ۱۱۱۳ خورشیدی بین نیروهای [[امپراتوری صفوی]] و [[امپراتوری عثمانی]] درگیری و جنگ‌هایی روی داد. پس از آنکه عثمانی نتوانست با حمایتش سلطنت [[هوتکیان]] را در ایران نگاه دارد، مناطق غرب ایران که توسط سلسله هوتکی به عثمانیان اعطا شده بود، مجدداً در خطر باز پس گیری به وسیله امپراتوری تازه احیا شده ایران قرار گرفت. فرمانده نیرومند صفویان، نادر، به عثمانی‌ها دستور داد تا عقب‌نشینی کنند که عثمانی‌ها نادیده گرفتند و در نتیجه مجموعه ای از نبردهای دنباله داری که طرفین هرکدام در پی پیروزی و برتری بر دیگری بود روی داد که تقریباتقریباً پنج سال به درازا انجامید. در نهایت با پیروزی ایران در [[نبرد مراد تپه]]، عثمانی‌ها درخواست صلح کردند و تمامیت ارضی ایران را به رسمیت شناختند و همچنین برتری و حاکمیت ایران بر [[قفقاز]] را پذیرفتند.
 
== جنگ صفویان و عثمانی ۱۷۳۰–۱۷۳۲ ==
خط ۲۷:
نادر پس از اینکه افاغنه را در هرات سرکوب کرد توجه خود را به غرب کشور معطوف کرد برای این امر او با مطیع ساختن ترکمن‌ها و افاغنه بدین مقصود رسید و با عُده و عده فراوان به سوی غرب حرکت کرد تا اینکه به اصفهان رسید [[شاه طهماسب دوم|شاه طهماسب]] مشغول به عیش و عشرت کرد و با تأیید بزرگان او را از سلطنت عزل کرد ۱۴ربیع الاوّل ۱۱۴۵/ ۴سپتامبر۱۷۳۲ و پسر هشت‌ماهه او را به سلطنت انتخاب کرد و خود نایب السلطنه شد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ایران در زمان نادر شاه|نام خانوادگی=مینورسکی|نام=|ناشر=دنیای کتاب|سال=۱۳۸۷|شابک=|مکان=تهران|صفحات=ص ۱۶|ترجمه=رشید یاسمی}}</ref>
 
== جنگ نادر با عثمانی هاعثمانی‌ها ==
نادر پس از خلع [[شاه طهماسب دوم]] برای جنگ با [[عثمانی]] ابتدا عازم [[کرکوک]] شد و پس از رسیدن نیروهای آذربایجان به او بغداد را به محاصره گرفت ۲۵ شوال ۱۱۴۵/ ۱۰ آوریل ۱۷۳۲. نادر قریب یک سال بغداد را در محاصره داشت و با اینکه قحطی در میان مردم آنجا افتاد احمد پاشا دلیرانه مقاومت کرد. عاقبت سلطان عثمانی سردار شهیر خود [[توپال عثمان پاشا]] را که مدّتها در اروپا در جنگهای با مسیحیان مجرّب شده و به پیروزی‌هایی به دست آورده بود با ۱۰۰۰۰۰ تن سپاهی به مدد احمد پاشا فرستاد. با آمدن قوای تازه‌نفس [[توپال عثمان پاشا]] سپاهیان ایران منهزم گشته و به کرمانشاه رفتند و احمد پاشا نیز در توانست بغداد را نجات دهد ۷ صفر ۱۱۴۶/ ۲۰ ژوئیه ۱۷۳۳. نادر پس از اینکه عده و عُده بسیاری را جمع کرد در ۲۲ ربیع‌الثانی ۱۱۴۶ از [[همدان]] عازم عراق عرب شد و در کنار رود دیاله بیست هزار نفر سپاهیان عثمانی را که در آنجا مقیم بودند مغلوب و پراکنده‌ساخت و با اینکه در اینجا شنید که محمّد خان بلوچ حاکم کهگیلویه و خوزستان طغیان کرده به آن اعتنایی ننمود و راه کرکوک را پیش گرفت و در قریه لیلان سه فرسنگی [[کرکوک]] سپاه توپال عثمان پاشا را شکست داد سپس بطرف دیاله برگشت تا سپاه خراسان و کرمان و اردلان و کرمانشاه نیز برسند و برای گرفتن بغداد حرکت کنند. برگشتن نادر به طرف دیاله [[توپال عثمان پاشا]] را باین خیال انداخت که سردار ایران به علّت ضعف قوا عقب‌نشینی کرده به همین پندار به عقب او تاخت ولی سپاه او در مقابله با لشکریان ایران شکست خوردند و توپال عثمان پاشا کشته شد. در اوایل جمادی‌الثانیّ ۱۱۴۶ احمد پاشا والی بغداد با نادر بنام دولت عثمانی صلح کرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ ایران از آغاز تا انقراض سلسله قاجاریه|نام خانوادگی=پیرنیا و اقبال آشتیانی|نام=حسن، عباس|ناشر=خیام|سال=۱۳۸۰|شابک=|مکان=تهران|صفحات=ص ۷۱۹}}</ref>
 
