غزوه بدر: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌شده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ←‏جایگزینی با [[وپ:اشتباه|اشتباه‌یاب]]: به‌حقیقت⟸به حقیقت، به‌رهبری⟸به رهبری، به‌روشنی⟸به روشنی، به‌نیکی⟸به نیکی، پایان‌دادن⟸پایان...
خط ۲۲:
| یادداشت =
}}
'''غزوهٔ بدر''' یا '''بدر الکبری'''<ref name="دبا" /> نخستین نبرد بزرگ دوران [[محمد]] میان [[مسلمان]]ان و اهل [[مکه]] بود که در [[۱۷ رمضان|هفدهم رمضان]] سال [[۲ (قمری)|دوم]] (13 مارچ 624 میلادی) پس از هجرت در [[بدر (شهر)|ناحیه بدر]] روی داد.<ref name="EI">[[#CITEREFWatt1986|"Badr", ''Encyclopedia of Islam'']]</ref> <!-- پس از [[هجرت محمد|هجرت مسلمانان به مدینه]] بقای اقتصادی ایشان به حمله به کاروان‌های مکه وابسته بود<ref group="یادداشت">به گفته [[عبدالله جوادی آملی]] مفسر شیعه اموال منقول و غیرمنقول مسلمانان پس از مهاجرت از مکه به مدینه توسط مشرکین مکه مصادره شد. به همین دلیل مسلمانان از مشرکین مکه حق مشروعی داشتند. ([http://www.portal.esra.ir/Pages/Index.aspx?kind=2&lang=fa&skinid=66&id=ODUz-eBdkvpQG9vk= تفسیر سوره انفال، جلسه ۱۰])</ref> --> وقتی خبر حرکت کاروان ثروتمند [[ابوسفیان]] از مکه به محمد رسید، قریب به سیصد تن از مسلمانان برای حمله به آن آماده شدند و در این میان، سپاه هزار نفری مکه برای مقابله با آنان وارد عمل شد و با وجود برتری در شمار نفرات، پیروزی کامل از آنِ مسلمانان شد و بسیاری از مکیان کشته و اسیر شدند. پیروزی مسلمانان در این نبرد نفوذ مکه را تا حد زیادی کاهش داد و جایگاه سیاسی مسلمانان را در مدینه مستحکم کرد. در [[قرآن]] از این پیروزی به عنوان رویدادی الهی یاد شده‌است.<ref name="EB-Badr">[[#CITEREFEBBadr|"Battle of Badr", ''Encyclopædia Britannica'']]</ref><ref group="یادداشت">«وَ لَقَدْ نَصرَکُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تَشکُرُونَ — و به‌حقیقتبه حقیقت خداوند در بدر به شما پیروزی بخشید با آنکه شما ضعیف بودید، پس از خدا پروا کنید باشد که شکر نعمت‌های او به جای آورید.» سورهٔ آل عمران، آیهٔ ۱۲۳.</ref>
 
