غلامرضا دادبه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز مسأله --> مسئله وپ:همزه با استفاده از AWB
خط ۲:
'''غلامرضا دادبه''' مشهور به (جانسوز) ایرانشناس، نویسنده و استاد موسیقی و آواز ایرانی است.
 
== زندگینامهزندگی‌نامه ==
(جانسوز) در چهاردهم فروردین ماه سال ۱۲۹۹ خوشیدی در شهر [[اصفهان]] متولد گردید. کودکی و جوانی را در این شهر سپری کرد و در دوران جـوانیجوانی به کار شناخت عرفان ایرانی و خدمت در خانقاه‌های گوناگون ایران پرداخته‌است کار پژوهش و شناسایی تاریخ و فرهنگ ایران را از خانقاه‌های سراسر ایران دنبال کرد.
 
دادبه در سالهای جوانی نزد [[سیدرحیم اصفهانی]] و پس از آن نزد [[حسین ساعت‌ساز]] (آواز و تار) را فراگرفت. وی شاگردانی نیز تربیت کرده استکرده‌است. از آثار آوازی او کاست برگ سبز شماره ۱۱۵ و اجراهای خصوصی با اساتیدی چون [[حسن کسایی]]، [[احمد عبادی]]، [[محمد موسوی]] و … را می توانمی‌توان یاد کرد.
 
آنچه در کار پژوهش دادبه فراترین پایگاه را در زندگانی علمی و فرهنگی او پدید آوردهپدیدآورده است شناخت و چیرگی بی مانند او به تاریخ و فرهنگ ایران باستان بود که در بسیاری از دانشگاه‌های ایران به کار تدریس آن پرداخته بود و هزاران دانشجو در این رهگذر از دانش و بینش تاریخی و فرهنگی وی بهره مندبهره‌مند گشته‌اند.
چهل سال در دانشگاه‌های ایران به تدریس در زمینه خدمت به فرهنگ و تاریخ ایران بدور از نام و آوازه سپری کرد.
چکیده دیدگاه هایدیدگاه‌های وی شامل دست نوشته‌های برجای مانده از او نزد شاگردان و فرزندش آریاسب دادبه نگهداری می‌شود.
 
== خاندان ==
وی اصالتاً از روستانشینان [[شهرستان دشتی]] [[استان بوشهر]] بوده که پس از سال‌ها رنج و تحمل مشقت‌های فراوان به یکی از موسیقیدانان بزرگ مبدل گشت.
 
پدر وی شیخ غلامحسین حاجیانی از خاندان کهن و تاریخی حاجیانی [[ابن مقفه]] در روستای مسیله عبدی (از توابع [[کاکی]] [[شهرستان دشتی]]) در [[استان بوشهر]] بدنیا آمده و در سن بیست سالگی برای تحصیل راهی نجف شده و در آنجا از شاگردان [[آخوند ملا محمدکاظم خراسانی]] و جهانگیرخان قشقایی و ... بوده و به توصیه جهانگیرخان قشقایی به همراه دوست خود شیخ ناصرعلی (اسدالله) ایزدگشسب راهی سفر شرق شده و با سختی هایسختی‌های فراوان به سبزوار رسیده تا از محضر ملاهادی سبزواری درس بگیرد ولی وقتی به آنجا می رسدمی‌رسد ملا هادی فوت کرده بود آنها از آنجا به بیدخت گناباد رفته و به سلطان‌علیشاه گنابادی ارادت پیدا می کندمی‌کند و پس از سالها زندگی در بیدخت به اصفهان می رودمی‌رود و آنجا را برای زندگی انتخاب می کندمی‌کند و ازدواج می کندمی‌کند و تا پایان عمر به تدریس می پردازدمی‌پردازد و صاحب فرزندانی میشودمی‌شود که غلامرضا (استاد دادبه) یکی از آنها می باشدمی‌باشد.
 
== شاگردان ==
از ایشان دو فرزند به نامهای ویشتاسب و آریاسب پای به دنیا گذاشتند که هر دو از پدر بهره‌مند گشته و هم سو و هم آوای پدر در کار شناخت و پژوهش فرهنگ و تاریخ و هنر ایران باستان همگام شدند. استاد دادبه شاگردانی نیز تربیت کرده از جمله:
* [[محمدرضا شجریان]]،
* [[علی‌رضا افتخاری]]، سال ۱۳۶۰ که استاد تاج به دیار باقی شتافتند علیرضا افتخاری به نزد استاد "«دادبه"» رفت. استادی که علی‌رغم اینکه استاد معروفی در زمره موسیقی ایران نبود، اما دارای گوش و هوش موسیقایی قوی بود و سهم به سزایی در احیای دشتی داشت. استاد دادبه با افتخاری آواز و دو بیتی محلی و نیز صدا سازی کار کرد.
* [[کیخسرو پورناظری]]،
* [[سارا کسروی]]،
* [[کیارش بزرگ منسب]]،
* [[سیمین حقی]]،
* [[غلامحسین استرآبادی]]،
* [[زرین حقی]]،
* [[محی الدین دشتستانی تباردشتستانی‌تبار]]،
* [[محمد موسوی]]
 
و ... اشاره کرد.
 
== در نگاه شاگردان ==
استاد [[شجریان]] اینچنین از دادبه می‌گوید:
«از سال ۱۳۵۸، بعد از انقلاب، من با آقای دادبه یکی از اساتید اندیشه و مردی عارف که سررشتهٔ موسیقی داشتند، آشنا شدم و دائماً در جلسات راجع به دیدگاه هنر و بنیادهای هنر و جامعه‌شناسی هنر و دوران‌شناسی هنر صحبت و بحث می‌کرد ... ردیف و تصنیف کار نمی‌کردند و یک مقدار شیوهٔ دشتستانی را از ایشان گرفتم. شاید مهم‌ترین بخش زندگی هنری من آشنایی با ایشان است و درک کلاس ایشان از سال ۵۸ که هنوز هم ادامه دارد.» (استاد شجریان: کتاب راز مانا)
 
استاد دادبه بیشترین تاثیرتأثیر فکری را در من داشته و ما را دگرگون کرد. او نشان داد انسانیت مهم‌ترین مسئله‌است. زندگی و تلاش برای انسان و آرمان‌های انسانی، کلیدی بود تا استاد دادبه توجه مرا به آن معطوف کند تا سعی کنم آثار هنری و آواز را در جهت نیل به این مقصود پیش برم.
 
== درگذشت ==