بازی‌های کودکان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
با فرض حسن نیت ویرایش 5.200.131.5 (بحث) خنثی‌سازی شد. (توینکل)
خط ۲۱:
[[پرونده:Auca - Claudine Bouzonnet.jpg|بندانگشتی|نگاره‌ای قدیمی از بازی‌های کودکان، [[سده ۱۸ میلادی]]]]
 
'''بازی‌های کودکان''' به[[بازی‌های گروهی]] [[کودکان]] گفته می‌شود که ممکن است توسط [[بزرگسالان]] نیز انجام شود که معمولاً در کوچه، مدرسه و یا حیاط خانه‌ها انجام می‌شود. بازی‌های ورزشی شناخته شده مانند فوتبال شامل این مقاله نمی‌شوند.
 
[[بالا بلندی]]، [[توپ چرخی]]، [[تیله بازی]]، [[خاله بزغاله]]، [[خروس جنگی]]، [[زو (بازی)|زو]]، [[شاه و وزیر]]، [[الک دولک]]، [[شمع گل پروانه]]، [[عمو زنجیر باف]]، [[قایم باشک]]، [[قلعه (بازی)|قلعه]]، [[کلاغ پر]]، [[گل یا پوچ]]، [[لی لی]]، [[هفت‌سنگ]]، [[وسطی]] و … از بازی‌های قدیمی [[کودکان ایرانی]] هستند. برخی از بازی‌های قدیمی اکنون فراموش شده‌اند.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی= http://www.dw.de/flashcms/kinderspiele/fa/fa_kinderspiele_popup.htm|عنوان= بازی‌های فراموش شده کودکان ایرانی | ناشر = دویچه‌وله فارسی |تاریخ = |تاریخ بازبینی= ۱۷ دی ۱۳۹۱}}</ref>
خط ۴۰:
* '''موچ''' یا '''دستم به خاک مرتضی علی''': برای متوقف کردن بازی برای گفتن حرفی مهم استفاده می‌شود. بصورت ''من موچم'' و ''موچ'' استفاده می‌شود.
* '''جرزنی''': وقتی کسی [[تقلب]] می‌کند سایر هم بازی‌ها برای اعتراض اصطلاح ''جرزنی'' یا ''جرزدن'' را استفاده می‌کنند.
* '''نخودی''': فردی که در آمار بازی زیاده آمده‌است و هیچ‌کس ایده‌ای ندارد که چه نقشی می‌توان به او سپرد و یا از نظر سنی از بقیه کوچک‌تر است و بازی‌کنان می‌خواهند دل‌شکستگی حاصل نشود، در نتیجه نقشی سفید(احتمالاً بیطرف) به عنوان نخودی وارد بازی می‌شود.
 
== بازی‌های کودکانه بر پایه حروف الفبا ==
خط ۹۰:
نام دیگر این بازی احتمالاً استپ آزاد است. در این بازی که به وسیله تعدادی بازیکن به همراه یک توپ انجام می‌شود (تعداد نفرات نامحدود)، توپ توسط فرد شروع کننده بازی به هوا پرتاب می‌شود، همزمان با پرتاب توپ به هوا نام شخصی از بازیکنان حاضر توسط پرتاب کننده با صدای رسا گفته می‌شود. فردی که نام او برده شده سعی می‌کند که توپ را بدون اصابت آن به زمین بگیرد. در این حین دیگر بازیکنان شروع به دویدن و دور شدن از آن منطقه می‌نمایند.
 
فردی که نام او برده شده در صورتی که موفق به گرفتن توپ شد، دوباره عمل پرتاب توپ به هوا و صدا زدن نام یکی دیگر از بازیکنان را انجام می‌دهد. در صورتی که موفق به گرفتن توپ نگردید، آنگاه به دنبال توپ دویده و سعی می‌نماید هرچه سریعتر توپ را بگیرد. به محض گرفتن توپ می‌گوید: " استوپ ". بازیکنان دیگر به محض شنیدن کلمه استوپ موظف هستند در هر جایی که هستند، توقف نمایند. شخصی که توپ را در دست دارد، می‌تواند به دلخواه به طرف هر کسی که [[نزدیک تر]] بوده و یا هر کس که وی مایل است، توپ را پرتاب نماید. در این حالت هیچیک از بازیکنان مجاز به حرکت نمی‌باشند.
 
