انگلبرت کمپفر: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Soso freak (بحث | مشارکت‌ها)
جز ویکی‌سازی
Soso freak (بحث | مشارکت‌ها)
جز ←‏زندگی‌نامه: ویکی‌سازی
خط ۶۳:
 
== آموزش زبان فارسی ==
کمپفر برای کسب اطلاعات دست اول نیاز به تماس مستقیم با طبقات مختلف مردم داشت. به همین دلیل از بدو ورود به [[اصفهان]] مشغول فراگرفتن دو [[زبان فارسی]] و [[زبان ترکی استانبولی|ترکی]] شد. کسی که بیش از همه به او در فراگرفتن این زبانها یاری رساند کشیشی مسیحی با نام رافائل دومان {{به فرانسوی|Raphael du Mans}} بود که تا آن زمان سی و هشت سال از اقامتش در اصفهان می‌گذشت. همچنین رافائل برای کمک به کمپفر یک کتاب [[دستور زبان]] ترکی و کتابی دربارهٔ ایران نوشت که کمپفر از آن استفاده بسیار کرد.{{سخ}}
کمپفر به واسطه آشنایی به [[زبان فارسی]] و آداب و فرهنگ ایرانیان، اعتبار و محبوبیت خاصی میان مردم پیدا کرده بود. در دربار هم اعتبار خود را حفظ کرده بود. آنچنان که [[شاه سلیمان]] از وجود او در مذاکرات خود با سفرا و نمایندگان اروپایی به عنوان مترجم دربار بهره می‌جست.
 
== خروج از ایران، سال‌های ۱۶۸۵ تا ۱۶۹۴ ==
خط ۷۰:
تا پس از گذشت یک سال از امضای قرار داد، کمپفر همچنان در اصفهان بود، سرانجام در ۲۱ نوامبر ۱۶۸۵ از راه [[تخت جمشید]] و [[شیراز]] به سمت [[خلیج فارس]] حرکت کرد. کمپفر در این مسیر از شهر باستانی [[دارابگرد]] دیدن کرد و یادداشتهایی در مورد [[نقش برجسته]] داراب که موضوع آن پیروزی [[شاپور اول]] بر امپراطوری [[روم]] می‌باشد برداشت. کمپفر در ۱۷۱۲ میلادی در لمگو، نتیجه تحقیقات و مشاهدات خود در دارابگرد را در کتابی با عنوان آسیای شگفت‌انگیز {{به لاتین|Amonitates extoticae}} منتشر نمود.{{سخ}}
همچنین نخستین تصاویر نقاشی‌شده از [[کعبه زرتشت]] در سفرنامه‌هایی که توسط جهانگردان اروپایی [[قرن هفدهم]] از جمله کمپفر نوشته شده، به دست ما رسیده‌است.<ref>{{پک|Gropp|۲۰۰۹|ک=KAʿBA-YE ZARDOŠT|زبان=en}}</ref><ref>{{پک|Schmidt|۱۹۳۹|ک=The treasury of Persepolis |ص=۱۰۳|کد زبان=en}}</ref> کمپفر بود که برای اولین بار فرض [[آتشکده]] و آتشگاه بودن این بنا مطرح کرد و پس از وی [[جیمز موریه]] و [[رابرت کر پورتر]] در اوایل [[سدهٔ نوزدهم]] این دیدگاه را قوت بخشیدند.<ref>{{پک|شهبازی|۱۳۵۷|ک=شرح مصور نقش رستم|ص=۳۰}}</ref>{{سخ}}
