حزب جمهوریخواه (ایالات متحده آمریکا): تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: ویرایشهای مشکوک به خرابکاری |
|||
خط ۴۹:
== جناحبندی داخلی ==
=== محافظهکاران سنتی ===
این جناح از اصول ثابت و پایدار محافظهکاری نظیر دولت کوچک و مالیات کمتر جانبداری میکند. چهرههای شاخص این جناح، [[جورج دبلیو بوش]]
=== نومحافظهکاران ===
خط ۵۹:
=== مسیحیان راستگرا ===
[[پرونده:WA State Republicans at Bumbershoot 2007.jpg|بندانگشتی|300px|یک باجه محلی در ایالت [[واشینگتن]] برای ثبت نام در حزب]]
از این گروه تحت عنوان بنیادگرایان [[مسیحی]] نیز یاد میشود و روابط نزدیکی با محافظهکاران نوین دارند. مسیحیان راستگرا خواهان تقویت نهادهای مذهبی و حمایتهای مالی دولت فدرال از کلیساها و موسسات مذهبی هستند. مخالفت نسبی با [[همجنسگرایی|همجنسگراها]]، مخالفت با [[سقط جنین]] و تحقیقات سلولهای جنینی از جمله اهداف اصلی این جناح بهشمار میآید. [[ایالتهای جنوبی]] مرسوم به [[کمربند انجیلی]] پایگاه اصلی و دژ قدرتمند مسیحیان راستگرا بهشمار میآیند. این جناح روابط دوستانهای با محافل یهودی در داخل و خارج از آمریکا دارد و به همین دلیل از آنان به عنوان [[مسیحیان صهیونیست]] یاد میشود. هر چند که کلیه هواداران بنیادگرایی مسیحی از نگرشهای [[جنگ آخرالزمانی]] پیروی نمیکنند. مسیحیان راستگرا از جمله مخالفین جدی یهودیت به عنوان آیین هستند اما از مفهوم یهودیت به عنوان یک تبار نظیر آنچه در جنبش صهیونیسم
=== جناح میانه ===
خط ۹۰:
در پی مرگ هاردینگ در سال ،۱۹۲۳ معاون وی [[جان کالوین کولیج]] عهدهدار پست ریاست جمهوری شد و در سال ۱۹۲۴ برای یک دوره دیگر از سوی مردم انتخاب شد. در این دوره ۵ ساله، همه چیز از یک رونق اقتصادی درازمدت خبر میداد. اما تنها یک سال بعد از پیروزی [[هربرت هوور]] جمهوریخواه در سال ،۱۹۲۸ بحران «سقوط بزرگ» از راه رسید و کشور را در گردابی از ورشکستگی، بیکاری، گرسنگی و فقر عمومی فرو برد. فقر، بیکاری، ورشکستگی و از بین رفتن میلیاردها دلار پسانداز مردم، خشم عمومی را علیه جمهوریخواهان برانگیخت. هوور که در انتخابات سال ۱۹۲۸ با ۴۴۴ رای الکترال به پیروزی رسیده بود، ۴ سال بعد در اوج بحران اقتصادی تنها موفق شد ۵۵ رای را در رقابت با [[فرانکلین روزولت]] به دست آورد. بدین ترتیب جمهوریخواهان که برای چند دهه به نیروی سیاسی مسلط کشور تبدیل شده بودند، در ناکامی از حل بحران اقتصادی و اجتماعی ایالات متحده به مدت ۲۰ سال از قدرت کنار گذاشته شدند.
در پایان دوره ریاست جمهوری [[لیندون بنیز جانسون]]، ناکامی در [[جنگ ویتنام]] و رشد روحیه محافظه کاری در میان مردم، سبب شد تا جمهوریخواهان مجدداً به حکومت دعوت شوند. پیروزی [[ریچارد نیکسون]] در سال ۱۹۶۸ آغازگر عصر حیات دوباره روحیه جمهوریخواهی و محافظه کار بود. چنانچه بلافاصله پس از انتخاب او، کوششهایی برای متوقف کردن رشد دولت رفاهی و غیرمتمرکز کردن حکومت به عمل آمد. وی در زمینه اقتصاد، از سیاست بازار آزاد و رقابت در دادوستد حمایت میکرد. دوره دوم ریاست جمهوری نیکسون با چهرهای کاملاً متفاوت آغاز شد. وی که با شعار پایان بخشیدن به جنگ ویتنام توانسته بود نامزد حزب دموکرات را در انتخاب سال ۱۹۶۸ شکست دهد، اکنون در پایان دوره اول ریاست جمهوری خود کاملاً در ماجرای جنگ ویتنام غرق شده بود. اما آنچه که دومین دوره ریاست جمهوری نیکسون را در [[تاریخ ایالات متحده آمریکا]] منحصربهفرد
رسوایی اخلاقی واترگیت و شکست تحقیرآمیز ایالات متحده در [[ویتنام]] ضربه سهمگینی بر موقعیت جمهوریخواهان وارد کرد. حتی تلاشهای فشرده [[جرالد رودولف فورد]] که جانشین نیکسون شده بود، نتوانست از تضعیف روزافزون جایگاه جمهوریخواهان در نزد افکار عمومی مردم جلوگیری به عمل آورد.
