دادائیسم: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Wikimostafa (بحث | مشارکتها) ←شیوه ی خلق آثار: ابرابزار |
Wikimostafa (بحث | مشارکتها) ابرابزار |
||
خط ۴:
== کلمه «دادا» ==
کشف این کلمه به اعضای گوناگون محفل [[کاباره ولتر]] نسبت داده
واژهٔ «دادا» در زبان فرانسه به معنی «اسب اسباببازی» است. همچنین معنای «همه یا هیچ» نیز از آن استنباط میشود. برخی آن را به معنای «بابا» در مقابل ماما دانستهاند.<ref>{{یادکرد کتاب
این واژه در واقع با بازکردن فرهنگ لغت و دیدن اولین لغت، به صورت کاملاً اتفاقی انتخاب
«دا، دا» همچنین در زبان رومانیایی به معنای «بله، بله» است که میتوانسته توسط [[یانکو]] و [[تزارا]] تکرار شده باشد.
== پیشزمینه و انگیزهها ==
دادائیسم را میتوان زاییدهٔ ناامیدی، اضطراب و هرج و مرج ناشی از آدمکشیها و خرابیهای جنگ جهانی اول دانست. دادائیسم زبان حال کسانی است که به پایداری و دوام هیچ امری امید ندارند، در واقع دادائیسم با همه چیز مخالف است حتی با دادائیسم.<ref>روزنامه شرق/شماره ۸۵۷/صفحه ۱۷/مقالهٔ داستان دوشهر</ref> غرض پیروان این مکتب طغیانی بر ضد هنر، اخلاق و اجتماع بود. آنان میخواستند بشریت و در آغاز ادبیات را از زیر یوغ عقل و منطق و زبان آزاد کنند و بیشک چون بنای این مکتب بر نفی بود ناچار میبایست شیوهٔ کار خود را هم بر نفی استوار و عبارتهایی غیرقابل فهم انشا کنند. در واقع دادا واکنشی است انقلابی به پیامدهای ناگوار جنگ جهانی اول. با شروع جنگ، انتشار کتابها و مجلات متوقف شد و این امر، سبب رکود ادبیات و هنر در جهان گردید. اوضاع نابسامان و آشفته، حتی افکار هنرمندان را مشوش نموده بود. در همان سالها، نوجوانانی پا به عرصه اجتماع نهادند که بلافاصله از آغوش خانواده و مدرسه، رهسپار میدانهای جنگ میشدند. روشن است که آنها در بدو ورود به جامعه با چه صحنههایی مواجه میشدند؛ صحنههایی مانند مرگ، نابودی، ویرانی، قتل و خون ریزی و اسارت. این عامل سبب شد آنها به همه قرار دادهای اجتماعی، سیاسی و حتی هنری بدبین گردند و این قوانین را عامل جنگ و ویرانی بدانند. آنان امیدی به بازگشت ثبات و آرامش جهان نداشتند. از این رو، پس از جنگ، واکنشی ناگهانی و ویرانگر از خود نشان دادند و مکتب دادائیسم را پایهگذاری کردند.<ref group="4">رضا سید
=== آغاز ===
دادای اروپایی در سال ۱۹۱۶ در زوریخ توسط گروهی از هنرمندان و نویسندگان بنیاد گرفت که [[تریستان تزارا]]، شاعر [[رومانی|رومانیایی]] و مارسل ژانکو، از آن جمله بودند. بسیاری از روشنفکران اروپایی در طول جنگ جهانی اول در سوئیس که در طول جنگ بیطرف باقیماند پناه گرفتند در نتیجه یک فضای هنری زنده و پویا در این کشور بهوجود آمد.<ref name="لینتن۱۳۸۲، ص ۴۹۲">لینتن(۱۳۸۲)، ص ۴۹۲</ref>
