مدار عصبی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ویرایش 5.118.212.88 (بحث) به آخرین تغییری که LetsDoItBot انجام داده بود واگردانده شد |
Yamaha5Bot (بحث | مشارکتها) تمیزکاری با ویرایشگر خودکار فارسی |
||
خط ۳۱:
یادگیری در این سامانهها به صورت تطبیقی صورت میگیرد، یعنی با استفاده ازمثالها وزن سیناپسها به گونهای تغییر میکند که در صورت دادن ورودیهای تازه سامانه پاسخ درستی تولید کند.
← مجموع اتصالات نورونها در مغز انسان در حالت مینیمم به بیش از 100 trillion میرسد و سرعت سیگنالها در حدود ۲۵۶ مایل بر ساعت (یا ۴۱۱٫۹۹۲ کیلومتر بر ساعت) است. [http://discovermagazine.com/2011/mar/10-numbers-the-nervous-system] نورونها به طور متوسط با ۷٬۰۰۰ [[سیناپس]] در ارتباط هستند و کل مغز از 10<sup>15</sup> سیناپس تشکیل شده است. نورونها میتوانند بیش از ۱۰۰۰ شاخک [[دندریت]] داشته باشند که میتوانند با دهها هزار سلول دیگر در ارتباط باشند. قطر نورونها بین (0.004
← مغز یک انسان بالغ از نورونها، سلولهای glial , رگهای خونی تشکیل شده است و تعداد تخمینی و دقیق تر نورونها در حدود ۸۵±10 billion (میلیارد) هست که برابر با تعداد سلولهای غیر نورونی مغز هست (۸۵±10 billion) که از مجموع این نورونها
خط ۴۰:
نقشهٔ سه بعدی مغز با توضیحات کار هر یک از بخشها و عوارض ممکن در آسیب دیدگی هر بخش را میتوانید در [http://www.finr.net/files/brain/index.htm لینک 3D brain] دنبال کنید که میتوانید متوجه حجم محاسبات با توجه به تعداد نورونهای اون بخش شبکه عصبی شوید.
* '''cerebellum _ Hindbrain''' به تنظیم وضعیت و هماهنگی بدن کمک میکند و همه حرکات بدن و واکنشهایش را بررسی و ممکن میکند. (آسیب دیده گی این بخش میتواند سبب عدم تعادل و لرزش در حرکت و در صورت آسیب دیدگی شدید، عدم حرکت در شخص را به دنبال دارد)
* '''[[:en:Cerebrum|cerebrum _ Forebrain]]''' مرکز شخصیت فرد است و طیف بسیار گستردهتری از وظایف را نسبت به بقیه مناطق مغز برعهده دارد. از این وظایف میشود به تصمیمگیری، انتخاب آهنگ مورد علاقه، تمرکز، برنامهریزی و سازماندهی، به داشتن حس و شناخت از جهان و رابطهٔ خود فرد با جهان "همان خودآگاهی" کمک میکند. cerebrum بیشترین تعداد نورونهای حساس به دوپامین را داراست، محل تصمیمگیری برای حرکت هدفمند و گفتار (صحبت کردن), نحوه رفتار، همچنین اطلاعات دردسترس در این بخش مورد سازماندهی قرار میگیرد و باعث میشود فرد قابلیت اولویت بندی و اصلاح کردن خود و آغاز یا کنترل
** [[:en:Prefrontal cortex|Prefrontal Cortex]] مسئول استدلال کردن، ترسیم تصویر از یک اتفاق، گفتن، راندن وسایلی مانند دوچرخه، مقایسه گذشته و آینده در جهت پیش بینی آنچه که ممکن است اتفاق بیفتد، بررسی ایدهها و ادراک در جهت کمک به فرایند تصمیمگیری و سئوچ کردن بین کارها، منحرف کردن افکار فرد از یک عمل قبل از شروع عمل دیگر. همچنین این بخش از مغز نقشی در خود آگاهی self-awareness , تشخیص احساسات، تجربه لذتها، در ذهن خوداگاه کمک به درک سریع بودن یا کند بودن زمان، عمل کردن به عنوان قطب احساسی و فراخوانی احساس غریزی در مورد شناخت درست از غلط. همچنین پردازش احساساتی از قبیل اضطراب و ناامیدی نیز در این بخش مغز صورت میگیرد. (این قسمت از مغز با توجه به اینکه در جلوی قسمت cerebrum _ Forebrain مغز قرار گرفته به راحتی با ضربات تصادفی یا کمبود اکسیژن در حملهٔ قلبی قابل آسیب دیدن است که در صورت آسیب دیدن طیف وسیعی از مشکلات رفتاری از جمله خشونت یا عدم حساسیت، مشکلاتی در شروع وظایفت و متمرکز ماندن در انجام آنها، عملگردهای نامناسب غیرارادی و بستری شدن در مراکز درمانی را به دنبال دارد. علاوه بر این افراد مبتلا به افسردگی دارای فعالیت غیرطبیعی در قشر جلوی مغز هستند و این منطقه ممکن است در [[اختلال وسواس فکری عملی]] <nowiki/>نیز درگیر باشند.
