۲۶۸
ویرایش
Nahid royyni (بحث | مشارکتها) |
|||
'''پارادخش'''<ref>{{یادکرد وب|کد زبان=en|نشانی=http://dictionary.obspm.fr/index.php?formSearchTextfield=paradox&formSubmit=Search&showAll=1|عنوان=An Etymological Dictionary of Astronomy and Astrophysics - 1|بازبینی=2017-05-21}}</ref> '''یا ناسازنما'''، '''پارادوکس''' یا '''متناقضنما''' به هر گزاره یا نتیجهای گفته میشود که با گزارههایِ قبلیِ گفته شده در همان نظریه یا دستگاهِ نظری، و یا با یکی از باورهایِ قویِ پیشزمینه، شهودِ عقلی و یا باورِ عمومی در تناقض باشد. اگر پارادوکس به معنایِ تناقض با یکی از گزارههایِ همان نظریهای باشد که پارادوکس در آن پدید آمده این امر یک ضعفِ جدی برایِ آن نظریه محسوب شده و آن را بیاعتبار میکند. اما پارادوکسهایِ بسیاری وجود دارند که نه با دستگاهِ نظریای که از آن پدید آمدهاند، بلکه با باورِ عمومیِ ما در تناقض اند. برایِ این قبیل «پارادوکس» ها در واقع این نامِ دقیقی نیست.
'''پارادوکس''' در [[منطق]] به [[حکم]] یا احکامی ظاهراً صحیح گفته میشود که منجر به [[تناقض]] میشوند یا با شهود مطابقت نمییابند. در عین حال به جملات متناقض و حتی مخالف که یک حقیقت واحد را بیان میکنند نیز پارادوکس میگویند.
با دقت در پارادوکسها معمولاً مشخص میشود که یا از ابتدا تناقضی در مسئله وجود نداشته یا جوابی که در نگاه اول
شناخت این ابهامها و حل کردن پارادوکسها باعث پیشرفتهای بسیاری در علوم تجربی، ریاضیات و فلسفه
== پارادوکسها در منطق ==
=== پارادوکسهای حقیقی ===
پارادوکسهای حقیقی به ما نتایجی را ارائه میدهند که هر چند در وهله اول مهمل، عجیب یا
=== پارادوکسهای مجازی ===
=== تناقض ===
پارادوکسهایی که در
بعضی اوقات دسته چهارمی برای پارادوکسها استفاده شدهاست:
خود ناتوصیف، کلمه ای است که خودش را توصیف نمیکند.
پس کلمه
=== پارادوکس دوقلو در نسبیت خاص ===
▲{{اصلی|پارادوکس های دوقلو}}
صورت پارادوکس[ویرایش]
فرض
راه حل[ویرایش]
=== پارادوکسِ دروغگو ===
=== پارادوکسِ تپه شن یا مویِ سر ===
یک دانه شن را در نظر بگیرید. مطمئناً این یک دانه یک تپه شن محسوب نمیشود. حالا فرض کنیم تعدادی دانه شن داریم که هنوز آنقدر نشدهاند که تپه شن به حساب بیایند. اگر به این تعداد فقط یک دانه اضافه کنیم مطمئناً ناگهان یک تپه نخواهیم داشت.
همین استدلال را میشود با مویِ سر انجام داد و نتیجه گرفت که همهٔ انسانها کچل اند!
==== راه حل ====
این معضل به این دلیل پدید میآید که قواعدِ شفاف و دقیقِ [[منطق|منطقِ]] [[منطق کلاسیک|کلاسیک]] را به کلماتِ ذاتاً مبهمِ [[زبان طبیعی|زبانِ طبیعی]] اعمال کردهایم. حال یا باید بگوییم زبانِ انسان ایراد دارد و ابهام یک ضعف است، و یا اصالت را به زبان داده و بگوییم زبان هرچه هست به همین صورت درست است، این منطقِ کلاسیک است که ایراد دارد. دراینصورت باید منطقی بسازیم که در آن گزارهها بتوانند ابهام داشته باشند، یعنی گاهی نه صددرصد صادق و نه صددرصد کاذب باشند، بلکه ارزشی بینابین را اختیار کنند. به این نوع منطق [[منطق فازی|منطقِ فازی]] گفته میشود.
== جستارهای وابسته ==
== منابع ==
{{پانویس}}
* Richard A.
* هاک سوزان، فلسفهٔ منطق، ترجمهٔ محمد علی حجتی، کتابِ طه، ۱۳۸۲
* Oxford Dictionary of Philosophy
* R. M. Sainsbury (
* W. V. Quine (
* Michael Clarke (
* Derek Parfit (
* Saul Smilansky (۲۰۰۷). ۱۰ Moral Paradoxes.
{{منطق}}
|
ویرایش