جنبش استقلالطلبی هند: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Yamaha5Bot (بحث | مشارکتها) تمیزکاری با ویرایشگر خودکار فارسی |
|||
خط ۱۹:
[[پرونده:Clive.jpg|بندانگشتی]]
[[پرونده:Tipu death.jpg|بندانگشتی]]
تاجران اروپایی نخستین بار با ورود کاوشگر [[پرتغالیها|پرتغالی]] به نام [[واسکو دو گاما]] در سال [[۱۴۹۸ (میلادی)]] در بندر [[کالیکوت]]، به منظور بررسی شرایط خرید و فروش ادویه سود آور، به سواحل هندوستان رسیدند. تنها یک قرن بعد از آن، هلندیها و انگلیسیها چندین پایگاه مرکزی تجاری را در شبه قاره هند تأسیس کردند، که نخستین آنها یک پایگاه تجاری انگلیسی بود که در سال ۱۶۱۲ و در سورات شکل گرفت. بعد از قرن ۱۷ و اوایل قرن ۱۸، بریتانیا از نظر نظامی پرتقال و هلند را شکست داد، ولی همچنان با فرانسویها که قصد داشتند در شبه قاره برای خودشان پایگاهی تأسیس کنند مخالفت میکرد. سقوط [[امپراتوری مغول]] در نیمه اول قرن ۱۸ فرصتی را برای بریتانیا فراهم کرد که پایگاه محکمی را در سیاست هند برای خود ایجاد کنند. بعد از [[نبرد پلاسی]] در ۱۷۵۷ که در آن ارتش بنگال [[کمپانی هند شرقی]] تحت فرماندهی [[رابرت کلیو]]، موفق شد [[سیراج اود دالا]]، [[نواب بنگال]]، را شکست دهد، توانست خود را به عنوان بازیگر اصلی در امور هند معرفی کرده، و مدت کوتاهی بعد، پیرو [[جنگ بوکسار]] در ۱۷۶۴، حقوق اداری مناطق [[بنگال]]، [[بیهار]] و [[اوریسا|اودیسا]] را به دست آورد. بعد از شکست [[تیپو سلطان]] بخش اعظم هند جنوبی، یا مستقیماً تحت قانون انجمن قرار گرفتند
در سال ۱۸۵۳، بخشی از دستورالعملها و قوانین انگلیس، در مدارس هند پیاده شد. نخبگان هندویی که در مغرب زمین تحصیل کرده بودند به دنبال راهی بودند تا آیین هندو را از شیوههای اجتماعی بحثانگیز شامل سیستم طبقاتی وارنا، ازدواج کودکان و ساتی پاک کنند. جوامع ادبی و نیز اجتماعاتی برای بحث و مناظره در [[کلکته]] و [[بمبئی]] شکل گرفتند که به پایگاهی برای مباحثات سیاسی باز تبدیل شدند.
خط ۵۸:
(آنها آگاهی مردم را در رابطه با داشتن استقلال از طریق شعر، نمایش و سخنرانی افزایش میدادند). دهههای بعد از شورش را میتوان دوره رشد آگاهی سیاسی مردم، ظهور افکار عمومی، و پیدایش رهبران هندی در سطوح ملی و منطقهای دانست. دادابهای نارجی انجمن هند شرقی را در ۱۸۶۷ و [[سارندرانات بانرجی]] انجمن ملی هند را در ۱۸۷۶ تأسیس کردند.
با الهام گرفتن از پیشنهاد [[ای. او. هیوم]]، که یک خدمتکار بازنشسته دولت بریتانیا بود، هفتاد و سه نفر نماینده هندی در ۱۸۸۵ با یکدیگر ملاقات کرده و [[کنگره ملی هند]] را تأسیس کردند. آنها عمدتاً از نوخاستگان و نخبگان موفقی بودند که در مغرب زمین تحصیل کرده و به مشاغلی نظیر تدریس، روزنامهنگاری، و قانون مشغول بودند. در آغاز، کنگره هیچ ایدئولوژی تعریف شدهای نداشت و تنها به برخی از منابعی که برای یک سازمان سیاسی ضروری است دسترسی داشت. در عوض، به عنوان جامعهای عمل میکرد که هر ساله وفاداریش را به حکومت بریتانیا ابراز میکرد. کنگره همچنین در مورد برخی از موضوعاتی که کمتر بحثانگیز بودند، نظیر حقوق مدنی،
تأثیر گروههای مذهبی-اجتماعی مانند [[آریه سماج|آریا سماج]] (که توسط [[سوامی دایاناند ساراسواتی]] شکل گرفته بود) و [[بی راهمو ساماج]] (که توسط [[راجارام موهان روی]] و دیگران شکل گرفته بود) در اصلاحات جامعه هند مشهود بود. کار مردانی نظیر [[ویوکاناندا|سوامی ویوکاناندا]]، [[راماکریشنا|راماکریشنا پارامهانسا]]، [[سری اوروبیندو]]، V.O. Chidambaram Pillai، [[سوبرامانیا بی هاراتی]]، [[بانکیم چاندرا چاترجی]]، [[سید احمد خان]]، [[رابیندرانات تاگور]]، و [[دادابهای نارجی]]، به همراه زنانی نظیر [[خواهر نیودیتای]] اسکاتلندی-ایرلندی اشتیاق و علاقهای را برای احیای دوباره و آزادی در مردم به وجود آورد. این بازبینی مجدد تاریخ بومی هندوستان توسط محققان هندی و اروپایی باعث پیدایش روحیه ناسیونالیزم (ملت گرایی) در میان هندیها شد.
خط ۲۴۵:
* M.L.Verma ''Sarfaroshi Ki Tamanna'' (4 Volumes) ۱۹۹۷ [[دهلی]] Praveen Prakashan.
* Mahaur Bhagwandas ''Kakori Shaheed Smriti'' ۱۹۷۷ [[لکهنو]] Kakori Shaheed Ardhshatabdi Samaroh Samiti.
* South Asian History And Culture Vol. -2 pp.
{{پایان}}
|