استان گیلان: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ویرایش 89.235.77.193 (بحث) به آخرین تغییری که Modern Sciences انجام داده بود واگردانده شد
Alimehregan (بحث | مشارکت‌ها)
برچسب: متن دارای ویکی‌متن نامتناظر
خط ۳۹:
بیش از ۴۰ رودخانه در گیلان جریان دارند که مهم‌ترین آن‌ها [[سفیدرود (ایران)|سفیدرود]] است. دیگر رودهای مهم گیلان [[آستاراچای]]، [[کرگان‌رود]]، [[رود اسالم|اسالم]]، [[رود دیناچال|دیناچال]]، [[شیوه‌رود]]، [[عمل‌کنده]]، [[وزیرکنده]]، [[حسن‌کیاده]]، [[دهکا]]، [[چمخاله|رود چمخاله]]، [[کیان‌رود]]، [[خشکبیجاری]] و [[رود پیله‌رود|پیله‌رود]] هستند.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده=|نشانی=http://www.gecomuseum.com/index.php?option=com_content&task=view&id=23#_ftnref1 |عنوان=معرفی گیلان و میراث آن |ناشر=موزه میراث روستایی گیلان |تاریخ=|تاریخ بازبینی=۱۷ سپتامبر ۲۰۱۲| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6EZdZHS4L | تاریخ بایگانی = ۲۰ فوریه ۲۰۱۳}}</ref>
[[پرونده:Sahel anzali 1350.JPG|بندانگشتی|200px|ساحل انزلی در ۱۳۵۰]]
گرچه همه این کوه‌ها مساحت بیشتری از جلگه‌ها دارند، ولی جلگه‌ها مهمترین ویژگی خاص استان هستند و واژه گیلان هم اغلب به مناطق جلگه‌ای یا خصوصاً به جلگه مرکزی اطلاق می‌شده‌است. این متوازی‌الاضلاع کم‌ارتفاع، با پهنای ۳۵ کیلومتر و طول ۹۰ کیلومتر، ناهمگن بوده قابل تقسیم به دو بخش اصلی است: دلتای [[سفیدرود]] در شرق و جلگه [[فومن]] در غرب. اولی تماماً توسط سفیدرود، رودی با دبی بالا (۴۵۰ میلیون متر مکعب به طوربه‌طور میانگین) و محتوای آبرفتی بالا ایجاد شده‌است. در بالای رود محتوای آبرفتی قدیمی غلیظ وجود دارد، ولی در پایین آن، شمال آستانه، رود اغلب دارای لای و گل می‌شود، و مسیرش از مسیر سابق شمال شرقیش که در زاویه برجسته دشت در دستک به دریا می‌پیوست عوض کرده و در حال حاضر به سوی شمال جریان یافته و دلتای زنده کوچکتری هنگام پیش رفتن به دریا بین [[زیباکنار]] و [[بندر کیاشهر]] می‌سازد. جلگه فومنات در غرب رسوبات آبرفتی دریایی و خطوط شنی ساحلی را با رسوبات فراوان ناشی از رودخانه‌های پرشمار سرازیر از ارتفاعات تالش می‌آمیزند. آنها مستقیماً به دریا نمی‌رسند، بلکه در [[تالاب انزلی]] یا یک خروجی به دریا جمع می‌شوند از لای ساحل شنی خط ساحلی جمع می‌شوند تالاب در نتیجه رسوب گذاری مستمراً در حال کوچک شدن و پست شدن بوده‌است. در مقابل، جریانات شمال تالش و شرق گیلان که حتی از پلرود هم پرآب‌ترند به اندازه کافی برای خنثی کردن عمل جریان ساحلی رونده بسوی شرق آبرفت نمی‌آورند و نمی‌توانند جز یک روبان باریک منطقه کم‌ارتفاع تنها با پهنای چند کیلومتر بین آستارا و سفیدرود و در شرق قاسم‌آباد با پهنای حدود ۱۰ کیلومتر در دهانه [[پل‌رود|پلرود]] پیرامون [[کلاچای]] بسازند.<ref name="EIgeo">{{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی=Bazin|نام=Marcel |مقاله={{unicode|GĪLĀN i. GEOGRAPHY AND ETHNOGRAPHY}} |دانشنامه=[[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]] |نشانی=http://www.iranicaonline.org/articles/gilan-i-geography|ویراستاران=|ناشر=|سال=|زبان=en| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6EZda58vK | تاریخ بایگانی = 20 February 2013}}</ref>
 
=== آب و هوا ===
مناطق کم‌ارتفاع ساحل دریای خزر به دلیل وضعیت [[توپوگرافی|توپوگرافیکشان]]، دارای نوعی بسیار ویژه از [[آب و هوای هیرکانی]] هستند. کل استان گیلان متعلق به این منطقهٔ به طوربه‌طور خاص مرطوب و سبز است: جریانات جوی غالب شمالی-جنوبی، بر فراز دریا مرطوب شده، توسط مانع قوی البرز مجبور به بالارفتن شدید می‌شوند و نتیجتاً در همه سال به فراوانی بر جلگه و کوهپایه شمال غربی رشته کوه می‌بارند. نظام بارش در پاییز (سپتامبر تا دسامبر) وقتی که ناپایداری جوی در بالاترین نقطه خود است حداکثر شدیدی نشان می‌دهد، در زمستان و اوایل بهار متوسط است، در مه تا اوت کمترین مقدار را دارد (ولی عموماً به حد کافی زیاد هست تا بالاتر از حد ماه‌های خشک بماند). بارندگی متوسط سالانه بین ۱۲۰۰ تا ۱۸۰۰ میلیمتر در طول خط ساحلی متغیر است (۱۲۳۳ در آستارا، ۱۷۵۵ در انزلی)، در گوشه جنوب غربی جلگه به سوی یک منطقه شبه مرطوب کاهش می‌یابد (۱۰۸۶ در فومن و ۸۵۵ در [[شاندرمن]]) و در بخش پست‌تر کوه‌ها دوباره به مقادیر خیلی زیاد تا ۱۵۰۰–۱۸۰۰ میلیمتر (۲۴۰۰ میلیمتر در دره بالای [[ماسال]]) می‌رسد. در طول دره سفیدرود، که هر بعدازظهر تابستانی باد شدید شمالی منجیل آن بر آن می‌وزد، کاهشی شدید منجر به منطقه شبه‌خشک مدیترانه‌ای مانند رودبار و منجیل می‌شود.<ref name="EIgeo">{{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی=Bazin|نام=Marcel |مقاله={{unicode|GĪLĀN i. GEOGRAPHY AND ETHNOGRAPHY}} |دانشنامه=[[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]] |نشانی=http://www.iranicaonline.org/articles/gilan-i-geography|ویراستاران=|ناشر=|سال=|زبان=en| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6EZda58vK | تاریخ بایگانی = 20 February 2013}}</ref>
 
=== گونه‌های گیاهی و جانوری ===
خط ۵۱:
دلیل پوشش گیاهی غنی گیلان ممتاز بودن اقلیم آن است. [[جنگل‌های مختلط کاسپینی-هیرکانی|ناحیه رویشی هیرکانی]] مانند یک نوار سبز، حاشیه جنوبی دریای خزر و نیمرخ شمالی رشته کوه البرز را پوشانده‌است. این ناحیه رویشی به خاطر حاصلخیزی خاک، تغییرات دما و بارندگی‌های متعدد، حاوی گونه‌های گیاهی زیادی است. جنگل‌های این ناحیه به صورت نسلی دست‌نخورده و سالم، کمربندی از درختان خزان‌کننده دوران سوم زمین‌شناسی را تشکیل می‌دهند. این جنگل‌ها که از آن به نام‌های جنگل‌های مرطوب یا کاسپی یاد می‌شود ارزش‌های زیست‌محیطی و اقتصادی زیادی دارند و در زمره میراث طبیعی جهانی محسوب می‌شوند.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده=|نشانی=http://www.frw.org.ir/CimayeManabeTabeeKeshvar/NavahiRooyeshiIran/pageid/44/language/fa-IR/Default.aspx |عنوان=نواحی رویشی ایران |ناشر=پایگاه اطلاع‌رسانی سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری |تاریخ=|تاریخ بازبینی=۲۶ سپتامبر ۲۰۱۲| پیوند بایگانی =https://archive.is/9QAS | تاریخ بایگانی = ۲۰ فوریه ۲۰۱۳}}</ref>
این ناحیه بخشی از [[ناحیه رویشی اکسین - هیرکانی]] است که این ناحیه خود درون [[منطقه ارو-سیبری]] است. بعضی گونه‌های ناحیه اکسین-هیرکانی چون درخت [[آزاد (درخت)|آزاد]] بازمانده گونه‌های گیاهی فلورا ترشری هستند که پس از دوره‌های سرمای [[کواترنری]] جز در این منطقه در دیگر نقاط نابود شدند.<ref name="EIazad">{{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی=Bazin|نام=Marcel |مقاله={{unicode|ĀZĀD}} |دانشنامه=[[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]] |نشانی=http://www.iranicaonline.org/articles/azad-zelkova|ویراستاران=|ناشر=|سال=|زبان=en| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6EZdd7RPR | تاریخ بایگانی = 20 February 2013}}</ref>
این ناحیه نسبت به مناطق ارو-سیبری و حتی ناحیه رویشی اکسین - هیرکانی<ref group="یادداشت">Euxino-Hyrcanian</ref> ویژگیهای خاصی دارد: [[مخروطیان]] تقریباً وجود ندارند، [[سرخدار]] تنک و تعداد زیادی از گونه‌های بومی که بازمانده گونه‌های گیاهی آرکو-ترشری هستند<ref group="یادداشت">Arcto-Tertiary flora</ref> وجود دارند. بر حسب ارتفاع سه سطح جنگل قابل تمایزند: جنگلهای مخلوط هیرکانی، جنگلهای [[راش (درخت)|راش]] کوهی، و جنگلهای [[بلوط]] بلند کوهی و جنگل‌های [[ممرز]]. جنگل هیرکانی که زمانی جلگه‌ها را می‌پوشاندند، اکنون بخش عظیمی از بخش اول کوه‌ها تا ارتفاع ۱۰۰۰ متری را می‌پوشانند. این جنگل لایه دار است و لایه‌ای از درختان خیلی بلند مثل بلند مازو، درخت آزاد و انجیلی و انواع رایجتر [[افرا]] و [[نارون]]؛ لایه‌ای از درختان کوچکتر مثل [[لیلکی]]، [[کلهو]]، و [[شبخسب]]، [[شمشاد]] در نقاط سایه دار و همه انواع درختان میوه وحشی؛ و یک زیربوته با بته‌هایی مثل جل، [[خاس]]، [[خزه]]، [[تاک وحشی]]، پیچک، و دیگر گیاهان خزنده دارد. کوه‌های با ارتفاع متوسط، حوزهٔ [[راش (درخت)|راش]] شرقی بلند، به همراه بلوط، [[نمدار]]، افرا و نارون است. سطح بالای کوه‌ها بین ۱۸۰۰ تا ۲۲۰۰ متر باقی‌مانده دارای جنگل فقیرتر [[آوری (درخت)|اوری]] و ممرز است. مراتع قله‌ای اغلب جایگزین این جنگلهای بالاتر شده‌اند، بعضی هایشانبعضی‌هایشان در نقاط بلند یا شیبهای سرپوشیده خصوصیات [[گیاه خشکی‌زی|خشکی زی]] ویژه نشان می‌دهند. به اصطلاح جزیرهٔ مدیترانه‌ای پیرامون رودبار و منجیل به لحاظ پوشش گیاهی ویژهٔ طبیعی و کشاورزیش یعنی جنگلهای [[سرو]] بسیار تنک و درختان [[زیتون|زیتونش]] انگشت نماست.<ref name="EIgeo">{{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی=Bazin|نام=Marcel |مقاله={{unicode|GĪLĀN i. GEOGRAPHY AND ETHNOGRAPHY}} |دانشنامه=[[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]] |نشانی=http://www.iranicaonline.org/articles/gilan-i-geography|ویراستاران=|ناشر=|سال=|زبان=en| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6EZda58vK | تاریخ بایگانی = 20 February 2013}}</ref> [[سوسن چلچراغ]] در [[بخش عمارلو (گیلان)|عمارلوی]] [[رودبار]] از گونه‌های منحصر به قرد گیلان است.
[[پرونده:Anzali lagoon Barry Kent.jpg|بندانگشتی|200px|[[تالاب انزلی]]]]
[[تالاب انزلی]]، به دلیل گیاهان، جانوران و مورفولوژی و شکل بستر، ارتباط با دریا و رژیم رودها دارای محیط زیستی ویژه‌است. گیاهان تالاب به سه دسته غوطه ور، گیاهان شناور و گیاهان حاشیه‌ای تقسیم می‌شود. معروف‌ترین گیاه تالاب انزلی که شهرت جهانی دارد «[[لاله مردابی]]» است که تالاب را به این دلیل تالاب لاله مردابی می‌خوانند. [[حواصیل]]‌ها، [[اردکیان|اردک سانان]]، مرغابی سانان، [[کشیم شانه‌دار بزرگ]]، [[کشیم گردن سیاه|کشیم سیاه گردن]]، [[یلوه کوچک]]، [[کاکایی (پرنده)|کاکایی]] از پرندگان این تالابند که به دلیل تنوع زیستی بالا محلی مناسب برای مطالعه آنان است.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده=|نشانی=http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1573388 |عنوان=اکوسیستم تالاب انزلی آلبوم بی‌نظیر طبیعت/ گونه‌های گیاهی تالاب انزلی|ناشر=خبرگزاری مهر |تاریخ=۱۳۹۱/۰۱/۲۲ |تاریخ بازبینی=۱۷ سپتامبر ۲۰۱۲| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6EZddolbH | تاریخ بایگانی = ۲۰ فوریه ۲۰۱۳}}</ref>
 
