عروسی فیگارو: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Wikimostafa (بحث | مشارکتها) {{برای|نمایشنامه|عروسی فیگارو (نمایشنامه)|فیلم|عروسی فیگارو (فیلم)}} |
جز ربات ردهٔ همسنگ (۳۰) +مرتب (۱۴.۹ core): + رده:اپراهای ۱۷۸۶ (میلادی) |
||
خط ۵۵:
پس از این، کربینو سر میرسد. او شروع به ابراز شیفتگیهایش نسبت به تمام زنانی که تا به حال دیده، به خصوص مادر خوانده زیبایش " کنتس " ، میکند ( aria: Non so più cosa son ) و سپس از سوزانا میخواهد که به او کمک کند. از قرار معلوم، کنت دیگر تحمل شیدایی هآی بی حد و مرز کروبینو را ندارد و بار آخر وقتی او را با " باربارینا " - دختر باغبان - میبیند، تصمیم به تنبیه او میگیرد. کروبینو به سوزانا التماس میکند که از کنت برای او طلب بخشش کند. در این هنگام کنت سر میرسد و کروبینو از ترس اینکه مبادا با سوزانا تنها دیده شود و به دردسر دیگری بیفتد، خود را پشت مبل قایم میکند.
کنت وقتی سوزانا را در اتاق تنها میبیند، علاقه اش را به او عنوان میکند و پیشنهاد میکند که اگر سوزانا به درخواستش تن در دهد، به او مبلغ چشمگیری پول خواهد داد. در بین این گفتگو، باسیلیو - مربی موسیقی در قصر - وارد میشود. کنت که نمیخواسته با سوزانا تنها دیده شود، به سرعت به سمت پشت مبل میرود که پنهان شود. کروبینو که آنجا مخفی بوده، با چابکی تمام، خود را به روی مبل میندازد و سوزاناهم سریعاً رویش را با پارچه ایی میپوشاند.
باسیلیو از شایعه عشق کروبینو به کنتس سخن به میان میاورد و کنت - که پشت مبل پنهان شده بوده - با عصبانیت بیرون آمده و در مورد کروبینو، پادوی همیشه غایبش، اینطور ادامه میدهد که او همیشه مشغول معاشقه با زنان است و به تازگی او را زیر میز آشپزخانه، با باربارینا دیده است. (( سوزانا در مدت گفتگوی کنت و باسیلیو، مدام نگران بوده که مبادا این دو متوجه حضور کروبینو در اتاق شوند و یکبار هم وقتی کنت میخواست بنشیند، خود را به غش کردن میزند تا کنت به کمکش رفته و روی مبل ننشیند. )) کنت که سعی داشته در حین توضیح دادن، صحنه ماجرا را نیز به نمایش بکشد، پارچه روی مبل را برمیدارد و ناگهان کروبینوی واقعی ظاهر میشود! چشمان کنت از شدت خشم بیرون میزند و تا میخواهد عکسالعملی نشان دهد، به خاطر میاورد که پس وقتی او داشته خواسته اش را با سوزانا مطرح میکرده، کروبینو هم آنجا حضور داشته و حالا از همه چیز خبر دارد و ممکن است در مقابل برود و همه چیز را به کنتس بگوید. او با تعجب میپرسد: " پس اول که من وارد اتاق شدم، تو کجا بودی؟ " کروبینو میگوید: " پشت مبل ... " ؛ کنت ادامه میدهد: " بعد که من پشت مبل قایم شدم، کجا رفتی؟ "، کروبینو پاسخ میدهد: " روی مبل ... ".
خط ۶۳:
پس از اتمام سرود، فیگارو نزد کنت میاید و از او به خاطر لطفی که به آنها دارد تشکر میکند و میگوید: " امشب ازدواج پاک من و سوزانا، نخستین ثمره این تصمیم عادلانه و عاقلانه شماست." اما کنت از توجه به حرفهای فیگارو طفره رفته و میگوید که قبل از سر گیری این ازدواج باید موضوعات مهمتری را رسیدگی کرد؛ از جمله شکایت مارچلینا و همچنین تنبیه کروبینو!
