علویان طبرستان: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
اصلاح ارقام |
||
خط ۳:
== حسن بن زید ==
ملقب به داعی اول یا [[داعی کبیر]] در سال ۲۵۰ هجری در اولین اقدام خود شهر [[آمل]] را تصرف کرد و عامل [[طاهریان]] [[محمدبن اوس بلخی]] را از آنجا فراری داد. در گام بعدی شهر [[ساری]] را هدف داشت و در این راه با سلیمان بن عبدالله طاهری و ارتش او پیکار کرد و توانست همراه لشکرش وارد شهر شوند و سلیمان به سوی [[گرگان]] گریخت.[[حسن بن زید]] سپس سپاهی به سمت [ری] فرستاد و آن شهر را نیز تصرف کرد و [[محمدبن جعفر علوی]] را بر آن شهر حاکم کرد.[[مستعین]] خلیفهی وقت عباسی که سخت از علویان وحشت کرده بود و آنها را خطری برای خلافت میدانست از [[محمد بن طاهر|محمدبن عبدالله بن طاهر]] خواست که حسن بن زید را متوقف کند و همچنین خود نیز سپاهی به غرب ایران برای جلوگیری از گسترش قلمرو حسن بن زید فرستاد.در سال ۲۵۵ مفلح ترکی سردار عباسی توانست [[طبرستان]] را تصرف کند و سپاه علویان را شکست دهد اما نتوانست در طبرستان بماند و به [[عراق]] بازگشت.[[حسن بن زید]] در سال ۲۵۷ به گرگان حمله کرد و آنجا را از تصرف [[طاهریان]] خارج کرد. سه سال بعد [[یعقوب لیث]] پس از شکست طاهریان و به بهانه دنبال کردن دشمن خود [[عبدالله سگزی]] راهی طبرستان شد و در سال ۲۶۰ با علویان درگیر شد و پس از شکست آنها وارد ساری و آمل شد. او پس از
آن به مدت یک سال از مردم خراج گرفت و سپس به دنبال حسن رفت که با بارانهای چهل روزه رو به رو شد و بسیاری از نیروهایش را از دست داد و مجبور به بازگشت شد. در سال های ۲۶۲ و ۲۶۶ نیز [[احمد بن عبدالله خجستانی]] به جنگ حسن بن زید آمد اما کمک و حمایت مردم گرگان از حسن باعث پیروزی وی شد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ ایران اسلامی از طلوع طاهریان تا غروب خوارزمشاهیان|نام خانوادگی=جعفریان|نام=رسول|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=صص
== محمد بن زید ==
برادر حسن بن زید و جانشین او ملقب به داعی کوچک بود. در ابتدا با داماد حسن به نام ابوالحسین درگیر شد و به سختی شکستش داد. در سال ۲۷۱ [[اذکوتگین]] فرمانده ترک به علویان حمله کرد و شکست سختی به آنها وارد کرد و ری را از او گرفت. در سال ۲۷۵ [[[[رافع بن هرثمه الیساری|رافع بن هرثمه]]]] نیز به طبرستان حمله کرد و محمد را شکست داد. محمد بن زید از طبرستان گریخت و به [[دیلم]] در پناه [[قارن بن رستم]] امیر آنجا رفت.
