عمر بن خطاب: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌شده][نسخهٔ بررسی‌شده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Rezabot (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۲۵:
در دوران حکومت عمر بن خطاب گستردگی [[حکومت خلفای راشدین|امپراتوری اسلام]] به شکل بی‌سابقه‌ای وسیع شد و بیشتر سرزمین‌های تحت حکومت [[ساسانیان]] بجز [[تبرستان]]، دو سوم [[امپراتوری روم شرقی]] را در بر می‌گرفت.<ref>Hourani, Albert, A History of the Arab Peoples P23, Faber and Faber, 1991.</ref> [[حمله اعراب به ایران|حملات وی به امپراتوری ایران در دوران ساسانی]] در مدت کمتر از ۲ سال موجب سقوط این دودمان گردید.<ref>[http://www.jewishvirtuallibrary.org/jsource/History/Caliphate.html jewishvirtuallibrary.org]</ref>
 
وی بنابر نقل منابعی از قدرتمندترین خلیفه در میان [[خلفای راشدین]] و نیز یکی از بزرگ‌ترین و تأثیرگذارترین فرمانروایان [[مسلمان]] در تمام طول تاریخ است.<ref>{{یادکرد|کتاب=Islam in Global History: From the Death of Prophet Muhammad to the First World War|ناشر=American Institute of Islamic History and Cul|سال=۲۰۰۱|شابک=ISBN 0-7388-5963-X|نویسنده=Ahmed, Nazeer|زبان=en|صفحه=ص ۳۴}}</ref> دوران خلافت وی از ۲۳–۱۳ هجری/۶۴۴–۶۳۴ میلادی است.<ref name="EI" /> وی دومین خلیفه از [[خلفای راشدین]] بود که تحت فرمان او، سپاهیان [[مردم عرب|عرب]]، سرزمین [[میان‌رودان|بین‌النهرین]] و [[سوریه]] را فتح نموده و نیز استیلای بر [[ایران]] و [[مصر]] را آغاز کردند.<ref>[http://www.britannica.com/biography/Umar-I Umar-I] britannica.com</ref>
 
پس از مهاجرت نخستین مسلمانان به مدینه که در سال ۶۲۲ میلادی انجام گردید، عمر به همراه دوست نزدیکش ابوبکر به یکی از مشاوران نزدیک محمد بدل شدند. در این سال جایگاه عمر در حکومت اسلامی به رهبری محمد، با ازدواج [[محمد بن عبدالله]] با [[حفصه]] دختر عمر مهم‌تر گردید.<ref>[http://www.britannica.com/biography/Umar-I Umar-I] britannica.com</ref>
خط ۴۰:
 
== اسلام آوردن و فعالیت‌ها در زمان پیامبر اسلام ==
عمر در ابتدا از دشمنان نهضت اسلام بود<ref>[https://www.britannica.com/biography/Umar-I بریتانیکا-Umar I]</ref> اما پس از اینکه آیاتی از قرآن از خواهرش [[فاطمه دختر خطاب|فاطمه]] و شوهر خواهرش با نام سعید بن زید شنید، اسلام آورد و تمام توان خود را در این راه به کار گرفت. به خاطر کارهای عمر در اسلام، به وی لقب [[پولس]] اسلام را داده‌اند. گرچه تنها وجه اشتراک عمر و پولس، تبدیل شدن آنها به یک مدافع سرسخت دینی که قبلاً با آن می‌جنگیدند بوده‌است. سن عمر در هنگام مسلمان شدن را ۲۹ سالگی دانسته‌اند که پیش از هجرت محمد به مدینه و در سال ۶۱۵ میلادی، بوده‌است. عمر پیش از اسلام از طرف پدر جزو قبیله‌ای از قریش به نام [[بنو عدی]] (عدی بن کعب) و از طرف مادر جزو بنی مخزوم بود و جایگاه آن چنانی ای نداشت (گرچه ممکن است سعی کرده باشد که جایگاه خود را ارتقا دهد)، اما پس از هجرت به مدینه یکی از فرماندهان اسلام گردید و بیشتر نقش مشاوره‌ای داشت تا نقش یک سرباز. با وجود اینکه در جنگهای بدر و احد و دیگر غزوات حضور داشت، اما در منابع چیزی در مورد جنگاوری اش، همانند علی و دیگر صحابه، نقل نشده‌است. عمر مدعی بود که سه آیه از قرآن در شان او نازل شده‌است (۱۲۵ بقره، ۵۳ احزاب، ۶ واقعه).<ref name="EI" />
 
