موسیقی‌شناسی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Dgload (بحث | مشارکت‌ها)
جز تاثیرات بسیار مثبت موسیقی بر ذهن انسانها
خنثی‌سازی ویرایش 21752372 توسط Dgload (بحث) مطالب کپی‌برداری‌شده
خط ۵۷:
 
پاسخ بسیار ساده است، همان‌طور که نیاز به تحقیقات تخصصی در زمینهٔ علوم پزشکی وجود دارد در زمینهٔ موسیقی نیز به چنین تحقیقات تخصصی و علمی نیاز است. چرا که در طول دوران زندگی بشر بر روی کرهٔ زمین از زمان پیدایش بشر تا به امروز، همواره موسیقی به عنوان ابزاری برای رسیدن به آرامش، شادی و سلامت روحی انسان کاربرد داشته و همانقدر که سلامت جسمی انسان اهمیت دارد سلامت روحی نیز حایز اهمیت است و موزیکولوژی می‌تواند کمک‌های بسیاری در این زمینه انجام دهد.
 
=== '''[https://www.dgload.com/blog-post/%d8%aa%d8%a7%d8%ab%db%8c%d8%b1-%d9%85%d9%88%d8%b3%db%8c%d9%82%db%8c/ تاثیرات موسیقی بر ذهن] :''' ===
آیا همه انسانها نابغه‌اند؟
 
آمارها این طور نشان نمی‌دهد. در حقیقت شاید بیشتر انسانها ذاتا‌ً با استعداد نباشند. بیشتر مردم تقریبا‌ً در حد متوسط هستند. شاید تعداد خیلی کمی بالاتر یا پایین‌‌تر از این حد باشند.
 
به طور کلی مردم برای یاد گرفتن در تلاش‌اند و می‌خواهند بیشتر در مورد دنیای اطرافشان بدانند و آگاه‌تر شوند. برخی انسانها سریع‌تر و بهتر یاد می‌گیرند و این سرعت یادگیری است که نوابغ را از نظر یادگیری از طبقه متوسط جدا می‌کند. نابغه‌ها در زمان یادگیری دچار مشکل نمی‌شوند چون خیلی زود یاد می‌گیرند ولی دیگران، به کمک احتیاج دارند. روش مناسب در افزایش سرعت یادگیری، موسیقی است.
 
افراد با موسیقی، آموزش می‌بینند و به خاطر آن مغزشان سریع‌تر رشد می‌کند. برخی موسیقیها هنگامی که به طرز صحیحی اجرا می‌شوند می‌تواند اثرهای مثبتی بر یادگیری و طرز برخورد و نگرش فرد داشته باشد. موسیقی وسیله‌ای ‌است قوی و وقتی به مفهوم آن توجه کنیم می‌تواند تغییرات مثبت و منفی چشمگیری در زندگی‌مان داشته باشد. 
 
اولین و مهم‌ترین آن یادگیری در کودکان است. اصول یادگیری در سن کم به کودک القا می‌شود و اهمیت به این اصول می‌تواند تأثیرات مهمی در آینده یادگیری کودک داشته باشد، البته وقتی موسیقی به روش سودمندی به کار برده شود، این در بسیاری جهات به کودک کمک می‌کند.
 
روشی که یادگیری را برای کودک آسان‌تر می‌سازد، برگزاری کلاسهای موسیقی در فعالیتهای روزمره کودک است. مطالعه‌ای بر روی ده کودک سه ساله انجام شد که توانایی و سرعت چیدن قطعات پازِل در آنها مورد آزمایش قرار گرفته بود.
 
بعد از گرفتن آزمون اولیه به پنج کودک روزانه سی دقیقه آموزش خوانندگی و به پنج کودک دیگر هفته‌ای پانزده دقیقه درس پیانو داده شد. درسها برای یک دوره، بیش از شش ماه اجرا شد و بعد از شش ماه همه بچه‌ها پیشرفت چشمگیری در سرعت چیدن پازل از خود نشان دادند.
 
محققان این مهارت را، در کنار هم قرار دادن قطعه‌های پازل یافتند، مثل استدلال مشابهی که مهندسان، شطرنج‌بازان و ریاضیدانان عالی‌رتبه به کار می‌برند. این مطالعه بر روی کودکانی انجام شد که امتیازات اولیة آنها پایین‌تر از حد متوسط بود ولی پس از آزمایش، امتیاز آن تقریبا‌ً دو برابر شد. 
 
محققان کار‌ِ قرار دادن قطعات پازل در کنار هم را استدلال انتزاعی نامیدند. با آموزش موسیقی چنین مهارتهای انتزاعی را در انجام ریاضی و یا برخی کارهای دیگر که فرد باید آنها را در ذهنش به تصویر بکشد، تمرین می‌کند و به کار می‌برد.
 
مطالعه‌ای هشت ماهه توسط فرانسیس. اچ. راشر (Frances H. Rauscher) از دانشگاه کالیفرنیا صورت گرفت که در آن به نوزده کودکستانی‌ِ حدودا‌ً بین ۳ تا ۵ سال، هفتگی آموزشهای پیانو و روزانه آموزش خوانندگی داده می‌شد. درحالی‌که به پانزده کودکستانی دیگر هیچ آموزش موسیقی داده نشد. در نیمه و پایان این مطالعه، آزمایشی روی آنها صورت گرفت. تنها بعد از چهار ماه امتیازها در آزمون قرار دادن قطعات پازل برای درست کردن یک عکس در گروهی که آموزش موسیقی دیده بودند به طور قابل توجهی پیشرفت کرده بود، درحالی‌که گروه کنترل‌شده پیشرفتی نداشت گرچه هر دو گروه با امتیازی مساوی شروع کرده بودند. 
 
شاید این نوع پیشرفت آن طور که مردم تصور می‌کنند باعث تغییر و اصلاح نشود ولی نتیجة آن را نمی‌توان نادیده گرفت. راشر(Rasher)، اظهار می‌کند که آموزش موسیقی می‌تواند باعث پیشرفت هوشی کودک برای مدت طولانی و شاید هم به طور دائمی شود.
 
در آینده، با استفاده از این مهارتها، تحقق چنین تغییرات و پیشرفتهایی در یادگیری کودک می‌تواند تأثیرات مهمی بر آنها داشته باشد<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=دیجی لود|کد زبان=|تاریخ=|وب‌گاه=|نشانی=https://www.dgload.com/blog-post/%d8%aa%d8%a7%d8%ab%db%8c%d8%b1-%d9%85%d9%88%d8%b3%db%8c%d9%82%db%8c/|عنوان=تاثیر های موسیقی بر ذهن انسان}}</ref>.
 
== پانویس ==