== منبع‌شناسی ==
خط ۴۰:
* Kelsay (1993), p. 21 [ارجاع دست‌دوم]</ref>
 
در طی نخستین سال سکونت مسلمانان در مدینه، محمد اجازه داد حمله علیه کاروان‌های مکه انجام شود. [[سهیل هشمی]] نظرات دربارهٔ این درگیری‌ها را بررسی می‌کند و می‌گوید: دربارهٔ درگیری‌های اولیه میان مورخین متقدم و مستشرقین متأخر، با سیره‌نویسان، اختلاف‌نظر وجود دارد: به گفتهٔ اغلب تاریخ‌نگاران مسلمان متقدم، در طی این دوران محمد سیاست جدیدی را در برابر مکه اتخاذ کرد: جنگیدن با مکیان به تلافی [و جبران خسارات ناشی از] رفتار ایشان با مسلمانان؛ و طبق گفتهٔ بسیاری از خاورشناسان نیز، این حملات با هدف جبران فقر اقتصادی ناشی از مهاجرت مسلمانان به مدینه انجام می‌شد. برخی گفته‌اند «این درگیری‌ها نشان‌دهندهٔ ''تغییری اساسی'' در خط مشی پیامبر در جهت تکیه بر ''تنازع خشونت‌آمیز'' بود که با آیات ستیزه‌جویانهٔ [[سوره مدنی|مدنی]] تجویز شد.» اما [[محمد هیکل]] می‌گوید «این درگیری‌ها ''لشکرکشی نظامی'' نبود؛ بلکه حمله‌هایی کوچک بود که با هدف خسته کردن مکیان و نمایاندن قدرت جدید مسلمانان و اثبات لزوم صلح و سازش با مسلمین انجام می‌شد.»<ref group="یادداشت">او استدلال می‌کند که این درگیری‌ها جنبهٔ روانی داشت و بیشتر با هدف تهدید و ترساندن بود تا آغاز جنگ با قریش و کاروان‌هایش [و ''تغییر اساسی'' در سیاست‌ها]؛ {{harvnb|Haykal|۱۹۹۴|p=۲۱۹–۲۰}}. همچنین ر.ک. {{harvnb|Gabriel|۲۰۰۷|pp=۷۹–۸۰}}.</ref> به باور خود هشمی، هر دو دیدگاه بر مبنای حدس و گمان است.<ref>{{harvnb|Hashmi|۲۰۰۲|p=۲۰۲}}</ref><ref>ر. ک. {{harvnb|Haykal|۱۹۹۴|pp=۲۱۸–۲۵}}</ref> من‌حیث‌المجموع، «به‌سختی می‌توان این واقعه و وقایعی که مسبب آن بودند را به‌روشنیبه روشنی شرح داد».<ref name="EI" />
همچنین، پیشگیری از اقدام نظامی احتمالی آنان علیه مسلمانان و پایان‌دادنپایان دادن به آزار و اذیت اقلیت مسلمان باقی‌مانده در مکه<ref>{{harvnb|Al-Mubarakpuri|۲۰۰۲|p=۲۴۳}}</ref> و بستن مسیر کاروان‌های مکه تا [[شام]]<ref>{{harvnb|Haykal|۱۹۹۴|p=۲۱۸}}</ref> (یا به تعبیری دیگر «تهدید حیات اقتصادی مکه»<ref name="دبا">{{آغاز راست‌چین}}[[#CITEREF{{anchorencode:دبا}}|«بدر»، ''دائرةالمعارف بزرگ اسلامی'']]{{پایان راست‌چین}}</ref>)، نیز به عنوان اهداف محمد از فعالیت نظامی علیه مکیان ذکر شده‌است.
 
در طی یکی از همین درگیری‌ها در ماه [[رجب (ماه)|رجب]] (که از [[ماه‌های حرام]]<!--<ref group="یادداشت">[[رجب (ماه)|رجب]]، [[ذی‌القعده]]، [[ذی‌الحجه]] و [[محرم (ماه)|محرم]] از ماه‌های حرام بودند و اعراب در آن‌ها دست به جنگ و غارت نمی‌زدند.</ref> --> بود) همان سال، مسلمانان با کاروانی از قریش در [[نخله]] (جایی میان مکه و [[طائف]]) [[سریه نخله|درگیر شدند]]<ref group="یادداشت">در این باره ر.ک. {{harvnb|Watt|۱۹۵۶|pp=۵–۹}}</ref> و عمرو بن حضرمی (از اهالی مکه)<ref group="یادداشت">وی تحت حمایت عتبه بن ربیعه (از اشخاص قدرتمند و محترم نزد مکیان) بود؛ {{harvnb|Gabriel|۲۰۰۷|p=۸۵}}.</ref> کشته شد. [[قریش]] از فرصت بهره جست و جنگی تبلیغاتی علیه مسلمانان به راه انداخت: ایشان را به جنگیدن در [[ماه‌های حرام]]، که نزد عرب عملی قبیح و نامتعارف بود متهم کرد، تا میان مسلمانان و کل اهالی [[شبه جزیره عربستان]]، دشمنی ایجاد کند.<ref name="H233">{{harvnb|Haykal|۱۹۹۴|pp=۲۳۳–۴}}</ref>
خط ۵۸:
مسلمانان در ۱۲ یا ۱۳ رمضان از مدینه خارج شدند<ref name="دبا" /> و در نزدیکی بدر محمد دو نفر را پیش فرستاد تا از کاروان خبر آورند و هنگامی که آن دو از چاهی در بدر آب می‌کشیدند، گفتگوی دو روستایی را شنیدند که «کاروان فردا یا پس‌فردا می‌رسد …» و فوراً با این خبر بازگشتند. کمی پس از اینکه آنجا را ترک کردند، ابوسفیان که شخصاً آمده بود تا از امنیت مسیر مطمئن شود، به آنجا رسید و از یک روستایی خبر تجسس آن دو نفر را شنید، پس بازگشت و مسیر حرکت کاروان را به سمت [[دریای سرخ]] منحرف کرد.<ref>{{harvnb|Lings|۱۹۸۳|p=۱۴۰}}</ref>
ابوسفیان برای کاروانش، که به ناحیه‌ای رسیده بود که به‌راحتی توسط مسلمانان مدینه قابل دسترسی بود، از مکه درخواست کمک کرد،<ref group="یادداشت">به گفتهٔ وات، «از آنجایی که گفته شده‌است رسیدن این کاروان از مکه به بدر یک هفته طول کشیده بود، پس ابوسفیان احتمالاً پیامش را قبل‌تر فرستاده بود؛ هرچند منابع می‌گویند وی پس از آگاهی از تدارکات مسلمانان این کار را کرد»؛ [[#CITEREFEI|Watt, ''Encyclopedia of Islam'']].{{سخ}}</ref>
و سپاه مکه متشکل از ۹۵۰ سرباز<ref group="یادداشت">شامل ۱۰۰ سواره‌نظام و ۶۰۰ سرباز زره‌پوش، و تعداد زیادی شتر؛ {{harvnb|Al-Mubarakpuri|۲۰۰۲|p=۲۵۳}}.</ref> که تقریباً همهٔ جنگجویان قریش را شامل می‌شد، به‌رهبریبه رهبری [[عمرو ابن هشام]] به سمت بدر به راه افتاد.<ref name="EI" /><ref name="W10" />
 