۹۴ گونه حمایت شده و در معرض خطر انقراض پرندگان در گیلان وجود دارد.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده=|نشانی=http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1614553 |عنوان=تراژدی غم‌انگیز حیات وحش و زیستگاه‌ها در گیلان |ناشر=خبرگزاری مهر |تاریخ=۱۳۹۱/۰۳/۰۹ |تاریخ بازبینی=۱۷ سپتامبر ۲۰۱۲| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6EZde2KP1 | تاریخ بایگانی = ۲۰ فوریه ۲۰۱۳}}</ref>
پوشش انبوه گیاهی گیلان زیستگاه گونه‌های وحشی چون [[پلنگ]]، [[آهو]] و [[بز کوهی]] بوده‌است اما امروزه به دلیل گسترش سلاح‌های غیرمجاز و افزایش شکار این گونه‌هااین‌گونه‌ها تا مرز انقراض پیش رفته‌اند. گیلان یکی از مهم‌ترین زیستگاه‌های [[مرال]] یا گاو کوهی، یکی از سه گونه گوزن موجود در ایران و بزرگترین گونه آن، است که در جنگل‌های مناطق کوهستانی زندگی می‌کند. در چند سال اخیر با افزایش محیط بانی، تبلیغات و فرهنگ سازی مداوم از شیب کاهش جمعیت این گونهاین‌گونه کاسته شده‌است. دیگر گونه منحصر به فرد و کمیاب در گیلان، [[سمندر باله دار جنوبی]]<ref group="یادداشت">Southern Crested Newt</ref> است که اهمیت جهانی دارد.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده=|نشانی=http://www.jamejamonline.ir/archnewstext.aspx?newsnum=100854477008 |عنوان=گیلان گنجینه گونه‌های حیات وحش |ناشر=جام جم آنلاین |تاریخ=یکشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۰|تاریخ بازبینی=۱۷ سپتامبر ۲۰۱۲| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6EZdeEmZJ | تاریخ بایگانی = ۲۰ فوریه ۲۰۱۳}}</ref>
<gallery>
Gilan's Jungle 1.JPG
خط ۸۸:
پیش از میلاد در کرانه [[دریای خزر]] اقوامی همچون [[کاسپی‌ها]] و [[کادوسیان|کادوسی‌ها]] و [[آماردها]] ساکن بوده‌اند.<ref name=cas>{{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی=Schmitt|نام=Rüdiger |پیوند نویسنده=رودیگر اشمیت|مقاله={{unicode|CASPIANS}} |نشانی=http://www.iranicaonline.org/articles/caspians-gk|دانشنامه=[[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]] |ویرایش=|ویراستاران=P. Bearman; Th. Bianquis; C.E. |ناشر=|سال=۲۰۱۲ |زبان=en| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6EZdeqhNA | تاریخ بایگانی = 20 February 2013}}</ref> کاسپی‌ها در طول سواحل جنوب غربی دریای خزر زندگی می‌کردند. اینکه آیا آنها شمال یا جنوب رود کورا (منشعب از نام کوروش بزرگ) هم زندگی می‌کردند مشخص نیست. کاسپی‌ها باید ایرانی یا شدیداً تحت تأثیر فرهنگ ایرانی دانسته شوند.<ref name=cas /> به نظر می‌رسد که [[گیل]]ها (گیله مردان) که جنگجو ذکر شده‌اند، حدود قرن اول یا دوم قبل از میلاد، وارد ساحل جنوبی دریای خزر و غرب رود آماردوس (بعدها [[سفیدرود]]) شدند و همراه با [[دیلمیان]] در آنجا سکنی گزیدند. این دو نوعی گویش ایرانی شمال غربی تکلم می‌کردند که تا حد زیادی برای سایر فارسی زبانان قابل فهم نبود. آنها احتمالاً از منطقه [[داغستان]] آمده‌اند و جایگزین کادوسیان شده‌اند. متعاقباً از رود آماردوس هم گذشتند و به همراه دیلمیان جایگزین آماردی‌ها شدند. از آنها هم مانند دیلمیان به عنوان همراهان شاهان ساسانی نام برده شده ولی به عقیده عده‌ای به نظر نمی‌رسد تحت فرمان مؤثر آنان درآمده باشند.<ref name="EIr Pre" /> شهر گیلها در نزدیکی دریا بود. کاسپی‌ها خودشان ظاهراً به کوه‌ها سوق داده شده بودند. سپس در شرق، کادوسیان می‌زیستند که ظاهراً با گیلها آمیخته بودند و از ساحل تا کوه سکنی داشتند. آماردی‌ها در آمل اقامت داشتند.<ref name="histcam1" /><ref>R.N. Frye, Ancient Central Asian History Notes,” Proceedings of the Second European Congress of Iranian Studies, (ISMEO, Rome), 185-90. Pg 188: "town of Amul on the Amu Darya and the Amul in Mazanderan, Iran, both of which may be traced back to the migration of an Iranian tribe called Amardi or Mardi "</ref>
 
کادوسیان قبیله‌ای ایرانی بودند که بنا بر استفان بیزانتی<ref group="یادداشت">[[:en:Stephanus of Byzantium|Stephanus of Byzantium]] جغرافی دانجغرافی‌دان [[بیزانس|بیزانسی]] قرن ششم میلادی.</ref> بین دریاهای خزر و سیاه و بنا بر [[استرابو]] در کرانه جنوب غرب دریای خزر و جنوب ارس بین [[آلبانیای قفقاز|آلبانی]] در شمال و [[مردم آمارد|ماردی]] در شرق یعنی در بخش کوهستانی مادیه پیرامون پاراچوآتراس<ref>{{cite web |url=http://pleiades.stoa.org/places/884905 |title=Places: 884905 (Parachoatras/Choatras M. /Padishxvargar) |author=Kroll, S. , R. Talbert, T. Elliott, S. Gillies |accessdate=October 16, 2012 3:17 am |publisher=Pleiades}}</ref><ref group="یادداشت">Parachoatras در جغرافیای یونانیان، به سرزمینی گفته می‌شده که شاید همان پذشخوارگر باشد.</ref> می‌زیستند. گفته شده [[نی‌نوس]] شاه آشوری آنان را شکست داد. در دوره [[مادها]] آنان آشکارا قادر به حفظ استقلالشان بوده‌اند و حتی گفته شده در دوره آرتئس وقتی یک پارسی به نام پارسد که از مادها گریخته بود (برادر زن رهبرشان)، مجبور شان کرد با مادها بجنگند. شاه مادها را شکست داده‌اند؛ بنابراین کادوسیان هرگز تابع شاهان ماد نبوده‌اند و فقط این کوروش بود که گفته شده داوطلبانه فرمانبردارش شدند. بنابر گفته [[گزنفون]]، او هنگام مرگ پسرش را ساتراپ مادها ارمنیان و کادوسیان کرد.<ref name="EIr cadussii">{{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی=Schmitt|نام=Rüdiger |پیوند نویسنده=رودیگر اشمیت|مقاله={{unicode|CADUSII}} |نشانی=http://www.iranicaonline.org/articles/cadusii-lat|دانشنامه=[[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]] |ویرایش=|ویراستاران=|ناشر=|سال=۲۰۱۲ |زبان=en| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6EZdfCE9X | تاریخ بایگانی = 20 February 2013}}</ref>
 
