عبدالملک یکم سامانی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
زهرا عبادی (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
زهرا عبادی (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۳:
}}'''عبدالملک بن نوح'''، پسر بزرگ [[نوح بن نصر]] فرمانروای حکومت [[سامانی]] بود. نوح بن نصر در سال ۳۴۳ درگذشت و بر طبق وصیتش مبنی بر به سلطنت رسیدن چهار پسرش بر اساس ارشدیت لذا [[عبدالملک ]]پسر بزرگ او که تنها ده سال داشت به فرمانروایی رسید. وی از سال ۳۴۳ تا ۳۵۰ حکمرانی کرد. عبدالملک در یازدهم شوال ۳۵۰ هنگام چوگان زدن از اسب افتاد و جان خود را از دست داد. در زمان فرمانروایی وی در شهر [[خراسان]] امنیت برقرار بود و مردم آسوده‌خاطر بودند. اما با مرگش خراسان را شورش و آشوب فرا گرفت. سرانجام برادرش [[منصور بن نوح ]]به جای او به سطنت رسید.
 
پس از مرگ [[نوح بن نصر]] پسر بزرگ او [[ابوالفوارس عبدالملک بن نوح]] به حکومت رسید. در این زمان هر کس طمع رسیدن به خلافت را داشت. در آغاز فرمانروایی او [[ابومنصور محمد بن عزیر]] به مقام وزارت رسید. [[ابو سعید بکر بن مالک فرغانی]] که توسط [[نوح بن نصر]] به مقام سپهسالاری [[خراسان]] انتخاب شده بود در جایگاه خود باقی ماند. او قبل از آنکه [[بخارا]] را ترک کند در تثبیت حکومت [[عبدالملک]] تلاش کرد و در شعبان ۳۴۳ وارد [[نیشابور]] شد. [[ابوعلی بن محتاج]] که از برکناری و عزل خود ناخشنود بود در [[نیشابور]] خطبه به نام خود خواند. اما پس از آنکه وضعیت [[خراسان]] را آشفته دید به [[رکن الدوله]] در [[ری]] پناه برد و در سال ۳۴۳ حکومت [[خراسان]] را با کمک [[ال بویه]] به دست گرفت؛ بنابراین [[معزالدوله]] با لشکر کشی خود [[نیشابور]] و شهرهای دیگر [[خراسان]] را تحت سلطه خود گرفت. اما بعد از به خلافت رسیدن [[عبدالملک بن نوح]] او توسط سپهسالار [[خراسان]] به نام [[بکر بن مالک]] شکست خورد و به [[رکن الدوله]] در [[ری]] پناه برد. [[رکن الدوله]] در سال ۳۴۳ با کمک [[ابوعلی]] [[گرگان]] را تصرف کرد و و آنجا را تحت سلطه خود گرفت و [[حسن بن فیروزان]] تا [[جاجرم]] پیش‌آمد. سرانجام سپاه [[خراسان]] مهاجمان را سرکوب کرد و در اول محرم ۳۴۳ آنان به [[ری]] بازگشتند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=فرهنگ و تمدن اسلامی در قلمرو سامانیان|نام خانوادگی=ناجی|نام=محمدرضا|ناشر=امیرکبیر|سال=|شابک=|مکان=ص65|صفحات=}}</ref> در آخر رجب ۳۴۳ [[ابوعلی چغانی]] که [[سامانیان]] بیم او را داشتند در اثر بیماری وبا در [[ری]] درگذشت.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=فرهنگ و تمدن اسلامی در قلمرو سامانیان|نام خانوادگی=ناجی|نام=محمدرضا|ناشر=امیرکبیر|سال=|شابک=|مکان=صص65-66|صفحات=}}</ref> بدون شک مرگ این سپهسالار برای [[سامانیان]] خبر خوشی بود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ تحولات ایران در دوره ی سامانیان|نام خانوادگی=فروزانی|نام=سید ابوالقاسم|ناشر=سمت|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=ص104}}</ref> در سال ۳۴۳ [[سامانیان]] به همراه دو لشکر از [[خراسان]] به [[ری]] و [[اصفهان]] رسیدند. [[محمد بن ماکان]] پس از تصرف [[اصفهان]] در ربیع الاول ۳۴۴ در جنگی که با [[ابوالفضل بن العمید]] داشت به دست او اسیر شد. سپس [[رکن