دوگانه جعلی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Yamaha5Bot (بحث | مشارکتها) ←top: تمیزکاری با ویرایشگر خودکار فارسی |
Z-sohrab-z (بحث | مشارکتها) تکمیل بخش های کتاب مغالطات |
||
خط ۱:
مغالطه '''ذوالحدین جعلی''' یا '''معمای غلط''' [[مغالطه|مغالطهای]] است که در آن شخص تنها حالتهای ممکن را آنهایی بداند که خود بیان کردهاست درحالیکه حالتهای دیگری هم متصور باشند.<ref>[http://www.nizkor.org/features/fallacies/false-dilemma.html Fallacy: False Dilemma<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref>. ذوالحدین جعلی یا دروغین از لحاظ شکل و صورت مانند [[قیاس]] [[ذوالحدین]] است،
* مثالی معروف در این مغالطه، سخن مادریاست در [[یونان باستان]] به فرزندش:
: ''پسرم! وارد جهان سیاست نشو؛ زیرا اگر راست بگویی، مردم از تو منزجر میشوند و اگر دروغ بگویی، خدایان از تو رویگردان. تو چارهای نداری جز این که راست بگویی یا دروغ بگویی؛ پس یا مردم از تو منزجر میشوند یا خدایان از تو رویگردان.''
منطقدانان برای برخورد با این مغالطه چندین راه پیشنهاد کردهاند:
* '''گرفتن دو شاخ''': یعنی تقسیمبندی را بپذیرد؛ اما نتایج را رد کند (رابطه شرطی را نفی کند) و در مثال بالا بگوید:
''چنین نیست که مردم به جهت راستگویی از من منزجر شوند؛ بلکه احترامم بیشتر می شود * '''عبور از میان شاخها''': یعنی نشان دهد که راههای
''میتوانم گاهی راست بگویم و گاهی دروغ و یا در جهان سیاست به کاری بپردازم که نیازی به سخنوری نداشته باشد.'' * '''زیر و رو کردن مغالطه''': در این صورت جواب، مغالطه از راه مغالطه خواهد بود؛ و با همان مقدمات به نتیجه عکس خواهد رسید. مغالطهای که در جواب ذوالحدین جعلی میآید، باید حتماً ذوالحدین جعلی باشد؛ در داستان بالا نیز پسر در پاسخ مادر گفت:
: ''مادرم! من وارد جهان سیاست میشوم؛ زیرا اگر دروغ بگویم، مردم از من خشنود میشوند و اگر راست بگویم، رضایت خدایان را به دست آوردهام؛ من چارهای ندارم جز این که یا راست بگویم یا دروغ، پس یا مورد خشنودی مردم میباشد یا مورد رضایت خدایان.''
سطر ۱۳ ⟵ ۱۵:
:مجری: پس فکر میکنید تیم یوونتوس با چه نتیجهای میبازه؟»
دلیلی وجود ندارد که اگر تیم یوونتوس برنده نشود، حتمن میبازد. نتیجه ی برابر شدن یا حتی ناتمام ماندن بازی به دلایل گوناگون فراموش شده است.
پروتوگوراس، سوفیست مشهور با جوانی قرارداد بست تا به او فن خطابه و جدل و سفسطه بیاموزد و قرار شد دستمزد او وقتی داده شود، که آن جوان در یک دادگاه به عنوان مدافع از یک مجرم موفق شود و بتواند رای دادگاه را آن طور که خود میخواهد تعیین کند. پس از آن که پروتوگوراس همه آداب و مهارت های مربوط را به جوان آموخت؛ جوان از پرداخت دستمزد سرباز زد و کار به دادگاه کشید. در دادگاه ابتدا پروتوگوراس اقامه دعوا کرد:
"اگر دادگاه به نفع من حکم صادر کند که جوان باید دستمزد مرا بپردازد،اما اگر دادگاه ادعای جوان را بپذیرد و به نفع او حکم صادر کند،این امر نشانه موفقیت او در دادگاه است و بنابرقرارداد، باید جوان دستمزد مرا بپردازد. بنابراین دادگاه چه به نفع من و چه به ضرر من حکم کند، این جوان باید دستمزد مرا بپردازد"
آن جوان نیز ک شاگرد خوبی بود اینگونه دفاع کرد:
"اتفاقا در هیچ صورت نباید پول بپردازم، زیرا اگر دادگاه به نفع من حکم صادر کند که خوب، به نفع من حکم کرده و از دادن پول تبرئه می شوم، اما اگر در دادگاه به نفع پروتوگوراس حکم شود، بدین معناست که من نتوانستم در اولین جلسه دفاعیه پیروز شوم؛ یعنی هنوز فن خطابه را نیاموختم و مطابق قرار داد نباید پولی به پروتوگوراس بپردازم، پس،دادگاه چه به نفع من و چه بضرر من حکم کند،در هیچ صورت نباید پولی بپردازم"
== منابع ==
|