تا قرن هفتم میلادی، گیلان در منطقه نفوذ هخامنشیان، سلوکیان، اشکانیان و ساسانیان قرار داشت که بر ایران تا قرن هفتم میلادی حکمفرمایی می‌کردند. فتح ایران بدست اعراب باعث ظهور تعداد زیادی سلسله‌های محلی در گیلان شد.<ref name="Brit">{{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی= |نام= |پیوند نویسنده=|مقاله= Gilan |نشانی= |دانشنامه= [[دانشنامه بریتانیکا|Encyclopaedia Britannica]] |ویرایش= ۱۵ |صفحه= ۲۶۲ |ویراستاران= |ناشر= Encyclopaedia Britannica, inc |سال= ۱۹۹۳ |زبان=en}}</ref> [[اسکندر]] موفق به فتح گیلان نشد.<ref>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=Tarn |نام=William |پیوند نویسنده=|کتاب=Alexander the Great: Volume 1, Narrative |پیوند=http://books.google.com/books?id=eos6AAAAIAAJ&lpg=PA121&dq=gilan%20+%20cadusii&lr=&client=firefox-a&pg=PA121#v=onepage&q&f=false |جلد=Volume 3 (1) |ناشر=CUP Archive, |سال=۱۹۷۹| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6EZdfYNvW | تاریخ بایگانی = ۲۰ فوریه ۲۰۱۳}}</ref>
 
نوشته‌های دوران آغازین ساسانی و منابع عربی در قرون وسطی از تلاش اولین افراد خاندان ساسانی، اردشیر اول و شاپور اول برای تسخیر تمام ایران حکایت می‌کنند. تا زمان شاپور اول تمامی حاکمان محلی برکنار شده بودند و فرزندان شاپور جایگزین آنها شده بودند. از جمله [[بهرام]] که بر گیلان حکم می‌راند.<ref name="histcam1">{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=Yarshater |نام=E. |پیوند نویسنده=احسان یارشاطر |صفحه=۷۰۱|کتاب=The Cambridge History of Iran:Seleucid Parthian |پیوند=http://books.google.com/books?id=y7IHmyKcPtYC&lpg=PP1&pg=PA766#v=onepage&q&f=false |جلد=Volume 3 (1) |ناشر=Cambridge University Press, |سال=۱۹۸۳| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6EZdfiIYk | تاریخ بایگانی = ۲۰ فوریه ۲۰۱۳}}</ref> حدود فتوحات اردشیر را نمی‌توان با دقت تعیین کرد. اکثر مناطق پارتی، شامل حکومتهای تابع از ساسانیان اطاعت کردند. بنا به گفته طبری، پادشاهان کوشان و توران در شرق به اردشیر گرویدند، اما در غرب، و جزایر خلیج فارس و بحرین، لشکرکشی انجام شد و این مناطق فتح شدند. اینکه گیلان و مناطق ساحلی خزر به اردشیر پیوسته باشند غیر محتمل است چونکه عنوان گیلانشاه برای اولین بار در دوران شاپور اول ظاهر شد.<ref name="histcam2">{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=Yarshater |نام=E. |پیوند نویسنده=احسان یارشاطر |کتاب=The Cambridge History of Iran:Seleucid Parthian |پیوند=http://books.google.com/books?id=Ko_RafMSGLkC&pg=PA121&lpg=PA121&dq=gilan+++shapur&source=bl&ots=gHAnDXRJhj&sig=WbxgjcMZZTXCB4Et5evS9veyEus&hl=en&sa=X&ei=AIF7UP-VDJLW9QTd_IHACw&ved=0CC0Q6AEwAA#v=onepage&q&f=false |صفحه=۱۲۱ |جلد=Volume 3 (1) |ناشر=Cambridge University Press, |سال=۱۹۸۳| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6EZdfsJOD | تاریخ بایگانی = ۲۰ فوریه ۲۰۱۳}}</ref> مناطق حاشیه خزر [[مادیه]] یک منطقه جغرافیایی و قومیتی متمایز ایران را شکل می‌دادند و به استقلال سیاسی گرایش داشتند. [[نامه تنسر]] نشان می‌دهد شاه [[گشناسب]]، در ابتدای دوره ساسانی شاه گیلان، دیلم و رویان، طبرستان و دماوند بوده استبوده‌است. منطقه، یک پادشاهی تابع و بعدها استان [[پتشخوارگر|کوه‌های پتشخوارگر]] ([[فرشواذگر]]) را شکل می‌داد. شهر اصلیش، رشت (سایرو پولیس)، باید بر سر راه‌های پارتی به ارس و [[آتورپاتکان]] بوده باشد. مسیحیت از طریق این راه می‌توانسته از قرن دوم به بعد به گیلها رسیده باشد گرچه تازه از قرن ششم به بعد اسقف نشین شده‌است. [[جاده ماه]] در جنوب از طریق شادشاپور (قزوین)، قابل دسترسی بود.<ref name="histcam5">{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=Yarshater |نام=E. |پیوند نویسنده=احسان یارشاطر |کتاب=The Cambridge History of Iran:Seleucid Parthian |پیوند=http://books.google.com/books?id=y7IHmyKcPtYC&lpg=PA765&ots=3UuGKaWfgG&dq=letter%20of%20tansar%20+%20gilan&pg=PA765#v=onepage&q&f=false |جلد=Volume 3 (2) |ناشر=Cambridge University Press, |صفحه=۷۶۵ |سال=۱۹۸۳| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6EZdg2Mq9 | تاریخ بایگانی = ۲۰ فوریه ۲۰۱۳}}</ref>
[[پرونده:Iran sett.le, gilan, figura femm.le in terracotta, 1200-100 ac. ca. 01.JPG|بندانگشتی|مجسمه آجری زن، ۱۲۰۰ سال قبل از میلاد، گیلان؛ [[موزه هنرهای شرقی]]، رم]]
از آنجا که از دوره هخامنشیان و ساسانیان، گیلان با خاندانها و فرمانروایان محلیش تقریباً همیشه مستقل بود، دین زرتشتی و کلنی‌های [[نسطوری]] توانست برای مدت طولانی در آن دوام آورد.<ref name="EoIGilan">{{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی= Spuler|نام= B. |پیوند نویسنده = برتولد اشپولر |مقاله= {{unicode|GILAN}} |دانشنامه= [[دانشنامه اسلام|Encyclopaedia of Islam]] |ویرایش= Second |ویراستاران=B. LEWIS, CH. PELLAT AND J. SCHACHT | جلد = II|ناشر= [[انتشارات بریل|Brill Online]] |سال= ۱۹۹۱ |زبان=en}}</ref> در ۵۳۳ از گیلان همراه با [[آمل]] به عنوان پایگاه کشیشی نسطوری نام برده شده‌است. گفته می‌شود خاندان [[دابویگان]] هم پیش از رفتن به مازندران از گیلان نشات گرفته‌است.<ref name="EIr Pre">{{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی=Madelung|نام=Wilferd |پیوند نویسنده=ویلفرد مادلونگ|مقاله={{unicode|GĪLĀN iv. History in the Early Islamic Period}} |نشانی=http://www.iranicaonline.org/articles/gilan-iv|دانشنامه=[[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]] |ویرایش=|ویراستاران=P. Bearman; Th. Bianquis; C.E. |ناشر=|سال=۲۰۱۲ |زبان=en| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6EZdgD4KI | تاریخ بایگانی = 20 February 2013}}</ref>
خط ۱۰۴:
[[پرونده:Achasheikhzahed.jpg||راست|مقبره [[شیخ زاهد گیلانی]]، پدر همسر و استاد [[شیخ صفی الدین اردبیلی]] نیای بزرگ دودمان [[صفویان]]، در [[لاهیجان]]|200px|بندانگشتی]]
{{اصلی|گیلان در دوره صفویه|کیاییان}}
در اواخر سده ۱۵ و اوایل سده ۱۶ میلادی، گیلان تحت سلطه اعضای دو خاندان محلی بود. از ۶۸–۱۳۶۷ میلادی [[امیر کیای ملاطی|علی کیا بن امیرکیای ملطی]]، یک رهبر علوی کنترل [[بیه پیش]] (به مرکزیت [[لاهیجان]]) را با پشتیبانی سادات [[مرعشیان|مرعشی]] حاکم در [[مازندران]] به دست گرفت. او و [[کیاییان|جانشینانش]] خود را در لاهیجان مستقر ساختند و بر همه شرق گیلان تا اوایل عصر صفوی حکم راندند. خاندان شیعه زیدی [[کیاییان|امیرکیایی]]، خانواده‌ای از نسبتاً نوپادشاهان، بود، گرچه حتی یکی از اعضای آن هم در داشتن ادعای اصل و نسب ساسانی شک نداشت. در [[بیه پس]] (به مرکزیت [[فومن]]؛ و بعداً [[رشت]])، یک منطقه [[سنی]]، خاندان سنی [[شفیعیان|شفیعی]] اسحاقوندی از نیمه قرن سیزدهم به قدرت رسید. این خاندان که مقرش فومن بود، تدریجاً همهٔ غرب گیلان را تصرف کرد. این خاندان اصل و نسبش را به پادشاهان [[ساسانی]] و پیش از آن می‌رساند، و در همان زمان، ادعای تبارادعای‌تبار از [[اسحاق]] نبی می‌کرد.<ref name="EIr Pre">{{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی=Madelung|نام=Wilferd |پیوند نویسنده=ویلفرد مادلونگ|مقاله={{unicode|GĪLĀN iv. History in the Early Islamic Period}} |نشانی=http://www.iranicaonline.org/articles/gilan-iv|دانشنامه=[[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]] |ویرایش=|ویراستاران=P. Bearman; Th. Bianquis; C.E. |ناشر=|سال=۲۰۱۲ |زبان=en| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6EZdgD4KI | تاریخ بایگانی = 20 February 2013}}</ref> [[شاه اسماعیل صفوی]] شش سال (و به گفته لاهیجی هشت سال) در گیلان ماند، قبل از این که فروپاشی امپراطوری [[آق قویونلو]]، که به او فرصتی که دنبال اش بود تا تخت پادشاهی ایران را در سال ۹۰۵ شمسی تصاحب کند را داد. اسماعیل از ماندن نزد امیره اسحاق، حاکم بیه پس، که توسط مشاوران برای او تعیین شده بود اجتناب کرد، احتمالاً به خاطر این که نمی‌توانست به یک سنی اعتماد کند. به هر حال، او به آسانی، دعوت حاکم عالی مقام وقت گیلان، [[کارکیا میرزا علی]] شیعه از لاهیجان را، که با آق قویونلو بارها جنگیده بود، پذیرفت. هر دو خاندان توسط [[شاه عباس صفوی]] از بین رفتند و گیلان تحت فرمان حکام منصوب دولت مرکزی درآمد. شاه تمام گیلان را به ملک شخصی خود تبدیل کرد.<ref name="EIrsaf">{{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی=Kasheff|نام=Manouchehr |مقاله={{unicode|GĪLĀN v. History under the Safavids}} |نشانی=http://www.iranicaonline.org/articles/gilan-v|دانشنامه=[[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]] |ویرایش=|ویراستاران= |ناشر=|سال=۲۰۱۲ |زبان=en| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6EZdhyXJ0 | تاریخ بایگانی = 20 February 2013}}</ref>
 