کنت دستور میدهد که ظرف چند ساعت آینده، دادگاه رسیدگی به شکایت مارچلینا تشکیل شود؛ همچنین تصمیم میگیرد کروبینو را به عنوان افسر به پادگانی در [[سویل]] بفرستد تا دیگر هیچ زنی در اطراف او نباشد! فیگارو هم شروع به دست انداختن کروبینو کرده و زندگی سخت و خشن آیندهاش را با وضع مرفه کنونی وی مقایسه میکند؛ به خصوص اینکه دیگر روی هیچ زنی را نخواهد دید.
( aria: Non più andrai )<ref>This piece became so popular that Mozart himself, in the final act of his next opera Don Giovanni, transformed the aria into table music played by a woodwind ensemble, and alluded to by Leporello as "rather well-known sounds".</ref>
خط ۷۰:
''اتاق خوابی زیبا با یک رختکن و میز آرایش در سمت چپ، یک در مخصوص رفتوآمد خدمه و پنجره ایی در روبرو''
کنتس در رختخوابش دراز کشیده و از بی وفائیهای کنت آزرده خاطر است. سوزانا وارد میشود و کنتس بلافاصله از او میخواهد که از ادامه ماجراهایش با کنت بگوید. سوزانا به کنتس اطمینان میدهد که کنت هنوز او را دوست دارد و سوزانا را برای مدتی کوتاه، آنهم با دادن پول میخواهد. فیگارو وارد اتاق میشود و میگوید که نقشه کشیده تا امشب با فرستادن نامه ایی بی نام و نشان - توسط باسیلیو، حواس کنت را پرت کند. او در آن نامه نوشته که امشب، کنتس با معشوقه اش قرار ملاقات دارد! که این باعث میشود کنت به جای اینکه در فکر سوزانا باشد، تمام مدت مراقب همسر خود باشد. فیگارو همچنین از کنتس میخواهد که کروبینو را در اطرافش نگاه دارد و اگر کنت خواهان نزدیکی با سوزانا شد، به کروبینو لباس های زنانه پوشانده و او را به جای سوزانا بفرستد؛ کنتس هم میتواند از این فرصت استفاده کرده و به موقع مچ همسرش را بگیرد.
فیگارو از اتاق خارج میشود و کروبینو که قبلاً توسط فیگارو تشویق به همکاری شده، وارد اتاق میشود. سوزانا از کروبینو میخواهد شعر عاشقانه ایی را که برای کنتس نوشته بخواند. ( aria: Voi che sapete che cosa è amor ) پس از اتمام آواز کروبینو، کنتس حکم خدمت در ارتش را در دست کروبینو میبیند. کروبینو میلی به رفتن نداشته و کنتس از او میخواهد که حکم را نشانش دهد. کنتس متوجه میشود که کنت در زمان نوشتن حکم، به دلیل عجله و عصبانیت، فراموش کرده نامه را با انگشترش مهر بزند؛ پس نامه اعتبار قانونی نداشته و کروبینو از این امر بسیار خوشحال میشود. متعاقباً، کنتس و سوزانا از کروبینو میخواهند که لباسهای زنانه را امتحان کند و برای ایفای نقش احتمالی اش آماده شود. ( aria of Susanna: Venite, inginocchiatevi ) وقتی کروبینو مشغول تعویض لباس بوده، کنتس و سوزانا زخمی را روی بازوی او میبینند و سوزانا برای آوردن مرهم از اتاق خارج میشود. هنگامی که کنتس و کروبینو منتظر برگشتن سوزانا هستند، صدای کنت را میشنوند که به اتاق نزدیک میشود. کنت