نیکلای دوم: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
ترجمه دقیق تر از ویکی‌پدیای انگلیسی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۰:
| religion = [[کلیسای ارتدوکس شرقی|ارتدوکس شرقی]]
}}
'''نیکُلای الکساندروویچ رومانوف''' یا '''نیکلای دوم''' (به [[زبان روسی|روسی]]:Никола́й II یا Никола́й Алекса́ндрович Рома́нов)(زاده ۱۸ مه ۱۸۶۸ - مرگ ۱۷ ژوئیه ۱۹۱۸) واپسین [[تزار]] [[روسیه]]، پادشاه [[لهستان]] و [[گرانددوک]] [[فنلاند]] بود. لقب کامل او ''«نیکولای دوم، امپراتور و فرمانروای مطلق سراسر روسیه»'' بود. او از سال ۱۸۹۴ تا ۱۹۱۷ - که ناچار به کناره‌گیری شد - به فرمانروایی پرداخت. او نشان داد که از اداره کشور آشوب‌زده‌اش و نیز ارتش که درگیر [[جنگ جهانی یکم]] بود ناتوان‌ است. فرمانروایی او با [[انقلاب ۱۹۱۷ روسیه]] به پایان رسید. وچند چندیماه پس از آناین اوانقلاب، نیکلای و خانواده‌اش به دست [[بلشویک]]ها کشته شدند. [[کلیسای ارتدکس روسیه]] پس از تقدیس نیکلای رومانوفنیکلای، وی را نیکلای ''«قدیس رنج‌کشیده»'' خواند.
 
== خانواده و آغاز زندگی ==
خط ۴۸:
او هنگامی که شانزده‌ساله بود شیفته [[آلکساندرا فیودوروفنا|شاهدخت آلکساندرا]] شد. [[آلکساندرا فیودوروفنا|شاهدخت آلکساندرا]] دختر لویی چهارم ([[گرانددوک]] ایالت هسه) و نوه دختری ملکه پرآوازه انگلستان [[ملکه ویکتوریا]] بود که در آن زمان تنها ۱۲ سال داشت. پدر و مادر نیکلای دوم با این زناشویی همداستان نبودند و دوست داشتند پسرشان در راستای پیمان اتحاد با [[فرانسه]] با شاهدختی از فرانسه پیمان زناشویی ببندد.
 
نیکلای در جوانی سفری به [[ژاپن]] کرد. او در آنجا در حال بازدید از یک نیایشگاه بود که یکی از باورمندان آن‌جا که تاب بودن یک ناباور را در نیایشگاه نداشت با شمشیر بدو تاخت که با واکنش به‌هنگام پسرخاله‌اش جان به‌در برد و تنها پیشانی نیکلای زخمی شد. این رویداد به کینه او از ژاپن انجامید که یکی از نتایجش، وقوع [[جنگ روسیه و ژاپن]] در سال‌های ۱۰۴۱۹۰۴ تا ۱۹۰۵ میلادی بود.
 
تزار از همسرش [[آلکساندرا فیودوروفنا|شاهدخت آلکساندرا]] چهار دختر و یک پسر داشت. پسرش الکسی به بیماری [[هموفیلی]] دچار بود. تزار با توجه به موقعیت شکننده‌اش این بیماری را از مردم پنهان می‌کرد. همسرش [[آلکساندرا فیودوروفنا|شاهدخت آلکساندرا]] چون از درمان پسرش ناامید شده بود، به عرفان و صوفی‌گری روی آورده‌بود و به مقدسین گرایش پیدا کرده‌بود. یکی از این مردان مقدس [[گریگوری راسپوتین]] بود که در بهبود پسرش گویا به کامیابی‌هایی رسید.
 
== جنگ جهانی اول ==
به دنبال [[ترور آرشیدوک فرانتس فردیناند]] به دست یک ملی‌گرای [[صرب‌ها|صرب]] در ۲۸ ژوئن ۱۹۱۴ میلادی، نیکلای دوم در آغاز جنگ برای پشتیبانی از [[صربستان]] دودل بود چون می‌دانست جنگ با امپراتوری [[اتریش-مجارستان]] به معنای جنگ با [[امپراتوری آلمان]] است. از سوی دیگر در آن زمان، جو [[پان‌اسلاویسم]] (اسلاو گرایی)، در آنمنطقه زمانوجود داشت. این جو، سبب پشتیبانی روس‌ها از صرب‌ها بودشد. بسیج نیروی روس‌ها و پیشروی‌شان به سوی مرزهای امپراتوری اتریش-مجارستان، به مداخله امپراتوری آلمان که با امپراتوری اتریش-مجارستان پیمان دفاعی داشتند انجامید و شعله‌های جنگ زبانه کشید. روس‌ها اگرچه در برابر [[امپراتوری عثمانی]] و امپراتوری اتریش-مجارستان به پیروزی‌هایی دست‌یافتند، ولی توانایی برابری مقابل امپراتوری آلمان را نداشتند و کار در جبهه شرق به کندی پیش می‌رفت. سرانجام نیکلای دوم به این اندیشه افتاد که خودش شخصاً اداره جنگ را در دست گیرد. در نتیجه بر خلاف اندرز رایزنان، پسرخاله‌اش [[گرانددوک نیکلای]] که جنگ‌سالاری ورزیده بود را کنار گذاشت و خودش جای او را در فرماندهی جنگ گرفت. پیامدش این بود که روسیه به سرعت [[لهستان]] را از دست داد. همچنین دوری نیکلای دوم از پایتخت سبب شد که نتواند جلوی پیشروی انقلاب را بگیرد. اداره دولت به دست [[آلکساندرا فیودوروفنا|شاهدخت آلکساندرا]] افتاده بود. شاهدخت آلکساندرا در نزد توده‌های مردممردم، یک آلمانی نه چندان خوش‌نام بود. همچنین [[راسپوتین]] در امور کشورداری دخالت می‌کرد. تزار نیز، سفارش کسانش را برای کنار گذاشتن [[راسپوتین]] نمی‌پذیرفت. گسترش شایعه‌ها دربارهٔ رابطه [[آلکساندرا فیودوروفنا|شاهدخت آلکساندرا]] با [[راسپوتین]] به خشم گروهی از درباریان و سپس به کشته‌شدن [[راسپوتین]] به دست گروهی از ایشان در ۱۶ دسامبر ۱۹۱۶ انجامید.
 