پیش از صفویه آثار مکتوب بر جای مانده از گیلانیان به زبان فارسی انگشت شمار است زیرا مراکز آموزشی که این زبان را آموزش دهند یا ولی‌نعمتانی که مشوق آن باشند وجود نداشت. گیلان در دورهٔ صفویه با نقاط دیگر ایران ارتباط گسترده‌تری یافت که منجر به نگارش بیشتر کتب فارسی نویسندگان و دانشمندان گیلانی شد.<ref name="سمیعی">{{یادکرد دانشنامه
خط ۱۲۳:
 
==== قرن هیجدهم ====
افول صفویان و انقراض آنان در سال ۱۷۲۲، منجر به یک حالت آشوب در کشور شد. مناطق شمالی کشور نسبت به تأثیر و اشغال خارجی آسیب‌پذیر شد. اولین تلاشها توسط [[روسیه تزاری]] برای تسلط بر دریای خزر و استانهای ایرانی گیلان، مازندران، استرآباد و آذربایجان در همین زمان شروع شد. این قرن پرآشوب ظهور سه رهبر قدرتمند ایلی را به خود دید، [[نادر شاه افشار]]، [[کریم خان زند]] و [[آغا محمد خان قاجار]]. طی بیشتر این دوره، گیلان توسط فرمانروایان محلی از بازماندگان اسحاقیه و خصوصاً امیره دباج فومن و بیه پس با کمک حکام شهرها و بخش‌ها که آنها هم از خاندانهای محلی بودند اداره می‌شد که یا به طوربه‌طور مستقل حکم می‌راندند یا استقلال نسبیشان را با پرداخت خراج به چهره‌های نوظهور یادشده و فرمانداران کل منتصب آنان تضمین می‌کردند. تقسیم گیلان به دو بخش در این دوره هم ادامه یافت. در این دوره تعدادی فرماندار کل هم توسط نادرشاه، کریم خان و آغا محمد خان برای گیلان منصوب شدند ولی دوره آنها عمدتاً کوتاه بود. طی دوره نادرشاه، فرمانروایان گیلان خراج اختصاص یافته به‌به استان را به فرمانداران کل یا خزانه مرکزی می‌فرستادند. به هرحال مالیات‌گیری منجر به دو شورش عمده شد. در هرج و مرج پس از قتل نادر شاه، قلمرو او به دست سران ایلی افتاد. در گیلان، آقا جمال فومنی (از بازماندگان [[امیره دباج]]، و فرزند آقا کمال که در دوره شاه سلطان حسین فرمانروای گیلان بود) همراه با آقا صافی حکومت مرکزی را شکست دادند و حکومت استان را از رشت به دست گرفتند. آقا جمال در ۱۷۵۳ در نتیجه یک عداوت قدیمی توسط آقا هادی شفتی در [[شفت (گیلان)|شفت]] کشته شد. آقا هادی با کمک میرزا ذکی حاکم گسکر برای ۴ ماه بر گیلان حکومت کرد.
[[پرونده:Herman Moll.North Persia, Caspian Sea, part of Independent Tartary.jpg|راست|بندانگشتی|200px|گیلان در ۱۷۳۶، از نقشه هرمان مول]]
او در یک حمله ناگهانی توسط سران قاجار دستگیر و اعدام شد. آنها [[هدایت الله خان فومنی|هدایت الله]]، فرزند جوان آقا جمال را به فرمانروایی رشت منصوب کردند. پس از رسیدن کریم خان به قدرت هدایت الله خان به تهران فرستاده شد و یک حامی کریمخان در ۱۷۶۰ جایگزین او شد؛ ولی وقتی کریمخان در یک کارزار نظامی در آذربایجان بود هدایت الله خان به گیلان گریخت و دوباره به مقام فرمانروایی گیلان رسید. بعد از مدتی جنگ و گریز، کریمخان نهایتاً او را ۱۷۶۷ به فرمانروایی گیلان منصوب کرد و دختر او را به عقد پسرش ابوالفتح خان درآورد. هدایت الله خان توانست شبه-استقلال گیلان را تا رسیدن آغا محمد خان به قدرت در دهه ۱۷۷۰ حفظ کند. در ۱۷۷۳ او سعی کرد حمایت روسها را کسب کند و وقتی موفق نشد در ۱۷۷۹ به فتحعلی خان خان [[خانات قبه]] برای کمک روی آورد. علاقه هدایت الله خان به حفظ حدی از استقلال باعث شد او در آخرین تلاش برای مقاومت علیه حاکمیت در حال ظهور قاجار دوباره از روسها تقاضای حفاظت کند. گرچه نپذیرفتن تقاضای روسها برای الحاق بندر انزلی منجر شد روسها آغا محمد خان را تحریک کنند که گیلان را فتح کند. مصطفی خان دولو با ۶۰۰۰ سرباز به رشت حمله کرد و هدایت الله خان را شکست داد. وقتی او در یک کشتی روسی پناه گرفت، روسها او را به آقا علی تنها بازمانده خاندان آقا رفیع شفتی که همگی توسط هدایت الله کشته شده بودند تحویل دادند. او توسط آقا علی اعدام شد. گیلان تحت فرمانروایی هدایت الله که تجارت خارجی را با جذب شمار زیادی از ارامنه، روسها، یهودیان و هندیان به رشت حمایت می‌کرد پیشرفت کرد. آنها در کاروانسراهای جداگانه می‌زیستند و تجارت می‌کردند. او با حکمرانی در یکی از بارونق‌ترین ایالات ایران با یک درآمد سالانه قابل توجه (حدود ۲۰۰ هزار پاوند) در یک دوره طولانی ثروت زیادی به دست آورد و با سخاوتمندی زیست. او خراج بزرگی از [[ابریشم]] و طلا به حاکمان از محمدحسن خان تا کریمخان و آغامحمدخان می‌فرستاد. او درباری درخشان و با مبلمان عالی و شرابهای قوی و بردگان گرجی، و یک ارتش حقوق بگیر از ۱۵ هزار مرد داشت که می‌توانست ده هزار نیروی ایالتی هم بدان بیفزاید. او علاوه بر درآمد سرشار از تولیدات محلی خصوصاً ابریشم، از مالیات ثابت سرانه بر جامعه بزرگ ارمنی و نیز از تجارت با روسها که یک پست تجاری مستحکم در انزلی داشتند کسب می‌کرد.<ref name="EIr18">{{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی=Rezazadeh Langaroudi|نام= Reza|پیوند نویسنده=رضا رضازاده لنگرودی|مقاله={{unicode|GĪLĀN vi. History in the 18th century}} |نشانی=http://www.iranicaonline.org/articles/gilan-vi|دانشنامه=[[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]] |ویرایش=|ویراستاران= |ناشر=|سال=۲۰۱۲ |زبان=en| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6EZdiovb5 | تاریخ بایگانی = 20 February 2013}}</ref>
خط ۱۳۳:
 
==== قرن بیستم ====
[[پرونده:Sepahsalar-e Azam-e Tonekaboni.jpg|بندانگشتی|200px|چپ|[[محمدولی تنکابنی]] معروف به سپهدار حکمران گیلان، فرمانده مشروطه خواهان گیلانی در جریان فتح [[تهران]] و ۵ دوره نخست وزیرنخست‌وزیر ایران]]
{{اصلی|تاریخ گیلان در قرن بیستم|نهضت جنگل|جمهوری شوروی سوسیالیستی ایران|قیام سیاهکل}}
در ژوئیه ۱۹۰۹ پس از تعطیلی مجلس در دوره [[محمد علی شاه]] و به توپ بسته شدن [[مجلس شورای ملی]]، مجاهدان مشروطه خواه گیلانی به سوی پایتخت روان شدند و با [[فتح تهران]] به همراه عشایر بختیاری، نظام مشروطه را باز در ایران مستقر کردند و [[یوسف خان گرجی|سپهدار اعظم تنکابنی]]، فرمانده مشروطه خواهان گیلانی نیز صدر اعظم ایران شد.<ref name="afari">{{یادکرد ژورنال |نام خانوادگی=آفاری|نام=ژانت|پیوند نویسنده=ژانت آفاری|عنوان=سوسیال دموکراسی و انقلاب مشروطیت |ژورنال=ایران نامه |صفحات=|شماره=۴۳|مکان=|ناشر= |تاریخ=تابستان ۱۳۷۲|پیوند=http://www.noormags.com/view/fa/articlepage/363736|پی‌نوشت=| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6EZdjVQZI | تاریخ بایگانی = ۲۰ فوریه ۲۰۱۳}}</ref>
خط ۱۴۵:
== جمعیت‌شناسی ==
{{اصلی|جمعیت‌شناسی گیلان}}
جمعیت استان گیلان در سال ۱۳۸۹ برابر ۲٬۴۸۰٬۸۷۴ نفر است<ref name="jamiat1">{{یادکرد وب |نویسنده=|نشانی=http://www.amar.org.ir/Portals/2/pdf/jamiat_shahrestan_keshvar.pdf|عنوان=جمعیت شهرستان‌های کشور|ناشر=مرکز آمار ایران|تاریخ=۱۳۹۰|تاریخ بازبینی=۱۷ سپتامبر ۲۰۱۲| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6EZdnC5xQ | تاریخ بایگانی = ۲۰ فوریه ۲۰۱۳}}</ref> و ۰٫۹ درصد از مساحت و ۳٫۳ از جمعیت ایران را در بر می‌گیرد. نرخ رشد جمعیت در گیلان به طوربه‌طور پیوسته کمتر از رشد کل کشور مانده‌است، میانگین رشد جمعیت استان گیلان در دورهٔ پنج سالهٔ ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ با اختلاف ۰٫۶۷ درصدی نسبت به کل کشور، ۰٫۶۲ درصد بود. میانگین کل ایران، ۱٫۲۹ درصد است.<ref name="jamiat">[http://www.amar.org.ir/Portals/0/Files/abstract/1390/sarshomari90_nahaii.pdf گزیده اطلاعات آماری سرشماری - 1390] (PDF; 1370 KB)</ref> از سوی دیگر تراکم جمعیت (شمار ساکنین در کیلومتر مربع) در گیلان همیشه بالاتر از متوسط کل کشور بوده‌است. این رقم در حال حاضر ۱۷۷ در مقابل ۴۶ نفر در کیلومتر مربع کل کشور است.<ref name="jamiat" /> بُعد خانوار در گیلان، با ۳٫۲ نفر در هر خانواده، کم‌ترین میزان در کل کشور را داراست. میانگین کشوری ۳٫۵۵ نفر در هر خانواده است. از سوی دیگر گیلان با ۸٫۱ درصد در گروه سنی ۶۵ سال و بالاتر مسن‌ترین استان کشور است. کمترین میزان استفاده از شبکه آبرسانی عمومی در کشور، مربوط به استان گیلان است که بلافاصله پس از آن استان سیستان و بلوچستان قرار گرفته که با سهولت دسترسی به منابع آب در گیلان قابل توجیه‌است.<ref name="jamiat" />
بیش از ۵۳ درصد مردم در روستاها زندگی می‌کنند. جمعیت متوسط روستا در گیلان همواره از متوسط کشور بالاتر بوده‌است. در ۱۹۹۶ این رقم برای گیلان ۴۴۱ و برای کشور ۳۳۸ بود. در گیلان به طوربه‌طور متوسط در هر ۵٫۲ کیلومتر مربع یک سکونت گاه وجود دارد که این رقم برای کل کشور ۲۴٫۲ است. در حال حاضر ۳۴٫۵ درصد از جمعیت گیلان زیر ۱۵ سال و ۵۹٫۸ درصد آنان بین ۱۵ تا ۶۴ سال دارند و ۵٫۷ درصد بالای ۶۵ سال هستند. مقایسه نسبت افراد زیر ۱۵ سال در سرشماریهای مختلف نشان می‌دهد جمعیت در حال پیر شدن و ساختار سنی در حال متوازن‌تر شدن است. بنا به سرشماری سال ۱۳۹۰، گیلان و خراسان شمالی تنها استانهایی از کشور بودند که نسبت تعداد زنان کمی بیشتر از مردان بوده<ref name="jamiat" /> و ساختار جنسیتی گیلان هم با نوسان نسبت مرد/زن در بازه ۱۰۲٫۵ و ۱۰۴٫۳ در برابر هر ۱۰۰ مرد متوازن است. با توجه به روندهای مهاجرتی و سرشماریهای قبلی این رقمها قابل قبولند. در ۱۹۹۶ ۵۶٫۳ درصد مردان و ۶۱ درصد زنان بالای ده سال ازدواج کرده بودند که نسبت به بیست سال قبل اندکی کاهش را نشان می‌دهد.<ref name="EIr pop" />
 
