ارباب‌رعیتی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Roar-of-the-persia (بحث | مشارکت‌ها)
←‏فئودالیسم در ایران: لعنت بر انسان دروغگو.
خط ۱۸:
نظام فئودالی طرح‌ریزی نشده بود، بلکه در واکنش به آشفتگی اجتماعی پیامد سقوط امپراتوری روم رشد و نمو پیدا کرد و گسترش یافت. نظام فئودالی نظم تازه‌ای برقرار کرد و زنجیرهٔ فرمان‌روایی تازه‌ای را به وجود آورد که جایگزین زنجیره‌ای شد که از امپراتور و سنا تا ایالات، شهرها و شهرکها هم تداوم داشت.
 
فئودالیسم در مرحله‌ای از [[قرون وسطی]] شکل گرفت که واگذاری زمین از نوع فیف جایگزین واگذاری [[بنه فیس]] شد. اصطلاح نظام ارباب رعیتی یعنی آمریت اربابی یک فئودال ([[دهقان]]ی)<ref name="vajehyab.com" /> بر کشاورز ([[سرف]]/ serf) که بر روی ملک او به کشت و کار مشغول بود. در نظام ارباب- رعیتی الزامی است که با زور مستقل از ادارهٔ تولیدکننده بر او تحمیل می‌شود که برخی درخواستهای سرورش را به شکل پرداخت جنسی، نقدی یا خدمات بیگاری باید انجام دهد. این عامل مجبور کننده ممکن است [[نیروی نظامی]] فئودال و یا سنتی باشد که از حمایت نوعی [[رویهٔ قضایی]] برخوردار است.
 
=== ظهور فئودالسیم ===
خط ۲۴:
 
=== سوگند وفاداری ===
فئودالیسم در مرحله‌ای از [[قرون وسطی]] شکل گرفت که واگذاری زمین از نوع فیف جایگزین واگذاری بنه فیس شد. اصطلاح نظام ارباب رعیتی یعنی آمریت اربابی یک فئودال بر [[کشاورز]]ی ([[سرف]]؛ serf) که بر روی ملک او به کشت و کار مشغول بود. در نظام ارباب- رعیتی الزامی است که با زور مستقل از ادارهٔ تولیدکننده بر او تحمیل می‌شود که برخی درخواستهای سرورش را به شکل پرداخت جنسی، نقدی یا خدمات بیگاری باید انجام دهد. این عامل مجبور کننده ممکن است [[نیروی نظامی]] فئودال و یا سنتی باشد که از حمایت نوعی [[رویهٔ قضایی]] برخوردار است.
 
در نظام فئودالی، دو [[نجیب زاده]] با هم قول و قراری می‌گذاشتند. یکی، خادم که به انجام پاره‌ای وظایف متعهد می‌شد که مهم‌ترین آن‌ها خدمت نظامی بود. نجیب زادهٔ دیگر که ارباب یا سالار ([[لرد]]) نامیده می‌شد، در عوض این خدمات از خادم ([[واسال]]) حمایت می‌کرد و نیازهای اساسی او نظیر خوراک و پوشاک را تأمین می‌نمود. تعهدی که خادم می‌داد به صورت «سوگند وفاداری» بود.
خط ۳۰:
[[پرونده:Hommage du comté de Clermont-en-Beauvaisis.png|بندانگشتی|[[اوماژ]] [[کلرمون]] فرانسه]]
وفاداری برای خادم یک [[تیول]] به همراه می‌آورد که اصطلاح فئودال از آن ریشه می‌گیرد. تیول بخششی بود که امتیازات معینی را به واسال می‌داد. ممکن بود حقّ استفاده از یک دارایی خاص ارباب به واسال واگذار شود که می‌توانست هرچیزی از یک [[قلعه]] تا کل یک [[ایالت]] باشد.
با این حال، تیول‌ها لزوماً با ملک و دارایی ارتباطی نداشتند و تیول یک خادم ممکن بود مجوز جمع‌آوری مالیات‌ها، ضرب سکّه و یا تعیین و وصول جریمه‌ها باشد.
 
غالباً ارباب‌ها به خادم‌ها علاوه بر تیول، مصونیت نیز می‌بخشیدند که به ایشان اجازه می‌داد قوانین خود را وضع کنند و [[دادگاه]]‌های خود را به راه بیندازند. تیول و مصونیت معمولاً در ازای این داده می‌شد که [[واسال]] خادم تعداد معینی سرباز در اختیار سپاه اربابش قرار دهد.
خط ۳۹:
هیچ‌کس دیگری از جمله [[کشیش]]ان دون پایه، نمی‌توانستند واسال شوند و حتی در میان طبقه فرادست همه واسال نبودند اگر چه اکثر ایشان واسال بودند.
 
در نظام فئودالی هم ارباب و هم واسال حقوق و وظایفی داشتند. ارباب متعهد می‌شد از واسال خود و تیول او محافظت کند و برای این منظور در صورت لزوم به جنگ برود. ارباب همچنین متعهد می‌شد که مواظب باشد در صورتی که یک واسال به شکستن سوگند خود و یا هر جرم دیگری متهم شد، این فرصت را داشته باشد که در برابر همتایان خویش از خود دفاع کند.
 
