جوچه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
ماني (بحث | مشارکت‌ها)
←‏موسیقی جوچه: ابرابزار
خط ۲۷:
== موسیقی جوچه ==
معنادارترین جنبه حیات هنری در کره شمالی، موسیقی است. هر صدایی که ممکن است بشنوید، ملودی‌های موسیقایی به هم‌راه دارد. همه امکانات نمایشی و اجرایی تماماً در استفاده‌اند تا «سرگرمی اصولی» (سرگرمی هدف‌دار) را با موسیقی و دیگر صورت‌های سرگرمی پیش ببرند. موسیقی، رسانه‌ای مهم برای وحدت سیاسی و ایدئولوژیک است. در واقع، این - به اصطلاح - موسیقی جوچه به‌وضوح همه آنچه ایدئولوژی می‌گوید را مجسم می‌کند.{{سخ}}
تئوریسین‌ها در کره شمالی اصرار دارند که جوچه صورتی از ضدیت و تعارض با گونه‌های دیگر نیست، بلکه بیشتر سنتزی است که محدودیت‌ها و کاستی‌های خویشتن فرد را – به اندازه محدودیت‌ها و کاستی‌های دیگران - کنار می‌زند. این ادعا با این حقیقت عینیت پیدا کرده که در کره شمالی موسیقی [[ارکستر]]ی با ترکیبی از سازهای غربی و سازهای نوعاً کره‌ای اجرا می‌شود تا موسیقی‌ای را «خلق کند» که بر محدودیت‌های بیان هنری در هریک از این دو جهان موسیقایی فائق آید. مضافافزون بر این، موسیقی جوچه مفهوم بنگ‌چنگ و جلگاوا را به عنوان پالایش خلاقانه میراث و فرهنگ کره‌ای بسط می‌دهد.
 
بنگ‌چنگ (Bangchang)، [[موسیقی آوازی]] را با ترکیب‌های سازی در هم می‌آمیزد؛ مشابه کاری که [[لودویگ وان بتهوون]] در سمفونی شماره ۹ انجام داده‌است. در تالار نوازندگان که پشت یا زیر صحنه یک اوپرا پنهان شده، خوانندگان معمولاً در کنار نوازندگان می‌نشینند. مفهومی که این‌جا هست این است که نه صدای بشری و نه سازهای موسیقایی نمی‌توانند کامل شوند مگر آن‌که در هارمونی و هم‌سازی با یک‌دیگر باشند؛ چیزی که وعده داده شده وحدت عالیه جهان را نزدیک می‌کند. در بعضی موارد، همه تماشاچیان در آوازخوانی هم‌راهی می‌کنند تا تأثیر وحدت را نشان بدهند.
 
جلگاوا (Jolgawha) به وزن‌ها و سجع‌بندی‌های عبارت‌بندی‌های موسیقایی اشاره می‌کند. در نظام شعر کره‌ای سنتی - معروف به شیژو (shijo) – این باور هست که چنان ریتم‌هایی مانند ۳-۴-۴-۴، ۳-۴-۳-۴، و ۳-۳-۴، با ریتم نفس‌کشیدن [[بدن انسان]] هم‌آهنگ است. این الگوها عموماً در شیژوی سنتی و آوازهای فولک استفاده می‌شدند. آهنگ فولک معروف آریرنگ (Arirang) یک مثال نوعی از چنان بیانی است که از نظر آوایی ساخت‌یافته باشد. اوپرایاپرای «[[دریای خون»]] (Pibada) که به گستردگی تحسین شد، پر است از همین ریتم‌ها و بنگ‌چنگ. قاعده‌ای مشابه در خلق موسیقی معاصر – از جمله اوپراها و شکل‌های متعدد دیگری از موسیقی مانند آهنگ‌هایی که در تکریم [[کیم ایل سونگ]]، [[کیم جونگ ایل]]، کودکان، مادران، سربازان، و البته حزب حاکم نوشته شده‌اند – در پیش گرفته شده‌است.{{سخ}}
نمونه دیگری از موسیقی جوچه در پی هم‌سازی و هارمونی متکاملی از صدا و [[هنرهای تجسمی]] است. همیشه برنامه‌های سرگرمی با تصاویری از کیم ایل سونگ، گل‌ها، و خورشید به‌تنهایی (که به «رهبر کبیر» دلالت می‌کند) آراسته می‌شوند. ترکیب‌ها دائماً در تطابق با موضوع نمایش عوض می‌شود. بارها در همان حالی که اجراکننده‌ها دارند می‌خوانند، شعری خط‌به‌خط روی صفحه تلویزیون پا پرده سینما ظاهر می‌شود. این یعنی وحدت عالیه و هم‌سازی و هارمونی صداها و تصویرها؛ چیزی که نظریه‌پردازان جوچه آن را به عنوان یک صورت یک‌پارچه‌تر و در نتیجه کامل‌تر هنر در نظر می‌گیرند.