برای بازه سی ساله ۱۹۹۱–۲۰۲۱ سه فرضیه وجود دارد. طبق فرض شدید، نرخ رشد متوسط سالانه جمعیتهای شهری و روستایی گیلان به حدود ۲٫۹۶ و ۱٫۱۶ درصد خواهد رسید. طبق دو فرضیه دیگر این نرخها کمتر خواهند بود. به نظر می‌رسد فرض دوم واقعی تر باشد و رشد جمعیت شهری به ۲٫۵ و روستایی به زیر ۱ درصد نزدیکتر باشد. در سال ۲۰۰۶ تعداد روستاهای مسکون به ۲۶۸۶ کاهش یافت چرا که ۸ تایشان شهر شده و ۲۴۱ تایشان نامسکون شدند. نرخ باروری (تعداد زایمان زنده در ۲۰۰۶ برای هر ۱۰۰۰ زن در سن تولید مثل) در گیلان ۱٫۴۴ و نرخ تولد خام در کل استان ۱۳٫۸ محاسبه شده‌است. در بازه ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۶ ۱۷۷٬۷۰۷ نفر از گیلان مهاجرت کرده و ۲۰۲٬۳۸۶ از سایر استانها بدان مهاجرت نمودند. پیش بینی شده نرخ باروری در گیلان تا ۲۰۲۶ ۱٫۴۹۲ در شهرها و ۱٫۵۹۲ در مناطق روستایی باشد. پیش بینی شده مهاجرت هم افزایش یابد. پیش بینی شده نرخ رشد جمعیت سالانه گیلان با کاهشی شدید از ۰٫۸۵ درصد به ۰٫۵۸ درصد برسد.<ref name="EIr pop" />
خط ۲۰۹:
گیلکی دارای دو گویش عمده خاوری و باختری است که سفیدرود مرز بین متکلمان این دو گویش است.<ref name="Stilo" /> گیلکی از نظر [[زبان‌شناسی]]، به شاخه شمال غربی [[زبان‌های ایرانی]] تعلق دارد. در میان اشعار گویندگان بعد از اسلام به آثاری برمی‌خوریم که به گیلکی کنونی نزدیک است. هم‌چنین در گذشته کسانی را که ترانه‌های گیلکی می‌خواندند پهلوی‌خوان می‌نامیدند.<ref name="nader" /> این زبان نشریات منثور نوپا، از جمله روزنامه‌ها، و [[ادبیات گیلکی|ادبیاتی]] در حال شکوفایی دارد. از نظر دستور زبان تفاوتهای زیادی بین گیلکی و فارسی استاندارد وجود دارد مانند نحوه قرار گرفتن موصوف و صفت که در گیلکی بر خلاف فارسی صفت پیش از موصوف قرار می‌گیرد.<ref name="Stilo" />
 
[[نادر جهانگیری]] گونه‌های زبانی رایج در استان گیلان را به سه بخش تقسیم می‌کند:{{سخ}}
# گونه‌های گیلکی.{{سخ}}
# گونه‌های غیرگیلکی از گروه زبان‌های کرانهٔ خزر.{{سخ}}
# گونهٔ ترکی آذری (غیر ایرانی).
# گیلکی خود سه گونهٔ عمده دارد.{{سخ}}
خط ۲۲۵:
۳. [[ترکی آذری]]. گونهٔ زبانی غیرایرانی که در منطقهٔ [[آستارا]] رایج است. در [[بندر انزلی]] و [[تالش|طوالش]] نیز سخن‌گویانی دارد.<ref>[http://v6rg.com/?p=10118 گونه‌های زبانی رایج در استان گیلان و حدود پراکندگی آن‌ها]</ref>
 
[[زبان تاتی ایران|زبان تاتی]] در گیلان مشابه تاتی [[شهرستان طارم|طارم علیا]] در شمال استان زنجان است. [[زبان تالشی]] نیز خود به سه گروه شمالی، مرکزی و جنوبی تقسیم می‌شود که نوع جنوبی آن به [[زبان تاتی ایران|تاتی]] بسیار نزدیک است. [[زبان تاتی ایران|تاتی]] و [[زبان تالشی|تالشی]] با یکدیگر به خانواده بزرگ‌تری بنام [[زبان تاتی ایران|زبان‌های تاتی‌تبار]] (تاتیک) تعلق دارند. رودباری نیز گویشی از [[زبان تاتی ایران|زبان تاتی]] می‌باشد که ساختاری [[گیلکی]] یافته استیافته‌است.<ref name="Stilo" /> مسعود پورهادی پژوهشگر و نویسنده [[ادبیات گیلکی]] دربارهٔ [[زبان تاتی ایران|زبان تاتی رودبار]] می‌گوید:<ref>[http://v6rg.com/?p=10321 تا یک شاعر با یک زبانی صحبت می‌کند آن زبان نمی‌میرد.]</ref>
{{گفتاورد بزرگ}}
«در جنوب گیلان «تاتی» زبانی است جدا از زبان گیلکی اما بسیاری از ویژگی‌هایش را در همجواری با زبان گیلکی از دست
 
داده و ویژگی‌های زبان گیلکی را گرفته استگرفته‌است
{{پایان گفتاورد بزرگ}}
[[جهاندوست سبزعلی‌پور]] پژوهشگر [[زبان تاتی ایران|زبان تاتی]] در مقاله ''گویش تاتی رودبار'' دربارهٔ این گویش می‌نویسد:<ref>[http://search.ricest.ac.ir/Ricest/article/1739240/گويش_تاتي_رودبار مقاله «گویش تاتی رودبار»، جهاندوست سبزعلیپور]</ref>
{{گفتاورد بزرگ}}
«یکی از مناطق ایران که در آن تاتی رایج است، رودبار گیلان است. گویش تاتی رایج در رودبار با دارا بودن بسیاری از ویژگی‌های کهن زبانی آنگونه که باید معرفی و شناخته نشده و مورد مطالعه علمی قرار نگرفته استنگرفته‌است. این گویش نیز همانند همه گویش‌های ایرانی دیگر در حال از بین رفتن است و دیری نخواهد گذشت که بسیاری از ویژگی‌های اصیل آوایی، واژگانی و نحوی را از دست خواهد داد.»
{{پایان گفتاورد بزرگ}}
 
