تفاوت میان نسخه‌های «لودویگ فویرباخ»

|نام کامل='''لودویگ آندریاس فوئرباخفویرباخ'''

فویرباخ با [[کارل مارکس]] نیز مکاتبه داشت و مارکس و [[انگلس]] هردو از کارها و افکار او تأثیر گرفتند. مارکس جزوه «[[تزهائی درباره فویرباخ]]» را در جریان فراگذشتنگذشتن از اندیشه‌های فویرباخ نوشت.

فویرباخ به عنوان عضوی از «[[هگلی‌های جوان]]»، به نقد آنچه که فروکاست هگلی جوهر انسان به خودآگاهی می‌نامید، پرداخت و تلاش نمود تا ارتباط میان [[ایده‌آلیسمایدئالیسم]] فلسفی و مذهب را ثابت کند. در رد فلسفه [[هگل]] و دفاع از [[ماتریالیسم]]، نقد [[ایده‌آلیسمایدئالیسم]] و مذهب، فویرباخ بر طبیعت «بیولوژیک» خالص و فردی آدمی تأکید کرد. او اندیشه را به صورت فرایندی صرفاً انعکاسی می‌دید و در فهم‌اش از تاریخ یک ایده‌آلیستایدئالیست باقی‌ماند. با این حال نقد او بر ایده‌آلیسمایدئالیسم هگلی بستر کار [[مارکس]] و [[انگلس]] را فراهم نمود. فویرباخ که مارکس او را «فاتح راستین فلسفه قدیم» می‌نامید، دو سال پیش از مرگ‌اش به حزب سوسیال دموکراتیک آلمان پیوست، اما از نظر سیاسی فعال نبود و همواره اختلافات خود را با [[مارکس]] حفظ کرد.