ازدواج محمد با دختر او [[حفصه]] در سال ۶۲۵ میلادی، نشانگر مقام و رتبه عمر در سرزمین عربستان بود. پس از مرگ محمد، او نقش بسیار مهمی در آشتی دادن و جلب موافقت و [[بیعت]] مسلمانان اهل [[مدینه]]، در پذیرفتن [[ابوبکر]] که اهل [[مکه]] بود، به عنوان جانشین محمد ایفا کرد.<ref name="بریتانیکا">[http://www.britannica.com/eb/article-9074188/Umar-I عمر اول]، [[دانشنامه بریتانیکا]]</ref>
 
با وجود اینکه شخصیت عمر و ابوبکر با هم متفاوت بود، اما شباهت هر دو در مورد اینکه هر دو [[پدر زن]] محمد بودند، جای هیچ گونه حسادت را بین این دو باز نمی‌کرد. عمر بدون شک از مغزهای متفکر گروه نزدیک به محمد بوده‌است. دانشنامه اسلام به نظری از لامنز اشاره می‌کند که وی بر این باور است که ابوبکر، عمر و ابوعبیده بن جراح، مثلثی را تشکیل می‌دادند که محمد را در انحصار خود می‌گرفتند و بر رای وی چه به طوربه‌طور مستقیم و چه به طوربه‌طور غیر مستقیم از طریق دخترانشان، [[عایشه بنت ابوبکر]] و [[حفصه بنت عمر]] تأثیر داشتند. اما [[دانشنامه اسلام]] این نظر را در حالت کلی رد می‌کندو معتقد است که عمر نه در زمان محمد و نه در زمان ابوبکر نمی‌خواسته نگاه‌ها را به سمت خود منعطف کند.<ref name="EI" />
 
== دوران خلافت ابوبکر ==
پس از مرگ محمد در ۱۱ هجری/۶۳۲ میلادی، عمر در اخذ رای برای ابوبکر نقشی اصلی داشت. در زمان خلافت ابوبکر، وی نزدیک به مسند قدرت ابوبکر بود و در مواقعی حتی بیشتر و سرسخت تر از خود ابوبکر، مدافع وی بود.<ref name="EI" />
 
=== حمله عمر به خانهٔ علی ===
خط ۵۵:
 
== خلافت ==
پس از مرگ ابوبکر در ۱۳ هجری/۶۳۴ میلادی به خلافت مسلمانان منصوب شد. مسئله اینکه آیا ابوبکر وی را به عنوان جانشین خود انتخاب کرد یا نه، مورد بحث تاریخ نگاران و [[حقوق دانان]] بوده‌است. لوی دلا ویدا و کائتانی معتقدند که عمر به سنت قدیمی اعراب، خلافت را به صورت دوفاکتو (رسمی و شرعی) با حمایت صحابه از آن خود کرد. کائتانی همچنین معتقد است که عمر چه قبل و چه بعد از خلافت با اشراف مکه مانند آل امیه روابط حسنه داشته و به سمت آنها تمایل داشته‌است. اما مادلونگ نظر دیگری دارد و معتقد است که برخی افراد قریش مانند [[خالد بن ولید]] که در زمان ابوبکر والی بوده‌اند، مخالف خلافت عمر بوده‌اند و از آنجایی که ابوبکر به عمر وابستگی قابل توجهی داشت، چاره‌ای نداشت که عمر را به خلافت بعد از خودش برگزیند.<ref name="EI" />
 