خط ۲۸۱:
گیلان در زمینه تولید [[چای]]، [[زیتون]]، [[فندق]] و [[بادام زمینی]] مقام اول و به لحاظ تولید [[برنج]] مقام دوم در ایران را داراست اخیراً باغات کیوی بخصوص در شرق گیلان رواج ویژه‌ای داشته و این محصول نیز به عنوان یکی از تولیدات این استان است.<ref name="gozideamar">{{یادکرد وب |نویسنده=|نشانی=http://fa.tpo.ir/UserFiles/File/gilan.pdf|عنوان=گزیده شاخص‌ها و نماگرهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی استان گیلان سال ۱۳۸۸ |ناشر=مرکز آمار ایران|تاریخ=|تاریخ بازبینی=۲۹ سپتامبر ۲۰۱۲| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6EZe1n9N4 | تاریخ بایگانی = ۲۰ فوریه ۲۰۱۳}}</ref> محصول اصلی کشاورزی تاکنون برنج بوده‌است. تقریباً همه زمینهای قابل آبیاری شالیزارند (بیش از ۴۰ درصد مساحت جلگه). برنجکاری در همه مناطق وجود دارد ولی در دلتای سفیدرود بین [[لشت نشا]] و رشت و [[طالش دولاب]] شالیزار تقریباً تنها کشت موجود است. ۵۲ درصد اراضی کشاورزی گیلان به کشت برنج اختصاص دارد. تا سال ۱۳۶۱ شمسی گیلان بزرگترین تولیدکننده برنج ایران بود و ۴۰ تا ۵۰ درصد تولید ملی را داشت ولی در این سال استان همجوار مازندران از آن پیشی گرفت. ۶۰ درصد تولید استان در ناحیه دلتای سفیدرود انجام می‌شود ولی در جلگه‌های حاشیه‌ای غربی و شرقی تولید برنج با محصولات متنوع دیگری ترکیب شده‌است. این میزان تولید در گیلان اخیراً رخ داده‌است. در ۱۹۱۱ [[رابینو]] نوشت: «گرچه برنج گیلان از مازندران و [[استرآباد]] بهتر است، دو تای آخری پایتخت و مرکز ایران را تأمین می‌کنند.» و چرچیل و ابوت گفته‌اند که در میانه قرن نوزدهم گیلان مجبور بود برای تأمین نیاز محلی خود از مازندران وارد کند. این مسئله دو دلیل اصلی داشت: اولاً زمینداران گیلان برای پاسخ به نیاز فزاینده بازارهای اروپایی اولویت را به [[نوغان]] داری می‌دادند و این تازه در ۱۸۶۰ بود که به علت نابودی کرمهای ابریشم توسط مرض پبرین<ref>pébrine</ref> کشاورزان به برنج روی آوردند؛ ثانیاً گیلان تا ابتدای قرن بیستم و احداث راه رشت-قزوین، که آن را به [[فلات ایران]] مرتبط کرد از بقیه کشور ایزوله بود. تهران به دلیل امکانات ارتباطی از آمل توسط مازندران تأمین می‌شد. مانند بسیاری از دیگر فعالیتها، تولید برنج در گیلان به دلیل نیاز بازار [[روسیه]] رونق گرفت.<ref name="EIr BERENJ ">{{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی=Bāzargān|نام=Ṣoḡrā |پیوند نویسنده=صغری بازرگان|مقاله={{unicode|BERENJ “rice”}} |نشانی=http://www.iranicaonline.org/articles/berenj-rice|دانشنامه=[[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]] |ویرایش=|ویراستاران= |ناشر=|سال=۱۹۸۹|زبان=en| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6EZe2IiYb | تاریخ بایگانی = 20 February 2013}}</ref>
[[پرونده:نشای برنج.JPG|راست|بندانگشتی|200px|نشای برنج]]
کشت [[توت]] برای تغذیه [[کرم ابریشم]] که زمانی از برنج مهم ترمهم‌تر بود قدیمی‌ترین فعالیت کشاورزی است و در [[خوشابر]] و [[گشت(گیلان)|گشت]] در غرب و در آستانه تا قاسم‌آباد در شرق در کوهپایه‌ها انجام می‌شود. امروزه گیلان اصلی‌ترین منطقه تولید ابریشم در ایران است، و ۸۰ درصد تولید ملی را که بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ تن در سال می‌شود را در اختیار دارد. [[تیلمبار]]، محل نگهداری کرمهای ابریشم از مشخصه‌های معماری بومی گیلان است.<ref name="EIr ABRĪŠAM">{{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی=Thompson|نام=D.|پیوند نویسنده=|مقاله={{unicode|ABRĪŠAM}} |نشانی=http://www.iranicaonline.org/articles/abrisam-silk-index#pt3|دانشنامه=[[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]] |ویرایش=|ویراستاران= |ناشر=|سال=۲۰۱۲|زبان=en| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6EZe2fC5k | تاریخ بایگانی = 20 February 2013}}</ref> شرکت سهامی پرورش کرم ابریشم ایران در رشت واقع شده‌است.<ref>[http://iransc.com/fa/contactus.aspx شرکت سهامی پرورش کرم ابریشم ایران<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref>
اولین کارخانه فرآوری چای در ایران در ۱۳۱۱ در یک ایستگاه تحقیقاتی در لاهیجان تأسیس شد و انگیزه‌ای برای کشت این گیاه ایجاد کرد.<ref name="EIr ČĀY">{{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی=Balland |نام=Daniel |پیوند نویسنده=|مقاله={{unicode|ČĀY}} |نشانی=http://www.iranicaonline.org/articles/cay-tea|دانشنامه=[[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]] |ویرایش=|ویراستاران= |ناشر=|سال=۱۹۹۰|زبان=en| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6EZe31agM | تاریخ بایگانی = 20 February 2013}}</ref> [[چای]] امروز مهم‌ترین محصول زراعی است و [[لاهیجان]] منطقه اصلی آن است. [[تنباکو]] در فومنات و مرکز تالش و درختان میوه در دو حاشیهٔ ساحلی کشت می‌شوند و میوه‌هایی چون [[گیلاس]] و [[آلو]] در شمال تالش و میوه‌های [[مرکبات]] در شرق گیلان تولید می‌شوند.<ref name="EIgeo" /> دامداری در همهٔ محلات جلگه مرکزی به دلیل فقدان مرتع خوب وضع پایینی دارد ولی برای ساکنان تالش و گالش کمربند کوهستانی منبع درآمدی اصلی ست. روستانشینان تالش و مرکبات پروران شرق گیلان هم گوساله و گوسفند نگهداری می‌کنند. در دیلمان، عمارلو و اشکورات مزارع وسیع دیمی [[گندم]] وجود دارد. منطقه رودبار و منجیل به دلیل [[اقلیم مدیترانه‌ای|اقلیم مدیترانه‌ایش]] نظام کشاورزی بی همتایی در ایران دارد که منشأ اصلی درآمد در آن [[زیتون]] و گندم و دامداری و شالیزارهای کنار سفیدرود در بخش [[رستم‌آباد (گیلان)|رستم‌آباد]] است. شیلات و صنایع وابسته، یکی دیگر از حوزه‌های فعالیت در استان گیلان است و علاوه بر آبزی‌پروری در مزارع پرورش ماهی، صید ماهیان استخوانی و غضروفی ([[ماهیان خاویاری]]) از دریای خزر نیز بخشی از این فعالیت محسوب می‌شود. گیلان حدوداً نصف تولید [[خاویار]] (بین ۲۰۰ تا ۲۵۰ تن در سال) و استروژن (بین ۱۴۰۰ تا ۱۷۰۰ تن) ایران را در اختیار دارد. علاوه بر این فعالیت خاص، ۲۶ تعاونی صیادی بین ۴۰۰۰ تا ۶۰۰۰ تن ماهیهای حلال صید می‌کنند.<ref name="EIgeo" />
 
=== صنایع دستی ===
[[پرونده:Masouleh 85 022.jpg|بندانگشتی|200px|صنایع دستی [[ماسوله]]]]
منطقه گیلان سنت صنایع دستی بزرگی نظیر استانهای داخلی ایران ندارد. از جمله سنتهای محلی می‌توان ابریشم، یا [[چادر شب|چادرشب]] [[قاسم‌آباد]]، قلابدوزی رشت، [[حصیربافی]] شامل سفره، سبد و کلاه، مصنوعات چوبی خم شده مثل پایه میز و جاسیگاری و… و سفالگری [[گمج]] (نوعی ظرف لعابی از جنس خاک رس) را نام برد. این دامنه محدود صنایع دستی به این دلیل است که گیلان بیشتر منطقه تولیدکننده ماده خام (مثل ابریشم) بوده تا جایی که محصولات تمام شده تولید می‌کرده و ضمناً این منطقه به مدت طولانی روستایی مانده و کارگاه‌ها و استادکاران حرفه‌ای اهمیت ناچیزی داشته‌اند. از محصولات نساجی گیلان می‌توان به [[لنگ حمام|لنگ]]، پارچه تافته و کجینی اشاره کرد. [[قلاب‌دوزی رشت]] مورد تحسین زیادی قرار گرفته‌است. در شمال تالش [[شال]]، و در جنوب استان [[جاجیم]] هم بافته می‌شود. [[نمدبافی]] در جنوب تالش و سیاه ورود و طارم و نیز در قاسم‌آباد رواج دارد. حصیربافی فعالیت مشخص دلتای سفیدرود و تالاب انزلی است. گونه‌های مختلف گالی و نی روینده در ساحل دریا و نیز در منابع آب کشاورزی، به عنوان ماده اولیه حصیربافی مورد استفاده قرار می‌گیرند. تا پایان دهه ۱۹۷۰ در مناطق مختلف گیلان پنج نوع اصلی سفالگری شناسایی شده است؛شده‌است؛ که عبارتند از: کاسه و تنور نانوایی در [[هشتپر]]، [[گمج]]، [[نمکار]] و [[چیره]] در [[جیرده (رودسر)|جیرده]]، گمج و چیره خام در [[گیلده]] و خرطوم، ظروف آب و ماست در روستاهای غرب تالاب انزلی و نزدیک سیاهکل، جنوب رودسر. تنها کارگاه‌های شهری سفالگری در [[خمیران زاهدان]] در رشت موجود بوده‌است. سفال همچنین برای پوشش سقف خانه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.<ref name="EIr craft">{{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی=Bromberger|نام=Christian |پیوند نویسنده=|مقاله={{unicode|GILĀN xx. Handicrafts}} |نشانی=http://www.iranicaonline.org/articles/gilan-xx|دانشنامه=[[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]] |ویرایش=|ویراستاران= |ناشر=|سال=۲۰۱۲|زبان=en| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6EZe3MbE8 | تاریخ بایگانی = 20 February 2013}}</ref>
 
=== گردشگری ===
خط ۲۹۴:
[[پرونده:Waterfall Laton.jpg|بندانگشتی|چپ|200px|[[آبشار لاتون]]]]
 
گیلان به دلیل برخورداری از طبیعت غنی و میراث فرهنگی و تاریخی از قطب‌های گردشگری ایران به شماربه‌شمار می‌رود که سالانه بیش از ۵ میلیون گردشگر را از سراسر کشور جذب خود می‌کند.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده=|نشانی=http://www.freezones.ir/Default.aspx?tabid=346&articleType=ArticleView&articleId=2763|عنوان=نگاهی به صنعت گردشگری گیلان |ناشر=شورای مناطق آزاد ریاست جمهوری |تاریخ=|تاریخ بازبینی=۶ سپتامبر ۲۰۱۲| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6EZe3gqBV | تاریخ بایگانی = ۲۰ فوریه ۲۰۱۳}}</ref><ref>{{یادکرد وب |نویسنده=|نشانی=http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1682646 |عنوان=گردشگری بارقه امید توسعه اقتصادی گیلان/ مدیریت صحیح لازمه صنعت توریسم |ناشر=مهر |تاریخ=|تاریخ بازبینی=۲۶ سپتامبر ۲۰۱۲| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6EZe5H7mA | تاریخ بایگانی = ۲۰ فوریه ۲۰۱۳}}</ref> از جمله می‌توان به روستای [[ماسوله]] و دژ [[قلعه رودخان]] در [[فومن]]، شهر [[لاهیجان]] و بازارهای انزلی و آستارا اشاره کرد.
 