خط ۹۸:
پیروزی رونالد ریگان در ابتدای دهه ۱۹۸۰ در حقیقت پیروزی جناح راست حزب جمهوریخواه بود که محافظهکاری را به شکل عمیق در کشور حاکم کرد. وی با شعار کاهش مالیاتها، کاهش هزینههای دولت، تقویت بودجه نظامی و کاهش دخالتهای دولت در امر بخش خصوصی به کاخ سفید وارد شد. به همین دلیل در نخستین دوره ریاست جمهوری ریگان، بزرگترین کاهش مالیاتها در طول تاریخ ایالات متحده و عظیمترین بودجه نظامی در دوران صلح به مرحله اجرا گذاشته شد. در بخش اقتصاد، کاهش هزینههای دولت، با افزایش نرخ بیکاری همراه شد و ۴ برابر شدن قیمت [[نفت]]، رکود اقتصادی را در ایالات متحده به همراه آورد. اما در عرصه سیاست خارجی، ریگان با در پیش گرفتن یک سیاست خارجی تهاجمی علیه «شیطان سرخ» - [[اتحاد شوروی]] _ به بازسازی روحیه ملی پرداخت. وی خصومت و رقابت با مسکو را از طریق طرح [[جنگ ستارگان]] به اوج رساند به این امید که ماشین نظامی روسها را از نفس بیندازد. این هدف در زمان جانشین وی یعنی جورج بوش پدر به بار نشست.
ریگان در دوره دوم ریاست جمهوری خود که در سال ۱۹۸۵ آغاز شد، از یکسو با رکود اقتصادی و کسری عظیم بودجه و از سوی دیگر با رسوایی [[ایران - کنترا]] مواجه شد. اگرچه وی توانست به مراتب بهتر از نیکسون در مقابله با بحران سیاسی واترگیت مقاومت کند، لیکن در ۲ سال باقیمانده از دوره دوم ریاست جمهوری خود، هرگونه ابتکار عمل را از دست داد. وی تنها از طریق اعمال فشار بر [[میخائیل گورباچف]] رهبر اصلاحطلب اتحاد شوروی و کسب امتیازات بیشتر از مسکو توانست میزان مقبولیت حزب جمهوریخواه را در نزد افکار عمومی حفظ نماید. بدین ترتیب زمینه برای پیروزی جورج بوش معاون ریگان و نامزد حزب جمهوریخواه در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۹۸۸ مهیا گشت. در این انتخابات، جمهوریخواهان توانستند برای نخستین بار پس از جنگ جهانی دوم برای سومین بار در[[کاخ سفید]] مستقر شوند. پیروزی بوش بر مایکل دوکاکیس دموکرات در سال ۱۹۸۹ از جهت دیگری نیز حائز اهمیت است، زیرا برای اولینبار در قرن بیستم یک معاون
== اصول کلی ==
=== اقتصاد ===
این حزب طرفدار کوچک شدن دولت و عدم دخالت آن در اقتصاد هستند و با گرفتن مالیات بیشتر از ثروتمندان مخالفند.
=== انرژی ===
حزب جمهوریخواه به توسعه منابع سنتی انرژی تمایل بیشتری دارد. به اعتقاد آنها انرژی هستهای وافر و مقرون به صرفه بوده و جزء انرژیهای پاک
=== همجنسگرایی و مسائل مرتبط با باروری ===
این حزب گرایش بیشتری به مذهب دارد از این رو با سقط جنین و ازدواج همجنسگرایان موافق نیست<ref name=ToolAutoGenRef1 />
=== امور خارجه ===
در عرصه سیاست خارجی؛ جمهوریخواهان طرفدار افزایش بودجه نظامی کشور و طرفدار اقداماتی هستند که به بزرگتر و قدرتمندتر شدن ارتش بیفزاید. جمهوریخواهان، بخصوص آنهایی که جزء نئومحافظه کاران هستند، معتقدند آمریکا باید در عرصه خارجی سیاستهای تهاجمی ای را دنبال کند و با کشورهایی که مزاحم منافع این کشورند، به شدت برخورد کنند. سه
== جستارهای وابسته ==
|