عمر پس از [[ابوبکر]] در سال [[۶۳۴ (میلادی)|۶۳۴ میلادی]]، به خلافت مسلمین رسید و نخستین کسی بود که لقب «امیرالمؤمنین» را برای خود برگزید.<ref name="بریتانیکا" />
 
=== ازدواج عمر با دختر علی ===
خط ۶۷:
وقتی که عمر به خلافت رسید، [[فتوحات مسلمانان]] آغاز گردید و توانستند شام، عراق، الجزیره، ایران و کشورهای دیگر را فتح کنند. دانشنامه اسلام بر این باور است منابع عربی عموماً تمایل دارند که نقش فرماندهی و کنترل عمر را در این فتوحات، بیشتر از حد سیاسی و فنی که ممکن بود، بالاتر نشان دهند، اما در عین حال معتقد است که عمر هوش بالایی در امور استراتژیکی و سیاسی داشته‌است.
 
وی با خالد بن ولید با شدت برخورد کرد همچنان که در دوران خلافت ابوبکر، با خالد بن [[سعید بن عاص]] این چنین کرده بود. عمر افرادی مانند ابو عبیده بن مسعود و [[سعد بن ابی وقاص]] را که پشتوانه قبیله‌ای محکمی نداشتند و جزو قبایل پایین به حساب می‌آمدند و ترسی از آنان به جهت ایجاد یک حکومت مستقل در مناطق فتح شده نبود، را به فرماندهی منصوب کرد. عمر همچنین افرادی از قبایل اشرافی مکه را به کار حکومت گماشت. مثلاً معاویه بن ابوسفیان را در سال ۱۸ هجری/۶۳۹ میلادی جانشین برادرش یزید در امارت شام نمود. وقتی که [[عمرو عاص]] در فتح مصر پیش دستی نمود، وی به نشانه یک تدبیر سیاسی، حق عمرو را در امارت آنجا محفوظ داشت، اما با این وجود، زبیر را به آنجا فرستاد تا بر عمرو نظارت داشته باشد. اما عمر، صحابیون برجسته و طراز اول را به امارت هیچ جایی نگماشت و آنها را در نزد خود در مدینه نگهداشت و بر آنان نظارت می‌کرد. با این وجود از غنایم سرزمینهای فتح شده عراق و شام، به آنان اموالی می‌داد.<ref name="EI" />
 
در حالی که فتوحات رو به پیشرفت بود، عمر اکثراً در مدینه ماند. اما یک بار خود وی به شام رفت. تاریخ این سفر در منابع بین سالهای ۱۷–۱۵ هجری/۸–۶۳۶ میلادی ذکر شده‌است. در منابع در مورد این سفر، روایات گوناگونی آمده‌است. عمر در جابیه توقف نمود و در آنجا با فرماندهان خود مشورت نمود. بر طبق برخی روایات پیکی از اورشلیم (بیت‌المقدس) به وی رسید که حاکی از آن بود که با ضمانت عمر، پیمان نامه‌ای بین وی و مردم آنجا برقرار شود. برخی روایات می‌گویند که عمر به اورشلیم رفت و در آنجا مردم، تسلیم وی شدند. باس نشان داده‌است که اورشلیم باید یک سال قبل از آن تسلیم شده باشد و این روایات گوناگون باید در مورد مراحل اسلامی سازی شهر اورشلیم و تبدیلش به بیت‌المقدس مربوط باشد. پس از تسلیم مردم آنجا، عمر در آنجا پیمان نامه‌ای میان مردم اورشلیم و مسلمانان نوشت که در آن حقوق و وظایف هر دو گروه مشخص شده بود که به عهد عمر معروف است. دانشنامه اسلام می‌نویسد که این پیمان نامه، الهام بخش نسلهای بعدی شده و به عنوان وجههٔ مناسب از عمر محسوب می‌گردد و هیچگاه به اندازه زمان عمر، گروه‌های سیاسی مسلمانان به این حد از استحکام نرسیده بودند.<ref name="EI" />
 