منطقه گیلان دارای بارش فراوان است تا جایی که بارش سالانه شاید به ۱۲۰ سانتی‌متر هم برسد. مواد ساختمانی، جز صخره سخت، سریعاً خراب می‌شوند، و ساختمانهای قدیمی تبدیل به تلی از آوار می‌شوند. درختان و علفهای هرز بر این آوارها می‌رویند و ساختمانهای قدیمی را تبدیل به تپه‌هایی پوشیده از گیاهان می‌کنند. بسیاری از این تپه‌ها که به گویش محلی به آنها کول، کوتی، دین و دوین می‌گویند حاشیه ساحل دریا را پر می‌کنند و هر یک پایگاهی می‌شوند که واجد ارزش برای کاوش و پژوهش باستان شناسانه‌است. به هر حال جز چراغ علی تپه در دهانه گوهر رود، که توسط [[عزت‌الله نگهبان]] کاویده شد و بیشتر به عنوان [[تپه مارلیک]] شناخته می‌شود، هیچ کدامشان تاکنون به طوربه‌طور علمی مورد کاوش و مطالعه قرار نگرفته‌اند. ساختمانهای دارای ارزش تاریخی هم وجود دارند که بیشترشان در طول تاریخشان مکرراً تعمیر و بازسازی شده‌اند. بعضی هایشانبعضی‌هایشان ضبط واضحی از تاریخشان دارند، ولی بیشترشان فاقد اسناد اولیه قابل اطمینان اند و باید به شواهد غیرمستقیم مانند تاریخهای حک شده بر درهای ورودی، سنگ قبرها، ضریحه‌ها یا تابوتها برای بازسازی بخشی از گذشته یک عمارت داده شده اکتفا کرده به حدس زدن منشأ آنها خطر کرد.<ref name="EIrmonu">{{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی=Sotoudeh|نام= Manouchehr |پیوند نویسنده=منوچهر ستوده|مقاله={{unicode|GĪLĀN ix. Monuments century}} |نشانی=http://www.iranicaonline.org/articles/gilan-ix|دانشنامه=[[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]] |ویرایش=|ویراستاران= |ناشر=|سال=۲۰۱۲ |زبان=en| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6EZe5VK63 | تاریخ بایگانی = 20 February 2013}}</ref>
 
استانهای گیلان و مازندران در ایران دارای بیشترین تعداد بقعه و امامزاده‌اند<ref name="بقعه">{{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی=ارجح|نام=اکرم |پیوند نویسنده=|مقاله={{unicode|بقعه}} |نشانی=http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=1195|دانشنامه=[[دانشنامه جهان اسلام]] |ویرایش=|ویراستاران= |ناشر=|سال=۲۰۱۲ |زبان=en| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6EZe5qjKU | تاریخ بایگانی = 20 February 2013}}</ref> که در اصل ائمه زیدی هستند.<ref name="Ferghe">{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=شریعتی فو کلایی|نام= حسن| پیوند نویسنده = |کتاب=حکومت شیعی آل کیا در گیلان | پیوند= | صفحه = ۱۵۷ | جلد = |ناشر=انتشارات شیعه شناسی |سال= ۲۰۰۹}}</ref> مقبره [[سید جلال الدین اشرف]] فرزند امام هفتم شیعیان در [[آستانه اشرفیه]] زیارتگاه شیعیان است.
خط ۳۰۹:
[[کنسولگری روسیه در رشت]] با ۳۰۰ سال قدمت در پل عراق، رشت واقع شده‌است و حوزه فعالیت آن در پنج استان گیلان، مازندران، گلستان، اردبیل و آذربایجان شرقی است.
 
بنا بر توصیف [[اصیل‌الدین زوزنی]] در سال ۶۵۲ هجری از گیلان تقسیمات جغرافیایی در گیلان عموماً بر پایهٔ واحد «ده» و «روستا» بنا شده بود و [[شهر]] به مفهوم واقعی در واژه‌شناسی گیلکان در این دوره جایگاه کمی داشت و حتی آن را بیشتر با واژهٔ «بازار» می‌شناختند که در فرهنگ گیلان بیشتر یک اتفاق موقتی بود که در هر هفته در برخی از سکونتگاه‌ها عموماً یک یا دو بار در هفته اتفاق می‌افتاد. شهر به مفهوم دائمی وجود نداشت بلکه با جمع شدن مردم به طوربه‌طور موقت در یک روز و تشکیل بازار یا «گوراب» که از همان انبوهه و گروه گرفته شده بود شکل می‌گرفت.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده=ناصر عظیمی دوبخشری |نشانی=http://anthropology.ir/node/5607 |عنوان=فقدان شهر، ویژگی اصلی تاریخ قدیم گیلان(۱) |ناشر=انسان‌شناسی و فرهنگ |پیوند ناشر=انسان‌شناسی و فرهنگ |تاریخ=شنبه، ۲۲ خرداد ۱۳۸۹ |تاریخ بازبینی=۱۷ سپتامبر ۲۰۱۲| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6EZeAqJiS | تاریخ بایگانی = ۲۰ فوریه ۲۰۱۳}}</ref>
 
در اواخر دوره [[قاجار]] گیلان که یکی از ۱۲ ولایت ایران بود:<ref name="taghsimat">{{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی=امیراحمدیان|نام=بهرام |مقاله={{تقسیمات کشوری}} |دانشنامه=[[دانشنامه جهان اسلام]] |نشانی=http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=3749|ویراستاران=|ناشر=|سال=|زبان=fa| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6EZeBUEnl | تاریخ بایگانی = ۲۰ فوریه ۲۰۱۳}}</ref> به نوزده بخش تقسیم شده بود؛ بخشهای بزرگتر مانند موازی، که به تازگی از ادغام چهار بخش رشت، کهدم، کوچصفهان و خشکبیجار تشکیل شده بودند، شامل بلوکهای (زیربخشها) متعدد بود. در حدود ۱۹۵۰، گیلان یکی از بخشهای اصلی به اصطلاح [[استان یکم]] بود که زنجان و اراک، دو بخش عراق عجم سابق را هم در بر می‌گرفت و به پنج شهرستان طوالش، فومن، بندر پهلوی (انزلی)، رشت و لاهیجان تقسیم شده بود. در ۱۹۶۳ از زنجان و اراک جدا شد و شهرستان کوچک آستارا در شمال بدان ملحق شد، و نتیجتاً اندازه و مرزهای کنونی را با مساحت ۱۴٬۷۰۹ کیلومتر مربع یافت. گیلان به ۱۰ شهرستان تقسیم می‌شد: طوالش، فومن، بندر پهلوی (انزلی)، رشت، صومعه سرا، رودبار، لنگرود، رودسر و لاهیجان.<ref name="EIgeo">{{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی=Bazin|نام=Marcel |مقاله={{unicode|GĪLĀN i. GEOGRAPHY AND ETHNOGRAPHY}} |دانشنامه=[[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]] |نشانی=http://www.iranicaonline.org/articles/gilan-i-geography|ویراستاران=|ناشر=|سال=|زبان=en| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6EZda58vK | تاریخ بایگانی = 20 February 2013}}</ref>
خط ۳۶۶:
{{اصلی|فولکلور گیلان|روابط بین جنسیت‌ها در گیلان|نسبت‌های خانوادگی و ازدواج در گیلان}}
[[پرونده:20090323(009).jpg||بندانگشتی|200px|عروسی در [[قاسم‌آباد (گیلان)|قاسم‌آباد]]]]
فولکلور گیلان نمونه‌ای قابل توجه از پیوندهای پیچیده بین رسوم قبل از اسلام و رسوم اسلامی‌است. به طوربه‌طور خاص [[تلفیق‌گرایی]] درخت، گاو نر و تخم مرغ در جاهای مقدس نظیر امامزاده و بقعه برای شیعیان و تربت برای اقلیت سنی تالش، و اهمیت عناصر طبیعی در اجرای مراسم مذهبی قابل توجه‌است. اهمیت درختان بی‌شک مشخصه‌ای مهم در فولکلور گیلانی‌است. در این جهان سبز، درختان می‌توانند به خودی خود اشیایی برای پرستش باشند؛ گاهی به عنوان بازماندگان ائمه شناخته می‌شوند و بیشترشان در کنار پرستش‌گاه‌ها قرار دارند. این درختان مقدس گاهی بزرگوار، پیر یا آقادار خوانده می‌شوند تنهٔ بزرگی دارند و صدای باد از میانشان چون زمزمه به گوش می‌رسد. شیرهٔ این درختان عظیم سرخ است و گیلانیان به این دلیل آن را خون امامان می‌دانند. این درختان محل نذر، برای بچه‌دار شدن یا شفای بیماریند. زائران در پای آنان دخیل می‌بندند، شمع روشن می‌کنند و قربانی می‌کنند. پوشش جنگلی در مراسم عزاداری [[عاشورا]] هم نقش مهمی دارد، علم‌ها با چوب شمشاد تزیین می‌شوند. جنگل هم مهمان نواز، و محلی برای پناه بردن و هم منشأ خطر و جایگاه [[جن]] و پری ظاهر می‌شود. جنگل محافظی برای حیات وحش، خصوصاً [[خرس]] که نقش برجسته‌ای در فولکلور محلی دارد، دانسته می‌شود. نازایی بلایی است که زن باید پاسخگوی آن باشد. به چنین افرادی اجاق‌کور یا مرده‌شور گفته می‌شود. مراسم سنتی [[دندان فشون]] با درآمدن اولین دندان‌های کودک برگزار می‌شود، او را بر سفره‌ای که آینه، قیچی، قرآن، سکه طلا، کتاب، قلم، سوزن و… قرار دارد می‌نشانند و اولین چیزی که از زمین بردارد، سرنوشت آینده او را پیش‌گویی می‌کند. مثلاً اگر قرآن را بردارد روحانی می‌شود، اگر قیچی را بردارد آرایشگر می‌شود. جشن‌های نوروز و چهارشنبه سوری و یلدا (با خواندن فال حافظ) در گیلان با شکوه برگزار می‌شوند. [[سفره هفت سین]] در این منطقه بر پایه سنت ملی ایرانی، سنت‌های محلی و ویژگی‌های فولکلور محلی با نفوذ اسلامی، چیده می‌شود.<ref name="EIfolk">{{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی=Bromberger |نام=Christian |مقاله={{unicode|GILAN xvi. FOLKLORE}} |دانشنامه=[[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]] |نشانی=http://www.iranicaonline.org/articles/gilan-folklore|ویراستاران=|ناشر=|سال=|زبان=en| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6EZeFWYUz | تاریخ بایگانی = 20 February 2013}}</ref>
 
