برتراند راسل: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات: جایگزینی پیوند جادویی شابک با الگو شابک |
برچسب: متن دارای ویکیمتن نامتناظر |
||
خط ۷۷:
پس از آن به همراه برادرش فرانک (که هفت سال از خودش بزرگتر بود) تحت کفالت پدربزرگاش جان راسل، نخستین ارل راسل قرار گرفت. راسل از او به عنوان پیرمردی مهربان و ویلچرنشین یاد میکند. در [[۱۸۷۸ (میلادی)|۱۸۷۸]] پدربزرگاش درگذشت و برتراند و فرانک تا زمان بلوغ با قیومیت بیوهٔ جان راسل، پرورش یافتند.
او در زندگینامهٔ خود بیان
=== راسل جوان، ورود به دانشگاه و اخراج از آن ===
خط ۱۲۹:
=== فلسفه، منطق و نظریات مذهبی و اجتماعی ===
[[پرونده:راسل در کهولت.jpg|چپ|150px|بندانگشتی|راسل در کهولت]]
علاوه بر ریاضیات، بخش مهمی از شهرت برتراند راسل به سبب نظریاتش در زمینه [[فلسفه تحلیلی]] است.<ref>[http://plato.stanford.edu/entries/russell/ دائرةالمعارف فلاسفه استانفورد]</ref> راسل از پایه گذاران منطق جدید<ref>{{یادکرد|فصل=وصفها و وجود: آیا یونانیان زئوس را میپرستیدند؟|کتاب=منطق|نویسنده=گراهام پریست|=بهرام اسدیان|ناشر=نشر ماهی|چاپ=اول|شهر=تهران|کوشش=|ویرایش=|صفحه=صفحهٔ ۴۸|سال= ۱۳۸۷|شابک=}}</ref> و بنیانگذاران اصلی فلسفه تحلیلی
برتراند راسل یکی از مشهورترین فیلسوفان [[خداناباور]] قرن بیستم و از منتقدان برجسته اعتقاد و عمل مسیحی بودهاست. پارهای از نوشتجات وی در این زمینه در کتابی تحت عنوان [[چرا مسیحی نیستم|چرا مسیحی نیستم؟]] جمعآوری شدهاند.
البته او همانگونه که در مناظره با فردریک کاپلستون میگوید، مدعی توانایی در اثبات عدم وجود خدا نیست اما چند سال بعد
راسل در ''من یک خداناباورم یا یک ندانم گرا؟'' در سال [[۱۹۴۷ (میلادی)|۱۹۴۷]] میگوید:
خط ۱۴۵:
در کتاب [[قدرت (کتاب)|قدرت]] دربارهٔ سیاستمداران میگوید:
{{نقل قول|کسب قدرت هرچه بیشتر، هدف حاکمان سیاسی بشری است همچنانکه قانون جاذبه، در اجسام، حاکم است… فقط با کشف این رمز که قدرت طلبی، عامل
راسل در کتاب ''اخلاق و سیاست در جامعه'' مینویسد:
خط ۳۹۱:
|جنگ ویتنام، ۱۹۶۱–۱۹۷۵م
|-
|مشکلات جهانی افزایش جمعیت مجموعه مقالات شامل: ۱ـ فشار جمعیت و جنگ…[
|احمد کتابی
|[تهران]: چاپخانه خوشه، ۱۳۵۱.
خط ۴۳۶:
|راسل، برتراند راسل، ۱۸۷۲–۱۹۷۰م. Russell, Bertrand Russell
|-
|الفبای شهروند خوب و تاریخ جهان در
| رضی هیرمندی تصویرگر: فرانسیسکا تمرسون زیر نظر شورای ادبی
|تهران: افق، ۱۳۸۶.
|