شاه سلطان حسین: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
←‏شخصیت شاه: نیاز به منبع
برچسب‌ها: متن دارای ویکی‌متن نامتناظر ویرایشگر دیداری
با فرض حسن نیت ویرایش 81.31.252.125 (بحث) خنثی‌سازی شد: لطفا در صفحه بحث مقاله ب...
خط ۳۷:
 
== شخصیت شاه ==
گفته‌اند که شاه سلطان حسین بزرگترین و در عین حال نالایق‌ترین فرزند [[شاه سلیمان صفوی|شاه سلیمان]] فردی راحت‌طلب، تن‌آسان با دلی ظاهراً ساده و مهربان بود، چهره‌ای زیبا و بدنی قوی داشت. به [[ورزش]] علاقه‌ای نشان نمی‌داد و حتی در وقت جلوس به [[سلطنت]] قادر به سوار شدن بر [[اسب]] نیز نبود و چون تمام عمر را تا زمان مرگ پدر (۱۱۰۵ ش) در حرمسرا گذرانده بود، از امور مملکتی آگاهی نداشت. وی انسانی خرافاتی و زودباور بود و به شدت تحت تأثیر افکار دیگران قرار می‌گرفت. مشهور است شاه سلیمان به درباریان خویش گفته بود اگر طالب آسایش هستند بعد از وی پسرش حسین میرزا را به سلطنت بردارند و اگر جویای تعالی و افتخار هستند میرزا مرتضی پسر دیگرش را برتخت بنشانند. امرای راحت طلب هم که یک پادشاه ضعیف بیشتر از یک فرمانروای سلحشور باب طبع آنها بود در انتخاب حسین میرزا که ارشد نیز بود تردید نکردند و او را با نام شاه سلطان حسین بر اورنگ فرمانروایی نشاندند. این انتخاب در واقع نشان دهنده علاقه آن قوم(؟!) به منفعت‌جویی، لذت پرستی و تن‌آسایی بود.<ref>[http://www.bashgah.net/fa/content/show/30287 شاه سلطان حسین‌های تاریخ] این منبع نامعتبر است و هیج اشاره ایی به مرجع اصلی نیست! </ref>
او شخصی بود که در انزوای حرم بزرگ شده بود، سواد نداشت و از آمادگی لازم برای اداره کشور برخوردار نبود. وی در عین حال دارای شخصیتی آرام بود و دینداری و پرهیزگاری وی به‌ویژه خودداری‌اش در نوشیدن شراب، وی را شهره عام و خاص کرده بود طوری که قبل از پادشاهی به وی «ملا حسین» می‌گفتند.{{مدرک}}
 
دوران سلطنت وی صحنه رقابت علما با اعضای حرم و خواجگان حرمسرا بود. این عوامل باعث شد تا شاه سلطان حسین در نهایت به شخصی ضعیف‌النفس، شهوتران و باده نوش تبدیل شود. در دوره حکومت وی آخرین بازمانده‌های نظم حکومتی و ساختار اداری که با تلاشهای [[شاه اسماعیل]]، [[شاه طهماسب]] و [[شاه عباس اول]] ایجاد شده بود از میان رفت. وی عملاً هیچ قدرتی در اداره امور نداشت و حتی علاقه‌ای هم به دانستن اتفاقاتی که در اطرافش می‌افتاد نشان نمی‌داد. کشور در هرج و مرج و نابسامانی فرورفت و هر نوع فسق و فجوری بدون هیچ ممانعتی حتی در پایتخت رخ می‌داد{{مدرک}}. شرح برخی هوسرانی‌ها و نابسامانی‌های دوره حکومت وی در کتاب [[رستم التواریخ]] در اوایل حکومت [[فتحعلی شاه قاجار]] نوشته شده‌است.
[[پرونده:Tapanche-french.jpg|بندانگشتی|250px|تپانچه سر پر هدیه لویی چهاردهم به شاه سلطان حسین]]