کمپفر حین عبور از [[تخت جمشید]] قسمتی از [[کتیبه‌های پی‌بنای کاخ آپادانا تخت جمشید|کتیبه‌های]] آن را رونویسی کرد.<ref>زبان و ادب فارسی در جهان، شعبان آزادی کناری، فصلنامه نامه پارسی، تابستان ۱۳۷۶، شماره ۵</ref> پس از [[توماس هاید]] که برای اولین بار از اصطلاح [[خط میخی]]، علی‌رغم تردید در این که این نشانه‌ها یک [[سیستم خطی]] هستند، برای این گونه خط استفاده کرده بود،<ref>[http://www.jadidonline.com/story/19102012/bhr/iran_ancient_script نام شما به پارسی باستان، منوچهر دین‌پرست، جدید آنلاین، ۲۸ مهر ۱۳۹۱]</ref> این انگلبرت کمپفر بود که در سال ۱۷۱۲ این اصطلاح را به طور جدی به کار برد.<ref>[http://irania.ir/ie/3947 انگلبرت کمپفر در فرهنگنامه ایران، فرهنگ و تمدن فلات ایران، کاشیان و دیگر مردمان پامیروایرانی]</ref> کمپفر در سفرنامه‌اش اطلاعات بیشتری دربارهٔ این محوطه باستانی می‌دهد.{{سخ}}
هر چند کمپفر مایل بود هر چه سریع‌تر به [[هندوستان]] برسد، اما بنا بر دستور روسای [[هلند|هلندی]] خود مجبور بود در نواحی گرم [[جزیره هرمز]] و [[بندرعباس]] بماند. او در نوشته‌های خود از این توقف اجباری شکایت بسیار کرده‌است. توقف کمپفر در این محل از ۲۸ دسامبر ۱۶۸۵ تا ۳۰ ژوئن ۱۶۸۸ به طول انجامید.{{سخ}}
پس از خروج از ایران، کمپفر به [[هندوستان]]، [[جاوه]] و پس از آن [[ژاپن]] می‌رود و در اواخر سال ۱۶۹۴ به [[آلمان]] بازمی‌گردد. کمپفر در ژاپن هم تحقیقات جالبی انجام داده و از مشاهدات خود گزارش‌های مفصلی نوشته‌است. بسیاری او را در زمره ژاپن‌شناسان متقدم جای داده‌اند.{{سخ}}
کمپفر امیدوار بود پس از بازگشت به آلمان دست‌نوشته‌های خود دربارهٔ سفرهای مشرق‌زمین به چاپ برساند اما به دلیل مشکلات متعددی سال‌ها موفق به انجام آن نشد تا سرانجام در سال ۱۷۱۲ توانست پس از هفده سال سفرنامه‌اش را چاپ کند و چهار سال پس از انتشار سفرنامه‌اش در تاریخ ۲۴ اکتبر ۱۷۱۶ در سن ۶۵ سالگی درگذشت.
 
خط ۷۹:
<blockquote> «نوشته‌های من، کار یک نویسنده پشت‌میزنشین و فانتزی‌نویس نیست، بلکه من آنچه را می‌نویسم که یا تازگی دارد یا آن که پیشینیان آنها را به طور کامل ننوشته‌اند، به عنوان یک مسافر محقق راه دیگری برای من غیر از دقت کامل در آنچه می‌دیدم و برای ما تازگی داشت موجود نبود.»</blockquote>