در زمان عمر، زندگی مسلمانان دستخوش تغییرات اساسی گردید. مسلمانان در مناطقی که فتح می‌شدند، همان ساختار اداری پیشین و سکه رایج، اعضای دربار و زبان رسمی آن منطقه را ادامه می‌دادند.<ref name="EI" /><ref>کتاب ''[[جغرافیای تاریخی سرزمین‌های خلافت شرقی|جغرافیای تاریخی سرزمین‌های خلافت شرقی، بین‌النهرین، ایران و آسیای مرکزی از زمان فتوحات مسلمین تا ایام تیمور]]''، ۱۳۳۷ خورشیدی، ''[[گای لسترنج]]'' ترجمه: ''محمود عرفان''، ناشر فارسی: ''[[بنگاه ترجمه و نشر کتاب]]''</ref> اما مدتی بعد دیوانی تشکیل شد که نام تمامی کسانی که از مستمری‌های نظامی بهره می‌گرفتند، در آن ثبت می‌گردید. در توزیع درآمدها در این دیوان، به سابقه مسلمانان در اسلام و قدرت قبیله‌ای شان توجه می‌گردید. (البته گاهی اوقات معیار قدرت قبیله‌ای با میزان درآمد اختصاص یافته رابطه معکوس داشت). تأسیس دیوان به عمر نسبت داده می‌شود و سیاستی بود که بیشتر برای اهل سواد عراق تدوین شده بود. اما دلایل دیگری هم داشت. مانند جلوگیری از اقامت پراکنده اعراب به صورت قبایل اشرافی در مناطق فتح شده جدید. عمر دوست داشت مسلمانان به جای اینکه در شهرها یکجا جمع گردند، هر لحظه آماده لشکر کشی باشند و هر کدام از آنان نقش یک سرباز را داشته باشد و ضمناً از عطاهای غنایم مناطق فتح شده نیز بهره‌مند گردند؛ بنابراین، مردمی که مناطقشان فتح شده و مسلمان نشده‌اند، مال و جانشان محافظت شود و بتوانند فرایض دینی خود را انجام دهند و در کنار آن، این شهرها بتوانند به عنوان منبع درآمدی برای نسلهای بعدی مسلمانان حساب گردند. پایه‌گذار فلسفه مالکیت زمین به عمر نسبت داده می‌شود. وی پادگانهای نظامی نیز تأسیس کرد که بعداً مبدل به شهرهای آبادی گردیدند. گرچه نسلهای بعدی مسلمانان باعث پیشرفت تشکیلات اداری و حقوقی گردیدند اما ایده اولیه خدمات نظامی، مالیات و پاسبانی مناطق به عمر منسوب می‌گردد.<ref name="EI" />
 
=== نحوه حکومت داری عمر ===
خط ۷۹:
 
مقام خلافت که در زمان ابوبکر، تنها به معنی [[جانشینی محمد]] تلقی می‌گردید، در دوران عمر، رنگ قاطعیت و اعتبار نیز به خود گرفت و عمر عنوان امیرالمؤمنین را برای اولین بار در مقام خلافت به کار برد. منابع حاکی از آن هستند که عمر، به خلافت به دیدی فراتر از آنچه که در مفهوم اسلامی اش تعریف شده می‌نگریست
. می‌توان دوران حکومت وی را به قدرتی کمتر از پولس و قدرتی بیشتر از یحیی تشبیه نمود. دانشنامه اسلام بر این باور است که عمر معتقد به اختیاراتی در مقام خلافت بود که تهدیدی برای جایگاه واحد و دست نیافتنی محمد در اسلام بود و از حد اختیارات محمد تجاوز می‌کرد. احتمالاً این مهم از حدیثی ناشی می‌شود که محمد در آن گفته‌است اگر پیامبری بعد از من نازل می‌شد، آن شخص عمر بود. لقب فاروق که به عمر نسبت داده شده به معنای جدا کننده حق از باطل است. ساچاو و لوی دلا ویدا معتقدند که ارتباطی بین کلمه عربی فاروق و کلمه سریانی پاروکا وجود دارد که در زبان‌های سامی به مفهوم منجی است. این دو محقق بر این باورند که کلمه فاروق با مفاهیم کتاب‌های آسمانی ادیان [[اهل کتاب]] خصوصاً [[دین یهود]] در ارتباط است. این لقب که گفته می‌شود توسط محمد به وی داده شده و احتمالاً مربوط به زمان ورود عمر به اورشلیم می‌شد و مفهومی منجی گونه به خود گرفته‌است.<ref name="EI" />
 