در صورتی که توپ به فرد مورد نظر برخورد نمود، یک امتیاز منفی به ضرر فردی که توپ به او برخورد نموده منظور شده و بازی مجدداً توسط او آغاز می‌شود. در صورتی توپ به وی برخورد ننماید یک امتیاز منفی به ضرر شخص پرتاب کننده منظور گردیده و بازی مجدداً توسط او آغاز می‌شود. بازی با همین چرخه تکرار شده تا امتیاز منفی شخصی به عدد مورد توافق و از پیش تعیین شده‌ای برسد. در این حالت دیگر بازیکنان به غیر از شخص دارای امتیاز منفی وارد شور شده و نامی مستعار برای وی انتخاب می‌نمایند. از اینجا به بعد وی را با [[نام مستعار]] انتخاب شده می‌خوانند (در هنگام پرتاب توپ به هوا).
خط ۲۰۴:
 
;بازی رنگها
نام دیگر این بازی «رنگه به رنگه» و یا احتمالاً «حساب گرجه فرنگی» است. ابتدا یک نفر به اصطلاح گرگ می‌شود. سپس گرگ و سایر بازیکنان شعری نظی این شعر را می‌خوانند.
 
گرگ: حساب گرجه فرنگی
خط ۲۸۱:
با صدای چی... ؟! با صدای گربه... ! میو، میو، میو...
 
تا عمو زنجیرباف نام حیوانی را بر زبان آورد، سرگروه همراه با سایر بازیکنان، صدای حیوان مورد نظر را درآورده و به راه می‌افتند و از زیر دست‌های به هم داده عمو زنجیرباف و نفر دوم می‌گذرند، به جز همان نفر دوم که به صورت کت بسته، پشت به بچه‌ها قرار می‌گیرد. سرگروه دوباره شعر را شروع می‌کند و عمو زنجیرباف با نام حیوانی آن را تمام می‌کند و آنها از زیر دست به هم داده نفری که کت بسته پشت به بچه‌ها ایستاده و نفر سوم عبور می‌کنند. در نتیجه نفر سوم نیز دست‌هایش پیچ خورده و پشت به بچه‌ها قرار می‌گیرد. خلاصه این بازی را تا جایی انجام می‌دهند که همه بچه‌ها غیر از سرگروه و عمو زنجیرباف، کت بسته و پشت و رو شوند و یا به عبارتی زنجیر شوند! در اینجا سرگروه و عمو زنجیرباف گفتگو می‌کنند:
 
عموزنجیرباف... ! بعله... ؟
خط ۳۲۱:
;کلاغ‌پر
{{اصلی|کلاغ‌پر}}
در این بازی یک نفر که اصطلاحاً اوستا نامیده می‌شود با نام بردن اسم حیوانات و گاهی وقتها اشیا و یا آدمها، مهارت کودکان در زمینه تشخیص پرندگان از سایر موجودات را تقویت می‌کند. به این ترتیب که بچه‌ها به صورت حلقه‌ای گرد هم می‌آیند و [[انگشت اشاره]] خود را در مرکز دایره قرار می‌دهند و با شنیدن نام پرنده دست خود را به نشانه پرواز بلند می‌کنند و کسی که اشتباهاً در موردی غیر از پرندگان دست خود را بلند کند بازنده‌است و از حلقه مسابقه خارج می‌شود و این روند تا باقی‌ماندن یک نفر ادامه پیدا می‌کند. لطافت این بازی به اجرای سریع و ابراز هیجان کودکان می‌باشد.
== گ ==
;گانیه
خط ۳۲۹:
;گاو گوسال
{{اصلی|گاو گوسال}}
بازی اینطور است که ابتدا پنج سنگ کوچک یا شیئ دیگر که هر کدام سنبل یک چیز است را تهیه می‌کنیم. سنگ تیره به عنوان گاو، سنگ قهوه‌ای به عنوان گوساله، شیئ گرد بعنوان فنگل، شیئ سفید بعنوان پنیر و شیئ دراز بعنوان شاه دراز. اینها باید در حدی باشند که هر کدام به راحتی در مشت بسته جای گیرند. سپس تعدادی دور هم جمع می‌شوند و یک نفر اشیایی را پشت خود یا درپیراهن و یا کیسه یا هر جایی که افراد دیگر نبینند قایم می‌کند و به طور تصادفی یکی رادر مشت بسته بیرون می‌آورد و به‌صورت سوالی می‌گوید: "گو، گوسال، فنگل پنیر یا شادراز؟ اگر درست پاسخ داد نوبت نفر بعدی می‌شود ولی اگر پاسخ غلط داد جریمه می‌شود که معمولاً کولی دادن به نفر مقابل است و یا هر نوع جریمه‌ای که در ابتدای بازی جمع توافق می‌کنند. سپس نوبت به نفر بعدی است که سؤال کند و همینطور بازی ادامه دارد.
 
;گردو، شکستم