سعی میکند که در را باز کند اما در قفل است. کنتس با عجله کروبینو را داخل کمد پنهان میکند و کنت همچنان بر در میکوبد. کنتس در را باز میکند و کنت با خشم دلیل قفل بودن در را میپرسد. کنتس میگوید: " داشتیم با سوزانا لباس پرو میکردیم... " ؛ کنت صدایی را از داخل کمد میشنود و به همسرش میگوید: " مطمئنم که چیزی را از من پنهان میکنی ... " . کنتس پاسخ میدهد که این سر و صدای سوزاناست که مشغول امتحان کردن لباس عروسیش است. سوزانا به اتاق باز میگردد و متوجه دلیل بگو مگو های این دو شده، خود را پشت تخت قایم میکند. ( Trio: Susanna, or via sortite )
کنت برای آوردن ابزاری جهت شکستن در کمد خارج میشود و برای محکم کاری کنتس را نیز با خود برده و در اتاق را هم قفل میکند. کروبینو و سوزانا از محل پنهان شدنشان بیرون میایند. کروبینو از پنجره بیرون میپرد و سوزانا - خوشحال از اینکه میتواند قیافه کنت را هنگامی که احساس حماقت میکند، ببیند - در کمد مخفی میشود. ( duet: Aprite, presto, aprite )
کنت و کنتس برمیگردند. کنتس به ناچار اعتراف میکند که کروبینو را داخل کمد قایم کرده و کنت قسم به کشتن کروبینو میخورد. پس از بازکردن در کمد، هر دوی آنها از دیدن سوزانا شگفت زده میشوند و کنت از کنتس میخواهد که توضیح دهد؛ کنتس هم میگوید: " [[تمام اینها]] فقط یک امتحان برای سنجیدن میزان اعتماد تو به من بود! " کنت از واکنشهای خود شرمسار میشود و از کنتس میخواهد که او را ببخشد. وی سپس در مورد مطالب آن نامه بی نام و نشان میپرسد که کنتس و سوزانا هم فاش میکنند که آن نامه ساختگی بوده و کار فیگاروست!
خط ۸۶:
''سالنی با شکوه، آماده و تزئین شده برای جشن عروسی با دو صندلی مجلل در وسط''
کنت عمیقاً در فکر وقایع پیش آمده است و باسیلیو را نیز فرستاده تا ببیند کروبینو در سویل هست یا نه. کنتس از سوزانا میخواهد که نزد کنت برود و به دروغ وعده ملاقات در باغ را بدهد. ( duet: Crudel, perché finora ) سوزانا به بهانه گرفتن داروی سردرد برای کنتس، پیش کنت میرود و در آخر به کنت میگوید که به پیشنهاد او فکر کرده و با رضایت و افتخار حاضر است که امشب کنت را در باغ ببیند؛ زیرا با این کار هم شادی اربابش را فراهم کرده و هم با پولی که از او دریافت میکند میتواند قرض فیگارو به مارچلینا را بپردازد. کنت سوزانا را در آغوش کشیده، خوشحالی و هیجان خود را از این بابت ابراز میکند. فیگارو وارد اتاق میشود و کنت در گوشه ایی پنهان میشود. فیگارو با شادی تمام به سوزانا اعلام میکند: " ما برنده شدیم! "؛ کنت هم متوجه فریب خوردنش میشود و با حرص و کینه زمزمه میکند: " تا من شاد نباشم، هیچیک از خدمتگزارانم هم نباید شاد باشند. " ( aria: Hai già vinta la causa ... Vedrò mentr'io sospiro ) پس تصمیم میگیرد [[هر طور شده]]، فیگارو را مجبور به ازدواج با مارچلینا کند.