== پایان پادشاهی و مرگ ==
[[پرونده:Czar Nicholas II of Russia (1868-1917) (1905).ogv|بندانگشتی|تزار روسیه سوار بر اسب، ۱۹۰۵]]
در سال ۱۹۱۵ سن‌پترزبورگ دچار آشوب‌شد و گروهی از سربازان سر به شورش برداشتند. تزار به اندرز کسانی که او را به انجام اصلاحات برای پیشگیری از انقلاب می‌خواندند توجهی نکرد. در سال ۱۹۱۷ کمبود خوراک در [[پتروگراد]] (نام تازه [[سن پترزبورگ|سن‌پترزبورگ]]) منجر به شورش مردم برای یافتن نیازهایشان شد. نیکلای دوم مجبور به کناره‌گیری گردید. او در آغاز می‌خواست به سود پسرش الکسی کنار برود، ولی چون اونیکلای و خانواده‌اش ناچار بودند به تبعید بروند، پزشکان به نیکلای دوم هشدار دادند که پسرش دور از پدر و مادر زمان درازی نخواهد زیست، سپس تزار تصمیم داشت برادرش گرانددوک میخائیل را به جانشینی خود بگمارد؛ ولی میخائیل پذیرش تاج و تخت را به رأی مردم سپرد و پیشنهاد تزار را نپذیرفت. در ادامه این رویدادها [[انقلاب روسیه (۱۹۱۷)|انقلاب بلشویکی]] توانست بنیاد سه سده فرمانروایی [[دودمان رومانوف]] بر روسیه را در هم کوبد.
 
در ماه مارس ۱۹۱۷ دولت موقت، اقدام به بازداشت نیکلای دوم و خانواده‌اش در کاخی در ۱۵ کیلومتری جنوب پتروگراد کرد. جایی که نیکلای دوم و خانواده‌اش برای مدتی در برابر انقلاب مردم محافظت شده و راحتی نسبتاً مناسبی در آنجا داشتند. در اوت ۱۹۱۷ دولت [[الکساندر کرنسکی]]، تزار و خانواده‌اش را به [[توبولسک]] در [[کوه‌های اورال]] فرستاد. در اکتبر ۱۹۱۷ که بلشویک‌ها بر سر کار آمدند به سخت‌گیری بر خانواده نیکلای دوم پرداختند. در این هنگام [[جنبش سفید]] به ستیز با انقلاب پرداخت و جنگ درونی همه سویه‌ای آغاز شد. سپس تزار و خانواده‌اش را به دژ جنگی [[یکاترینبورگ]] که در دست نیروهای [[بلشویک]] بود فرستادند.
 
در ساعت ۰۲:۳۳ بامداد ۱۷ ژوئیه ۱۹۱۸ میلادی نیکلای دوم، [[آلکساندرا فیودوروفنا|همسرش]] و هر پنج فرزندشان، به همراه پزشک خانوادگی‌ و سه خدمت‌کار در زیرزمین آن دژ تیرباران شدند. مأموران اجرای قتل‌عام، به گریه نیکلای دوم در آخرین لحظهلحظات عمرش اشاره می‌کنند. پیکرهایشان را در اسید گذاشتند و بازمانده لاشه‌شان را به خاک سپردند. هشتاد سال پس از آن در سال ۱۹۹۸ پیکرهای ایشان شناسایی گردید و در آیینی با حضور [[بوریس یلتسین]] با آیین مسیحیان دوباره و این بار در [[سن‌پترزبورگ]] به خاک‌سپرده شدند.
 
== تقدس ==
در سال ۱۹۸۱ نیکلای دوم و خانواده نزدیکش از سوی «کلیسای ارتدکس در تبعید روسیه» جایگاه [[قدیس|قدیسی]] یافتند و [[شهید]] شناخته‌ شدند. در ۱۴ اوت ۲۰۰۰ نیز «کلیسای ارتدکس روسیه» نیز، آنان را قدیس شناخت.
 
== منابع ==