سفرنامه کمپفر پس از گذشت هفده سال از مراجعت کمپفر به میهنش در ۱۷۱۲ در شهر لمگو در نهصد صفحه به چاپ رسید. این کتاب شامل پنج جلد است. جلد اول و چهارم آن به تمامی و بخشهای زیادی از جلد دوم و سوم این کتاب مختص به ایران است. کمپفر در جلد دوم این کتاب مطالب جالبی دربارهٔ نواحی مازندران و باکو آورده‌است که در آن زمان برای مردم دنیا کاملاً تازگی داشت. در این جلد راجع به تخت جمشید، [[شاهان هخامنشی]] و [[آرامگاه سعدی]]، حافظ و منار شاخ گوزن اصفهان مطالبی نوشته شده‌است. او در کتاب سوم تلاش کرده‌است در مورد عقاید [[مردم ایران]] و تجربیات آنها در [[علم پزشکی]] اطلاعاتی به خواننده بدهد.{{سخ}}
کمیابی و کلمات سخت لاتین سفرنامه کمپفر باعث شد این کتاب پرارزش سال‌ها در کتابخانه‌ها بدون استفاده مانده، کم‌کم از یاد برود. تا کارل مایر لمگو {{آلمانی|Karl Meier - Lemgo}} با صحبت دربارهٔ کمپفر و ترجمه بخش‌هایی از سفرنامه،[[سفرنامه]]، باعث معرفی این [[ایران‌شناسی|ایران‌شناس]] معروف آلمانی شد. از آنجا که کمپفر در این اثر خود اغلب اصطلاحات ایرانی را به [[خط فارسی]] یادداشت کرده‌بود و خواندن آن برای کسانی که به خط و زبان فارسی آشنایی نداشتند به سختی ممکن بود، کارل مایر لمگو تنها توانست هشتاد صفحه از جلد اول کتاب را به زبان آلمانی ترجمه و منتشر کند.{{سخ}}
سرانجام پروفسور [[والتر هینتس]] که در سالهای ۱۹۳۶–۱۹۳۵ در دانشگاه [[برلنبرلین]] مشغول تدریس بود، کتاب کمپفر را به عنوان ماده درسی برای رشته ایران‌شناسی انتخاب و به ترجمه آن به آلمانی اقدام کرد. او تا بهار سال ۱۹۳۸ با همراهی عده بی‌شماری از همکارانش در [[دانشگاه گوتینگن]] روی ترجمه خام کار کرد و موفق به ترجمه کتاب به زبان آلمانی ساده و روان شد. در سفرنامه کمپفر به اصطلاحات اداری و قوانین ایران در [[عهد صفویه]] برمی‌خوریم که به دو زبان فارسی و ترکی نوشته شده‌اند. به همین دلیل برگرداندن این اصطلاحات به زبان آلمانی کار ساده ای نبوده‌استنبوده‌ است.
 
== در بارگاه شاهنشاه ایران ==
بخش‌هایی از سفرنامه انگلبرت کمپفر که راجع به ایران بود در سال ۱۳۵۰ خورشیدی با عنوان «در بارگاه شاهنشاه ایران» از روی ترجمه آلمانی دکتر [[والتر هینتس]] به زبان فارسی منتشر شد. کمپفر در این کتاب به روشنی به تشریح دربار صفوی در دوره [[شاه سلیمان]] پرداخته و روند انحطاط آن را خاطرنشان می‌سازد. کتاب از شانزده فصل تشکیل شده. منابع مؤلف در تهیه کتاب، منابع ایرانی از جمله مهماندار سفارت بوده، او از کتاب و نوشته‌های سایر سفرا و سیاحان دیگر نیز بهره برده‌است. قسمت اول کتاب دربارهٔ اوضاع و احوال ایران در عهد مؤلف است و در جای جای آن اصطلاحات فارسی به کار برده، آن را به خط فارسی نوشته و شرح داده. قسمت دوم کتاب اختصاص به حوادث تاریخی و شرح اوضاع طبیعی ایران است.