در عوض واسال نیز متعهد می‌شد که در خصوص مسائل نظامی و سیاسی هم به ارباب و همدیگر واسال‌های ارباب مشاوره بدهد. واسال همچنین قول می‌داد که به اربابش، به ویژه در امور نظامی، یاری رساند؛ بنابراین، اگر اربابش فرمان می‌داد، وسال می‌بایست، مجهز به ساز و برگ و زره کامل، به جنگ برود. با این حال، برای این که جنگ برا ی واسال بیش از حد وقت گیر و پرهزینه نشود، این خدمت نظامی به چهل روز در سال محدود می‌شد.
خط ۱۰۴:
در دوره‌ی [[هخامنشیان]] بردگی ممنوع بود. اولین پادشاه هخامنشی کوروش بزرگ، بر روی کتیبه‌ی خود نبشته است که من کورش بزرگ حتی برای ساخت دیوار حقوق پرداختم و به برده‌گیری پایان دادم. بهمین دلیل [[استوانه کوروش]] به نشانه‌ی نهایت بشردوستی بر سردر سازمان ملل متحد قرار گرفته است. این رویه تا پایان سلطنت خاندان هخامنشیان ادامه داشته است.
 
ولی در اواخر دورهٔ [[اشکانیان]] پویش تبدیل اعضای آزاد جماعتها به رعایای وابسته به ارباب زمین نسبت به گذشته سریعتر گردید. طی قرنهای دوم و چهارم میلادی جماعتها یا توسط اربابان بزرگ تجزیه گشتند، و یا به جماعتهای وابسته‌ای که اعضای آن از آزادی کامل برخوردار نبودند، و مورد [[بهره‌کشی]] قرار می‌گرفتند، تبدیل شدند.<!--آغاز {{نیازمند منبع}}-->{{fix |link=ویکی‌پدیا:نیازمند منبع#نیازمند منبع |text=نیازمند منبع |class=noprint Template-Fact}}<!--پایان{{۱}}-->
 
در دورهٔ [[ساسانیان]] جماعتهای خود مختار آزادی خود را از دست دادند، و یا به زمین‌های سلطنتی تبدیل شدند یا از طرف [[شاهان ساسانی]] به اشرافی که از پرداخت مالیات معاف بودند، اهداء گردیدند. در نتیجه بسیاری از مالکین کوچک و اعضای جماعتهای آزاد به منظور فرار از ظلم مأمورین مالیات و نظامیان یا زمین خود را ترک کردند، و یا زمین خود را در اختیار اربابان قدرتمند گذاشتند و به التجاء آنها درآمدند. این پویش از یک سوی به پیدایش زمینداران بزرگ کمک کرد، و از سوی دیگر مالیات دریافتی دولت را شدیداً کاهش داد.<!--آغاز {{نیازمند منبع}}-->{{fix |link=ویکی‌پدیا:نیازمند منبع#نیازمند منبع |text=نیازمند منبع |class=noprint Template-Fact}}<!--پایان{{۱}}-->
 
=== پس از حمله اعراب‌ ===
خط ۱۱۷:
این روند پس از [[انقلاب مشروطه]] نیز ادامه داشت و زمینداران توانستند موقعیت ممتاز خود را حفظ کنند و این امر از آنجا مشهود است که برای مثال در پنج دوره نخست مجلس تا پایان [[حکومت قاجار]]، زمینداران مجلس را در کنترل خود داشتند. نسبت نمایندگان زمینداران از ۲۱درصد در دوره اول مجلس (۲۶–۱۳۲۴) به ۳۰ درصد در دوره دوم (۲۹–۱۳۲۷) و ۴۹ درصد در دوره پنجم (۱۳۰۴–۱۳۰۲ش) افزایش یافت.
 
قشرها مسلط در اوایل دوره [[رضاشاه]] همچون اواخر دوره قاجار شامل [[خاندان سلطنتی]]، کارمندان سطح بالای اداری، زمینداران بزرگ، خان‌های عشایر، علمای با نفوذ و تجار ثروتمند بودند. در پایان [[عصر پهلوی]] تغییرات مهمی چه از لحاظ اندازه و چه از لحاظ ترکیب طبقاتی در این قشرها صورت گرفت. این تغییرات مشتمل بود بر جایگزینی نخبگان متخصص و اداری جدید به جای سیاستمداران کهنه‌کار قدیمی که اغلب از زمینداران سنتی و رؤسای [[ایلات]] بودند. در نخستین مراحل تثبیت حکومت رضاشاه، منزلت اجتماعی زمینداران بزرگ افول کرد. اما پس از آن، زمین‌داران بزرگ تا اواخر [[دهه ۱۳۳۰]] نقش فعال و فزاینده‌ای در عرصه سیاست محلی و ملی ایفا کردند. چرا که آنها طی این دوره بیشتر کرسی‌های مجلس را اشغال کردند و حتی از قدرت سیاسی بیشتری در سطح محلی برخوردار شدند. از سالهای دهه اول ۱۳۰۰ تا دهه سی، دو سوم نمایندگان مجلس را زمینداران و یا کسانی که از خانواده زمیندار بودند، تشکیل می‌دادند.
 
=== اصلاحات ارضی ===