'''خسی در میقات''' سفرنامه [[حج]] [[جلال آلاحمد|جلال آل احمد]] نویسندهٔ شهیر ایرانی است. وی در این کتاب مینویسد: "«من فهمیدم که خسی هستم که به میقات آمده، نه کسی که به میعاد."» آل احمد در سال 1343۱۳۴۳ و در حالی که 41۴۱ ساله بود این سفرنامه را نوشت. از ویژگیهای بارز این کتاب توجه زیاد نویسنده به جزئیات و متن روان و دلنشین آن است. وی در این کتاب نه فقط از جنبه زیارتی بلکه از زوایای مختلف به سفر حج نگاه کرده و مسائل فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاحتی و ...… را مورد توجه و تحلیل قرار داده استدادهاست.
'''بخشی از متن کتاب'''
"دوشنبه 24۲۴ فروردین مدینه. صبح رفتم بقیع. آفتاب که میزد من اثر سنت را در خاک می جستم.میجستم؛ و قبل از همه اثر برادرم را. اما هیچ اثری و علامتی. وقتی گور چهار امام شیعه و گور عثمان و زنان و فرزندان پیامبر بی نشان افتاده، برادر من دیگر کیست؟ اکون، ذره بی نشان خاکی در این سفره سنت...
سراسر قبرستان تپه ماهور و خاکی - خاک بدجوری نرم- و گله به گله تکه سنگ سیاهی به زمین فرو رفتهفرورفته. یا لاشه تکه مرمری با گوشه ای از یک کاف کوفی کناری افتاده. به علامت قبری که سنگش را شکسته اندشکستهاند و با خاک یکسان کرده. "وهابی ها"هاً چهل سال پیش. وقتی به حکومت عربستان رسیدند."