* فصل اول کتاب با عنوان «شاه ایران و دربار وی» به مسائلی مثل [[اقتدار]] شاه، مبری بودن فرمانروا از معصیت و گناه، القاب شاه، وسعت ایران و به طور کلی توصیف کلی از وضع سلطنت و دربار می‌پردازد. از نظر کمپفر شاهان صفوی هر چند پادشاهانی کاملاً آزاد هستند اما در کار مملکت‌داری جانب عدل، انصاف و عطوفت را رعایت می‌کنند. او در محدوده [[قاره آسیا]] به استثنای چین و ژاپن ایران را از نظر سیاست و علوم و فنون از سایر کشورها برتر می‌داند و بیان می‌دارد که آن‌سوی مرزهای گسترده ایران اقوامی چون روس‌ها، تاتارها، هندی‌ها، عرب‌ها و ترک‌ها ساکنند و برای اینکه بتوان با این اقوام [[همزیستی مسالمت‌آمیز]] داشت باید در سیاست و مملکت‌داری زیرک و هوشیار بود. چرا که اگر جنگی درگیرد، پیروزی فقط با به کار بردن تمام قوا، ابزار و دلیری بسیار میسر می‌شود. در بخش دوم از فصل اول به بررسی پیشینه خاندان صفوی پرداخته و چگونگی به قدرت رسیدن این سلسله در ایران شرح داده می‌شود. از دیگر موارد ذکر شده در این بخش داستان ملاقات تیمور با خواجه علی از مرشدان طریفت صفویه است. بخش سوم از فصل اول عنوان «ولیعهد» را بر خود دارد و از نحوه انتخاب جانشین پادشاه گفتگو کرده، وضعیت دربار ایران را شرح می‌دهد. کمپفر می‌گوید در تعیین ولیعهد تنها تبار پدری که از خاندان سلاطین صفوی است مطرح است و به اصالت خانوادگی مادر ولیعهد چندان توجهی نمی‌شود. سپس در انتقاد از وضعیت انتخاب و تعلیم ولیعهد می‌نویسد: «آینده ولیعهد مملکت نه با تربیت منظم تعیین می‌گردد، نه با تعلیم جدی و نه با نشست و برخاست با مردان لایق و شایسته، زندگی ولیعهد سراسر در اتاقهای حرمسرا می‌گذرد… و مصاحبینش خواجه‌های زنگی هستند.» بخش چهارم از فصل اول از تاجگذاری ولیعهد و عواقب تغییر سلطنت صحبت می‌کند. او از نفوذ وزیر اعظم در پادشاه سخن می‌گوید و تلاش درباریان برای کسب نظر مساعد و مثبت شاه جدید. سپس به بررسی محافل و مجالسی می‌پردازد که برای اداره کشور برپا می‌شد اما بیشتر ساعات این مجالس به خوشگذرانی و نمایش و تشریفات می‌گذشت. بخش پنجم از فصل اول از طرز زندگی شاه صفوی می‌نویسد که بیشتر دوران جوانی خود را با عیاشی و خوشگذرانی گذرانده‌است و تنها در پایان عمر به فکر رعایا و نظم و امنیت مردم می‌افتد.
[[پرونده:Amoenitatum exoticarum. kaepfer 210 058.jpg|چپ|بندانگشتی|300px|{{وسط‌چین}}تاجگذاری شاه سلیمان به قلم کمپفر{{پایان وسط‌چین}}]]
* فصل دوم در رابطه با «تاجگذاری شاه سلیمان» است. کمپفر در این بخش ابتدا به پایان کار شاه پیشین، یعنی شاه عباس دوم می‌پردازد و سپس در بخش دوم از تشکیل شورا برای تعیین جانشین و اختلاف نظری که بر سر انتخاب حمزه یا صفی به عنوان جانشین پیش آمده بود می‌نویسد، او ذکر می‌کند که جلسه‌ای به این منظور تشکیل شد و خواجه‌ای به نام آغامبارک ناگهان نقشه بزرگان مجلس را یکسره برهم زد و باعث شد برخلاف نظر بزرگان، صفی‌میرزا یا همان شاه سلیمان را که از مادری [[چرکس|چرکسی]] بود به سلطنت انتخاب شود. بخش سوم از فصل دوم کتاب به بررسی تشریفات تاجگذاری شاه جدید می‌پردازد و از فرامین شاه جدید و سرانجام باده‌گساری و عیاشی او می‌گوید. بخش چهارم با عنوان در ارکان سلطنت شاه جدید در بررسی مسائل و مشکلات بیماری شاه سلیمان و تاجگذاری مجدد و تغییر نام اوست.