وقتی [[عمرو بن لیث صفار]] علیه رافع بن هرثمه برخاست محمد نیز با او متحد شد و توانستند رافع را شکست دهند. چند مدتی بر اثر درگیریهای [[سامانیان]] و [[صفاریان]] ، طبرستان را برای محمد آرام گذاشت و چندین سال در آنجا حکومت کرد ولی پس از پیروزی سامانیان آنها با لشکری به طبرستان حمله کردند که در آن محمد کشته شد و دولت علویان شکست خورد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ ایران اسلامی از طلوع طاهریان تا غروب خوارزمشاهیان|نام خانوادگی=جعفریان|نام=رسول|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=صص ۹۷_۱۰۷}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ فرهنگ و تمدن ایرانیان از ظهور اسلام تا پایان سامانیان|نام خانوادگی=قدیانی|نام=عباس|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=صص ۲۷۶_۲۹۰}}</ref>
== ناصر کبیر ==
حسن بن علی ملقب به [[اطروش]] و الناصرللحق که ناشنوا بود. ناصر با دعوت مردم به قیام در سال ۳۰۱ و شکست [[ابوالعباس سعلوک]] امیر سامانی بر طبرستان مسلط شد.[[احمد بن اسماعیل سامانی]] در جواب ، آماده لشکرکشی به طبرستان بود، در لشکرگاه خود توسط چند تن از غلامان کشته شد.چندی بعد یکی از فرماندهان ناصر به نام [[حسن بن قاسم]] بر وی شورید و او را به قلعهای در [[لاریجان]] تبعید کرد. اما پس از مدتی ناصر کنترل اوضاع را به دست گرفت و حسن بن قاسم را بخشید.ناصر سرانجام در سال ۳۰۵ هجری درگذشت.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ ایران اسلامی از طلوع طاهریان تا غروب خوارزمشاهیان|نام خانوادگی=جعفریان|نام=رسول|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=صص ۹۷_۱۰۷}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ فرهنگ و تمدن ایرانیان از ظهور اسلام تا پایان سامانیان|نام خانوادگی=قدیانی|نام=عباس|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=صص ۲۷۶_۲۹۰}}</ref>
== زوال علویان ==
پس از مرگ ناصر فرزندش [[ابوالقاسم جعفر]] با حسن بن قاسم درگیر بود و او را از حاکمیت آمل بر کنار کرد. اما حسن قدرت را طبرستان در پس از مدتی کوتاه به دست گرفت. در همین زمان فرزند دیگر ناصر [[ابوالحسین احمد]] در گرگان بود. حسن بن قاسم با این دو برادر گاه در جنگ و گاه در صلح بود.در آخر ابوالحسین احمد به حکومت رسید و حسن بن قاسم از آنجا گریخت.ابوالحسین در سال ۳۱۱ درگذشت و برادرش جانشین وی شد که او هم یکسال بعد فوت کرد.بعد از آنها میان مردم دو دستگی ایجاد شد که با فرزند کدام امیر بیعت کنند . عدهای با فرزند ابوالقاسم جعفر که کودکی بود و عدهای با فرزند ابوالحسین احمد بیعت کردند. در انتها ابوعلی فرزند ابوالحسین به حکومت طبرستان رسید. سپس حسن بن قاسم دوباره شورید و طبرستان را در دست گرفت و لشکر امیر [[نصربن احمد سامانی]] را نیز شکست داد. در انتها داعی توسط [[مرداویج]] کشته شد و بعد از آن امیران علوی زیادی بر مناطق مسلط می شدند که قدرت هیچ کدام دوام زیادی نداشت و میتوان دلیل آن را نفوذ [[آل زیار]] و [[آل بویه]] در آن مناطق دانست.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ ایران اسلامی از طلوع طاهریان تا غروب خوارزمشاهیان
== پانویس ==
{{پانویس|۲}}
سطر ۱۷ ⟵ ۱۶:
*{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی= جعفریان|نام= رسول|پیوند نویسنده=رسول جعفریان|فصل=روزگار علویان طبرستان|ویراستار=|عنوان=تاریخ ایران اسلامی|ترجمه=|جلد= دوم از طلوع طاهریان تا غروب خوارزمشاهیان|سال=۱۳۸۷|ناشر=کانون اندیشه جوان|مکان=تهران|شابک=۹۷۸-۹۶۴-۲۷۸۸-۳۴-۷}}
*{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی= قدیانی|نام= عباس|پیوند نویسنده=عباس قدیانی|فصل=ششم|ویراستار=|عنوان=تاریخ فرهنگ و تمدن ایران از ظهور اسلام تا پایان سامانیان|ترجمه=|جلد= ۱|سال= ۱۳۸۴|ناشر= فرهنگ مکتوب|مکان= تهران|شابک= ۹۶۴-۹۵۹۶۶-۴-x }}
|