قضیه: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
Yamaha5Bot (بحث | مشارکتها) تمیزکاری با ویرایشگر خودکار فارسی |
||
خط ۱۲:
یک قضیه باید با صراحت بیان شود تا به عنوان یک گزاره رسمی شناخته شود. با این وجود، نظریهها معمولاً در زبان طبیعی، و نه در یک فرم کاملاً نمادین بیان میشود، با این هدف که خواننده میتواند یک گزاره رسمی تولید کند.{{مدرک}}
این در ریاضیات متداول است که تعدادی از فرضیهها را در یک زبان داده شده انتخاب کنند و اعلام کنند که این نظریه شامل تمام اظهارات قابل اثبات از این فرضیهها میباشد. این فرضیهها اساس بنیادین قضایا را تشکیل میدهد که اصل موضوع نامیده میشود. رشته ریاضیات به عنوان مطالعات تئوری اثبات زبان رسمی، اصول موضوع و ساختار اثباتها است.
بعضی قضایا بدیهی هستند به این معنا که به طور واضحی از تعاریف، اصول موضوع و سایر قضایا نتیجهگیری شدهاند و نکته شگفتآوری را شامل نمیشوند. از سویی دیگر بعضی از قضایا عمیق اند زیرا ممکن است اثبات آنها طولانی یا دشوار باشد
برخی قضایا اثباتهای شناخته شدهای دارند که به راحتی قابل پیادهسازی نیست. برجستهترین نمونه قضیه چهار رنگ و حدس کپلر است. هر دو قضیه طی یک جستجوی محاسباتی که بعدها توسط یک برنامه کامپیوتری تأیید شد اثبات شدهاند. در ابتدا، بسیاری از ریاضیدانان این شکل از اثبات را قبول نمیکردند، اما به طور گستردهای پذیرفته میشدند. ریاضیدان Doron Zeilberger حتی اظهار داشت که این نوع از اثبات، اثباتی باطل است.
بسیاری از قضایای ریاضی را میتوان به محاسبات سادهتر کاهش داد، از جمله چندجملهای، مثلثاتی و هویت فوق هندسی.{{مدرک}}
خط ۲۰:
== رابطه با نظریههای علمی ==
قضایا در ریاضی و نظریات در علوم اساساً از نظر معرفتشناسی متفاوت هستند. یک نظریه علمی نمیتواند اثبات شود؛ صفت کلیدی آن ابطال است؛ یعنی پیش بینیهایی دربارهٔ جهان طبیعی میکند که با آزمایشها قابل آزمایش است. هرگونه عدم توافق بین پیش بینی و آزمایش، نادرستی نظریه علمی
با این حال، درجههایی از تجربه گرایی و جمعآوری دادههایی که در کشف قضیههای ریاضی شرکت داشتند، وجود دارند. با انتشار یک الگو، بعضی مواقع با استفاده از کامپیوتر قدرتمند، ریاضیدانها ممکن است ایدهای از آنچه میخواهند اثبات کنند، و در بعضی موارد، برنامهریزی برای چگونگی راه در مورد آنچه میخواهند اثبات کنند داشته باشند. برای مثال، حدس کلتز برای شروع اعداد تا حدود ۲٫۸۸ *۱۰۱۸ تأیید شده است. فرضیه ریمن برای ۱۰ تریلیون صفر تابع زتا تأیید شده است. هیچیک از این گزارهها اثبات شده به حساب نمیآیند.{{مدرک}}
خط ۴۷:
انتهای اثبات ممکن است با حروف Q.E.D.(quod erat demonstrandum) علامت گذاری شود یا با یکی از علامات "□" یا "∎" به معنی پایان اثبات میباشد که به وسیله پائول هالموس به دنبال موارد استفاده آنها در مقالات مجلات معرفی شد.
سبک دقیق بستگی به نویسنده یا انتشارات دارد. بسیاری از انتشارات، ساختارها یا ماکروهایی برای حروف چینی در سبکهای خانگی فراهم میکنند.
در یک قضیه معمول آن است که بوسیله تعاریفی، مفهوم دقیق شرایط و اصطلاحات استفاده شده در قضیه را شرح میدهند، مقدم بشوند. همچنین معمول است که یک قضیه بوسیله تعداد گزارهها یا لمها که در اثبات استفاده شدهاند، مقدم بشوند. هر چند، لمها معمولاً در اثبات قضیه جا داده میشوند، چه همراه با اثباتهای تودرتو
استنباطها یا نتایج یک قضیه یا بین قضیه و اثبات مطرح میشود یا مستقیماً بعد از اثبات. بعضی اوقات، استنباطها اثباتهایی برای خودشان دارند که توضیح میدهند چرا در اثبات قضیه استفاده شدهاند.{{مدرک}}
خط ۵۶:
== قضایا در منطق ==
منطق، به ویژه در زمینه اثبات قضیه، قضایا را همانند جملات و گزارههای یک زبان رسمی به حساب میآورد (که به آن فرمول گفته میشود). گزارههای یک زبان رشتههای نمادها هستند و ممکن است به طور گسترده به حرفهای پوچ و فرمولهای خوش فرم تقسیم شوند. مجموعهای از قوانین قیاس، که قانون تبدیل و دگرگونی
مجموعههای متفاوت قوانین استنتاج به تفاسیر گوناگونی از آن چیزی ختم میشود که به معنای بیانی یک قضیه است.{{مدرک}}
بعضی از قوانین استنتاج و زبانهای صوری بر آن شده بودند که استدلال ریاضیاتی به دست آورند؛ رایجترین مثال مورد استفاده منطق مرتبه اول میباشد. سایر روشهای استنتاجی مدت و شرایط بازنویسی را توضیح میدهد. مانند قوانین کاهش برای حساب لاندا.{{مدرک}}
|