دادگاه تشکیل میگردد و حکم ازدواج فیگارو و مارچلینا صادر میشود. فیگارو مخالفت خود را اعلام میکند؛ او میگوید که دارای خانواده است و بدون اجازه آنها نمیتواند ازدواج کند. قاضی درخواست میکند که گفته اش را ثابت کند. با توضیحات فیگارو و نشان روی بازویش، مشخص میشود که وی ''رافائلو''، فرزند عشق قدیمی و رابطه مخفیانه مارچلینا و دکتر بارتولو بوده و پس از تولد رها شده است! قاضی با شگفتی انگشتش را به سمت مارچلینا گرفته و میگوید: " این مادر توست! " و مارچلینا نیز بارتولو را نشان داده و میگوید: " این پدر توست! "
کنت از نتیجه دادگاه و اینکه ازدواج مادر و پسر غیر ممکن است، عصبانیست؛ فیگارو والدینش را در آغوش میگیرد و سوزانا هم با کمی پول - برای ادای بخشی از قرض فیگارو - وارد میشود. سوزانا که فیگارو را در آغوش مارچلینا میبیند، ناامید شده و به اشتباه فکر میکند که فیگارو دیگر او را نمیخواهد. او عصبانیتش را به فیگارو ابراز داشته و قبل از گوش دادن به توضیحات فیگارو سیلی محکمی به او میزند. مارچلینا فرزندش را دلداری میدهد و میگوید همه اینها نشان دهنده عشق سوزانا به اوست. کمی بعد، با توضیحات فیگارو، سوزانا پی به اشتباه خود برده و به شادمانی فیگارو و خانواده اش ملحق میشود. مارچلینا و بارتولو هم به یمن پیدا شدن فرزندشان، تصمیم به ازدواج و برپایی جشن در همان شب - همزمان با عروسی سوزانا و فیگارو - میگیرند.
( sextet: Riconosci in questo amplesso una madre )
خط ۱۰۳:
''شب هنگام؛ منظره باغ با دو امارت کلاه فرنگی''
باربارینا سنجاقی را که کنت به او داده بود تا به نشانه قبول قرار به سوزانا بدهد، گم کرده و در باغ مشغول جستجوست. ( aria: L'ho perduta, me meschina ) فیگارو و مارچلینا، باربارینا را میبینند. فیگارو کنجکاو میشود که دخترک به دنبال چیست؟! بعد از توضیحات باربارینا، فیگارو پی میبرد که آن نامه که کنت را خوشحال کرده از طرف سوزانا بوده و احساس میکند سوزانا مخفیانه به کنت جواب مثبت داده است. او بسیار اندوهگین میشود اما عکسالعملی نشان نمیدهد؛ فوری سنجاقی را از مارچلینا گرفته، به باربارینا داده و میگوید این همان سنجاقیست که دنبالش هستی! بعد غصّه اش را با مادرش در میان میگذارد و قسم میخورد که انتقام همه مردان را از زنان بیوفا بگیرد.
مارچلینا از او میخواهد که آرام باشد اما او گوش نمیدهد؛ مارچلینا هم تصمیم میگیرد که به عنوان یک زن، در هر صورت جانب سوزانا را بگیرد. ( aria: Il capro e la capretta sono sempre in amistà ) فیگارو از شدت خشم و حسادت، از دکتر بارتولو و باسیلیو میخواهد که با او همدست شوند و مانع دستیابی کنت به سوزانا شوند؛ اما این دو قبول نمیکنند و باسیلیو نیز اضافه میکند: " مبارزه با کسانی که از ما قدرتمند ترند، اشتباهی بزرگ است و پیروزی به همراه نخواهد داشت ... ! " ( aria: In quegli anni in cui val poco la malpratica ragion ) باسیلیو و بارتولو صحنه را ترک میکنند و فیگارو، بد بین شده به تمام زنان، همچنان در صدد انتقامجوییست. ( aria: Aprite un po' quegli occhi )
خط ۱۰۹:
سوزانا و کنتس در حالیکه لباسهای یکدیگر را پوشیده اند، وارد میشوند. مارچلینا نیز با آنهاست و قبلاً سوزانا را از سوظن و عصبانیت فیگارو مطلع کرده است. این سه، نقشهشان را با یکدیگر مرور کرده و سپس کنتس و مارچلینا صحنه را ترک میکنند. سوزانا که از عدم اعتماد فیگارو به خودش رنجیده خاطر بوده، سعی میکند با خواندن یک آواز عاشقانه - طوری که فیگارو فکر کند مخاطبش کنت است - وی را هم کمی بیازارد. ( aria: Deh, vieni, non tardar )
فیگارو نیز که خود را در گوشه ایی مخفی کرده بوده، با شنیدن این کلمات عاشقانه، حسودتر و خشمگین تر میشود. سوزانا و کنتس به سرعت جایشان را با هم عوض میکنند و بعد کروبینو وارد صحنه میشود. کروبینو که کنتس را در لباس عروسی میبیند، گمان میبرد که او سوزاناست و نیش و کنایه زدن در مورد قرار ملاقاتش با کنت را آغاز میکند. کنت از راه میرسد و کروبینو را به حال پرسه زدن در اطراف عروس میبیند؛ وی سیلی محکمی به کروبینو میزند؛ که این ضربه نصیب فیگارو - که برای دور کردن کروبینو از عروس جلو آمده بوده - نیز میشود!
