طبیعت‌گرایی (فلسفه): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ←‏جایگزینی با [[وپ:اشتباه|اشتباه‌یاب]]: این‌معنا⟸این معنا، بخشهائی⟸بخشهایی، فرایندهائی⟸فرایندهایی، معلولهائی⟸معلولهایی
Hamid Hassani (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۳۲:
این هم گونه‌ای دیگر از طبیعت‌گرایی است که توجهش نه به دعاوی راجع به امر موجود بلکه شیوه‌های یادگیری فهم طبیعت است. این نوع طبیعت‌گرایی دقیقاً بدین معناست که کلیه تلاشهای علمی – تمامی فرضیه‌ها و رویدادها – را باید به یاری علت‌ها و معلولهای طبیعی سنجید و توضیح داد. به پیدایش طبیعت به عنوان عملی الهی نمی‌پردازند. این معنای دوم طبیعت‌گرایی تنها در پی آن است که چارچوبی فراهم آورد تا بتوان در آن به پژوهش علمی قوانین طبیعت پرداخت.
 
طبیعت‌گرایی روشمند راهی است برای کسب دانش و عبارت است از نظام متمایزی از اندیشید که [[رویکرد شناختی]] به واقعیت در ارتباط و از این رو نوعی [[فلسفه دانش]] است. پژوهشهای ایلین اکلوند نشان می‌دهد عالمان دین مدار نیز در واقع طبیعت‌گرایی روشمند را کار می‌گیرند. آنها می‌گویند اعتقادات دینی بر شیوه اندیشیدن شان دربارهدربارهٔ دلالت‌های غالباً اخلاقی کارشان تأثیر می‌گذارد نه بر نوع استفاده‌شان از علم.
«شهادت‌های کارشناسان نشان می‌دهد پس از [[انقلاب علمی]] سده‌های شانزدهم و هفدهم علم به جستجوی علل طبیعی برای توضیح پدیده‌های طبیعی محدود شده… در حالی که گرچه این احتمال هست که توضیحات فراطبیعی مهم و ارزشمند باشد بخشی از علم به‌شمار نمی‌روند.» بدین ترتیب «طبیعت‌گرایی روشمند نوعی آئین تصنعی علم» است. این دست طبیعت‌گرایی «قاعده‌ای بنیادی» است که «از دانشمندان می‌خواهد توضیحات جهان پیرامونمان را برپایه آنچه توان دید، سنجید، تکرار و راستی آزمائی کرد بجویند.»