شاید بتوان دادا را تاحدی واکنشی نیهیلیستی و آنارشیستی در برابر جنگ جهانی اول دانست. دادا بر عقل گریزی، و عزم بنیادستیزانه برای مبارزه با قراردادها و نهادهای هنریِ موجود
=== شیوهٔ خلق آثار ===
خط ۴۳:
=== مرکز فعالیتها ===
مرکز فعالیتهای دادائیستی در زوریخ «کاباره ولتر» بود، کلوپ شبانهای که در فوریهٔ ۱۹۱۶ به وسیلهٔ [[هوگو بال]]، شاعر و موسیقیدان [[آلمان|آلمانی]]، تأسیس شد. خواندن شعرهای بیمعنا، که گاه به تکرار در یک زمان، همراه با موسیقی گوشخراش، از جمله برنامههای معمول این کاباره بودند. در تابستان ۱۹۱۶، لفظ «دادا» به جای نام [[ولتر]]، که نویسندهٔ بزرگ اخلاق و طنزپرداز بود، برای نامیدن کار و هدف این گروه برگزیده شد. اعمال و رفتار غیر متعارف در این کلوپ شبانه موجب شکایت ساکنان اطراف آن شد در نتیجه، در ۱۹۱۷ به اجبار تعطیل گردید.<ref name="لینتن۱۳۸۲، ص ۴۹۲" /><ref>لینتن(۱۳۸۲)، ص ۱۴۸</ref>
=== پایان و تأثرات ===
اگر چه عقاید و رفتار دادائیستها مبتنی بر ویرانگری و نقض همه امور عقلانی و قوانین اجتماعی بود، اما در پس این ویرانگری، آنها در پی خلق دنیایی زیبا و عاری از جنگ و نفرت بودند. به عقیده آنها هنرمند باید در پی خلاقیت باشد و این خلاقیت را در وجود خود جستجو کند. سنتهای گذشته نباید ذوق و قریحه او را محدود سازد.<ref>{{یادکرد کتاب
دادا، جنبش هنری که به عنوان طغیانی در برابر سرخوردگیهای ناشی از جنگ جهانی اول بود، تا ۱۹۲۲ ادامه یافت. [[پل ویریلیو]] متفکر فرانسوی دادائیسم را نتیجه واکنش هنرمندان اتریشی به ارزشهای محافظه کارانه در میانه جنگ جهانی اول میداند و معتقد است دادائیسم شورشی علیه ارزشهای مسلط آن زمانه
== گسترش دادا در نقاط دیگر جهان ==
=== برلین ===
دادا در اواخر جنگ به آلمان انتقال یافت و به ویژه در [[برلین]] رنگ سیاسی به خود گرفت و [[میلیتاریسم]] و [[ناسیونالیسم]] را مورد حمله قرار داد.<ref name="لینتن۱۳۸۲، ص ۴۹۲" />
=== نیویورک ===
[[نیویورک]] همزمان با زوریخ به یکی از مراکز فعالیتهای دادائیستی تبدیل شد و [[مارسل دوشان]]، [[منری]] و [[فرانسیس پیکابیا]] در زمرهٔ فعالان اصلی آن بودند.<ref>لینتن(۱۳۸۲)، ص۱۴۹۲</ref>
=== پاریس ===
در پاریس، فرانسیس پیکایا، آرتور کراوان و ژاک واشه مکتب دادای پاریس را بنیان گذاشتند.
سطر ۷۶ ⟵ ۷۸:
* {{یادکرد|فصل= |کتاب=تارخ هنر مدرن|نویسنده=لینتن، نوربرت|ترجمه=رامین، علی|ناشر=نشر نی |چاپ=اول |شهر=تهران |کوشش= |ویرایش= |صفحه= |سال=۱۳۸۲ |شابک=}}
* داد، سیما، فرهنگ اصطلاحات ادبی، چاپ دوم، ۱۳۷۵
*
* سید حسینی، رضا،
*
* سفر دادائیسم به دور دنیا، علی امینی نجفی، سایت فارسی
* روزنامه شرق شماره ۸۵۷
* وبگاه [http://www.persianbook.net/structure/viewpoint.php?bid=16&start=200 آی کتاب] (برداشت آزاد با یادکرد منبع)
|