کنت به " سوزانا " ( در واقع کنتس) ابراز عشق میکند و انگشتری جواهر نشان به او هدیه میدهد. کنتس در حالیکه مرتباً صورت خود را از کنت میپوشانده، از تعریف و تمجید های مبالغه آمیز کنت متعجب میشود که چطور عشق سوزانا، عقل و هوش او را از بین برده است. فیگارو نیز که از دور شاهد اتفاقات بین ایندو بوده، مرتب خود را سرزنش میکند و به زنان لعنت میفرستد؛ او بعد از کمی، دیگر طاقت نیاورده و به عمد عطسه میکند تا کنت را متوجه حضور خود سازد. " سوزانا " ( به واقع کنتس)، هم به بهانه حضور فیگارو در آن اطراف، از صحنه خارج شده و پس از لحظاتی کنت نیز به دنبال او میرود.
خط ۱۱۵:
فیگارو و سوزانای واقعی - در لباس کنتس - وارد صحنه میشوند. فیگارو به او میگوید که باید عجله کند و شوهرش را از همبستری با سوزانا باز دارد. سوزانا ( در لباس کنتس ) هم که مدام صورتش را از فیگارو میپوشانده، با او وارد بحث میشود و فیگارو خیلی زود از صدایش تشخیص میدهد که او همان سوزاناست که خود را به شکل کنتس در آورده است؛ اما برای خاموش کردن آتش انتقام خود، همچنان وانمود میکند که متوجه این قضیه نشده و شروع به ابراز علاقه به " کنتس " میکند؛ همچنین از او میخواهد که امشب را در کنار هم به صبح برسانند! سوزانا دیگر نمیتواند تحمل کند و شروع به کتک زدن فیگارو میکند؛ بالاخره فیگارو اعتراف میکند که از همان ابتدای ورود سوزانا صدایش را شناخته و فقط میخواسته کمی با او شوخی کند؛ آنها با یکدیگر آشتی کرده و تصمیم میگیرند که این شوخی را به سرانجام برسانند.
کنت آشفته و سرگردان همچنان به دنبال سوزانا میگردد و صدای فیگارو که به " کنتس " ابراز عشق میکند را نیز میشنود. کنت از شدت غضب و درماندگی، افراد قصر را خبر میکند تا بیایند و شاهد خیانت همسرش به او باشند. همگی از او التماس ` عفو ` میکنند اما پاسخ کنت همچنان ` نه ` میماند. تا اینکه بالاخره کنتس واقعی وارد میشود و انگشتری را که کنت به او داده ( به خیال اینکه به سوزانا داده )، نشان میدهد و برایش روشن میسازد در واقع کسی که قصد فریبش را داشته، همسر خودش بوده است.
کنت عمیقاً شرمنده میشود؛ او جلوی کنتس زانو زده و درخواست بخشش میکند ( Contessa, perdono ). کنتس هم که زنی دل رحم بوده، همسرش را میبخشد ( Piú docile io sono ) و همگی خشنود و راضی به ادامه جشن و پایکوبی میپردازند.
خط ۱۲۷:
[[رده:اپراها بر پایه نمایشنامه]]
[[رده:اپراها به زبان ایتالیایی]]
[[رده:اپراهای ۱۷۸۶ (میلادی)]]
[[رده:اپراهای واقعشده در شبهجزیره ایبری]]
[[رده:اپراهای ولفگانگ آمادئوس موتسارت]]
|