** [[:en:Dorsolateral prefrontal cortex|dorsolateral prefrontal cortex]] یا به اختصار DLPFC در میانه بخش قبل در انسانها و پستانداران واقع شده است و نسبت به قسمتهای دیگر یکی از بخشهای تازه تکامل یافته مغز انسان محسوب میشود که تکامل ان تا هنگام بزرگسالی ادامه مییابد. همچنین به orbitofrontal cortex و قسمتهای مختلف مغز که شامل بخش [[تالاموس|thalamus]] , [[عقدههای قاعدهای|basal ganglia]] , [[:en:Hypothalamus|hippocampus]] و مناطق اصلی و ثانویه [[نئوکورتکس|neocortex]] هم متصل است. این بخش در کارهای اجرایی دخالت دارد که عملکردهایی از قبیل مدیریت فرایندهای شناختی [[:en:Cognition|cognitive processes]] که شامل حافظه کاری [[:en:Working memory|working memory]] , [[:en:Cognitive flexibility|انعطافپذیری شناختی]] و برنامهریزی. همچنین وظایف رفتاری نیز به شدت مرتبط به این بخش به نظر میرسند و انجام وظایفی که نیاز به نگه داری اطلاعات در ذهن یا همان working memory را دارند. DLPFC برای به خاطر آوردن ایتمها به صورت تکی مورد نیاز نیست بنابراین آسیب دیدگی این بخش سبب اختلال در حافظه شناختی یا [[:en:Dorsolateral prefrontal cortex|recognition memory]] نمیشود با این وجود در صورتی که فرد بخواهد دو آیتم را در حافضه با یکدیگر مقایسه کند دخالت بخش DLPFC نیز مورد نیاز خواهد بود. اشخاص با آسیب دیدگی DLPFC قادر نخواهند بود تصویری را که قبلاً به آنها نشان داده شده است را در بین دو تصویری که به آنها بعد از مدتی نشان میدهند را تشخیص دهند. بخش DLPFC در هنگام خواب فعال نیست و فقط پردازش زمان بیداری و واقعیت را بر عهده دارد. به همین ترتیب این بخش مکرراً همچنین با اختلالات رانندگی، توجه و انگیزه مرتبط دانسته شده. افرادی با آسیب دیدگی جزئی DLPFC عموماً احساس بی تفاوتی به محیط اطراف خود دارند و از خودانگیختگی در زبان و رفتار محروم اند همچنین این افراد به فقدان انگیزه برای انجام کاری برای خود
* '''brainstem_''' قسمت زرد در تصویر بالا. این بخش هماهنگی فعالیتهای خودکار یا رفلکس بدن را در فعالیتهایی که بدون تفکر انجام میگیرند مانند تنفس، تون عضلانی غیرارادی، فعالیت قسمتهای مختلف بدن و وضعیت آنها، کمک به حفظ آگاهی از بدن، ضربان قلب، فشار خون، عطسه، سرفه، بیدارشدن از خواب و . . . را سازماندهی میکند و سازه اون که در بالای نخاج و زیر [[:en:Cerebrum|cerebrum]] و در مرکز مغز قرار داره مانند یک ساختمان هست که از بخشهای (Diencephalon mid-brain , pons , medulla oblongata) تشکیل شده هست (آسیب دیدگی این بخش میتواند کشنده باشد، زمانی که عملکرد brainstem از دست میرود وضعیت شخص ممکن هست مرگ مغزی تشخیص داده شود. چون این قسمت از حول مغز دور هست آسیب دیدگیهایی مثل آسیب به سر و گردن، حمله قلبی
* '''Temporal Lobe _''' قسمت صورتی پررنگ در تصویر بالا. در این قسمت یک تصویر ذهنی کامل از اون چیزی که میبینیم و میشنویم و احساس میکنیم در ذهن درست میشود. زبان و شنوایی و بویایی در این قسمت مغز مورد پردازش قرار میگیرند. این قسمت از مغز همچنین به تشخیص اشیا، جهت حرکت، چهرههای آشنا (ویژه) , بخاطر آوردن حقایق جهان و اطلاعات یا دانش عمومی، همراه کردن حافظه و احساسات و همچنین این قسمت نقش مهمی را درگرفتن تصمیمات اخلاقی/احساسی بر عهده داره. لوب Temporal بازیابی معنی کلمات را از حافظه انجام میدهد و سپس کلمات را با مفاهیم هماهنگ میکند تا شخص بتواند ایدهای خود را بیان کند. همینطور زمانی که کودکان در حال یادگیری خواندن هستند این بخش مغز، کلمات را با ترجمه اشکال کلمه به صدا ذخیره میکند؛ بنابراین این بخش میتواند کلمات را تشخیص بدهد. اتصال Temporal-parietal با دیدن ارواح
