شاه اسماعیل دوم: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌شده][نسخهٔ بررسی‌شده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ربات: انتقال رده به درخواست Salarabdolmohamadian از رده:شاعران فارسی‌زبان سده دهم (قمری) به [[:رده:شاعران فارسی‌زبان سده...
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش کاربر تازه‌وارد در مقالهٔ خوب یا برگزیده متن دارای ویکی‌متن نامتناظر ویرایشگر دیداری
خط ۳۵:
| امضاء =
}}
'''شاه اسماعیل دوم''' زاده ۲۸ مه ۱۵۳۷ میلادی (۹۴۳ ه‍. ق)<ref group="یادداشت">مورخان دربارهٔ زادروز شاه اسماعیل دوم، تاریخ‌های متفاوتی ارائه داده‌اند؛ که در بخش [[شاه اسماعیل دوم#تولد، کودکی و خانواده|تاریخ تولد]] مفصلاً شرح داده شده‌است.</ref> و درگذشته ۲۵ نوامبر ۱۵۷۷ میلادی (۹۸۴ ه‍. ق) سومین پادشاه [[سلسله صفوی]] بود. او از سال ۱۵۷۶ میلادی (۹۸۳ ه‍. ق) تا سال ۱۵۷۷ میلادی (۹۸۴ ه‍. ق) به مدت یک سال و نیم بر ایران حکمرانی کرد. از دیدگاه مورخان [[شاه تهماسب یکم]] پدر وی به دلایل مختلف همچون نگرانی از دست دادن تاج و تخت و جنگ طلبی‌های فرزندش علیه [[امپراتوری عثمانی]]، به منظور دور کردن پسرش از دربار، او را به حاکمیت [[هرات]] منصوب کرد اما خودسری و ناسازگاری اسماعیل با حاکم هرات، دستور جهت جمع‌آوری سپاه از طوایف و برنامه‌ریزی برای لشکرکشی به عثمانی با توجه به [[پیمان آماسیه]]، بیشتر شدن محبوبیت اسماعیل میرزا پس از پیروزی‌های مختلف بر عثمانی‌ها نزد مردم به خصوص سپاه قزلباش، حسادت یا نگرانی شاه تهماسب از ترس گرفتن منصب پادشاهی توسط اسماعیل میرزا و به ستوه آمدن شاه از ولنگاری و عیاشی‌های شاهزاده اسماعیل باعث گردید شاه تهماسب یکم، اسماعیل میرزا را حدود بیست سال در زندان حبس کند. اسماعیل میرزا در زندان کتاب‌هایی می‌خواند که بی‌تردید بسیاری از آنها دربارهٔ اصول و احکام مذهب شیعه بود که وی را در درک نادرست بودنِ لعن به صحابه پیامبر اسلام یاری نمود.
 
شاه اسماعیل دوم پس از مرگ پدر در [[درگیری‌های جانشینی شاه طهماسب یکم|مبارزه برای کسب جانشینی]] و همچنین پس از تاجگذاری و به منظور تثبیت قدرت، کشتارهای بسیاری انجام داد و بسیاری از خاندان سلطنتی را به قتل رساند. او با وجود انجام منکرات، فردی مذهبی و پیرو مذهب شیعه بود. وی در جوانی در محضر عالمان شیعه قواعد و اصول مذهب شیعه را آموخته بود. وی چون یک پادشاه بود و حفظ حکومت برایش از مهمترین امور محسوب می‌شد، در سرآغاز سلطنتش برای کوتاه کردن دست علمای پرقدرت تشیع در آن مقطع زمانی، آنان را تحقیر، زندانی یا تبعید کرد و به روحانیون اهل سنت اهمیت زیادی داد و از آنان حمایت کرد اما از آنجا که مذهب تشیع در آن هنگام کیش رسمی و عرفی جامعه بود و در میان قزلباشان و عامه مردم محبوبیت داشت، شاه اسماعیل دوم قادر نبود بیش از پیش بر سیاست تساهل و مسامح خود با سنیان پافشاری کند لذا با یک تاکتیک سیاسی تغییر خط مشی داد و کوشید اعتقاد خود به مذهب تشیع را آشکار دارد. در دوره شاه اسماعیل دوم مرزهای کشور آرام و جان و مال مردم از گزند گذر سپاهیان و یورش بیگانگان در امنیت بود. شاه اسماعیل دوم به دلیل اینکه از نفوذ و قدرت سران طوایف [[قزلباش]] در هراس بود، دست بسیاری از آنان را از کارهای لشکری و دولتی کوتاه ساخت و جوانان خام و کم تجربه را به جای ایشان منصوب نمود. او در دوران زمامداریش، هیچ جنگی برپا نکرد و جز [[ازبک‌ها|ازبکان]] که یک بار به [[نیشابور]] حمله کردند و شکست خوردند، هیچ نیروی بیگانه‌ای به شهرها و روستاهای ایران تجاوز نکرد. در دوران پادشاهی او بین عثمانی و ایران هرگز جنگی اتفاق نیفتاد و پیمان آماسیه همچنان پا بر جا بود اما روابط دو دولت همواره متشنج بود و صلح بیشتر به آتش‌بس شبیه بود. شاه اسماعیل دوم برای نخستین بار [[نماد شیر و خورشید]] را به رنگ طلایی بر روی [[پرچم ایران]] [[سوزن دوزی]] کرد. این پرچم تا آخر [[دوره صفوی]] نیز درفش رسمی ایران بود.