الدوله]] با [[بکر بن مالک]] مصالحه کرد و با پرداخت سالانه دویست هزار دینار [[ری]] و تمام شهرهای جبل را تحت سلطه خود حفظ کرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=فرهنگ و تمدن اسلامی درقلمرو سامانیان|نام خانوادگی=ناجی|نام=محمدرضا|ناشر=امیرکبیر|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=ص66}}</ref> اما پس از این مصالحه دربار شهر [[بخارا]] از سپهسالار جدید آزرده خاطر گشت. پس از مدتی لشکریان به منظور شکایت از [[بکر]] نزد [[عبدالملک]] رفتند و گفتند که بکر آنان را تحقیر کرده و در تحقق نیازهایشان کوتاهی می‌کند. اما احتمالاً هنگامی که [[رکن الدوله]] تعهد داد که از خلیفه عباسی برای بکر بن مالک هدایا و حکم فرمانروایی دریافت کند این مسئله باعث شد دربار سامانی از [[بکر بن مالک]] رنجیده خاطر شود. به همین دلیل زمانی که بکر در رمضان ۳۴۵ به منظور دریافت هدایا از امیر سامانی به [[بخارا]] آمد و ادای احترام کرد ا[[لپتکین حاجب]] در دربار امیر بر اساس توطئه ای از پیش تعیین شده او را به قتل رساند. همچنین وزیر، [[ابن عزیر]] را زندانی کردند. بعد از این ماجراها مقام وزارت را به ا[[بوجعفر محمد بن حسین]] (ابوجعفر عتبی) واگذار کردند و [[ابوالحسن محمد بن ابراهیم]] (ابوالحسن سیمجور) به مقام سپهسالاری رسید. اما [[عتبی]] و [[سیمجور]] مدت زیادی در مقام خود باقی نماندند. [[عتبی]] در سال ۳۴۸، به دلیل ضبط اموال و املاک مردم مورد خشم و اعتراض آنان قرار گرفت و در نتیجه [[عبدالملک]] او را از وزارت برداشت و [[ابومنصور یوسف بن اسحاق]] را به جای او منصوب کرد. همچنین [[ابوالحسن سیمجور]] در سال ۳۴۹ قمری به دلیل ظلم و ستم فراوان به مردم [[خراسان]] و [[نیشابور]] توسط [[عبدالملک]] از مقام سپه سالاری کنار گذاشته شد و به جای او [[ابومنصور محمد بن عبدالرزاق]] به مقام سپه سالاری رسید. ابومنصور در انجام مسئولیت خود موفق بود. وی در مدت زمانی که در این مقام بود، شهر [[خراسان]] را با روشی نیکو و همراه با عدالت اداره کرد. همزمان با این حوادث، به دستور [[عبدالملک]] یکی از فرماندهان سپاه سامانی به نام [[نجتکین]]، دستگیر و سپس کشته شد. در نتیجه [[خراسان]] را آشوب و شورش فراگرفت. به هر ترتیب، درباریان سامانی، در کارهای وزیر و سپه سالار جدید دخالت می‌کردند و آنان را آسوده خاطر نگذاشتند. مدتی کوتاه بعد از این حوادث، وزیر [[ابومنصور یوسف]] از مقام خود برکنار شد و [[ابوعلی محمد بلعمی]] به جای به مقام وزارت رسید. در این زمان روابط روابط [[عبدالملک]] و حاجب ترک نژاد او [[الپتگین]] به سردی گراییده بود. [[عبدالملک]] به [[الپتگین]] دستور داد تا به عنوان حاکم [[بلخ]] به ان دیار برود. اما او از پذیرش این فرمان سرپیچی کرد. در نتیجه دربار سامانی در سال ۳۴۹ قمری [[ابومنصور عبدالرزاق]] را از مقام سپه سالاری برکنار کرد و [[الپتگین]] را به جای او انتخاب کرد. [[عبدالملک]] در یازدهم شوال ۳۵۰ هنگام چوگان زدن از اسب افتاد و مرد. مدت فرمانروایی وی بیش از هفت سال و نیم طول کشید (حک ۳۴۳–۳۵۰). او را بعد از مرگش، رشید لقب دادند. در زمان فرمانروایی او [[خراسان]] امنیت و آرامش داشت. اما بعد از مرگ [[عبدالملک]] آشوب و شورش [[خراسان]] را فراگرفت. سرانجام برادرش [[منصور بن نوح]] به جای او به سلطنت رسید.
 
== پانویس ==