* '''Parietal_''' قسمت آبی در تصویر بالا. حواس لمسی، درجه حرارت، فشار، و درد. Parietal به شخص برای رسیدن به درک و دانستن موقعیت چیزهای اطرافش کمک میکند. وقتی که شخصی را لمس میکنید Parietal واکنش نشان میدهد. لوب Parietal میتوانید زمان و نقطهٔ صدمه را دقیقاً شناسایی کند. این قسمت باعث بخاطر آوردن شخص از نحوه چگونگی استفاده از ابزارها و همچنین حافظه شخص از بدن و واکنشهای آشنا در برابر کنشهای آشنای محیط بدون فکر کردن دربارهٔ آنها مانند بیسبال، شنا کردن و . . . لوب Parietal بین پیشانی و occipital نهفته در مغز بالا وسط در نزدیکی [[:en:Cerebrum|cerebrum]] نیمکره غالب در خواندن و نوشتن گفتار و محاسبه، اقدامات پیچیده. همچنین نقش مهمی در ادراک و تصویر ذهنی از بدن بر عهده دارد (آسیب: یک فرد با یک سکته مغزی ضایعه مغزی آسیبهای مغزی
* '''Occipital_''' قسمت سبز در تصویر بالا " یا همون پس سر " نورونهای این قسمت بر روی بینایی چشم کار میکنند و با کار کردن همراه دیگر بخشهای مغز فعالیتهایی مثل پردازش تصاویر ارسال شده از چشم و تفسیر اشکال مختلف و رنگها، عمق تصاویر، زاویههایی که ما در حال دیدنشان هستیم را انجام میدهند (آسیب یا عفونت یا نرسیدن اکسیژن و موارد دیگر به این قسمت ممکن است دید و درک بصری شخص را تحت تأثیر قرار دهد و شخص آسیب دیده به سختی قادر به خواندن متون و تشخیص رنگها و محل اشیای نزدیک، تفسیر ترسیماتی مانند (نقاشی) و تشخیص کلمات در متن است. گاهی هم ممکن هست شخص نتواند تغییر اشیا از یک مکان به مکان دیگر را در اطرافش ببیند. همچنین ممکن است شخص دچار انحراف دید و توهم بصری شود. همچنین آسیب دیدگی شدید به این بخش کوری را به همراه خواهد داشت / جراحات مغزی، آسیب
شباهت نورونها با دیگر سلولهای بدن.[https://faculty.washington.edu/chudler/what.html]
# نورونها توسط یک غشاء احاطه شده است.
خط ۱۱۰:
== چرا از شبکههای عصبی استفاده میکنیم ==
{{multiple image|width=190|image1=Aurelia-aurita-3 (cropped).jpg|alt1=تصویری از عروس دریایی در رؤیای عمیق گوگل|image2=Aurelia-aurita-3-0009.jpg|footer=تصویری از عروس دریایی در شبکه عصبی convolutional رؤیای عمیق گوگل}}شبکههای عصبی با توانایی قابل توجه خود در استنتاج نتایج از دادههای پیچیده میتوانند در استخراج الگوها و شناسایی گرایشهای مختلفی که برای انسانها و کامپیوتر شناسایی آنها بسیار دشوار است استفاده شوند. از مزایای شبکههای عصبی میتوان موارد زیر را نام برد:
# یادگیری تطبیقی: توانایی یادگیری اینکه چگونه وظایف خود را بر اساس اطلاعات داده شده به آن
# خود سازماندهی: یک شبکه عصبی مصنوعی به صورت خودکار سازماندهی و ارائه دادههایی که در طول آموزش دریافت کرده را انجام دهد. نورونها با قاعدهٔ یادگیری سازگار شده و پاسخ به ورودی تغییر مییابد.