== جنگ نادر با عثمانی‌ها پس از سرکوب شورش محمد خان بلوچ ==
{{اصلی|نبرد مراد تپه}}
نادر چون خاطرش از جانب [[محمدخان بلوچ|محمّد خان بلوچ]] آسوده شد از اصفهان به سوی آذربایجان رفت و در اردبیل معلوم بر او شد که پاشایان عثمانی از قبول مصالحه‌ای که او و احمد پاشا بسته بودند نارضایتی دارند و دولت [[عثمانی]] نیز عبدالله پاشا کوپریلی‌زاده والی مصر را با لشکری تازه بسمت ایران روانه داشته و اختیار جنگ و صلح را به او داده استداده‌است. خان افشار بدون تأمّل از اردبیل به شروان که تحت تسلط سرخای خان لکزی دست نشانده سلطان عثمانی بود تاخت و در ۲۵ ربیع الاوّل ۱۱۴۷ از نهر کورا گذشته داخل [[شماخی]] شد و سرخای فرار کرد و از پاشایان مقیم [[تفلیس]] و [[گنجه]] کمک خواست. نادر سردار معروف خود [[طهماسب قلی خان جلایر]] را که از کار فارس و دفع محمّد خان بلوچ آسوده شده بود به تعقیب سرخای فرستاد و سرخای پس از یکی دو شکست دیگر که از دست سپاهیان ایران به بلاد [[چرکس]] گریخت و [[داغستان]] به تصرّف درآمد. نادر پس از آسوده شدن خیالش از [[داغستان]] به [[گنجه]] رفت و صفی خان بغایری را هم به محاصره تفلیس فرستاد. نادر به مدد تعلیمات سفیر روس و مهندسینی که به دعوت او از باکو آمدند محاصره را شدّت داد روس‌ها به دلیل دخالت خان کریمه در روسیه در بهار سال ۱۱۴۸ در گنجه عهدنامه اتحادی بر ضدّ عثمانی با ایران بستند. در موقعی که نادر و سرداران او به محاصره این چهار قلعه مشغول بودند عبد اللّه پاشا با ۰۰۰، ۷۰ سوار و ۰۰۰، ۵۰ پیاده برای رویارویی با سپاه نادر به حدود ایروان آمد و در جلگه باغ آورد یا مرادتپّه با او روبرو شد. نادر در ۲۶ محرّم ۱۱۴۸ در این محلّ لشکر عثمانی را شکستی عظیم داد. در نتیجه این فتح گنجه و تفلیس هر دو تسلیم شدند لیکن [[ایروان]] و [[قارص]] هنوز پایداری می‌کردند. اولیای عثمانی احمد پاشا والی بغداد را مأمور عقد صلح با طهماسب قلی‌خان کردند و حاضر شدند که ایروان را هم تسلیم کنند بشرط آنکه قارص بتصرّف ایشان بماند. باین ترتیب در اوایل سال ۱۱۴۸ صلح سابق بین عثمانی و طهماسب قلی‌خان از طرف [[باب عالی]] تصویب شد و ولایات غربی و شمال غربی ایران مسترد گردید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ ایران از آغاز تا انقراض سلسله قاجاریه|نام خانوادگی=پیرنیا و اقبال آشتیانی|نام=حسن، عباس|ناشر=خیام|سال=۱۳۸۰|شابک=|مکان=تهران|صفحات=ص ۷۲۳}}</ref>
 
== پانویس ==