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول = … اعراب از این پیشروی ما خواهند شنید و برای همیشه از ما خواهند ترسید.<ref group="یادداشت">«{{به عربی|… وتسمع بنا العرب وبمسيرنا وجمعنا، فلا يزالون يهابوننا أبدا بعدها.}}»؛ {{هارواردبپ|ابن هشام|صص=۶۱۸–۱۹}}؛ {{harvnb|Lings|۱۹۸۳|p=۱۴۲}}.</ref> | منبع = —عمرو ابن هشام | تراز = راست | عرض = 200px | اندازه خط = 12px | گیومه نقل‌قول = بله | تراز منبع = چپ}}
خط ۹۷:
[[پرونده:Muhammad 12.jpg|125px|چپ|بندانگشتی|کشتن [[نضر بن حارث]] (از اسیران) توسط [[علی]] در حضور محمد و اصحاب<ref>{{harvnb|Al-Mubarakpuri|۲۰۰۲|p=۲۷۴}}</ref>]]
 
[[سهیل بن عمرو|سهیل]]، [[عباس بن عبدالمطلب|عباس]] (عموی محمد)، [[عقیل بن ابی‌طالب|عقیل]] و [[نوفل]] (پسرعموهای محمد) از اسیران مهم بودند.<ref>{{harvnb|Lings|۱۹۸۳|p=۱۵۱}}</ref> محمد با اسیران به‌نیکیبه نیکی رفتار کرد و جز یکی دو تن از آنان، همگی با پرداخت فدیه یا به دلایل دیگر آزاد شدند.<ref name="دبا" /> محمد مانع رفتارهای خشن (که نزد اعراب معمول بود) با اسیران می‌شد، و به‌طور کلی سیاست او آزاد کردن اسیران با فدیه بود.<ref>{{harvnb|Watt|۱۹۵۶|pp=۱۲–۱۳}}</ref> وی چند تن را که دشمنان خطرناک مدینه و اسلام می‌پنداشت، کشت و از بقیه چشم پوشید.<ref>{{harvnb|Aboul-Enein|Sherifa|۲۰۰۴|p=۱۸}}</ref>
 
پس از نبرد، میان مسلمانان در تقسیم غنائم جنگی اختلاف افتاد تا اینکه آیاتی نازل شد<ref>{{harvnb|Lings|۱۹۸۳|pp=۱۵۰–۱}}</ref> و محمد گفت غنائم و اسیران به‌طور مساوی بین کسانی که در جنگ شرکت داشتند تقسیم شود.<ref>{{harvnb|Watt|۱۹۵۶|p=۱۲}}</ref> بخشی از غنائم نیز به فقیران مدینه به‌خصوص زنان و کودکانی که پس از جنگ بیوه و یتیم شدند اختصاص یافت.<ref name="AS17">{{harvnb|Aboul-Enein|Sherifa|۲۰۰۴|p=۱۷}}</ref>