# عملگرهای بیدرنگ: محاسبات در شبکه عصبی مصنوعی میتواند به صورت موازی و به وسیله سختافزارهای مخصوصی که طراحی و ساخت آن برای دریافت نتایج بهینه قابلیتهای شبکه عصبی مصنوعی است انجام شود.
خط ۱۳۷:
== نورون مصنوعی ==
یک نورون مصنوعی سامانهای است با تعداد زیادی ورودی و تنها یک خروجی. نورون دارای دو حالت میباشد، حالت آموزش و حالت عملکرد. در حالت آموزش نورون یادمیگیرد که در مقابل الگوهای ورودی خاص برانگیخته شود
== از نورونهای انسان تا نورون مصنوعی ==
خط ۱۵۱:
شبکههای تک لایه و چند لایهای نیز وجود دارند که سازماندهی تک لایه که در آن تمام واحدها به یک لایه اتصال دارند بیشترین مورد استفاده را دارد و پتانسیل محاسباتی بیشتری نسبت به سازماندهیهای چند لایه دارد. در شبکههای چند لایه واحدها به وسیله لایهها شماره گذاری میشوند (به جای دنبال کردن شماره گذاری سراسری).
هر دو لایه از یک شبکه به وسیله وزنها و در واقع اتصالات با هم ارتباط مییابند. در شبکههای عصبی چند نوع اتصال
پیشرو: بیشترین پیوندها از این نوع است که در آن سیگنالها تنها در یک جهت حرکت میکنند. از ورودی به خروجی هیچ بازخوردی (حلقه) وجود ندارد. خروجی هر لایه بر همان لایه تأثیری ندارد.
* پسرو: دادهها از گرههای لایه بالا به گرههای لایه پایین بازخورانده میشوند.
خط ۱۵۹:
بر مبنای روش آموزش به چهار دسته تقسیم میشوند:
# وزن ثابت: آموزشی در کار نیست و مقادیر وزنها به هنگام نمیشود. کاربرد: [[بهینهسازی]] اطلاعات (کاهش حجم، [[تفکیکپذیری]] و فشرده سازی) و حافظههای تناظری
# آموزش بدون سرپرست: وزنها فقط بر اساس ورودیها اصلاح میشوند و خروجی مطلوب وجود ندارد تا با مقایسه خروجی شبکه با آن و تعیین مقدار خطا وزنها اصلاح شود. وزنها فقط بر اساس اطلاعات الگوهای ورودی به هنگام میشوند. هدف استخراج مشخصههای الگوهای ورودی بر اساس راهبرد خوشه یابی
# آموزش با سرپرست: به ازای هر دسته از الگوهای ورودی خروجیهای متناظر نیز به شبکه نشان داده میشود و تغییر وزنها تا موقعی صورت میگیرد که اختلاف خروجی شبکه به ازای الگوهای آموزشی از خروجیهای مطلوب در حد خطای قابل قبولی باشد. در این روشها یا از خروجیها به وزنها ارتباط وجود دارد یا خطا به صورت پس انتشار از لایه خروجی به ورودی توزیع شدهاست و وزنها اصلاح میشوند. هدف طرح شبکهای است که ابتدا با استفاده از دادههای آموزشی موجود، آموزش ببیند و سپس با ارائه بردار ورودی به شبکه که ممکن است شبکه آن را قبلاً فراگرفته یا نگرفته باشد کلاس آن را تشخیص دهد. چنین شبکهای به طور گسترده برای کارهای تشخیص الگو به کار گرفته میشود.
# آموزش تقویتی: کیفیت عملکرد سامانه به صورت گام به گام نسبت به زمان بهبود مییابد. الگوهای آموزشی وجود ندارد اما با استفاده از سیگنالی به نام نقاد بیانی از خوب
== کاربرد شبکههای عصبی ==
|