مردم می‌توانستند با عمر بدون واسطه صحبت کنند و وی در این زمینه خود را با مردم برابر می‌دانست. با این وجود وی دوست داشت که اعتبار خود به عنوان خلیفه را داشته باشد و مردم از وی حساب ببرند و حرمت وی را نگهدارند. وی سخت گیر و انعطاف‌ناپذیر بود و در خیلی روایات، با شلاق خاطیان را تنبیه می‌نمود. وی هنگامی که به جابیه رفته بود، وقتی دید که فرماندهان مسلمانان برای وی پارچه ابریشمی پیشکش کرده‌اند، به سوی آنان سنگ پرتاب کرد. سخت گیری و خشونت وی به حدی بود که علی و دیگر صحابه به مخالفت وی پرداختند و روش آرامتری از وی داشتند.<ref name="EI" />
 
دانشنامه اسلام می‌نویسد عمر را می‌توان خلیفه‌ای نامید که سهم بسیار مؤثری در تشکیل یک قالب اجتماعی و سیاسی به امت اسلام داشته‌است. اما گسترش ناگهانی قلمرو اسلام، خطراتی را نیز برای آن به دنبال داشت. مسائل مختلف و چالشهای متعددی، جامعه اسلامی را تهدید می‌کرد مانند رابطه بین انصار و مهاجرین، آرزوهای اشراف مکه، بروز حس حسادت بین فاتحین سرزمینهای جدید، مهاجرت اعراب به این سرزمینها و اینکه آیا این اعراب که در میان این سرزمینهای وسیع پراکنده شده‌اند، از دولت مرکزی مدینه تمکین می‌کنند یا نه. دونر معتقد است که این مسئله با اعمال قدرت بر روی قبایل حل می‌شده و اتحاد امت حفظ می‌شده‌است. با این حال مادلونگ معتقد است که امت دچار تفرقه زیادی شد. تنش‌های زیادی در امت اسلامی به وجود آمد که عواقبش بر سر عثمان آمد.<ref name="EI" />
 
