سفر پیدایش: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Fatranslator (بحث | مشارکت‌ها)
←‏چکیده: ابرابزار
خط ۹:
 
هرچند نویسندهٔ سفر پیدایش را — همچون [[سفر خروج]]، [[سفر لاویان]]، [[سفر اعداد]] و بخش بزرگی از [[سفر تثنیه]] — موسی دانسته‌اند، اما در نوشتارهای دانشگاهی نوین این کتاب را به سده‌های پنجم و ششم پیش‌از میلاد مسیح نسبت می‌دهند.<ref>Van Seters (1998), ص. ۵</ref><ref name="Davies37">Davies (1998), p.37</ref>
 
== ساختار ==
پیدایش به نظر می‌رسد در اطراف عبارت تکرار شده ''الله تلئوتو'' (''elleh toledot'')، به معنای "این نسل‌ها هستند" باشد، با اولین استفاده از عبارت به "نسل (آفرینش)های بهشت و زمین" و افراد باقی مانده - نوح، "پسران نوح" "، سم، و … تا یعقوب.<ref>Hamilton (1990), p. 2</ref> با این حال آنچه نویسندگان اصلی قصد داشتند روشن نیست و بیشتر مفسران مدرن آن را بر اساس موضوع به دو قسمت تقسیم می‌کنند، یک تاریخ اولیه (فصل‌های ۱۱–۱۱) و یک تاریخ «پدرسالار» (فصل‌های 12- 50).<ref>Whybray (1997), p. 41</ref>{{refn|group=note|The [[Weekly Torah portion]]s, [[Parashah|Parashot]], divide the book into 12 readings.}}
 
== چکیده ==
خداوند در شش روز هستی را [[روایت آفرینش|آفرید]] و در روز هفتم به استراحت پرداخت. سپس [[آدم و حوا]] و حیوانات را خلق نمود و در [[باغ عدن]] سکونت داد اما به آنها دستور داد که از میوه [[میوه ممنوع|درخت دانش]] نباید بخورند. مار آنها را فریب داد و از میوه خوردند٬خوردند، پس به فرمان خداوند٬خداوند، بر روزی زمین [[هبوط]] کردند. در زمین حوا [[هابیل و قابیل|هابیل و قائن]] را زائید اما قائن که در اسلام قابیل نام دارد هابیل را کشت و حوا برای جایگزینی وی [[شیث]] را زائید. از این پس نوع بشر بر روی زمین بسیار شد و دنیا را پر از [[گناه]] بشری و [[نفیلیم]] نمودند و خداوند برای پاک نمودن زمین از [[نوح]] که اینک پیامبر بود٬بود، خواست تا کشتی سازد و بندگان خداپرست را بر آن قرار دهد و در همین هنگام سیلاب بزرگ واقع شد تا دنیا را از گناهکاران پاک نماید. اما پس‌از این واقعه نیز نوع بشر دست از گناه بر نداشتبرنداشت و بدین سبب خداوند پس‌از ماجرای برج بابل٬بابل، انسانها را بر روی زمین پراکنده ساختپراکنده‌ساخت و در زبان آنها تفاوت نهاد تا نتوانند براحتی با هم سخن گفته و در کنار هم زندگی کنند. سپس به [[ابراهیم]] دستور داد تا از [[میان‌رودان]] به [[کنعان (منطقه)|کنعان]] مهاجرت کند و در آنجا با ابراهیم پیمان بست که خاندان وی را همچون ستارگان آسمان بیشمار کند و برای نشانه‌ای از این پیمان٬پیمان، تمامی فرزندان ذکور ابراهیم [[ختنه]] شوند. سپس خداوند [[لوط]] را از عذابی که برای قومش درنظر گرفته‌بود می‌رهاند. در پایان داستان [[یعقوب]] و فروش فرزند دلبندش [[یوسف]] به بردگی در سرزمین [[فرعون]] و آرزوی وی برای رفتن از [[مصر باستان|مصر]] روایت می‌شود.
 
== جستارهای وابسته ==