دولورس دل ریو: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
User-001 (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: ویرایش‌های مشکوک به خرابکاری
User-001 (بحث | مشارکت‌ها)
برچسب: ویرایش‌های مشکوک به خرابکاری
خط ۲۵:
خانواده اش در طول [[انقلاب مکزیک]] (۱۹۱۰ تا ۱۹۲۱) تمام دارایی‌های خود را از دست داد تا اینکه پدر دولورس تصمیم گرفت تا به [[ایالات متحده]] فرار کند، در حالی که او و مادرش با [[قطار]] مهاجرت کردند تا در [[مکزیکو سیتی]] به یکدیگر بپیوندند و سرانجام در سال ۱۹۱۲ خانواده آسانسلو در مکزیکو سیتی به یکدیگر پیوستند. آنها موقعیت اجتماعی از دست رفته خود را به دست آوردند و تحت حمایت [[رئیس‌جمهور]] آن زمان [[فرانسیسکو مادرو]] قرار گرفتند.<ref name="Ramón 1997, vol. 1, p. 11">Ramón (1997), vol. 1, p. 11.</ref>
 
دلورس تحصیلات خود را در دانشکده سنت جوزف که توسط [[راهبه]]‌های فرانسوی اداره می‌شد، آغاز کرد. در سال ۱۹۱۹ مادرش او را به کلاسهای بالهٔ " مادام آنا پاولووا " بالارینای روسی می‌برد. دلورس بعد از مدتی با دیدن یک از اجرای‌های مادام پاولووا به نام [[آرژانتین]] مادرش را متقاعد کرد که در کلاسهای رقص " فلپ لوپز " آموزش ببیند.<ref>Ramón (1997), vol. 1, p. 12.</ref>
 
در سال ۱۹۲۱ دولورس توسط گروهی از زنان مکزیکی برای رقص در یکی از جشن‌ها شرکت کرد و در همین جشن با " جیمی مارتینز دل ریو ویننت " آشنا شد. جیمی تحصیل کرده انگلستان بود و مدتی را نیز در اروپا گذرانده بود بعد از ۲ ماه آشنایی در تاریخ ۱۱ آوریل ۱۹۲۱ بطور رسمی ازدواج کردند که دولورس در این هنگام ۱۷ سال بیشتر نداشت در حالی که جیمی پسری ۳۴ ساله بود.
آنها دو ماه را برای ماه عسل در [[اروپا]] گذراندند که در این هنگام جیمی ارتباط نزدیکی با خانواده‌های اشرافی اروپایی برقرار کرد و دولورس نیز در [[اسپانیا]] و در یک جشن خیریه برای سربازان مجروح رقصید، " آلفونس سیزدهم " پادشاه اسپانیا و همسرش ملکه " ویکتوریا یوجینی " شخصاً از او تقدیر کردند و ملکه تابلویی از خود را به او هدیه داد.
 
در سال ۱۹۲۴ دولورس و همسرش به مکزیک برگشتند و تصمیم گرفتند که در املاک خانواده جیمی که محصول اصلی آن [[پنبه]] بود زندگی کنند اما متأسفانه پس از مدتی بازار پنبه به شدت سقوط کرد و این زوج در آستانه ویرانی قرار گرفتند که در همین حین بود دولورس متوجه بارداری خود شد اما او [[سقط جنین]] را تجربه کرد و پزشک به او هشدار داد که با بارداری مجدد زندگی او در معرض خطر است . <ref>Ramón (1997), vol. 1, pp. 14–15.</ref> بعد از این اتفاقات تصمیم گرفتند تا در شهر [[مکزیکو سیتی]] ساکن شوند.
 
در اوایل سال ۱۹۲۵ دولورس با فیلمساز آمریکایی [[ادوین کرو]] آشنا شد و او را به سمت خود جذب کرد و کرو مصمم بود که او را داشته باشد چون مطمئن بود که می‌تواند از او یک ستاره بسازد و جیمی هم در فکر این بود که می‌تواند نیازهای اقتصادی خود را برطرف کند و به آرزوی دیرینه خود که نوشتن [[نمایشنامه]] است برسد برای همین هر سه آنها بر خلاف قوانین جامعه آن زمان و همچنین بدون توجه به مخالفت‌های خانوادگی راهی [[ایالات متحده]] شدند.<ref name="Ramón 1997, vol. 1, p. 16" />
 
== حرفه هنری ==