=== هنر ===
خط ۳۸۲:
{{اصلی|غذاهای گیلان}}
[[پرونده:Zeytoon-Parvardeh-Zeytoun-Zeitoun-Zeytun-Persian-Olive- Pomegranate- Walnutfood-photo-by-persian-dutch-network.jpg|بندانگشتی|200px|[[زیتون پرورده]]]]
عادات غذایی گیلانیان چندین مشخصه خاص دارد. مصرف برنج در این منطقه برنج پرور، از هر جای دیگر ایران بیشتر است. کاربرد سبزی در بیشتر غذاها باعث سبز شدن آنها می‌شود که نشانی برای گیلانی بودن آن غذا ست. ماکیان و اردک وحشی، ماهی و زیتون هم منجر به خاص بودن این غذای محلی می‌شود. نظیر سایر نقاط ایران، آشپزی روندی طولانی ست چرا که لازم است محتویات غذا به طوربه‌طور فردی تهیه شود. چربی و روغن در غذاها به وفور استفاده می‌شود و طعم ترش ترجیح داده می‌شود. چاشنی که بر اساس سرکه و آب میوه جات نارس (نظیر غوره) تهیه می‌شود بسیار محبوب است. غذاهای محلی رایج هر یک به نوبه خود نماد یک شیوه آشپزیند: ''[[کته]]'' طبخ ساده برنج است، ''[[میرزاقاسمی]]'' شامل بادمجان، سیر، گوجه و تخم مرغ است، ''[[باقلاقاتوق]]'' یک خورشت محتوی لوبیا ست، ''[[اشپل]]'' به همراه [[ماهی سفید]]، ''[[سیرترشی]]'' و ''[[سبزی|هفت بیجار]]'' (مخلوطی از سبزیجات و سرکه).<ref name="EIcook">{{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی= Bromberger|نام= Christian |پیوند نویسنده=کریستین برومبرژه |مقاله= {{unicode|GILĀN xxi. Cooking}} |نشانی= http://www.iranicaonline.org/articles/gilan-xxi-cooking|دانشنامه= [[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]] |ویرایش= |ویراستاران= |ناشر= |سال= ۲۰۱۲ |زبان=en}}</ref>
تنوع غذایی رشتیها و تضاد آن با [[عراق عجم|عراقیها]] یعنی مردم داخل یا [[فلات ایران]]، زمینه نیرومندی برای انعکاس تفاوتها است. مردم گیلان عاشق برنج که به طوربه‌طور سنتی با هر سه وعده اصلی غذایی میل می‌شود. این در تضاد با رژیم سنتی عراقی‌هاست که از نان، محصولات لبنی و گاهی گوشت گوسفند تشکیل می‌شود.<ref name="EIident">{{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی= Bromberger|نام= Christian |پیوند نویسنده=کریستین برومبرژه |مقاله= {{unicode|GILĀN xv. Popular and Literary Perceptions of Identity}} |نشانی= http://www.iranicaonline.org/articles/gilan-xv-identity|دانشنامه= [[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]] |ویرایش= |ویراستاران= |ناشر= |سال= ۲۰۱۲ |زبان=en}}</ref>
[[پرونده:Kutum.gif|بندانگشتی|راست|ماهی سفید خزری]]
[[پرونده:بازار ماهی فروشان.JPG|بندانگشتی||200px|[[ماهی دودی]] و [[ماهی شور|شور]] در بازار ماهی فروشان در لنگرود]]
خط ۳۹۳:
=== در سنت ادبی ===
در متون اصلی اسطوره‌ای و ادبی، سفرنامه‌ها، مطالعات تاریخی و… این منطقه گاهی دوزخی و در دیگر زمانها چون بهشتی زمینی به نظر می‌رسد؛ علاوه بر این بسیاری از نویسندگان بومی آن را دارای فرهنگ آریایی دانسته‌اند، فرهنگستانی از رسوم باستانی و ماقبل اسلامی، منطقه‌ای حاشیه‌ای، حافظ استقلال خود، و بستری برای نافرمانی. تصویر دوزخی گیلان نتیجه سنتهای شدیداً متفاوت اسطوره‌ای [[زرتشتی]]، با بازتابهایش در [[شاهنامه]] و سنت مسافرین عرب و سپس اروپایی است. در [[اوستا]] «چهاردهمین جای» خلق شده توسط [[اهورامزدا]]، «وارنا و چهار گوشه‌اش» است که به نظر جایی حاشیه‌ای و هراس‌انگیز می‌رسد. در [[بندهشن]] بزرگ، مردمان [[وارنا]] و مازنا (سرزمینهای اسطوره‌ای در منطقه جنوب خزر) بازماندگان زوجی متفاوت از آنی هستند که ایرانیان را خلق کرد. مردم این مناطق حاشیه‌ای انیران یا غیر [[آریایی]]، نسبت به نژاد ایرانی خارجی هستند. به نوشته [[جیمز دارمستتر]]، در اوستا و [[شاهنامه]] منطقه خزر جهانی عجیب و موطن خون بد و دیوان است و تصویر جنگلهای گیلان چون مهد نیروهای وحشی مرتبط با یک منطقه مملو از باران، جهانی از بخارات و تپ ناپاک مرتبط است. این تصویری که شبیه آخرالزمان است، توسط مسافرین عربی که به محیط خشک عادت داشتند هم به عنوان ابراز تعجب از کشف جهان مرطوب پراکنده شد. اوستاشناسان نوینتر مانند [[والتر هنینگ]] و [[مری بویس|ماری بویس]] [[وارنا]] را در منطقه بورنو شمال پیشاور (واقع در پاکستان امروزی) می‌دانند.<ref name="histcam1" /><ref>mary Boyce,"A History of Zoroastrianism: The early period",LL, 1996. page 101:"It is noteworth that according to the Vendidad (I.17) the ancient Thraetaona (whose actual home was presumably on the Inner Asian steppes) was born in Varena, which has been identified with Sanskrit Varnu, modern Buner</ref> در اوایل قرن دهم [[ابن حوقل]] از این الفاظ برای توصیف افلیم منطقه بهره برد: «اغلب باران می‌بارد، حتی ممکن است برای کل یک سال بی توقف ببارد؛ بدون نشانی از خورشید». بین قرون هفدهم تا بیستم اروپاییانی که از منطقه گذشتند یا مدتی در آن ماندند «جو گلخانه‌ای» «بخارات متعفن» آن را تحقیر کردند. [[لرد کرزن]] منطقه را یک جهنم مالاریایی می‌خواند و با توصیف اش از مثل ''مرگ می‌خواهی گیلان برو'' نتیجه گیری می‌کند. در تضاد با تصویر جهنم مالاریایی گیلان با پوشش گیاهی غنی و تنوع لذات از سوی برخی نویسندگان بهشتی زمینی تصویر شده‌است. [[جوناس هانوی]]<ref group="یادداشت">[[:w:en:Jonas Hanway|جوناس هانوی]] (۱۷۱۲–۱۷۸۶)، جهانگرد انگلیسی، که در سال ۱۷۴۳ به ایران آمد و پس از دو سال از ایران خارج شد. ۷۴ مقاله در مورد سفرهایش نوشته‌است که این نقل قول از کتابش در مورد سفر به ناحیه اطراف دریای خزر است{{سخ}}
{{چپ‌چین}}''An Historical Account of the British Trade over the Caspian Sea with a Journal of Travels from London through Russia into Persia and Back Again through Russia, Germany and Holland, London, 1762''.{{پایان}}</ref> پس از توصیف «رطوبت شدید زمین» و رطوبت هوا «چنان زنگ تولید می‌کند که کار ساعت هم مختل می‌شود» گیلان را با نوعی از بهشت مقایسه می‌کند «زمین شدیداً پربار و مولد است، هر نوعی از میوه را بی کود تولید می‌کند، پرتقالها، لیموها، هلوها و انارها، انگور به وفور وجود دارد تاکها بر درختان سوارند و به طوربه‌طور وحشی در کوه‌ها به وفور می‌رویند به نحوی که بخش قابل توجهی از ایالت یک بهشت است». مسافرین اغلب این تصویر یک باغ طبیعی و غنی را ذکر می‌کنند. این درست است که درختان محصور در باغها شاخه‌های اهلی شده گونه‌های وحشی بومیند. وضع گردو، فندق، آلو، گیلاس، زردآلو، گلابی، سیب، ازگیل، درخت، انجیر و درختان انار نیز که همگی احتمالاً از منطقه خزر نشات گرفته‌اند چنین است. منطقه خزر جایی است که تاک از آن نشات گرفته و هیچ‌گاه اهلی نشده‌است.<ref name="EIident">{{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی= Bromberger|نام= Christian |پیوند نویسنده=کریستین برومبرژه |مقاله= {{unicode|GILĀN xv. Popular and Literary Perceptions of Identity}} |نشانی= http://www.iranicaonline.org/articles/gilan-xv-identity|دانشنامه= [[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]] |ویرایش= |ویراستاران= |ناشر= |سال= ۲۰۱۲ |زبان=en}}</ref>
 
== رسانه ==
خط ۴۳۲:
سیمای حمل و نقل استان | ناشر = اداره کل حمل و نقل و پایانه‌های استان گیلان |تاریخ = |تاریخ بازبینی= ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۲}}</ref>
 
نخستین راه آهنراه‌آهن در گیلان در سال ۱۹۱۴ توسط [[امتیاز خوشتاریا|خوشتاریای]] روس، از [[پیربازار|پیر بازار]] به رشت به طول ۹ کیلومتر کشیده شد.<ref name="pirbazar">{{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی= احمدی |نام= محسن|مقاله= پیربازار |دانشنامه= [[دانشنامه بزرگ اسلامی]] |نشانی= http://www.cgie.org.ir/shavad.asp?id=123&avaid=5598|ویراستاران= |ناشر= |سال= |زبان=fa}}</ref> عملیات اجرایی پروژه راه آهنراه‌آهن گیلان (قزوین، رشت، انزلی) به طول ۲۰۵ کیلومتر در سال ۱۳۸۱ شروع شد و هم اکنون در حال پیشرفت است.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی= http://www.tinn.ir/vdcdon0o.yt05z6a22y.html|عنوان= استاندارگیلان:پروژه راه آهنراه‌آهن رشت -قزوین با جدیت دنبال می‌شود| ناشر = تین نیوز |تاریخ = ۷ اردیبهشت ۱۳۹۰|تاریخ بازبینی= ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۲}}</ref>
 
{| class="wikitable plainlinks"
خط ۴۶۸:
|-
! ۴
| ترانزیت بیش از ۲۸۸ هزار تن سوخت و ۵۵ هزار تن کالای غیرنفتی به طوربه‌طور حمل و نقل ترکیبی به داخل یا خارج کشور || ۱ درصد از ترانزیت ورودی (دوازدهمین مرز فعال)
|}