=== قتل عمر ===
ظاهراً عمر، به مسئله خلافت بعد از خودش خیلی فکر نمی‌کرده‌است. اما ممکن بود وی به [[ابوعبیده بن جراح]] نظر مساعد داشته باشد. اما [[ابوعبیده]] در سال ۱۸ هجری/۶۳۹ میلادی بر اثر طاعون درگذشت. سرانجام عمر در سن ۵۳٬۵۵٬۶۰٬۶۱ یا ۶۳ سالگی در ۲۶ ذی الحجه ۲۳ هجری/۳ نوامبر ۶۴۴ میلادی توسط [[پیروز نهاوندی]] یا [[ابولؤلؤ]]<ref name="Iranica">{{یادکرد وب |نام خانوادگی=Pellat |نام=Ch |عنوان=ABŪ LOʾLOʾA |نشانی=http://www.iranicaonline.org/articles/abu-loloa-a-persian-slave-of-mogira-b |بازبینی=۲۰۱۲-۰۷-۲۵ |اثر=Iranica |تاریخ=July 19, 2011 |ناشر= |نشانی بایگانی= |تاریخ بایگانی= |کد زبان=en}}</ref> غلام مسیحی [[مغیره بن شعبه]] والی [[بصره]]،<ref name="EI" /> با ۳ یا ۶ ضربه با خنجر ۲ سر<ref name="Iranica" /> کشته شد. برخی [[شیعیان]] بر این باورند که قتل او در [[۹ ربیع‌الاول]] واقع شده‌است.<ref name="islamtxt">{{یادکرد وب |نام خانوادگی= العلوی |نام= مقداد |عنوان= روز به قتل رسیدن عمر بن خطاب چه روزی است؟ |نشانی= http://islamtxt.ir/node/124 |بازبینی= ۴ بهمن ۱۳۹۲ |کد زبان= fa}}</ref> انگیزه این قتل این بود که [[ابولؤلؤ]] در مورد مالیات سنگینی که [[مغیره بن شعبه]] از وی خواسته بود به عمر شکایت برد اما شکایت فایده‌ای نداشت. [[کائتانی]] در این زمینه بر این باور است که ابولؤلؤ وسیله‌ای برای توطئه قتلی از سوی [[صحابیونی]] چون [[علی]]، [[طلحه]] و [[زبیر]] بوده‌است و [[عبید الله بن عمر]] (که در [[جنگ صفین]] در سال ۳۷ هجری کشته شد) به این توطئه معتقد بوده اما دست به عملی دیوانه وار زده‌است. [[دانشنامه اسلام]] معتقد است محققانی چون [[لاوی دلا ویدا]] و [[مادلونگ]] نشان داده‌اند که این دیدگاه کائتانی را بی‌پایه و اساس است.<ref name="EI" />
 
عمر هنگامی که در بستر مرگ بود، دستور داد شورایی برای تعیین خلیفه بعدی تشکیل شود. پس از بحث و مناقشه بسیار، [[عثمان بن عفان]] به خلافت پس از وی منصوب گردید این در حالی بود که به خلافت پس از خودش نیندیشیده بود.<ref name="EI" />
 
== دیدگاه‌ها دربارهٔ عمر ==
در دیدگاه شیعیان، عمر به خاطر اینکه با خلافت علی مخالفت کرده‌است، به دیده نفرت نگریسته می‌شود. اما اهل سنت وی را نه تنها به عنوان یک حاکم قدرتمند بلکه به خاطر تقوایش می ستایند. در احادیث اهل سنت، حدیثهایی از محمد و خود عمر و بعضاً به روایت عبدالله بن عمر آمده که می‌گویند عمر بر مسائل شرع اسلامی تسلط داشته‌است. در روایات سخنانی به عمر منسوب می‌شود که در قرون بعدی مورد بحث قرار گرفته و مثالی از مواردی است که ممکن است در قرون بعدی به وی نسبت داده شده باشد و می‌توان آنها را درونی کردن هنجارها نامید. مانند مطالبی که در مورد نیت بیان کرده‌است. البته نصیحتهایی که وی به مسلمانان می‌کرد حاکی از آنکه از الگوی زندگی خودش که همراه با ریاضت بود، پیروی کنند را احتمالاً نمی‌توان انکار کرد. با وجود اینکه وی برخی لذایذ را بر خود حرام می‌کرد، فردی فعال و قوی دانسته شده و زندگی زاهدانه افراطی را تقبیح نموده به این علت که تنبلی و وابستگی انسان را به دنبال دارد. سخنانی از وی در منابع آمده که گفته مرگ را در حین کسب روزی حلال، بر جهاد در راه خدا ترجیح می‌دهد.<ref name="EI" />
 
در دیدگاه اهل سنت در قرن امروزی، کماکان عمر به عنوان یک الگو و رهبر دمکرات مطرح است و هنوز در میان آنان به عنوان یک رهبر زاهد و با شکوه تلقی می‌گردد.<ref name="EI" /><ref>دکتر تیجانی در دو کتاب «اهل سنت واقعی» و «از آگاهان بپرسید» ابعادی از زندگی عمر را از منابع سنی مورد مطالعه قرار داده‌است</ref>
 
== نگاره‌ها ==