مالکیت فکری: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
همچون --> برخلاف: برای پرهیز از کژتابی |
|||
خط ۴:
برخی نویسندگان نام «مالکیتهای فکری» را برای این حقوق ترجیح میدهند از آن جهت که منشأ این حقوق فکر و اندیشهٔ انسان است اما برخی دیگر واژهٔ «مالکیت معنوی» را مناسبتر میدانند از این جهت که برخی از این حقوق مانند سرقفلی بر اثر فکر و اندیشه تولید نمیشوند بلکه فقط به دلیل این که وجود مادی ندارد در قلمرو این حقوق جای میگیرند.<ref>[http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=39284#_ftnref3 مبانی حقوق مالکیت فکری] پژوهشکدهٔ باقرالعلوم</ref> مشخصات مشترک انواع مالکیتهای فکری غیرقابل لمس بودن، انحصاریت، قانونی بودن و محدود بودن به ناحیه خاص است.<ref>Intellectual Property Theories, Yang D, Ch2, p22 2008</ref>
تفاوت این نوع مالکیت با [[مالکیت]] کلاسیک در آن است که موضوع آن یک اثر فکری و تراوشهای ذهنی انسان است و نه یک پدیدهٔ معین مادی. مالکیت فکری ماهیتی مرکب از حقوق مالی و حقوق غیرمالی و مربوط به شخصیت انسان دارد. این ماهیت ترکیبی بهویژه در زمانی که نویسندهای حق انتشار اثر خود را به ناشر واگذار میکند مشخص میشود. چیزی که با این قرارداد منتقل میشود حق انتشار مادی و بهرهبرداری مالی از اثر است اما حق شخصی نویسنده برای دفاع از اثر و تجدیدنظر در آن باقی است و این بخش از حقوق وی که به [[حقوق معنوی]] یا حقوق اخلاقی شهرت دارد
نسبت به واژهٔ مالکیت در نام این حقوق نیز این ایراد وارد شده که حقوق مربوط به پدیدههای موضوع مالکیت فکری هرچند به مالکیت شباهت دارد ولی اوصاف مالکیت را ندارد.<ref>کاتوزیان، ص ۲۴</ref>{{سخ}}
بعضی محققان ادعا میکنند که حمایت از قوانین حق امتیاز علت اصلی موفقیت صنعتی سازی در انگلستان است. به طور مثال اهمیت این مقوله برای صنعت داروسازی در این است که گاهی برای تهیه یک داروی مؤثر تا ۲۰ سال زمان نیاز است که نیاز به ۲۰۰ محقق و پرسنل است که میتواند هزینهای نزدیک به ۵۰۰ میلیون دلار آمریکا را در بر بگیرد و اینچنین سرمایهگذاری در صنعتی که دارو را به راحتی میتوان با دانش داروسازی کپی برداری نمود، بدون وجود قوانین حق امتیاز پیش نمیرود.<ref>Intellectual Property Theories, Yang D, Ch2, p25 2008</ref>
|