حجاج بن یوسف: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Ali jayson (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
Ali jayson (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۶:
[[علی]] امام اول شیعیان وخلیفه چهارم اهل سنت در یکی از خطبه‌هایش یکی از دهها پیشگویی خودراپس از این‌که از وضعیت نامناسب برخی از یارانش شکایت کرداین چنین درباره حکومت حجاج پیش بینی میکند:
 
«آگاه باشید، به خدا سوگند، پسرکی از طایفه ثقیف که هوسباز و متکبر است بر شما مسلط می‌شود و کشتزارها و باغهای سرسبز شما رابه غارت می‌برد.»<ref>نهج البلاغه خطبه ۱۱۶، مروج الذهب ج۳، ص ۱۲۵</ref>
 
[[شجاع‌الدین شفا]] از قول تاریخ الخلفای [[سیوطی]] می‌گوید: پنجمین خلیفه بنی امیه، [[عبدالملک بن مروان]](۲۶-۸۶هجری) خونخوارترین خلیفه این خاندان بود. وقتیکه [[عبدالله بن زبیر]] حاضر به بیعت با او نشد، عبدالملک فرمان کشتن او را داد، ولی وی برای نجات جان خود به خانه کعبه پناه برد و در آنجا بست نشست. با اطلاع بر این موضوع، عبدالملک حجاج ابن یوسف ثقفی والی بصره را که به سفاکی و خونریزی شهرت داشت برگزید و از او خواست که به هر صورت که مقتضی بداند عبدالله را بکشد و سرش را برای او به [[شام]](دمشق) بفرستد و برای انجام این ماموریت سپاه کارآمدی را نیز در اختیار او قرار داد. با دریافت این فرمان حجاج مردم بصره را برای برگزاری نماز جمعه به مسجد بزرگ شهر فرا خواند، و در خطبه نماز بدانان گفت:دانسته باشید که خلیفه سفاک ترین والی خودش را برای انجام ماموریتی بزرگ برگزیده‌است و این برگزیده او منم. هم‌اکنون میان شما سرهای بسیاری را می‌بینم که آماده بریده شدنند، اگر نخواهید از جمله آنها باشید باید بی‌چون‌وچرا آماده همکاری با سپاه خلیفه باشید و در غیاب من نیز هوس سرکشی نکنید. چند روز بعد عازم مکه شد و بیدرنگ خانه [[کعبه]] را به محاصره گرفت، و آنرا به منجنیق بست تا برای سپاهیان او راه دخولی بدان باز شود. چند روز تمام دیوار کعبه با منجنیق کوبیده شد تا سرانجام حصار شکست و سپاهیان حجاج وارد آن شدند و [[عبدالله بن زبیر]] را در بستگاهش سر بریدند؛ و از آنجا تمامی خدام مسجدالحرام را کشتند و [[حجرالاسود]] معروف را چهار پاره کردند و خود [[مسجدالحرام]] را آتش زدند. سپس دامنه کشتارها را به داخل شهر کشاندند و درهای خانه قریشیان را سوزاندند و نقاب از صورت زنان قریش کشیدند و بدانان تجاوز کردند و هرچه را که آنان داشتند به غارت گرفتند؛ و چون کار مکه به پایان رسید به مدینه تاختند و همه غارتگریها و آتش افروزیها و کشتارها را در آنجا تکرار کردند. به پاداش این خدمتگزاری، عبدالملک حکومت [[مکه]] و [[مدینه]] و طائف را به حجاج داد و عراق را نیز که در آن شورش برخاسته بود ضمیمه قلمرو حکومتی او کرد.
خط ۲۳:
«در مجالس ما هیچگاه از عثمان بدگویی نشده است. هفتاد نفر از بستگان ما در جنگ صفین به نفع معاویه کشته شدند؛ از طائفه ما هیچکس با زنی که دوستدار علی باشد، ازدواج نکرده است؛ زنان ما نذر کردند اگر حسین کشته شود ده شتر بکشند؛ هر کس از خاندان ما نام علی را بشنود به او و حسن و حسین و مادرشان نیز بد می‌گوید.» با این حال، مسعودی در مروّج الذهب می نویسد که حجاج به منظور تحقیر خاندان [[ابوطالب|ابو طالب]] دختر [[عبدالله بن جعفر بن ابی‌طالب|عبدالله بن جعفر بن ابی طالب]] را به زنی برگزید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مروّج الذهب (نسخه عربی)|نام خانوادگی=مسعودی|نام=علی بن حسین|ناشر=دارالهجره|سال=|شابک=|مکان=وب سایت رسمی کتابخانه آنلاین تاریخ اسلام|صفحات=جلد چهارم، صفحه 422}}</ref>
 
== حجاج و ایرانیانایرانیها ==
حجاج به شدت مخالف ایرانیان بود. وی زبان [[فارسی میانه]] (پهلوی) که زبان رسمی عراق بود را با عربی جایگزین کرد و [[دیوان]]‌های عراق را نیز از [[فارسی]] به عربی برگرداند.<ref>[[ریچارد فرای|Frye, Richard Nelson]], [[عبدالحسین زرین‌کوب|Zarrinkoub, Abdolhossein]] ''et al.'' (London, 1975), ''Cambridge History of Iran'', '''۴''', ۴۶</ref>